پس از آنکه خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی منتشر شد، مجامع، انجمنهای هنری و تجسمی و گروهی از شهروندان به شکل خودجوش تصمیم گرفنند، شنبه ۲۱ فروردین مقابل موزه هنرهای معاصر اجتماع کنند. این نگرانی پیش آمده که آیا وزارت ارشاد اسلامی با واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی قصد دارد بعد از چهار دهه از شر آثار ممنوع از نمایش راحت شود.
اعتراض خودجوش شهروندان که بالا گرفت، علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد اسلامی بلافاصله به فکر چارهجویی افتاد و خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی را تکذیب کرد. مرادخانی به رسانههای داخلی گفته است: « تعجب میکنم که چیزی را ناگهان شایع میکنند و درباره آن بحث به راه میافتد. وقتی قرار باشد چنین اتفاقی در این زمینهها بیفتد دولت باید تصویب کند و مجلس روی آن نظارت داشته باشد. همینطوری که نمیشود چیزی را انتقال داد.»
اما ظاهراً چنین واگذاریها و جابجاییهایی امکانپذیر است. سایت معمارینیوز اسنادی منتشر کرده که نشان میدهد واگذاری موزه هنرهای معاصر، بدون طی کردن تشریفات قانونی از اسفند ۱۳۹۴ در دستور کار معاونت فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی قرار داشته است.
قاسم خسروی، مدیرکل دفتر نوسازی و تحول اداری، ۸ اسفند ۹۴ در نامهای به علی مرادخانی از کمیته واگذاری مدیریت موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران و موزه صبا با «ترک تشریفات» قانونی به بنیاد رودکی یاد میکند.
سپس در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ مرتضی باقرنژاد، مشاور اجرایی معاون هنری وزارت ارشاد از مجید ملانوروزی (سرپرست موزه هنرهای معاصر) فرزاد طالبی (سرپرست دفتر موسیقی) و عباس سجادی، سرپرست فرهنگسرای نیاوران میخواهد هزینههای جاری موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران و موزه صبا را به عنوان مقدمهای برای واگذاری این مراکز فرهنگی به بنیاد رودکی ابلاغ کنند.
بنیاد رودکی بنیادی غیر دولتی است که اعضای هیأت امنای آن را وزیر ارشاد اسلامی، معاون امور هنری ارشاد اسلامی، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و دو نفر از صاحبنظران منتخب وزیر در امور فرهنگی و هنری تشکیل میدهند، اما شخصیت حقوقی مستقل دارد و در امور مالی هم مستقل از ارشاد اسلامی عمل میکند. علی رهبری، رهبر پیشین ارکستر سمفونیک تهران در اعتراض به دخالتهای بنیاد رودکی و برخی رویکردهای اطلاعاتی اواخر اسفند سال گذشته استعفا داد و بیمقدمه ایران را به مقصد اتریش ترک کرد.
جامعه فرهنگی و هنری ایران نگران گنجینه ارزشمندی از آثار هنریست که در موزه هنرهای معاصر نگهداری میشود و فهرست آن تاکنون اعلام نشده است. آنچه که به این نگرانیها دامن میزند، پنهانکاری مسئولان وزارت ارشاد و برگزاری جلسات پشت درهای بسته و تصمیمگیریهای فراقانونی برای این سرمایه ملیست.
معترضان میگویند وضعیت بنیاد رودکی، به ویژه به لحاظ مالی باید مشخص شود. آنها میپرسند اگر بنياد رودکی خصوصی نيست چگونه شخصیت حقوقی و امور مالی مستقل دارد؟ اگر خصوصیست، منابع مالی آن چرا مشخص نیست؟
موزه هنرهای معاصر تهران گنجینهای از بزرگترین مجموعههای هنر مدرن معاصر در خارج از اروپا و آمریکا را گردآوری کرده است. این موزه به کوشش فرح پهلوی، همسر محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران در سال ۱۹۷۰ میلادی راهاندازی شد و در سال ۱۹۷۷ گشایش یافت.
در این موزه آثار مهمی از امپرسیونیسم تا پاپ آرت وجود دارد. آثاری از هنرمندان مطرحی همچون رنوار، مونه، ون گوگ، پیکاسو و همچنین ماکس ارنست، آلبرتو جاکومتی، جکسون پولاک، روی لیختناشتاین و اندی وارهول در این موزه جمعآوری شده است که ارزش آنها تا ۲/۵ میلیارد دلار برآورد میشود.
با انقلاب ۱۹۷۹ و برقراری جمهوری اسلامی این آثار تا مدتها اجازه نمایش و حتی فروش نداشتند. برخی از این آثار، برای مثال تابلوی «دو شخص خوابیده بر تخت به همراه خدمتکار» اثر فرانسیس بیکن و یا تابلوی «گابریل با پیراهن باز» از رنوار ممنوع از نمایش تشخیص داده شدهاند.
جامعه فرهنگی کشور اکنون نگران این آثار ارزشمند است که سیاههای از آن هم هنوز تهیه نشده و در اختیار عموم مردم قرار نگرفته. علاقمندان به این آثار هنری میگویند چنانچه موزه هنرهای معاصر به طور فراقانونی و پشت درهای بسته به بنیاد رودکی که شخصیت حقوقی مبهمی دارد واگذار شود، معلوم نیست چه اتفاقی برای گنجینه هنری موزه هنرهای معاصر بیفتد. آیا این آثار حفظ و نگهداری میشوند و یا سر از کشورهای دیگر درمیآورند؟
مدیران فعلی موزه تقریبا همه دلال هنری هستند . در دوره ریاست قبلی به بهانه اینکه برخی از این تابلوها قابلیت نمایش عمومی ندارند از طریق واسطه به بانک پاسارگاد و اقتصاد نوین فروخته شده بود. و وقتی قضیه لو رفت واسطه ها مجبور شدند پولهای بانک را برگردانند. همین مدیر فعلی نمیدانید چه ثروت انبوهی بهم زده است. . مشکل این است که فرض کنید کماکان اختیار موزه در دست دولت ماند. مگر مدیران دولتی سالم هستند ؟ مگر این همه غارت اموال دولت توسط همین دولتی ها صورت نگرفته؟ با این اوصاف همیشه حضور مردم و هنرمندان میتواند باعث ایجاد خوف یا شرم در دل دزدان فعلی و آینده بشود
بیژن / 09 April 2016
در نظام عقیدتی هنرو فرهنگ غیر عقیدتی بی ارزش است شما نگاه چه پولهایی خرج امامزادها و مکانهای مذهبی و حوزه های علمیه میشه بعد ش بودجه ی میراث فرهنگی و موزه ها و فرهنگسرا ها رو نگاه کنید.
roozbeh / 09 April 2016
تنها رابطه ایی که مسلمانان با هنر برقرار کرده اند فروش هنر است
ایران دراز زمانی است که شاهداین هنر نمایی مسلمانان است
morteza / 10 April 2016
اینها چه تفاوتی با داعش دارند؟ آنها نابود میکنند، اینها بالا میکشند. اسلام از هر نوعی که باشه، با هنر کینه و عداوت دیرینه داره… مطمئن باشید تا این گنجینه گرانبها و ارزشمند را بالا نکشند، راحت نمیشند. من و شما هم هر چقدر سنگ به سینه بزنیم، اونا کار خودشون را میکنند.
مرگ بر داعش ایرانی…
آریا / 10 April 2016