یک کاربر توئیتر نوشته است: «همه جای دنیای فصل تابستان، فصل تفریح و کارناوال است، در ایران فصل بگیر و ببند».
اشاره او به فعالیت گستردهتر گشت ارشاد در آغاز فصل گرما در ایران است که بنا به سنتی نانوشته، ۹ سال است تکرار میشود.
در حالی که دو روز پیش خبر آغاز به کار گشت ارشاد در رسانهها و شبکههای مجازی منتشر شد و به دنبالش گزارشهای متعددی از شهروندان رسید که فعالیت نیروهای این گشت به طرز محسوسی بیشتر شده، حالا خبر آغاز به کار هفت هزار مامور مخفی برای گشت ارشاد، افکار عمومی در ایران را هم متعجب کرده و هم به واکنش واداشته است.
رییس پلیس تهران، دوشنبه ۳۰ فروردین خبر داده که بیش از هفت هزار مأمور «نامحسوس پلیس امنیت» برای اجرای «طرح امنیت اخلاقی» تنها در پایتخت فعال شدهاند. حسین ساجدینیا، گفته که این مأمورهای مخفی برای برخورد با بدحجابی، آلودگی صوتی، ایجاد مزاحمت برای نوامیس و کشف حجاب در خودروها راهی خیابانهای تهران شدهاند.
آنطور که رییس پلیس تهران میگوید این هفت هزار مأمور هم زن هستند و هم مرد اما لباس پلیس بر تن ندارند و قابل شناسایی نیستند.
ساجدینیا حضور مأموران مخفی در سطح شهر را ادامه «طرح امنیت اخلاقی» خوانده و گفته که این نیروها با حضور در معابر نسبت به رصد این موارد و اطلاع آن به پلیس امنیت اقدام خواهند کرد.
اما این گروه که به گفته رییس پلیس حق ندارند بهطور مستقیم با شهروندان برخورد کنند، چهطور قرار است عمل کنند؟
ساجدینیا میگوید که آنها در صورت مشاهده بدحجابی، صدای موسیقی بلند یا رابطه دوستانه بین دختران و پسران، این موارد را ثبت و گزارش میکنند.
مأمورهای مخفی حق دارند که شماره پلاک خودرو را بردارند و از طریق سامانه پیامکی به مرکز پلیس امنیت اخلاقی اطلاع دهند. آنگاه پلیس امنیت با این افراد تماس میگیرد و از آنان میخواهد که در موعد تعیینشده به پلیس مراجعه کنند.
برای افرادی که گزارش میشوند پرونده باز میشود و تخلف خودروی آنها در فهرست افراد خاطی ثبت میشود و هنگام نقلوانتقال پلاک خودرو یا فروش خودرو یا هنگام دریافت خدمات برای خودرو، این افراد شناسایی میشوند و با آنها برخورد خواهد شد.
رییس پلیس تهران میگوید این افراد نیروی پلیس نیستند، اما «آموزشهای لازم به این افراد داده شده و آنها به عنوان پلیس و ضابط قضایی شناخته شده و در این زمینه عمل خواهند کرد و احکام قضایی لازم نیز در این خصوص اخذ شده است.»
جاسوسپروری یا تامین امنیت؟
کنترل اجتماعی از طریق محدود کردن آزادیهای فردی سنت تازهای در جمهوری اسلامی نیست. از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، کمیته انقلاب اسلامی به عنوان اولین نهاد رسمی متولد شد. روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ کمیتههای انقلاب اسلامی به فرمان روحالله خمینی تشکیل شد.
در این نهاد نیروهایی که مردمی نامیده میشدند، وظیفه «حفاظت و نگهداری از مال و جان مردم» را عهدهدار شدند که بعدها گسترش یافت و همعرض نهادهایی چون شهربانی و ژاندارمری فعالیت کرد. فعالیت کمیتهها گسترده بود: از مبارزه با مجرمان و گروههای مسلح گرفته تا حل و فصل اختلافات خانوادگی. اما بخش مهمی از فعالیتهای این نهاد، کنترل رفتارهای اجتماعی مردم بود؛ کنترل روابط دختران و پسران و برخوردهای خشن با پوشش مردان و زنان -به خصوص زنان- و حتی ورود به حریم خصوصی افراد به بهانه نظارت.
این نهاد سرانجام در سال ۱۳۷۱ با تصویب مجلس شورای اسلامی با ژاندارمری و شهربانی ادغام شد و نیروی انتظامی شکل گرفت.
سازمان بسیج مستضعفین یکی از نیروهای پنجگانه سپاه پاسداران است که هر چند در آغاز با اهداف نظامی تعریف شد اما همواره یکی از مهمترین بازوهای قدرت جمهوری اسلامی در کنترل آزادیهای اجتماعی بوده و مأموریت جذب، آموزش، سازماندهی و به کارگیری نیروهای داوطلب مردمی را در راستای هدفهای نظام بر عهده دارد.
این نهاد با بیش از ۲۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر عضو یکی از اصلیترین نهادهایی بوده که با استقرار گشتهای ویژه بر روابط زنان و مردان، بر پوشش و رفتار افراد نظارت میکرده و مداخله داشته است. در یکی از مشهورترین موارد، زهرا بنییعقوب زن جوانی که در سال ۸۶ از سوی ماموران بسیج بازداشت شد، در بازدشتگاه بسیج جان خود را از دست داد.
حمله به مهمانیها و دستگیری و ضرب و شتم افراد و حتی اقدام به قتل از مواردی بوده که در سالهای گذشته از سوی بسیج صورت گرفته و نیروهای این نهاد با وجود فعالیت نیروی انتظامی در قالب گشت ارشاد، فعالیت حود را متوقف نکردهاند. این گشتها از ساعت ۱۲ شب تا شش صبح و در صورت لزوم ۱۰ شب تا شش صبح در محلهها انجام میشود و نیروها به سلاحهای سبک و نیمهسبک مجهز هستند.
«طرح ارتقای امنیت اجتماعی» برنامه اجرایی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است که در راستای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان «طرح جامع عفاف» اجرا شده است. این طرح پس از تصویب و تایید علی خامنهای، به نیروی انتظامی ابلاغ شد. قوه قضائیه، سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروی مقاومت بسیج و … نیز با این طرح همکاری دارند. مهمترین ابزار اجرای این طرح گشت ارشاد است.
کنترل پوشش زنان، بازرسی از کارگاهها و فروشگاههای لباس و آرایشگاههای مردانه، بازرسی عکاسیها، کنترل ظاهر مردم در فرودگاهها، بازجویی از مردم درباره محل خرید لباس، کنترل خریدهای مردم، کنترل روابط افراد و «بدحجابی» در شرکتها و کافیشاپهاو کنترل موبایلها از شیوههایی بوده که گشت ارشاد برای کنترل شهروندان به کار گرفته و این روشها در بسیاری از موارد با خشونت همراه بوده و واکنش مردم را برانگیخته است.
بنا بر گزارشهای منتشر شده از سوی پلیس ایران، هزاران زن تاکنون دستگیر شدهاند، خودروی هزاران شهروند توقیف شده و بسیاری به دلیل برگزاری جشن و مهمانی بازداشت شدهاند.
با وجود فعالیت ۹ ساله گشت ارشاد، کنترل آزادیهای اجتماعی و پوشش مردم اما تنها به این نهاد و مداخله بسیج محدود نمیشود. تقریبا تمام نهادهای دولتی اعم از ادارات و دانشگاهها و بسیاری از نهادهای خصوصی با استفاده از نیروی ویژهای به نام حراست و گزینش، رفتارهای اجتماعی و زندگی خصوصی افراد را کنترل میکنند.
با وجود گستردگی نیروهایی که مسئول مقابله با «ناهنجاری در پوشش و رفتار» هستند، به نظر میرسد که جمهوری اسلامی کار را با این نیروها تمام ندیده و میخواهد در سطح دیگری با موضوع «امنیت اخلاقی» شهروندان برخورد کند.
انتشار خبر آغاز فعالیت نیروهای نامحسوس برای کنترل اجتماعی شهروندان با خشم کاربران در شبکههای اجتماعی روبهرو شده است و حتی واکنش افراد مذهبی و دارای پوشش اسلامی را هم برانگیخته است.
آنها میگویند که وجود این نیروهای مخفی باعث بدبینی شهروندان به افراد باحجاب و دارای ظاهر اسلامی خواهد شد و به بیاعتمادی اجتماعی در میان شهروندان دامن خواهد زد. برخی از کاربران نیز نگرانند که این ماموران مخفی که ماموران حرفهای پلیس نیستند، خود تبدیل به نیروهایی فراقانونی برای سلب امنیت شهروندان شوند.
دعوت از مردم برای گزارشدهی و همکاری با نیروهای اطلاعاتی نیز یکی دیگر از آن شیوههایی است که همزمان با تولد جمهوری اسلامی در شکل و سطحی دیگر وارد زندگی اجتماعی مردم شده است. اگر برخی از نظامهای حکومتی برای کنترل رفتارهای سیاسی مخالفان اقدام به کنترل و شنود شهروندان میکنند، این کنترل در جمهوری اسلامی از نوع دیگری است و دامنه آن به حریم خصوصی مردم هم کشیده شده است.
نهاد امنیتی هفت هزار نفری
در آغاز انقلاب، این کنترل برای شناسایی گروههای مخالف در سطوح مختلف انجام میشد. کارمندان ادارات، دانشآموزان، دانشجویان و مردم محل دعوت میشدند تا رفتار مشکوک همکار، همکلاسی و همسایه خود را گزارش دهند. به مرور این گزارشها به سطح دیگری کشیده شد. گزارشدهی درباره پوشش دیگر شهروندان، درباره میزان تعهد و پایبندی آنها به مسائل شرعی همواره یکی از معیارهایی بوده که در سرنوشت افراد برای اشتعال و تحصیل و حتی دریافت وام و خدمات اجتماعی تاثیر داشته است.
همزمان ۱۶ نهاد «اطلاعاتی- حفاظتی» در ابران فعالیت میکنند که تعداد آنها در سال ۱۳۶۸ پنج نهاد بوده است. «وزارت اطلاعات»، «واحد اطلاعات سپاه پاسداران»، «واحد اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی»، «واحد اطلاعات نیروی انتظامی» و «حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران»، نهادهای اولیه اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودند اما در دو دهه اخیر نهادهای اطلاعاتی و حفاظتی جدیدی نیز تاسیس شده است.
هر چند نام این نهادهای تازه ذکر نشده، اما به عنوان مثال حفاظت اطلاعات قوه قضائیه جمهوری اسلامی، ستاد حفاظت اجتماعی قوه قضائیه و دفاتر حفاظت اطلاعات بیت رهبری از آن جمله هستند.
سازمان حفاظت اطلاعات وزارت دفاع و تشکیلاتی به نام «قاضی شنود» که با تایید رهبر ایران انتخاب میشود و تنها به او و رئیس شورای عالی امنیت ملی پاسخگوست، از دیگر نهادهای اطلاعاتی هستند.
ورود هفت هزار نیروی آموزش دیده به عرصه کنترل اجتماعی حکایت از تشکیل سازمانی گسترده و عریض و طویل دارد که فعالیت آن بیش از هر چیز به نهادی اطلاعاتی و امنیتی شباهت دارد.
در حالی که جمهوری اسلامی در ادبیات سیاسی خود بر امنیت و اقتدار نظام تاکید بسیار دارد، به نظر میرسد در بعد اجتماعی این امنیت بیش از هر چیز در پوشش و موی زنان خلاصه شده است تا جایی که اکنون میخواهد به بهای از میان بردن امنیت عمومی، زندگی روزمره مردم را با تنش، احساس بیاعتمادی و ایجاد جو امنیتی، بیش از پیش کنترل کند.
علت پیدایش این فجایع را باید در نبود همبستگی مردمی و احساس بشر بودن و حق و حقوق بشر داشتن دانست که میلیونها با هر فاجعه آخوند ساز چه چپاولهای میلیارد دلاری و چه خفقان و استبداد و شکنجه گری ها و فقر و اعتیاد و فحشا و بیکاری مطیعانه و ذلیلانه قبول کرده اند. قشونی چند میلیونی از عجم زاده گان و فرومایه گان و مخ مکیده شدگان اسلامی که در حقیقت روبات های هدفمند و پر خرج و محافظ منافع اخوندها هستند آزادنه بر مردم حکمرانی می کنند.
حقیقتگو / 18 April 2016
خخ فکر اینجاشو نکرده بودید :) برای من که اصلا مهم نیست . جوانی من کلا در این جامعه و سیستم بر باد شد حالا بدم نمیاد این نسل جدید هم کمی حالشون گرفته بشه :))
hani / 18 April 2016
از بین رفتن هفت هزار ساعت مفید دیگر که میبایست صرف تولید ملی گردد اما نهایتن به ایجاد دردسر برای دیگران می انجامد.و از همه بدتر پولهایی که برای خوش خدمتی اینان باید از جیب مالیات دهندگان هزینه شود.
حسن / 18 April 2016
بنامخدا
ازنظراینجانب این طرح ها برای رسیدن به اهداف مالی نظام است.از آنجایی که مردم مرفح یا نسبتا”مرفح جامعه در بعضی اوقات سال برای کشت و گزار یا تفریح شروع به خوشگزرانی میکنند و فرصت برای تامین مالی نظام به وسیله این گونه طرحها است.و میخواهند که در اوضاع امروزه مملکت با کمترین تشنج و جلب نظر هم وطنیها و خارجیها باشد.به امید آینده و ایرانی با قوانین منصفانه که مردم در آن احساس آزادی و خوشحالی داشته باشد.
مهرداد / 20 April 2016