«پرس تی. وی» خبرگزاری برون مرزی و خارجی‌زبان جمهوری اسلامی ایران است. ‫در روز ۴ فوریه/۱۵ بهمن، فایل گفت‌وگویی که شینا شیرانی – مجری بخش ورزشی این خبرگزاری به زبان انگلیسی − که در اختیار «روز آنلاین» گذاشته بود، توسط این سایت منتشر شد. در این فایل می‌شنویم که حمیدرضا عمادی – رئیس شیرانی – از او می‌خواهد که به «عنوان یک دوست» او را ارضای جنسی کند. روز ۶ فوریه/۱۷ بهمن، روز آنلاین فایل ویدئویی را منتشر کرد که در آن شینا شیرانی در مورد آزار و اذیت‌های جنسی در پرس تی. وی بیشتر توضیح داده است.

این مقاله به تحلیل لایه لایه خشونت‌های جنسی‌ای که شینا شیرانی در محل کارش و در فضای مجازی پس از انتشار این فایل صوتی تجربه کرد، می‌پردازد. لایه‌برداری از این خشونت‌ها از جمله این پرسش را برجسته می‌سازد که: آیا هنجارهای فرهنگی در ایران و بر زمینه آن موانع زبانی در زبان فارسی، حافظ متجاوزان جنسی هستند؟

در متن زیر به شیرانی «زن» می‌گوییم، و به عمادی «مرد»، چرا که مکالمه فاش شده میان آن دو می‌تواند مکالمه بسیاری زنان و مردان دیگر هم باشد.

شینا شیرانی در حال اجرا در پرس تی.وی
شینا شیرانی در حال اجرا در پرس تی.وی

درد تُخم عمادی، روشنگرترین بخش بیان

چهار دقیقه اول مکالمات شیرانی و عمادی در فایل صوتی‌ای که شیرانی افشا کرده تا ثابت کند به او در محل کار تعرض جنسی شده است، به زبان فارسی است.

مرد به بهانه یک موضوع کاری زنگ زده است اما ۲۰ ثانیه بیشتر طول نمی‌کشد که موضوع اصلی بیان می‌شود و می‌گوید: «اصلاً کلاً نمی‌خواهی با من حرف بزنی؟» اتفاقی افتاده است که موجب ناراحتی شده و این را در ثانیه‌های بعد می‌فهمیم؛ در ثانیه ۲۶ زن می‌گوید: «من ناراحتم از دست تو!» مرد می‌گوید: «من چیکار با تو داشتم، من دست به سینه‌هات زدم؟»

موضوع جنسی می‌شود و مرد فکر می‌کند این موضوع جنسی نیست و او کار بدی نکرده است چون دست به «سینه‌های» زن نزده است. توضیح می‌دهد که با اینکه سینه‌های زن او را «دیوانه» می‌کند، دست به سینه‌های زن نزده است. چهار دقیقه اول گفت‌وگو خیلی با ایما و اشاره است. زن ابزار بیان اعتراض را در زبان نمی‌یابد و مرد از فرصت استفاده می‌کند که از بدن زن تعریف و تمجید سکسی کند.

مرد می‌گوید: «مگه من کاری کرده‌ام؟» – زن پاسخ می‌دهد: «باید حتماً کاری بکنی این وسط؟» مشخص نیست این «کار» که از آن صحبت می‌شود دقیقاً چیست؟ چرا که زبان فارسی به هر دو آنها ابزاری برای فصل‌بندی موضوع و بیان دقیق را نمی‌دهد. زن مدام عاصی از گفت‌وگو سکوت می‌کند و می‌گوید: «من نمی‌خوام راجع به این موضوع حرف بزنم.» حتی همین «این موضوع» هم اشاره است، انگار چیزی شده که در بیان نگنجد.

مرد با تعجب می‌گوید: «آخه مگه من دست زدم به تو؛ کاری با تو نداشتم.» سپس بلافاصله خواهشی را مطرح می‌کند: «حالم خیلی بده؛ ارضام می‌کنی؟» زن عصبانی می‌گوید که این موضوع به او ربطی ندارد و مرد می‌گوید: «خواهش می‌کنم؛ تخمام درد گرفته.» اینجاست که همه ما می‌فهمیم موضوع دقیقاً چیست. با آوردن کلمه کلیدی «درد تخم»، موضوع در زبان فارسی روشن می‌شود.

اما چرا زبان فارسی به جز سکوت، نفس عمیق به صورت عاصی کشیدن و با خشم فریاد زدن که «ولم کن، نمی‌خواهم»، ابزار دیگری برای بیان و فصل‌بندی موضوع تجاوز و تعرض جنسی ندارد؟

زبان فارسی به عنوان ابزار اعتراض

در چهار دقیقه اول گفت‌وگو مخاطب شاهد برخوردی جنسی با شیرانی است که به جز اشاره عمادی به اجزای جنسی بدن خودش – یعنی تخم‌هایش – و اجزای جنسی بدن شیرانی – یعنی سینه‌هایش- به طور مستقیم جنسی نیست.

زن مدام می‌گوید نمی‌خواهم، مرد مدام منت بر سر او می‌گذارد که کمکش کرده است و زن هم باید کمکش کند. همه چیز در ایما و اشاره است. زن می‌گوید کمک‌های تو انسانی بودند. مرد انتظار کمک جنسی در مقابل کمک‌های انسانی‌اش دارد: «پنج دقیقه به من سکس بده به عنوان یک دوست.» در دقیقه سه متوجه می‌شویم که «دیشب» اتفاقی افتاده است. مرد می‌گوید «من پای حرفم ایستاده‌ام و دست به تو نزده‌ام، من دیشب دست به تو زدم؟… به من کمک کن بخوابم.» زن پاسخ می‌دهد: «نمی‌تونم این کار رو بکنم و نمی‌خوام این کار رو بکنم.»

سپس ناگهان در دقیقه چهار، معجزه‌ای اتفاق می‌افتد. مرد مکالمه را انگلیسی می‌کند و به زن می‌گوید:

– Why do you hate me so much?

چرا از من این‌قدر متنفری؟ (برگردان فارسی پرسش)

ناگهان زنی که تمام مدت با سکوت، نفس عمیق، نمی‌خواهم و نمی‌توانم پاسخ داده، یک زن دیگری می‌شود. زبانش پر از «عاملیت» می‌شود. محکم می‌گوید:

– I hate you because you make me hate you. What you are asking is against my will.

از تو متنفرم چرا که من را متنفرم کرده‌ای. چیزی که از من می‌خواهی خلاف خواسته و اراده من است. (برگردان فارسی پاسخ)

شیرانی که خبرنگار بخش ورزشی پرس تی.وی بوده، دو زبانه است و هم به زبان انگلیسی و هم فارسی در سطح زبان مادری مسلط است. در ویدئوی دیگری که روز آنلاین منتشر کرده و شیرانی به توضیح حواشی این تعرض جنسی و کار در پرس تی.وی می‌پردازد، هر جا که لازم است او توضیح بدهد که چرا حق دارد، متوسل به زبان انگلیسی می‌شود.

شیرانی به انگلیسی تعریف‌های ساده خشونت جنسی را بازگو می‌کند. می‌گویند که اینها مدام در پرس تی.وی من را «آبجکتیفای» می‌کردند. به فارسی این «آبجکتیفای» را چگونه توضیح بدهیم؟ من را «شی‌ءانگاری» می‌کردند؟ با من مانند یک شی‌ء یا ابزار برخورد می‌کردند؟

اینها پرسش واقعی نیستند. پرسش واقعی این است که: چرا زبان فارسی کلمات کلیدی دقیقی برای بیان خشونت جنسی ندارد؟ حتی زبان حقوقی هم با آن ترکیب «تجاوز به عنف» که از فقه می‌آید، سال‌هاست موجب دردسر زنانی است که شکایت می‌کنند و کارشان به جایی نمی‌رسد.

همین بیان را می‌شود به فارسی پرطمطراقی که استفاده روزمره ندارد ترجمه کرد اما زبان فارسی در گفت‌وگوهای خودمانی و صمیمی، در زبان خیابان، در زبان ساده روزمره، ابزار بیان یک عامل را به زن نمی‌دهد. جای تعجب نیست زبانی که زنان ایرانی در کوچه و خیابان در مقابل آزارهای خیابانی برگزیده‌اند، زبان ناسزاست. کسی نمی‌تواند در خیابان در مقابل متلک‌های جنسی و «انگشت کردن»ها بگوید «آنچه شما می‌کنید خلاف خواسته و اراده من است» و کارش راه بیفتد.

در پنج دقیقه پایانی فایل صوتی افشاشده، مرد به زن می‌گوید که دور او «هاله‌ای سکسی» وجود دارد و این تنها مرد نیست که مایل است با زن رابطه جنسی داشته باشد. مرد می‌گوید همه مردان دیگر در محل کار هم همین نظر را دارند. چیزی که شیرانی در توضیحاتش در مورد این فایل تأیید می‌کند و می‌گوید که نگاه جنسی به او در محل کارش محدود به این نوار صوتی نیست.

تعریف تعرض جنسی از زبان شیرانی

تعرض جنسی به شیرانی در محل کارش – پرس تی.وی – بسیار دردناک است. از این دردناک‌تر واکنش مخاطب فارسی‌زبان و ایرانی‌ها به تعرض در شبکه‌های اجتماعی است. اما چیزی خوب نیز از این ماجرای دردناک در‌آمده است: فرصتی برای مطرح کردن تعریف تعرض و تجاوز جنسی که گویا بسیاری از مخاطبان فارسی‌زبان نسبت به آن آشنایی کافی ندارند. همچنین به نظر می‌آید که مدیران خانم شیرانی در پرس تی.وی هم نسبت به موضوع «آزارهای جنسی در محل کار» آشنایی کافی ندارند که این مشکل را با متواری کردن خانم شیرانی از محل کار از سر خود باز کرده‌اند.

خانم شیرانی در ویدئوی دیگری  در توضیح ماجرا می‌گوید که این آزار و اذیت جنسی و رفتار جنسی‌ای که با او در پرس تی.وی می‌شده، به هیچ‌وجه با خواست او همراه نبوده است. این تعریف کلاسیک تعرض جنسی است: قرار گرفتن به عنوان موضوع یک رویکرد جنسی ناخواسته.

اغلب آزار توسط کسی صورت می‌گیرد که در موضع قدرت رسمی است – مانند همین آزار و اذیت جنسی که بین همکاران رخ داده است. مردان هم مانند زنان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند و آزار و اذیت جنسی با دیوارهای جنسیت تعریف نمی‌شود اما آمارها در کشورهای غربی هم نشان می‌دهد که زنان، اقلیت‌های جنسی و کسانی که تراجنسیتی هستند بیشتر مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند.

آزار و اذیت جنسی می‌تواند در قالبی شفاهی مطرح شود و شخص را با نگاهی جنسیتی تحقیر یا تقلیل کند. افراد ممکن است برای تماس جنسی تحت فشار قرار گیرند یا از آنها خواسته شود در ازای کار، کمک یا مزایا، رابطه جنسی برقرار کنند.

لمس کردن ناخواسته جنسی، تعرض جنسی است.

شیرانی در گفت‌وگو با روز آنلاین می‌گوید: «این بدن من است، من حق دارم که انتخاب کنم چه کسی به آن دست بزند.»

اغلب نظرات خشونت‌آمیز ابراز شده در شبکه‌های اجتماعی نسبت به شیرانی سعی کرده‌اند بگویند که اگر او با این مردان «گرم نمی‌گرفت» آنها به او توجه جنسی نشان نمی‌دادند. چیزی که به نظر می‌آید در فرهنگ غالب جریان اصلی غایب باشد همین تعریف است که بدن زن متعلق به خود اوست و اوست که تصمیم می‌گیرد در چه زمان چه کسی با او تماس یا رابطه جنسی برقرار کند. این شامل کسی هم می‌شود که در رابطه با مردی است یا ازدواج کرده است. مساله تجاوز در رابطه و ازدواج جدی است و باید بیشتر مطرح شود.

طنزها یا اظهارات جنسی برای تحقیر دیگری، محیط خصمانه و تهدیدآمیز برای کار ایجاد می‌کند. بیشتر اوقات آزار و اذیت جنسی در رابطه با دیگر هویت‌های فرد، تشدید می‌شود و پس‌زمینه فرهنگی دیگر هم درگیر می‌شوند: مثلاً زنی که مطلقه است، یا زنی که لباس سکسی می‌پوشد، یا زنی که زیباست، یا زنی که گرایش جنسی‌اش مشخص نیست. ناتوانی‌های مالی، جسمی یا روحی و دیگر مواردی که فرد را نسبت به هنجارهای فرهنگ جریان اصلی در موضع ضعف می‌گذارد نیز موثرند.

یک متجاوز و حمایت ده‌ها میلیون متجاوز جنسی

پس از انتشار گفت‌وگوی شیرانی-عمادی در شبکه‌های مجازی، صفحه‌های شخصی شینا شیرانی در فیس‌بوک و توئیتر و همچنین صفحات رسانه روز آنلاین که فایل را پخش کرده بود، پر شد از نظرات کاربرانی که زن و مرد و از هر جنسیتی به شیرانی توهین جنسیتی می‌کردند.

بیشتر پرسش‌ها و نظرات در واقع از این جنس بودند که شیرانی را متهم می‌کردند کاری کرده است که موجب شده عمادی او را به‌عنوان سوژه جنسی خود انتخاب کند و به خاطر این انتخاب شدن مقصر است. حتی شهرزاد میرقلی خان – یکی از همکاران سابق شیرانی – هم او را متهم می‌کند و می‌پرسد: «چرا جیغ نزدی؟ چرا از مشتت استفاده نکردی؟ پس چرا کسی سراغ من [خود میرقلی خان] نیامد؟»

خشونت مجدد و متعدد به قربانیان تجاوزها و تعرض‌های جنسی موضوع تازه‌ای نیست. تمام پژوهش‌هایی که در جهان در مورد تجاوز، تعرض و خشونت جنسی شده است، نشان می‌دهند کسانی که به هر شکلی قربانی این خشونت‌ها بوده‌اند، در پی حق‌خواهی برای خود بارها و بارها توسط افراد و حتی نهادهای حمایتی سرزنش می‌شوند.

معمولاً داستانی که قربانی بیان می‌کند با نگاهی مردسالارانه توسط هم زنان و هم مردان مورد پرسش قرار می‌گیرد. سپس شخصیت خود قربانی هدف قرار می‌گیرد و این شامل ایراد گرفتن از فیزیک بدنی او – خوشگل بودن، سکسی بودن، بزرگی پستان‌ها، باسن بزرگ – یا ایراد گرفتن از نحوه پوشش، آرایش و پیرایش او می‌شود. در فرهنگ‌های مردسالار انگ‌های اجتماعی دیگر هم مطرح می‌شوند، مثلاً مادری که مورد تجاوز جنسی قرار گیرد، مادری‌اش زیر سؤال می‌رود. یا ممکن است این بیان شود که یک زن مطلقه حق ندارد خود را سوژه جنسی مردان کند.

در مورد مردانی که مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند – و تعدادشان در آمارها قابل‌ توجه است – معمولاً سرزنش قربانی به‌صورت سرزنش مردانگی او نمود پیدا می‌کند. زور فیزیکی مرد را مسخره می‌کنند که نتوانسته بر مهاجم غلبه کند؛ گرایش جنسی او را زیر سؤال می‌برند یا پس از تجاوز او را «کمتر مرد» فرض می‌کنند.

آزار و اذیت جنسی و نیاز به یک تغییر فرهنگی عظیم

تجربه تعرض جنسی به شیرانی و پیامدهای رسانه‌ای شدن آن نشان می‌دهد که آزار و اذیت جنسی، تعرض جنسی و تجاوز جنسی همچنان در ایران تعریف نشده‌اند و مردم دقیقاً نمی‌دانند که وقتی کسی می‌گوید مورد آزار جنسی قرار گرفته است یعنی چه و حقوق او چیست. آگاهی‌رسانی در مورد خشونت‌های جنسی تنها در بعد رسانه‌ای نمی‌تواند به این موضوع کمک کند. یک تغییر فرهنگ عظیم هم در زندگی خصوصی مردم و هم در برخورد ساختاری نهادهای عمومی با موضوع خشونت‌های جنسی لازم است.

همچنین مقاومت بی‌دلیل بسیاری از مردم نسبت به موضوع مربوط به مدل‌های مردسالارانه از تعریف رابطه زن و مرد است. مدل‌های خشونت‌آمیز مردانگی باید نقد شوند و هنجارهای اجتماعی که به چنین مدل‌هایی قدرت می‌بخشند باید لایه لایه مورد بررسی جدی قرار بگیرند. آموزش‌های جنسی به جوانان از سن کم و آموزش اینکه چه چیزی خشونت است و چه چیزی رابطه با رضایت طرفین است، مهم است.

حمایت از قربانیان تعرض و تجاوز جنسی بدون وجود حمایت سیستمی ممکن نیست. در شرایطی که به شکل قانونی و قضایی نهادهایی برای حمایت از قربانیان جنسی وجود ندارند و سیستم قضایی هم مساله «آزار جنسی در محل کار» را به‌طور مجزا جرم‌انگاری نکرده است، نتیجه این است که شیرانی فرار می‌کند و متجاوز – حمیدرضا عمادی – برای شیرانی پیام تهدید می‌فرستد که از طریق اینترپل او را به ایران بر خواهد گرداند.

سیستم قضایی ایران بر مبنای «باور کردن قربانی» بنا نهاده نشده است. قربانی مجرم است و باید به دادگاه پاسخ دهد که چرا زن زیبایی است؟ چرا مژه‌های بلند دارد (چنانچه به شیرانی در محل کار گفته شده)؟ چرا بدن سکسی دارد (چنانچه به شیرانی در محل کار گفته شده)؟ و مدام سرزنش شود. همه این کمبودهای سیستمی موجب شده که از متجاوز حمایت شود و خشونت مخفی بماند. قربانیان ریسک نمی‌کنند که در چنین شرایطی، آزار و اذیت‌های جنسی را عمومی کنند یا پرونده‌سازی کنند.

در این میان، شینا شیرانی – به‌واسطه قدرتی که در فرهنگی دیگر و در زبانی دیگر به دست آورده، چالش بزرگی را برای رسانه پرس تی.وی، فرهنگ ایرانی و سیستم قضایی ایجاد کرده است که به این پرسش پاسخ دهند: اگر زنی زبان انگلیسی بلد نباشد و مورد تعرض جنسی قرار بگیرد به چه زبانی باید به آن اعتراض کند و برای حق‌خواهی به کدام نهاد می‌تواند رجوع کند؟