تجربه فقیه سالاری، تجربهای پربار و پر هزینه بود. آن تصورات ساده لوحانه قبل از انقلاب درباره صنف آخوندها، با این تجربه، دود شد و به هوا رفت.
بینش فقیهانه به کلی معیوب و ضد اخلاقی است. از این میان، فقط و فقط به رذیلت اخلاقی دروغ گویی بنگرید. فقیهان برای دروغ گویی روایت هم ساختهاند تا بتوانند دروغ گوییهایشان را تبعیت از فرمان پیامبر اسلام به شمار آورند و مقلدان را هم وادار به دروغ گویی کنند. مهمترین برساخته آنان به قرار زیر است:
در کتاب کافی، با سند صحیح، از ابو عبدالله (امام صادق) روایت شده است که وی گفته است که پیامبر اسلام فرموده اند: “اذا رایتم اهل الریب والبدع من بعدی فاظهروا البراءه منهم و اکثروا من سبهم والقول فیهم والواقیعه و باهتوهم کیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام و یحذرهم الناس و لایتعلموا من بدعهم یکتب الله بذلک الحسنات و یرفع لک به الدرجات: هرگاه، پس از من، به کسانی برخوردید که یا در دین شک دارند یا چیز نوظهوری به دین وارد میکنند بیزاری خود را از آنان آشکار کنید و تا میتوانید دشنامشان دهید و بدگویی شان کنید و افتراشان بزنید و دروغ و بهتانشان ببندید تا امیدشان به تباه کردن اسلام نومید شده و این کارها مردم را از اطرافشان پراکنده کند تا از بدعتهایشان چیزی نیاموزند. خدا به خاطر این کارها برایتان حسنه مینویسد و درجات شما را متعالی میگرداند” (شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، چاپ تبریز، ۱۳۷۵ ه- ق، ص ۴۵، س س ۲۸-۲۷).
آیت الله خامنهای و فقیهان منصوبش، در عمل به این روایت مسابقهای به راه انداخته و همگی به دنبال اول شدن در آن هستند. آنان برای حفظ منابع کمیاب قدرت/ثروت/ اطلاعات/منزلت اجتماعی، دروغ میگویند.
انتخابات و دروغ
انتخابات هفتم اسفند ۱۳۹۴ اوج دروغ گویی ولی فقیه و فقهپیشگان را به نمایش گذارد. آیت الله خامنهای از ماهها قبل زمینه را فراهم ساخت. او گفت که دشمن به دنبال نفوذ در مراکز تصمیم گیری اصلی کشور است. سپس به صراحت گفت که دشمن به دنبال نفوذ از طریق انتخابات در مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی است. با این دروغ صلاحیت هزاران داوطلب انتخابات را رد کردند.
آیت الله جنتی گفت دشمنان “بیگانگانی مانند آمریکا و انگلیس میخواهند در فضای انتخابات از این فرصت استفاده کنند و عوامل و نفوذیهای خودشان را به مجلس خبرگان رهبری بفرستند اما خدا نمیخواهد و تاکنون هم نخواسته است، ما تا جایی که توانستیم جلوی نفوذیها را گرفتیم و فکر نمیکنم مشکلی در خبرگان داشته باشیم، ما تا جایی که شناسایی کردیم و در توانمان بود، جلوی آنها را گرفتهایم. البته دشمنان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی هم برنامهریزی کرده بودند، افراد زیادی را آماده کرده بودند تا به مقاصد خودشان برسند تا مجلس شورای اسلامی شکل دیگری پیدا کند، شورای نگهبان هم در زمینه انتخابات مجلس تا آنجا که میتوانست به وظیفه خودش عمل کرد”.
آیت الله علم الهدی هم گفت که آمریکا و انگلیس به دنبال نفوذ در مجلس خبرگان هستند و از لیست خاصی حمایت به عمل آوردهاند. آنان به دنبال حذف نزدیکترین یاران رهبری- بخصوص آیت الله جنتی، محمد یزدی و مصباح- هستند. انگلیس که دو کودتای رضا شاه و کودتای علیه مصدق را راه انداخت، حالا به دنبال کودتای سوم است. آنان قصد دارند “آخوندهای انگلیسی” را بر سر کار آورند. علم الهدی گفت قصد انگلیس این است که :
“در مجلس خبرگان آخوند انگلیسی و غیرانگلیسی ایجاد کنند و انگلیس فکر کرد همان توطئه مشروطه را میتواند تکرار کند و به مردم بگوید به کسی رأی دهید یا ندهید و روحانیت را به انگلیسی و غیرانگلیسی تبدیل و مجلس خبرگان را به این مسئله آلوده کند…انگلیس در این شرایط به فکر افتاد که بحث آخوند انگلیس و غیرانگلیس را مطرح کند. حالا به مقام عالیقدر آیات جنتی، یزدی و مصباح چنین دخالت و جسارتی کردند اما این جسارت به آن بزرگواران نبود، بلکه به کسانی جسارت شد که انگلیس از آنها طرفداری کرد.یک جریان استعمارگر پیر که در طول دو قرن دنیای اسلام را به آتش کشانده از شما [اصلاح طلبان و اعتدالیون] حمایت کرده است، و نه تنها عکسالعملی نشان نمیدهید، حداقل اظهار بیزاری کنید.”
دروغگویی فقیهان منحصر به آمریکا و انگلیس نشد، پای عربستان سعودی را هم به میان آوردند. خبرگزاری فارس- خبرگزاری بسیج- طی خبری با تیتر “مفتی اعظم آلسعود: مردم ایران به جنتی، مصباح و یزدی رأی ندهند“، این دروغ را منتشر کرد تا حسین شریعتمداری آن به تیتر صفحه اول کیهان ششم اسفند تبدیل سازد و رسانههای اصول گرایان نیز آن را باز نشر دادند. دفتر خبرگزاری سعودی در واشنگتن این دروغ را تکذیب کرد و در سایت مفتی اعظم سعودی هم چنین دروغی وجود ندارد.
احمد خاتمی- امام جمعه منصوب آیت الله خامنهای در تهران و عضو مجلس خبرگان رهبری- در پنجم اسفند دروغ گویی را در رقابت با دیگر فقیهان، تشدید کرد و کار را به باراک اوباما- رئیس جمهور آمریکا- کشاند. او گفت که آمریکا و انگلیس به دنبال حذف یاران رهبری – خصوصاً آیت الله جنتی، محمد یزدی و مصباح- هستند. احمد خاتمی سپس گفت:
“انگلیسیها و آمریکاییها در ایام انتخابات احمقانهترین کار را کردند که همین سبب شد مردم ما با بصیرت بیشتر به چهرههای ضد آمریکایی و ضد انگلیسی سوق پیدا کنند. از بصیرت ملتمان میبینم که به فضل خدا همان چهرههایی را که انگلیس و اوباما گفته که به اینها رای ندهید به یاری خداوند منتخبهای اول مردم واقع خواهند شد. یکی از آنها هم که هم رادیو فردا و هم شبکه بی بی سی بر علیه او لجن پراکنی میکنند این طلبه نا چیز هستم که افتخار میکنم بر این که انگلیس بر علیه من موضعگیری کند.”
اینها فقها، نیروها و رسانههای ولی فقیه هستند. وقتی شخص خامنهای دروغ میگوید، طبیعی است که مریدانش هم در اقتدای به رهبرشان از او سبقت بگیرند.
آخر باراک اوباما کجا گفته است که به چه افرادی در ایران رأی ندهید؟ سیاست کاملاً عاقلانه دولت آمریکا را مدتها قبل جان کری – وزیر امور خارجه آمریکا – به روشنی اعلام کرد و گفت که آمریکاییها نباید درباره انتخابات ایران هیچ گونه اظهار نظری کنند.
انتخابات و تقلب
آیت الله خامنهای و فقیهان پیرو او به شدت ترسیدهاند (رجوع شود به مقاله “چرا خامنهای و نزدیکان او نگران نتایج انتخاباتاند و ترسیدهاند؟ “). خامنهای با تمامی اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی به زیان منافع ملی ایران و فقیهانش که از تروریسم و خشونت دفاع میکنند، تازه گلایه میکند که چرا او را تندروترین فرد به شمار میآورند (رجوع شود به مقاله “آیتالله خامنهای: “دشمنان امروز بنده حقیر را از همه تندروتر میدانند“).
همه این دروغها گفته شد، اما خامنهای برای نجات فقیهان داعشی هیچ راهی جز تقلب در انتخابات هفتم اسفند ندارد (رجوع شود به مقاله “خامنهای با چه تقلبهایی میتواند جنتی و یزدی و مصباح را نجات دهد؟ “).
برای این که مطابق گزارش موسسه آیپُز – مستقر در آمریکا- از نظرسنجی خود، ۷۵ درصد واجدین شرایط رای در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ۷۳ درصد نیز در انتخابات خبرگان شرکت میکنند. نظرسنجی مورد اشاره در روزهای ۲۳ بهمن تا ۱ اسفند به صورت تلفنی انجام شده و روش نمونهگیری نیز به صورت تصادفی بوده است.
هر گاه میزان مشارکت در ایران بالا بوده، خامنهای و اصول گرایان نزدیک به او باختهاند. منتها مسئله این است که در این دوره، آیت الله خامنهای و نظامیان و فقیهان درباری مسئله حذف “مثلث جیم“- آیت الله جنتی، محمد یزدی، مصباح-، “مثلث خراسان“- آیت الله هاشمی شاهرودی، علم الهدی، سعیدی-، صادق لاریجانی، احمد خاتمی، شبستری، و….را به مسئلهای ناموسی تبدیل کردهاند.
آنها هفته هاست که این دروغ را تکرار کرده و میکنند که دولتهای آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی به دنبال حذف این افراد از طریق انتخابات هفتم اسفند هستند. رأی نیاوردن این افراد، فقط “نه” بزرگ به خامنهای و “فقاهت داعشی” نیست، بلکه میلیون ایرانی رأی دهنده هم بدین ترتیب به نفوذیهای آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی تبدیل خواهند شد. وقتی ولی فقیه، فقیهان منصوبش و نظامیان این گونه دروغ میگویند، آیا برای نجات خود در انتخابات تقلب نخواهند کرد؟
اما مسئله این است که سطح نزاعها و رقابت سیاسی در میان زمامداران جمهوری اسلامی به میزانی افزایش یافته است که پذیرش تقلب توسط دولت حسن روحانی به منزله خودکشی برای دولت او، هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان به شمار خواهد رفت. این انتخابات، پیامدهای ناخواسته بسیاری به دنبال دارد که به مرور آشکار خواهند شد.
در همین زمینه، از همین نویسنده
شکست جنتی و یزدی و مصباح، آزمون فیصله بخش خامنهای
خبرگان در دشت شقایق − رابطه وثیق خروج “حَدَث” و انتخاب ولی فقیه
خامنهای با چه تقلبهایی میتواند جنتی و یزدی و مصباح را نجات دهد؟
“بینش فقیهانه به کلی معیوب و ضد اخلاقی است.”
وجه مشترک خامنه ای و اولیایش همچون خمینی و اولیایش و همچون
محمد رضا پهلوی و پدرش و اولیای هردویشان ایرانی بودنشان بوده و
هست. این جماعت جملگی از بینش فقط یک بینی بزرگ بر چهره
داشته و از فهم و شعور که در عربی فقاهت نامیده میشود ذره ای را خداوند
نصیبشان نساخته است. خالق حق در قرآن ولایت و یا حکومت این سفها را ولایت
طاغوت نامیده که کور کورانه یکدیگر را سخت چسبیده و حرفه شان دروغ
است و مکر و فریب و ظلم و فساد و تبهکاری. غافل از اینکه مکر و فریبشان
همگی ظبط شده و حسابشان دیر و یا زود و سریعأ رسیدگی خواهد شد.
“بگو نيرنگ خدا سريعتر است در حقيقت فرستادگان [=فرشتگان] ما آنچه نيرنگ
را که (مکاران) میکنند مینويسند” (آیه ۲۱ از سوره ۱۰ در قرآن)
حمید / 25 February 2016
ب نظر من چند خطر بزرگ در کمین حکومت ب اصطلاح اسلامی ایران هست
اول از همه سونامي مرگ فقیهان سنتی و خود خامنه ای ک در میان طیفی از مردم
افراطی محبوبیت دارند حداکثر هشت یا ده سال دیگه این اتفاق خواهد افتاد
دومی خطر شکست گفتمان اعتدال ب نظر من اعتدال بعد از اصلاحات واحمدی نژاد
آخرین سنگر برای جذب جبهه ای از مخالفین ب داخل نظام هست
شکست این تفکر میتونه راه رو برای انقلاب خشونت بار هموار کنه
سومی هم مسله حصر رهبران جنبش سبز ک معلوم نیست تا کجا میتونه
ادامه داشته باشه و پیامد های اون هم ب طور کامل قابل پیش بینی نیست
اکبر / 25 February 2016
این حدیث امام صادق احتمالا با قاعده ی دفع افسد به فاسد توجیه میشه ک به نظر من اخلاقیه
محمد / 25 February 2016
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر میکنند
میترا / 25 February 2016
شورای نگهبان مسؤلیت بررسی صلاحیتها، نظارت بر انتخابات، رسیدگی به شکایات داوطلبان و نامزدها علیه وزارت کشور و خود را همزمان به عهده دارد یعنی هم مجری، هم ناظر، هم قاضی و همچنین نامزد انتخابات است یعنی رقیبی است که میخواهد بر دیگر رقبا در انتخابات پیروز شود!
nader / 26 February 2016
برای نویسنده محترم این مقاله چه فرقی میکند که کی بیاید ، در هر صورت نمیتواند روزنامه نگار و تحلیل گر مردمی- سیاسی در ایران بشود ، بهتر است که در همین رسانههای خارجی به نقد قدرت بپردازد و منتظر دگرگونی در سپاه، عناصر کلیدی بخشی از سازمان امنیت و نظامیان باشد تا جمهوریخواهی مطلوب از درون آن مانیفست معلوم بیرون بیاید !
جمهوریخواه / 28 February 2016
واقعاً این ملاها اخلاقیات را به نجاسات فراوان آلوده کرده اند.
Fahim / 08 July 2016
آقای گنجی این ها بالاخره از بیخ زده خواهند شد نه با کمک کسی و نه با زور بلکه خودشان خودشان را نابود خواهند کرد الان ببینید خیلی از مردم را زده کرده اند و تعداد زیادی اندیشمند را از کشور فراری داده اند. الان نه 10 سال دیگر 20 سال دیگر 50 سال دیگر. ولی شما و آنانی که برای این کار دارند فعالیت می کنند و برای برچیدن این ها از راه مسالمت آمیز تلاش می کنند آیا برنامه ای برای پس از این ها دارید؟ اگر برنامه ای نداشته باشید و کشور به مسیر تغییرات نامعلوم کشیده شود ممکن است وضعی بسیار بدتر از چیزی که الان هست بوجود آید. ممکن است کشور درگیر خشونت های فراوان گردد آیا فکری برای پس از آن شده است؟ اگر گروه دیگری بخواهد بیاید و مسلط شود و باز هم استبداد کند آنوقت چه؟ شمایی که دارید این کارها را می کنید برای بعد از آن هم اندیشه کنید. فکر کرده اید برای پس از آن با این همه ملا چه خواهید کرد؟ صدها هزار ملا را چه می کنید؟ بهتر نیست گوشه کوچکی از ایران مثلاً قم را به آن ها اختصاص دهند و جیره شان را هم بدهند مثل واتیکان تا در آن برای خود حکومت اسلامی داشته باشند و به باقی نقاط ایران کاری نداشته باشند؟ اگر حکومت دست همان شاهیان باقی می ماند اگر چه استبداد بود اما کشور الان دستکم باید در حد چیزی نزدیک به ایتالیا یا ژاپن از نظر صنعتی و اقتصادی تبدیل می شد. ولی عراقی ها را ببینید الان دارند حسرت دوران صدام را می خورند که آن زمان امنیت بود و الان نیست. فقط تیشه نزنید فکر بعدش را هم بکنید.
Fahim / 08 July 2016