نماهنگ «یار تلگرامی» [۱] بر ملودی سرود انقلابی «یار دبستانی»، متن ترانهای ضد «عشقبازی»های مجازی گذاشته است. این ترانه محصول جدید کمپینهای پلیسی رواج «اخلاق اسلامی» در فضای مجازی است که از دوم بهمنماه در تلگرام و دیگر شبکهها پخش شده است.
این کمپینها که از تیرماه ۱۳۹۴ با عنوان «تقوا در دنیای مجازی» معرفی شدند، پروژههایی مرتبط با نهاد «افسران جنگ نرم» هستند؛ کمپینهای ایجاد وحشت در میان کاربران شبکههای پیامرسان مانند وایبر، واتس اپ و تلگرام، و همچنین راهی برای ترویج رفتار اسلامی در این شبکهها.
«یار تلگرامی من» در صفحات مختلف شبکههای اجتماعی و شبکههای پیامرسان مانند تلگرام پخش شده و خبر انتشار آن را هم «باشگاه خبرنگاران جوان»، منتشر کرده است؛ رسانهای که وابسته به صدا و سیماست و با سازمانهای تبلیغات اسلامی مانند افسران جنگ نرم نیز همکاری میکند.
زنان، موجودات خطرناک سکسی
روی سخن شعر «یار تلگرامی» بیشتر از هرکس با موجودی خطرناک است که رضا احسانپور [۲] – شاعر اثر – او را با واژههایی همچون «همسر بالقوه من»، «عشق من» و «خواهر ایمانی من» خطاب قرار میدهد. شاعر در شعر فضایی پر از تنش جنسی ترسیم کرده که زن در آن با استفاده از شکلکها و انیمیشنهای «خنده و قلب و گل و ماچ» اغواگری میکند. «یار تلگرامی» شاعر با استفاده از «استیکرها» و «شکلکهای ناموسی» به شاعر «حرفای اونجوری» میزند و این موجود اغواگر شاعر را عاصی کرده است.
عشق و نفرت، تنش وسوسهانگیزی که عصبانیت شاعر را برانگیخته و موجب رمیدگی او نسبت به زن میشود. شعر با صدایی عاجز بر سر زن فریاد میزند و پرخاش میکند که «ساکت شو، حرف نزن، نق نزن». درماندگی را در این شعر پایانی نیست. حتی در پایان نماهنگ، صدای خواننده میآید که به سر زن فریاد میزند «ولمون کن دیگه جون ننهات»؛ صدای خشونتی که برای زنان ایرانی در رابطه با مردان بیگانه نیست.
این خشونت هراسناک از زن به عنوان موجودی که هم «یار» است و هم «عدو» ناشی از چیست؟
فاطمیه مرنیسی – جامعهشناس فمینیست مراکشی میگوید که در فرهنگهای اسلامی نوعی فوبیا و هراس وسواس گونه نسبت به زنان وجود دارد. او در کتاب «ماورای حجاب: دینامیک روابط زن و مرد در جامعه مسلمان مدرن» (۱۹۷۵) این را مطرح کرد که به گمان مسلمانان، زنان اصولاً از یک نیروی جنسی پرقدرت، وسوسهانگیز و خطرناک برخوردارند که باید آن را جدا از غریزه جنسی مردان بهعنوان گونهای خاص بررسی و کنترل کرد.
در جامعه مردسالار اسلامی، زنان بهعنوان موجودات «خطرناک و وسوسهانگیز» به تصویر کشیده میشوند. تمام نهادهای جنسی کنترل زنان از جمله ازدواج، طلاق، تعدد زوجات، احکام روابط جنسی، جداسازی جنسیتی در فضاهای اجتماعی و مانند آن، یک استراتژی «مردانه» برای محدود کردن قدرت جنسی زنان بوده است و همچنان هم بر جای خود باقیست.
جنگ نرم علیه لاس زدن زنان
سپاه پاسداران جمهوری اسلامی اولین ارگان حکومتی در ایران بود که تربیت افسران جنگ نرم برای دفاع از نظام اسلامی را به شکل نوعی ضرورت مطرح کرد. «جنگ نرمیها» پس از آن در تمامی شهرها و شهرستانهای ایران با بودجههای سپاه تربیت شدند.
اما سالها تجربه حضور افسران جنگ نرم در فضای مجازی نشان میدهد که پروژههای فرهنگی آنها بیش از آنکه نوعی اقدام از پیش تعیین شده باشد، واکنشی است به ابزارهای جدید رسانهای و استفادهای که مردم از این ابزارها میکنند. جنگ کنونی با شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان مانند وایبر و تلگرام جنگ با نیازهای مردم نیست، در این جنگ ارگانهای پلیسی با فرهنگ مردسالار مردمی همراه شدهاند.
آنچه در گفتمان جنگ نرم در جمهوری اسلامی معمولاً مطرح میشود، لزوم اسلامیسازی و خنثیسازی فضاهایی است که با فرهنگ نمایشی جریان اصلی نمیخواند؛ آنچه که از همان سالهای اول شکلگیری جمهوری اسلامی تحت گفتمان بزرگتر غربزدگی و تهاجم فرهنگی مطرح شده است. اما آیا لاس زدن در فضای مجازی تهاجم فرهنگی، فرهنگ غربی، مشکل جامعه بیگانه است؟ آیا مسلمانان در تمامی تاریخ مسلمانیشان، لاس نمیزدهاند؟ وصل کردن این ایدهها به غرب آیا یک لاف سیاسی است و یا یک استراتژی هوشمند برای حرکت کردن همراه با احساست جریان اصلی فرهنگ مردسالار؟
کمپین «تقوا» یا کمپین ایجاد وحشت
نماهنگ «یار تلگرامی» با تصاویر کمپین «تقوا در دنیای مجازی» همراه است. کمپینی که در تیرماه ۱۳۹۴ توسط افسران جنگ نرم در شبکههای اجتماعی راهاندازی شده و با انتشار تصاویری کارتونی این پیام را به کاربران میآموخت که مواظب نامحرمان در شبکههای اجتماعی باشید و لاس نزنید. این کمپین همچنان روی سخنش با زنان مذهبی حاضر در شبکههای اجتماعی بود و نگران بود که عشقبازیهای مجازی افزون شود. کارتونها با پیامهایی اینچنینی منتشر میشدند: «دخترکم؛ از نظر قرآن یکی از ملاکهای بیحیایی، خودنمایی برای نامحرم است. خودنمایی فقط برای بدحجابها نیست، بلکه با حجاب هم میشود خودنمایی کرد؛ فقط مشتریاش فرق میکند. رعایت کن!»
بیشتر بخوانید: سربازان جنگ نرم، سر دوراهی کلیک کردن یا نکردن
در کمپین کارتونی افسران جنگ نرم، بیشتر بر هراس از خدا سرمایهگذاری شده بود. به کاربران توصیه میشد که از خدا بترسند و لاس نزنند. در نماهنگ «یار تلگرامی» اما خدا دیگر کافی نیست. این بار ترس از پلیس فتا، یعنی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران یا همان «پلیس سایبری» مطرح است: «خواهر ایمانی من، با هرکسی قاطی نشو، استیکر خنده نزن، آسه بیا آسه برو /کار من و تو اخوی رفتارای منشوری نیست، کار تو حتماً میکشه آخر به پلیس / کج بذارین پا توی نت، فرقی نداره تو یا اون /با سند و مدرک چت، رو میشه دست دوتاتون/ تازه اگر فرض محال در برین از دست فتا، /وقتی که مردین میبرن هر دوتاتون رو پیش خدا»
پلیس فتا درست مثل نیروهای «کمیته انقلاب اسلامی» در سالهای پس از ۱۳۵۷ و «گشت ارشاد» نیروی انتظامی پس از منحل شدن کمیتهها، نقش همین نهادهای نظامی-پلیسی را در فضای مجازی به عهده گرفته است. یعنی قرار است در کنار دیگر ارگانهای نظامی و پلیسی دولت، قوه قضائیه، سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروی مقاومت بسیج و غیره جامعه را بهگونهای تأدیب و تربیت کند که با ارزشهای حکومت استبدادیای که بر آن حکومت میکند همخوان باشد.
کمپین ایجاد رعب و وحشت در خود ترانه طنز «یار تلگرامی» گویاست اما رسانههایی مانند «باشگاه خبرنگاران جوان» هم با انتشار این ترانه مجدد تأکید کردهاند: «در این آهنگ علاوه بر اشاره به برخی باید و نبایدهای مربوط به فضای مجازی به نظارت جدی پلیس فتا نیز تأکید شده و اینگونه عنوانشده که درصورتیکه کاربران این شبکه پای خود را کج بگذارند، پلیس فتا با سند و مدرک دست آنها را رو خواهد کرد.»
اما این ارزش و ایده آلهای حکومت استبدادی چرا بیشتر معطوف به تأدیب زنان است؟ در فضای اجتماعی بدنهای زنان ایرانی از سال ۱۳۵۷ به بعد جایی برای رقابت باورهای سیاسی مختلف باهماند. زن چادری، زن مانتویی، زن ساپورت پوش، مدها و طرحهای مختلف لباس، چادر عربی، چادر کارمندی، مانتو شیشهای، همه این واژهها یارکشیهای سیاسی/فرهنگی خودشان دارند. اما در فضای اینترنت چرا؟ در جایی که بدن وجود ندارد، پلیس فتا با چه مبارزه میکند؟ حضور مجازی جنسی زنان؟ واژهها؟ هراس پلیس فتا در فضای مجازی از چیست که زنان را تهدید میکند؟
«تأدیب نسوان»، پاسخی همیشگی
ریشه اصلی این تأدیب جنسیتی [۳] را میتوان در ایدئولوژی حکمفرماییگری جمهوری اسلامی ایران و نیاز همیشگیاش برای همگون ساختن فرهنگی جامعه با گفتمانهای قدرت سیاسی مرکزی دانست. اما این تأدیب و تربیت به کمک نهادهای مانند افسران جنگ نرم و پلیس فتا پیچیدهتر از این است که حکومت بخواهد «همه را همگون کند». حکومت میداند که باید همراه با گوناگونیهای فرهنگی برساخته شده از شکافهای فرهنگی و ایدئولوژیک، بقا پیدا کند.
اینجا نهادهای پلیسی حکومتی صرفاً سربازان ندانمکار رژیم سیاسی نیستند؛ بلکه نقش منجی اجتماعی هم به خود میگیرند.
ابزارهای جدید مانند تلگرام، سوژه خبرها و رخدادهای حوادثی هم هستند؛ خبرهایی که بیشتر بر نابود شدن بنیان خانواده، زنانی که در تلگرام به همسرانشان خیانت میکنند، عشقبازیها، جدالهای ناموسی، قتلها و غیره مربوط است؛ خبرهایی از زبان مردم کوچه و خیابان که حضور زنان در این فضاها نگرانی و دلهرهاش است.
در واکنش به این خبرها ارگانهای تأدیبی حکومت مانند افسران جنگ نرم، پلیس فتا و مانند آن با یک تیر دو نشان میزنند: هم نیروهای برقراری امنیت اجتماعی میشوند که مردم از آنها راضی باشند و بیبندوباریها را کنترل میکنند و هم سیطره قدرت کنترل خود بر شهروندان را افزایش میدهند آن هم با استراتژی همصدا شدن با فرهنگ مردسالار مردمی. بیبندی باری اما چگونه به شکل کلاسیک آن در جامعه اسلامی کنترل میشود؟ با تأدیب زنان.
افسران جنگ نرم اینجا مولد دو شکل متفاوت از قدرتاند: قدرت نظامی/تأدیبی خودشان و قدرت مردسالاری فرهنگی. این دو قدرت مستقل از هم نیستند و تا حدودی بر خواسته از هماند. قدرت سیاسی حاکم در قالب کنترل شهروندان دایره کنترلش را افزایش میدهد اما برای این کار از فرهنگ مردسالار همین شهروندان استفاده میکند و زنان را سوژه هراس و اضطراب دائمی در ذهن جامعه میکند.
این ادامه همان کنترل حکومتی بر بدن زنان است که کمیته در سالهای اول انقلاب اسلامی و گشت ارشاد کماکان در همه این سالها به دنبالش بوده است. در فضای مجازی تلگرام، بدن زنان حضور ندارد اما حتی حضور مجازی زنان، تصوّر و خیال بدن زنان هم خطرناک قلمداد میشود. حضوری مجازی که حتی احکام فقه شیعه هم برای آن هنوز حکم صادر نکرده است اما حکومت کاسه داغتر از مراجع شده است و بر نگرانی و اضطراب جامعه سوار شده و حتی آن را تشدید میکند.
اینجا کنترل زنان بر اساس یک نوع ایدهآل اخلاقی و برای رفاه انسانی نیست، حتی برای مبارزه با غرب یا فرهنگ بیگانه هم نیست، بلکه بر این اساس است که زنی که در تلگرام «ول» باشد برای مردسالاری بومی و وطنی خطرناک است. یعنی همان هراس کلاسیک است که در نقل قول از فاطمه مرنیسی در اول این نوشتار به آن اشاره شد.
——————————————————————————-
پانویس:
[۱] متن شعر ترانه:
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سفید!
چت میکنیم تا خود صبح، بحثای علمی و مفید!
صحبت فرهنگی ما، ناز و قشنگه همه جاش
خنده و قلب و گل و ماچ، جورواجوره استیکراش
دست من و تو داره به زندگیمون گند میزنه
آدم اینترنتی از خواب و خوراک دل میکنه
همسر بالقوهی من! اه چه قَدَر غر میزنی
استیکر ساده نده، خیر سرت عشق منی!
شک داری بیخود تو به من، گنده نکن ماجرا رو
سخت میگیری جون خودت! ول بکن این بازیا رو
دانلود آهنگ جدید علی زکریائی یار تلگرامی من
عشق تلگرامی ما، پاکه! نترس از هوساش
محرم و نامحرمی هم، خوبه ولی باشه به جاش!
دست من و تو باید این پردهها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه؟
خواهر ایمانی من! با هر کسی قاطی نشو
استیکره خنده نزن، آسه بیا آسه برو!
کار من و تو اخوی، رفتارای منشوری نیس
کار تو حتما میکشه اینجوری آخر ب پلیس!
کج بذارین پا توی نت، فرقی نداره تو یا اون
با سند و مدرک چت، رو میشه دست دوتاتون
تازه اگه فرض مثال در برین از دست فتا
وقتی که مردین میبرن هردوتونو پیش خدا!
یار تلگرامی من! همره آنلاین منی
واتساپی و وایبر من، فیس من و لاین منی
یار تلگرامی من! شکلک ناموسی نده
حرفای اونجوری نزن، خیلی بده خیلی بده
یار تلگرامی من! بسه دیگه این همه چت
خسته شدم، جون ندارم، ول کن آقا جون ننت!
[۲] شعر «یار تلگرامی» را رضا احسانپور سروده که معمولاً در برنامههای طنز صدا و سیمای جمهوری اسلامی – چه در شبکههای استان اصفهان و چه در تهران – برنامه اجرا میکند. او که متعلق به فرهنگ مذهبی و هیئتی شهر اصفهان است، سوژههای طنز خود را از فرهنگ مردمی در کوچه و خیابان و فامیل میگیرد و نسبت به این فرهنگ بیگانه نیست.
علی زکریائی هم که خواننده «یار تلگرامی» است پیش از این در برنامه تلوزیونی استانی خراسان رضوی – بیشتر در حوزه برنامههای دینی-مذهبی، مولودیها، عزاداریها، برنامههای شبکه قرآن و مانند آنها، اجرا داشته و مدتی هم گزارشگر و کارگردان برخی از برنامههای «پلیس شهر من» بوده که تولیدی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی (ناجا) است. به غیر از این او با دیگر ارگانهای ناجا نیز همکاری کرده، برنامههای سفارشی تولید کرده و در برنامههای تلوزیونی مرتبط با ناجا، از جمله برنامههای «هشدارهای پلیسی» و انیمیشنهای تبلیغاتی سپاه اجراکننده بوده است.
[۳] – عنوان میان تیتر این بخش اشاره به کتاب «تأدیب النسوان» دارد که در اواخر قرن ۱۳ قمری و در دوران قاجار نوشته شده است و نسخه خطی متعدد با امضاهای مختلف از آن موجود است. این کتاب با ادبیاتی زنستیز و با لحنی طنزآمیز مردان را در رفتار با زنان و دخترانشان نصیحت میکند. بیبیخانم استرآبادی کتاب معایب الرجال را در پاسخ به این کتاب در همان دوران اواخر قاجار نوشته است. نگاه کنید به «بیبیخانم استرآبادی، معایب الرجال در پاسخ به تأدیب النسوان» به کوشش افسانه نجم آبادی (۱۳۷۱)، انتشارات نگرش و نگارش زن (شیکاگو)؛ یا نگاه کنید به «رویاروئی زن و مرد در عصر قاجار: دو رساله تأدیب النسوان و معایب الرجال» (۱۳۷۱) ویرایش حسن جوادی، انتشارات کانون پژوهش تاریخ زنان ایران (شیکاگو).
عرق شرم بر پیشانی همه آنها بویژه زنانی تحصیل کرده ای که چادر بر سر کردند و انقلاب کردند و سپس به امید اصلاح این رژیم اشغالگر غیر ایرانی و ضد انسانی ۳۹ سال به ان رای دادند یا ساکت ماندند ،
جهان آرشید / 24 January 2016