Opinion-small2

ولایت فقیه در اصل ولایت بر یتیمان و دیوانگان و کودکان است. واضعان و مبلغان آن مردم را یتیم و دیوانه و کودک به شمار می‌آوردند و بر این مبنا می‌پندارند که نیازمند ولی هستند. ولایت فقیه امری است که تصورش موجب تکذیبش می‌شود.

مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب فردی با قدرت مطلقه است و از این نظر مجمعی غیراخلاقی است. اکنون نتایج نهایی انتخابات این مجلس در سراسر کشور اعلام شده است. اما این بار مخالفان و رقیبان از فرصت استفاده کرده و مهندسی تمام عیار آیت الله خامنه‌ای را علیه خودش به کار گرفتند.

صادق لاریجانی − احمد بهشتی - علم الهدی
صادق لاریجانی − احمد خاتمی – علم الهدی

شورای نگهبان از ۸۰۰ نامزد مجلس خبرگان رهبری فقط ۱۵۹ تن را برای ۸۸ کرسی تأیید صلاحیت کرد. همه را رد صلاحیت کردند تا مجلس سلطانی تضمین شود و امکان رقابت وجود نداشته باشد. اما معتقدان به مشارکت اعتراضی از همین فرصت استفاده کردند تا با حذف نمادهای اصلی ولی فقیه و سرکوب و حذف، به علی خامنه‌ای “نه” بگویند و نشان دهند که با سلطه- حکومت مطابق میل خودسرانه سلطان- مخالفند.

Ganji
اکبر گنجی

اساس رأی اعتراضی معطوف به “مثلث جیم” بود (رجوع شود به مقاله “شکست جنتی و یزدی و مصباح، آزمون فیصله بخش خامنه‌ای” در ۱۷ بهمن ۱۳۹۴) و در عین حال شامل “مثلث خراسان“- هاشمی شاهرودی، علم الهدی، سعیدی- احمد خاتمی در کرمان، صادق لاریجانی در مازندران، علی فلاحیان و علی رازینی هم می‌شد (رجوع شود به مقاله “نه به فقه داعشی از طریق انتخابات خبرگان” در ۲۴ بهمن ۹۴).

پرسش اصلی این است:

با توجه به مشارکت اعتراضی، صادق لاریجانی و احمد خاتمی و علم الهدی چگونه رأی آورده اند؟ آیا واقعاً آنان رأی آورده‌اند یا اعلام پیروزی آنان برخلاف الگوی رأی دادن بوده و نیازمند تبیین و توجیه است؟

مدعای ما این است:

در استان‌هایی که مشابه استان تهران رأی داده اند، الگوی استان تهران باید تکرار می‌شد. اگر نشده، نیازمند تبیین و توضیح مسئولان نظام- از جمله حسن روحانی و وزارت کشور- است.

مدل تهران الگوی تحلیلی دیگر استان‌های مشابه

شورای نگهبان هزاران تن از نامزدهای رقیب را رد صلاحیت کرد تا مجلس شورای اسلامی اصول گرای مطیع رهبری تضمین شود. در بسیاری از شهرها اساساً اصلاح طلبان و اعتدال گرایان هیچ نامزدی نداشتند. در عین حال تعدادی از نامزدهای دست چندم اصلاح طلبان تأیید صلاحیت شدند، با این انتظار پیشینی که مردم چون اینها را اصلاً نمی‌شناسند، به آنها رأی نخواهند داد.

اصلاح طلبان و اعتدالیون از همین فرصت استفاده کرده و لیستی از همین افراد بسته و از مردم خواستند که بدون توجه به نامزدهای لیست، به تمامی افراد لیست رأی دهند. آنان از مردم خواستند که به تمامی افراد هر دو لیست رأی دهند تا حذف اصول گرایان افراطی ممکن شود.

در تهران لیست ۳۰ نفره اصلاح طلبان و اعتدالیون پیروز شد و ۳۰ نامزد اصول گرایان حذف شدند. مردمی که لیستی رأی داده بودند، در لیست مجلس خبرگانشان هم “مثلث جیم” وجود نداشت. آیت الله محمد یزدی و مصباح یزدی حذف شدند و آیت الله جنتی با امدادهای غیبی شانزدهم شد. اینها توانستند برای اولین بار یک غیر روحانی- اگر چه عضو حقوق دان شورای نگهبان- را وارد مجلس خبرگان سازند.

هرگاه میزان مشارکت بالا بوده، نیروهای مورد حمایت صریح آیت الله خامنه‌ای شکست خورده‌اند. در انتخابات ۹۰ در تهران ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر رأی دادند ولی این بار بیش از چهار میلیون نفر. یعنی با مشارکت ۵۰ درصدی تهرانی ها، مردم با حذف نمادهای ولی فقیه به آیت الله خامنه‌ای “نه” گفتند.

سرکوبگران خشمگین شده و صادق لاریجانی در پیام تشکر از حضور مردم در انتخابات نوشته است:

“در طول قریب به دو ماه رسانه‌های متعلق به دولت آمریکا و انگلیس و خصوصاً رسانه‌های متعلق به سازمان‌های جاسوسی آنان و نیز ضدانقلابیون فراری از کشور و اصحاب خارج‌نشین فتنه ۸۸ که از کشورهای غربی ارتزاق می‌کنند، تلاش بی‌وقفه کردند تا برخی مسئولین عالی‌رتبه نظام را از مجلس خبرگان رهبری حذف کنند و به‌خیال واهی خود به مطامعشان نزدیک شوند و با کمال تأسف، اصلاح طلبان داخلی و حتی برخی کسانی[هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی] که علی القاعده باید در تشخیص مصالح نظام از دیگران پیشی بگیرند، در حرکتی کاملاً هماهنگ با رسانه‌های آمریکا و انگلیس و اذناب آنان همچون رسانه‌های وهابیت تکفیری عربستان و داعشی‌ها، سعی کردند در برخی از استانها خادمان ملت را از راهیابی به مجلس خبرگان مانع شوند. واقعاً این‌گونه همنوایی با اجانب برای حذف چهره‌های خدوم از حضور در مجلس خبرگان، جزو مصالح نظام است؟!”

این صدای درد نه مردم به “مثلث جیم” و دیگر نمادهای رهبری است. آنها دروغ‌های فراوانی بافتند و گفتند (رجوع شود به مقاله‌های “چرا خامنه‌ای و نزدیکان او نگران نتایج انتخابات‌اند و ترسیده‌اند؟ ” و “فقاهت در نمونه خامنه‌ای: تخصص در دروغ‌ و تقلب“) و همچنان گناه عدم رأی مردم به سرکوبگران را به گردن آمریکا/انگلیس/عربستان سعودی و اذناب داخلی شان می‌اندازند.

استان کرمان و مسئله اول شدن احمد خاتمی

در انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان کرمان تقریباً رویداد تهران تکرار شده است. استان کرمان دارای ۱۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی است. ۲ اصول گرا، ۲ مستقل و ۶ اصلاح طلب به عنوان نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی انتخاب شده اند.

احمد خاتمی در لیست خبرگان اصلاح طلبان و اعتدالیون قرار نداشت. مطابق الگوی تهران، او نباید انتخاب شده باشد. اما اعلام کرده‌اند که از یک میلیون و ۳۱۰ هزار و ۲۳۴ رای ماخوذه، احمد خاتمی با کسب ۷۰۱ هزار و ۹۷۲ رای- حدود ۵۴ درصد آرأ- اول شده است. این نتیجه قطعاً با “همبستگی” لیستی رأی دادن اصلاح طلبان و اعتدالیون در سراسر کشور در تعارض قرار دارد.

این اتفاق خارق العاده نیازمند تبیین است. آن هم در مورد شخصی که سمنانی است، نه کرمانی. خبرگزاری فارس- متعلق به سپاه و بسیج – در این خصوص نوشته است :

“آیت الله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و عضو هیات رئیس مجلس خبرگان فعلی، در حالی که طی هفته‌های اخیر و در آستانه مجلس خبرگان در معرض سنگین‌ترین هجمه‌های تخریبی رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی و نیز برخی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داخلی منتسب به جریان اصلاحات قرار داشت، با رای قاطع بیش از ۷۰۰ هزار نفری مردم استان کرمان، کرسی اول مجلس خبرگان در این استان را کسب کرد. این در حالی است که علاوه بر تخریب رسانه‌های داخلی و خارجی، محافل منتسب به اصلاحات و دولت در استان کرمان نیز با جوسازی در شهرهای مختلف و به راه انداختن کمپین در شبکه‌های مجازی استان تلاش داشتند تا وجهه عمومی آیت الله سیداحمد خاتمی را تخریب کنند. نکته جالب این که رای قاطع مردم استان کرمان به آیت الله خاتمی در حالی است که اکثر منتخبین حوزه‌های انتخابیه استان کرمان از چهره‌های اصلاح طلب یا اعتدالی هستند با این وجود تشخیص مردم این استان در مجلس خبرگان اعتماد بالا به امام جمعه موقت تهران بوده است.

خبرگزاری سپاه هم تعارض را گوشزد کرده است. اما آیت الله احمد خاتمی که به دروغ مدعی شد که باراک اوباما- رئیس جمهوری آمریکا- گفته به “مثلث جیم” و او رأی ندهند و به لیست مقابل رأی بدهند، برای توجیه این پیروزی شگفتی آور، دروغ جدیدی بافته و گفته است :

“نیامدن آیت‌الله یزدی و آیت‌الله مصباح دو فقیه وارسته ولایی مایه تأسف است…اینجانب مورد هجمه شدیدترین تخریب‌ها در طول مدت تبلیغات بودم و بنده از سوی آمریکا و انگلیس که بی‌پروا تخریب می‌کردند مورد هجمه قرار گرفتم و از این که مغضوب این استکباریان بودم افتخار می‌کنم. انتظار نداشتم برخی افراد جریان اصلاحات کمپانی بداخلاقی شوند، با این بداخلاقی‌های این جریان آنها باید خجالت بکشند که از اخلاق صحبت کنند؛ متدینین از جریان اصلاحات در استان کرمان نزد برخی امامان جمعه آمدند و گفتند که آمریکا و انگلیس خاتمی را تخریب می‌کنند و نمی‌خواهند به مجلس برود اما ما حامی او هستیم و بنده نیز از آنها تشکر می‌کنم. متأسفانه جریان غالب اصلاحات بدترین اقدامات را برای تخریب اینجانب صورت دادند، تهمتی نبود که این جریان علیه بنده نگفته باشد ولی رأی نزدیک به ۷۰۲ هزار از مجموع یک میلیون و ۳۰۰ هزار رأی جواب دندان‌شکنی به تخریب‌کنندگان بود و امید است که عبرت گرفته باشند و فهمیده باشند دروغ و تهمت عاقبت خوبی ندارد.”

اصلاح طلبان برنده استان کرمان بودند و هیچ یک از آنها به احمد خاتمی رأی نداده‌اند. سپاه و اصول گرایان باید توضیح دهند که او چگونه انتخاب- و از آن مهمتر اول- شده است؟ فقیهان که مدعی‌اند امام جمعه و عضو مجلس خبرگان باید عادل باشد، آیا دروغگویی‌های بزرگ و مکرر آدمی را از عدالت ساقط نمی‌سازد؟ احمد خاتمی دو روز قبل از انتخابات به دروغ مدعی شد که بارک اوباما گفته به او و “مثلث جیم” رأی ندهید. به دروغ می‌گوید که متدینین اصلاح طلب گفته‌اند به او رأی داده‌اند. تقلب انتخاباتی را با دروغگویی توجیه می‌کنند. آیا دروغی به این بزرگی قابل باور است که در استانی که اصول گرایان شکست خورده و اطلاح طلبان پیروز شده اند، احمد خاتمی با ۵۴ درصد آرأ اول شود؟

استان مازندران و مسئله اول شدن صادق لاریجانی

استان مازندران دارای ۱۳ نماینده در مجلس شورای اسلامی است. به گزارش ایسنا، گرایش سیاسی انتخاب شدگان به شرح زیر است: ۱ اصول گرا، ۵ اصلاح طلب و ۵ مستقل. از دو نماینده باقی مانده، دو مستقل در شهر بابل و دو اصول گرا در قائم شهر در دور دوم رقابت خواهند کرد.

صادق لاریجانی در لیست اصلاح طلبان و اعتدالیون برای خبرگان نبود (رجوع شود به مقاله “چرا اصلاح طلبان و اعتدالیون به دنبال حذف صادق لاریجانی هستند؟ ). با این همه اعلام کرده اند که در استان مازندران برای مجلس خبرگان یک میلیون و ۶۱۸ هزار و ۲۶۳ نفر رأی داده و صادق لاریجانی با ۶۸۲ هزار و ۸۱۷ رأی- حدود ۴۲ درصد آرأ- به‌عنوان نفر نخست انتخاب شده است.

صادق لاریجانی در پیام تند و تیزش نوشته است : “بحمدالله مردم آگاه و بصیر و متدین و شهیدپرور استان مازندران با اعتماد به این فرزند خطه خویش و با رأی اوّل به این خادم مؤتمن، چنان به دهان اجانب و اذناب داخلی آنان کوفتند که برای سالیان متمادی مایه عبرت آنان خواهد شد”.

آرای او با وضعیت آرای استانی مجلس شورای اسلامی به هیچ وجه همخوانی ندارد. صادق لاریجانی هم متولد نجف عراق است، نه “فرزند خطه مازندران”. چگونه در کل استان فقط یک اصول گرا به مجلس راه یافته و در عین حال، صادق لاریجانی که نامزد اصول گرایان افراطی بود، با ۴۲ درصد آرأ در استان اول شده است؟

استان خراسان رضوی و مسئله “مثلث خراسان”

خراسان رضوی دارای ۱۸ نماینده در مجلس شورای اسلامی است. به گزارش سایت بازتاب گرایش سیاسی انتخاب شدگان به ترتیب زیر است: ۹ اصول گرا، ۷ اصلاح طلب، ۱ مستقل. یک اصول گرا و یک اصلاح طلب در دور دوم در شهر تربت حیدریه رقابت خواهند کرد (گزارش ایسنا از گرایش سیاسی انتخاب شدگان به قرار زیر است: ۷ اصول گرا، ۵ اصلاح طلب، ۵ مستقل، یک اصول گرا و یک مستقل به دور دوم رفته اند).

درباره انتخابات شهر مشهد که تمامی ۵ سهمیه به اصول گرایان اختصاص یافت، اصلاح طلبان خراسان رضوی اعتراض دارند و گفته‌اند که پای تقلب در میان بوده است (به “بیانیه اصلاح طلبان خراسان رضوی” و “نامه اعتراضی ناصر آملی به حسن روحانی” بنگرید ). برخی منابع از اعزام هیأت وزارت کشور به مشهد سخن گفته‌اند.

در انتخابات مجلس خبرگان استان خراسان رضوی دو میلیون و ۷۸۰ هزار و ۶۳۹ نفر رأی داده‌اند. سعیدی- امام جمعه قم- یک ضلع “مثلث خراسان” بود که حذف شده است. آیت الله هاشمی شاهرودی ضلع دیگر مثلث بود که نه تنها نامزد جامعه مدرسین و روحانیت مبارز بود، بلکه در لیست اصلاح طلبان و اعتدالیون هم قرار داشت و اول شدن او با یک میلیون و ۴۹۹ هزار و ۱۰۹ رای چندان دور از انتظار نیست. اما آیت الله علم الهدی را هم با یک میلیون و ۲۳۵ هزار و ۵۶۵ رای- کمتر از ۴۶ درصد آرأ- سوم اعلام کرده‌اند.

آیت الله علم الهدی در لیست اصلاح طلبان و اعتدالیون قرار نداشت و سوم شدنش با آرای استانی سازگار نیست. اصول گرایان همان عملی را که در شهر مشهد انجام دادند، در مورد علم الهدی هم انجام داند.

موفقیت مشارکت اعتراضی

مشارکت اعتراضی برای نه گفتن به علی خامنه‌ای از طریق رأی نیاوردن نمادهای ولایت فقیه، سرکوب و حذف به موفقیت دست یافت.محمد یزدی (رئیس مجلس خبرگان رهبری، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو شورای نگهبان)، مصباح یزدی (عضو مجلس خبرگان رهبری و ایدئولوگ افراطی‌ترین نیروهای نظام)، علی فلاحیان، علی رازینی، سعیدی (نماینده خامنه‌ای و امام جمعه قم)، و…در خبرگان رأی نیاوردند و رأی بقیه آنان به شدت مشکوک است. در مجلس شورای اسلامی نمادهای اصلی خامنه‌ای باختند، اگر چه سپاه در قم ذالنور را رهی مجلس کرد و در برخی دیگر از شهرها نیز افراطی‌ها بدون رقیب یا با تقلب راهی مجلس شدند.

فراموش نکنیم، خامنه‌ای اساس افراط گرایی است (رجوع شود به مقاله “آیت‌الله خامنه‌ای، و «دشمنانی» که «او را از همه تندرو‌تر می‌دانند» “).


در همین زمینه، از همین نویسنده

شکست جنتی و یزدی و مصباح، آزمون فیصله بخش خامنه‌ای

خبرگان در دشت شقایق − رابطه وثیق خروج “حَدَث” و انتخاب ولی فقیه

خامنه‌ای با چه تقلب‌هایی می‌تواند جنتی و یزدی و مصباح را نجات دهد؟

فقاهت در نمونه خامنه‌ای: تخصص در دروغ‌ و تقلب

بیشتر بخوانید:

تقویت رهبر یا چیدن بال و پر او − پرونده انتخابات