نمایندگان سه کانتون عفرین، کوبانی و جزیره در کنفرانسی در شهر رمیلان سوریه به ایجاد یک سیستم فدرالیسم دمکراتیک رای دادند. برقراری نظام فدرالی در روژآوا بلافاصله با واکنشهای گستردهای روبرو شد. دولت مرکزی سوریه، ترکیه و ایران مخالفت خود را با ایجاد چنین طرحی اعلام کردهاند. آمریکا و روسیه نیز به برقراری چنین سیستمی در شمال سوریه واکنش نشان دادهاند. مارک تونر، سخنگوی معاون وزارت امور خارجه آمریکا گفت: «ما همچنان به وحدت و یکپارچگی ارضی سوریه متعهد هستیم.» پیشتر نیز سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته بود فدرالیسم یک گزینه محتمل در آینده سوریه است، به شرطی که خواسته مردم سوریه باشد.
دولت سوریه با انتشار بیانیهای تشکیل نظام فدرال در شمال این کشور را “خلاف قانون اساسی و بی ارزش” دانسته است اما مقامات کرد سوریه اعلام کردهاند، فدرالیسم در شمال این کشور تمامیت ارضی سوریه را به خطر نخواهند انداخت بلکه این سیستم تنها راه وحدت سوریه است.
این حکومت فدرال که «فدراسیون شمال سوریه» نامگذاری شده، به گفته مقامات روژآوا نه تنها کردها بلکه تمامی گروهها و اقلیتهای شمال سوریه را در بر میگیرد. این منطقه درگیر جنگی چند ساله و خونین بوده، حامیان فدرالیسم با چه اهرم اقتصادی این طرح را اعلام کردهاند؟ مخالفت دولتهای منطقه بویژه ترکیه که نزاع آن با کردها بالا گرفته، سیستم فدرالی را در عمل با مشکل روبرو نخواهد کرد؟
«رادیو زمانه» در گفتوگو با کامران متین، دانشیار روابط بینالملل دردانشگاه ساسکس بریتانیا به زمینهها و انگیزههای برقراری سیستم فدرالیسم دمکراتیک در روژآوا پرداخته است.
• کردهای سوریه و دیگر اقلیتها سیستم فدرالیستم دمکراتیک را در این کشور اعلام کردند. آیا بسترهای لازم برای چنین گامی فراهم است؟
کامران متین: شاید بهتر میبود پروژهای با این محتوا و ابعاد، ملزومات بیشتری برای پیاده کردن میداشت. اما شاید به یک لحاظ، اعلام فعلی این پروژه به فراهم کردن لوازم و تمهیدات اجرای بهینهتر این طرح در دراز مدت کمک کند؛ چرا که اخیراً برای چندمین بار به کردهای سوریه اجازه شرکت در مذاکرات ژنو داده نشد که پروژههای مشخصی در آنجا مورد بحث اپوزیسیون و دولت سوریه و دیگر دولتهای درگیر هست.
کردها و نمایندگان دیگر اقلیتهای ترک، عرب و آسوری میخواهند به مردم سوریه و جهان بگویند که این راه حل هم وجود دارد؛ راهحلی که کمترین دردسر را برای کردها و دیگر مردمان سوریه برای گذار از وضعیت فلاکتبار و خونین فعلی دارد.
در عین حال میشود از مواضع دولتهای ذینفع هم استنباط کرد که برخی از آنان نوعی پشتیبانی ضمنی از طرح فدرالی روژآوا دارند. بطور مشخص روسیه این را اعلام کرده است. در مورد آمریکا هم مخالفت آشکار و علنی و قاطعی با خود ایده دیده نشده است. برخی گزارشها میگویند که بین پنتاگون و سیا بر سر این موضوع مناقشه هست. در نهایت بدون حمایت ضمنی برخی از دولتهای درگیر در سوریه شاید این طرح اعلام نمیشد؛ هر چند دولت سوریه، ترکیه و ایران با این طرح مخالفت کردهاند.
• پس میتوان گفت در عمل این پروژه با مشکلاتی هم روبرو خواهد شد؟
در واقعیت امر روژآِوا و مردمانش حداقل سه یا چهار سالی است که بطور غیر رسمی دارای سیستم خودمدیریتی هستند. زندگی مردمی که در آن مناطق هستند و خدماتی که یک جامعه نیاز دارد در شرایط سخت جنگی فراهم شده است. اعلام اخیر در واقع رسمی کردن یک وضعیت دوفاکتو است که از چند سال پیش وجود داشته است. رسمی کردن این مسئله مخالفتهای آن جناحها و قدرتهایی که از آغاز مخالف وضعیت موجود و قدرتگیری کردها بودند را شدت میبخشد و آنان را در تقابل مستقیمتری قرار میدهد. تا آنجایی که به ترکیه بر میگردد فکر نمیکنم بخواهند یا بتوانند کار بیشتری علیه کردستان سوریه انجام دهد. حتی قبل از اعلام نظام فدرالی آنان مخالفت کردهاند؛ به گروههای مخالف کردها، جهادیها و داعش کمک کردند و اخیراً خودشان رسماً وارد عمل شدند و مناطق کردنشین را در عفرین و حلب مورد حمله قرار دادند.
به این خاطر فکر میکنم تا آنجایی که به ترکیه برمیگردد تغییر محسوسی درموضع آنها در قبال روژآوا ایجاد نشود. آنچه که اهمیت دارد باید ببینیم موضع آمریکا و تا حدودی اتحادیه اروپا و روسیه چگونه خواهد بود. باید دید آیا روسیه بر سر موافقتاش میماند؟ اگر موافق است، آیا به حمایت اولیهاش ادامه خواهد داد به ویژه اگر در آینده مشکلات جدی پیش آید؟ اینها فاکتورهایی هستند از الان نمیتوانیم به شکل قاطع در باره آن اظهار نظر کنیم.
• فکر میکنید نیروهای داخل سوریه چه برخوردی با این پروژه خواهند داشت؟
تا آنجایی که به اپوزیسیون حاضر در مذاکرات ژنو برمیگردد، باید گفت نماینده بخش مهمی از اپوزیسیون مسلح سوریه هست. (فکر میکنم نیروهای اپوزیسیون دیگری هم در بین مردم عادی وجود دارد که شاید الزاماً با نیروهای مسلحی که وجود دارند همراه نباشند ولی وضعیت کنونی آنان اجازه نمیدهند به صورت متشکل نظر خودشان را ابراز کنند.)
جریانی که در ژنو به نام اپوزیسیون سوریه صحبت میکند از قبل مخالفت خود را با این مسئله یا هر نوع اعمال حق تعیین سرنوشت کردها اعلام کرده است. در گذشته آنها با حضور نماینده حزب اتحاد دمکراتیک یا نمایندگانی از روژآوا در مذاکرات ژنو مخالفت کردهاند هر چند احتمالاً این مخالفت بخشاً تحت فشار ترکیه صورت گرفته باشد. مثلاً در اولین دور مذاکرات در سال ۲۰۱۲ با درخواست حزب اتحاد دمکراتیک بر سرتغییر اسم رسمی سوریه و اینکه در دوران پس از جنگ باید این نام را از «جمهوری عربی سوریه» تغییر داد تا تکثر فرهنگی زبانی ملی را منعکس کند، مخالفت شد. آنان میخواهند همان قواره کنونی دولت که در کنترل بشار اسد است تغییر پیدا کند و در واقع تسلط بر ارگانهای اجرایی و حاکمیت به آنان برسد. به این خاطر تصور نمیکنم اپوزیسیون تغییر جدی در موضع خودش بدهد. ولی در شرایط فعلی آنان هم در وضعیتی نیستند که بتوانند از اجرای سیستم فدرالی در روژآوا جلوگیری کنند یا به موجودیت این سیستم بلافاصله ضربه مهلکی بزنند. ولی نهایتاً موضع و رفتار آنها در قبال روژآوای فدرال بستگی دارد به اینکه سیر رابطه آنان با دولت سوریه چگونه پیش رود و اصلاً مذاکرات صلح به کجا برسد.
• در نتیجه میشود گفت اعلام فدرالیسم واکنشی بود به مذاکرات ژنو؟
فکر میکنم بخشی به این موضوع بر میگردد. دور قبلی که آنان را راه ندادند به دلیل مخالفت ترکیه و عربستان، نیروهای مدافع خلق و نیروهای مدافع زنان به تشکیل «نیروهای مدافع سوریه» اقدام کردند. این نیروها بودند که در ماههای اخیر عملیات گسترده علیه داعش انجام دادند. در دوره آخر هم که آنان را دعوت نکرده بودند، به تاسیس سیستم فدرالیسم دمکراتیک اقدام کردند. یعنی آنها میخواهند بگویند که ما یک بازیگر اصلی در این صحنه هستیم و نماینده بخش قابل توجهی از مردم سوریهایم و بالاخره اگر شما ما را در روندهای رسمی نگذارید، ما راه خودمان را خواهیم رفت.
شاید این عمل به آمریکا و اتحادیه اروپا کمک کند که ترکیه را راضی کنند موضعش را تغییر دهد. اساس این استدلال این است که اگر آنان در مذاکرات حضور داشته باشند شاید بتوانند در ماهیت این سیستم و آیندهاش نوعی تاثیرگذاری داشته باشند. غیبت كردها در مذاكرات تنها راه مخالفت عملی و نظامی با سیستم فدرالی آنها را باز خواهد گذاشت. پس اعلام فدرالیسم شاید به تلاش آمریکا برای نرمتر کردن موضع ترکیه و عربستان در رابطه با حضور «پید» در ژنو کمک کند. هر چند شخصاً فکر نمیکنم تا زمانی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه در قدرت است این نرمش رخ دهد.
• حکومت اقلیم چند روز پیش اعلام کرد که از فدرالیسم در روژآوا حمایت میکند. با توجه به نزدیکی مسعود بارزانی به ترکیه این حمایت فکر میکنید چقدر جدی است؟ چون در مسئله کوبانی هم اقلیم کمک چندانی نکرد.
حکومت اقلیم کردستان و حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری آقای بارزانی بطور فزاینده متوجه این هستند که حزب عدالت و توسعه در خود ترکیه و در رابطههای خارجیاش دچار نوعی تزلزل و ناروشنی است. در واقع خیلی عجیب نیست که آنها بخواهند به نوعی رابطه خوبی را با روژآوا و کردستان سوریه و حزب دمکراتیک حداقل بر سر قواره اداره کردستان سوریه برقرار کنند و ارتباطشان را حفظ کنند. در نتیجه حمایت آنها از فدرالیسم که خودشان بخشی از حکومت فدرال در عراق هستند، الزاماً نمیتواند مبنای تیره شدن روابطشان با ترکیه شود.
مقامات اقلیم میتوانند به شکلی موضع خودشان را نسبت به کردستان سوریه توجیه کنند و در عین حال ممکن است روابط پشت پردهای هم در جریان باشد که ما مطلع نباشیم. امکان دارد کردستان عراق از حمایت ضمنی آمریکا دقیقتر آگاه باشند و بدانند این مسئله در هرصورت جا خواهد افتاد. پس چه بهتر که از همان آغاز موضع دوستانهای بگیرند. بدین ترتیب دست حزب دمکرات کردستان سوریه را که در روژآوا فعال است باز بگذارند و موقعیت آنان را هم در کردستان سوریه تقویت کنند.
• خودگردانی کانتونها با چه اهرم اقتصادی خواهد بود؟
پرسش خیلی خوبی است. شاید ارتباط کردستان عراق با روژآوا در کوتاه مدت حتی بسیار مهم باشد. چون میتواند بخش زیادی از نیازهای آنان از این منطقه وارد شود. مردم در کردستان سوریه علیرغم جنگ همه جانبهای که با داعش و دیگر گروههای جهادی داشتهاند توانستهاند زندگی نسبتاً عادی را در خیلی مناطق تحت کنترل نیروهای نیروهای مدافع خلق و نیروهای مدافع زنان ادامه دهند. در ضمن در ماههای گذشته شنیدیم دو فرودگاه در کردستان سوریه احداث شده است. یکی از آنها که از قبل وجود داشته و یکی دیگر هم که تازه تاسیس کردهاند. اگر اینها به مرحله عملیاتی برسند با توجه به جمعیت کم کردستان سوریه، برای دو تا سه میلیون نفر، دو فرودگاه میتواند بخشی از ارتباطات آنان را با جهان فراهم کند و امکان وارد کردن کالاهای ضروری را تا حدی فراهم سازد.
ولی از همه مهمتر این است که نظریه اقتصادی کنفدرالیسم دمکراتیک مبتنی بر تولید برای رفع نیاز و نوعی خودکفایی بر اساس تعاونیهاست. به این دلیل اولویتی به تمرکز بر تولید انبوه برای مصرف در بازار از جمله تولید کالاهایی که در کردستان سوریه استفاده نخواهد داشت داده نشده و نمیشود. این امر باعث میشود که در میان مدت آنان بتوانند اقلام اساسی که برای زندگی روزمره مردم لازم است تولید و تهیه کنند و اقلام دیگر هم احتمالا از مرزهای ترکیه بطور قاچاق یا رسماً از کردستان عراق وارد کنند.
اما در دراز مدت وضعیت اقتصادی منطقه به این بستگی خواهد داشت که روژآوا تا چه میزان در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته شود و ماهیت رابطه روژآوا با ترکیه و نیز با دولت مرکزی سوریه (البته اگر دولت مرکزی در شکل فعلیاش باقی بماند) چه خواهد بود.
• از چند سال پیش تلاشهایی برای پایان جنگ سوریه و ثبات در این کشور در جریان است. آیا کنفدرالیسم دمکراتیک میتواند در این راستا برای کل سوریه هم جواب دهد؟
اساساً بانیان این ایده تاکید میکنند که طرح کردی یا مختص به کردها نیست. در واقع این پروژهای برای سازماندهی مجدد به نظم سیاسی در تمام سوریه است. ولی آنان در جاهایی که کنترل عملی دارند میتوانند آن را به مورد اجرا بگذارند. اجرای آن در دیگر مناطق سوریه به خواست و اراده مردم سوریه در این مناطق بستگی دارد و اینکه آیا مایل هستند این مدل را در مناطق خودشان پیاده کنند یا نه. در هر حالت بازگشت به دولت متمرکز بسیار بعید است؛ یعنی بسیار بعید است که دولت فعلی یا آتی سوریه بتواند کنترل و اعمال حکومتش را دوباره به تمام مناطق سوریه، به ویژه کردستان تسری دهد. عراق پس از جنگ مثال خوبی از این عدم امکان است.
• میتوان گفت کردها صرفا به حمایت آمریکا از خودشان در مبارزه با داعش متکی بودهاند؟ دیدیم آمریکا مخالفت کرده و میگوید یکپارچگی سوریه مهمتر است. مهمتر آنکه میگوید اگر مردم سوریه مخالفت نکنند، او هم مخالفتی ندارد. یعنی توپ را به زمین دیگری انداخته؟
موضع آمریکا به شدت مخالفت ترکیه نبوده است. آمریکا میگوید که مخالف نقض تمامیت ارضی سوریه است. فدرالیسم دمکراتیک هم مبنایش این است که این نظم سیاسی- اداری غیرمتمرکز در چارچوب مرزهای فعلی سوریه پیاده خواهد شد. به این معنا هیچ تناقضی بین فدرالیسم دمکراتیک و تداوم تمامیت ارضی سوریه وجود ندارد. در نتیجه موضع آمریکا به نظر من تلویحاً نوعی بیطرفی یا حمایت غیرفعال است. ولی طبیعتاً آنها به دلیل رابطهشان با ترکیه نمیتوانند آن را رسماً و با تاکید زیاد عنوان کنند. ولی نهایتاً میدانند که توازن قوا در روی زمین چگونه است. ضمن اینکه فرموله شدن فدرالیسم به شکلی است که بهانه نقض تمامیت ارضی به آن معنا که مورد نظر آمریکاست، موجود نیست که بخواهد به مخالفت عملی فعال و مستقیم علیه کردستان دست بزند.
————————————————————————————————–
• اعلام فدرالیسم از سوی کردهای سوریه
مردم سوریه در پنج سال گذشته رنج ها و بحران های فراوانی را متحمل شدند. در این میان رنج و محرومیت کوردهای سوریه بسیار عمیق تر بوده است. کوردهای سوری سالهای مدیدی است که تحت فشار رژیم بعث سوریه قرار داشته اند. سرکوب کردها بسیار شدید تر و با سابقه تر از سایر ساکنان سوریه بوده است. انان از هیچ حقوق شهروندی برخوردار نبوده اند. حتی فاقد شناسنامه بوده اند. زبان، فرهنگ و …جای خود دارد. علی رغم مقاومت شجاعانه و قهرمانانه جوانان کورد بویژه دختران و شیرزنان شجاع کورد در کوردستان سوریه بویژه در شهر کوبانی علیه داعش در جریان مذاکرات صلح بین اپوزسیون و دولت سوریه کوردها را مشارکت ندادند. گویی کوردها فقط برای جنگ با داعش ساخته شده اند اما نباید از حقوقی در خور سایر مردم سوریه برخوردار باشند. اکنون کوردها در یک تصمیم منطقی و حق خواهانه اعلام سیستم فدرالی کرده اند. نوعی راه حل انسانی و متناسب برای حل یا کاهش بحران سوریه. کوردها با این اقدام راه حل بحران سوریه را به جهانیان نشان دادند. در عین حال به بخشی از حقوق خود دست یافتند. امید است این اقدام کوردها مورد حمایت مردم فهیم ایران قرار گیرد . با حمایت از اقدام کوردها به راه حل مسا لمت آمیز بحران سوریه مهر ئایید زده شود. سیاستمداران ترک نیز بهتر است واقعیت های منطقه را بپذیرند و بیش از این همسو با داعش سنگ راه دستیابی ملت مظلوم کورد به حقوق خود نشوند.
هیوا / 18 March 2016
فدرالیسم آری، ناسیونالیسم هرگز!
http://www.iranglobal.info/node/16877
فدرالیسم / 19 March 2016