حدود یک ماه قبل، عکسی از دیوارهایی در اصفهان و شیراز منتشر شد که یک چوب‌لباسی روی آن نصب شده بود و تعدادی لباس زمستانی از آن آویزان بود. حالا عکس‌های مشابه‌ای  از شهرهای زیادی در ایران منتشر شده است. نام این دیوارها را گذاشته‌اند «دیوار مهربانی» و رویش نوشته‌اند: «نیاز داری بردار، نیاز نداری بگذار.»

divar mehrbani

حالا خبرهای زیادی از افتتاح دیوار‌های مهربانی در شهر‌های مختلف ایران منتشر می‌شود. خلاف روزهای اول، دیگر فقط مردم نیستند که دیوار مهربانی می‌سازند، بلکه فرماندار و شهردار و مقام‌های محلی هم دست‌به‌کار شده‌اند و مراسم افتتاح دیوار مهربانی را مانند مراسم کلنگ‌زنی یا افتتاح یک پروژه بزرگ که حاصل زحمات چندین ساله است، برگزار می‌کنند.

رسانه‌ها هم کم نگذاشته‌اند. صداوسیما و خبرگزاری‌های رسمی جمهوری اسلامی تا روزنامه‌های اصلاح‌طلب و هوادار دولت، همین‌طور رسانه‌ها و وب‌سایت‌های خارج از کشور دیوار مهربانی را در صدر اخبار خود نگه داشته‌اند.

به عنوان نمونه، شبکه ماهواره‌ای جم، تیزر‌های تبلیغاتی ویژه‌ای برای این دیوار ساخته و از نامگذاری هفته‌ای برای «دیوار مهربانی» خبر می‌دهد.

برخی رسانه‌های خارجی هم دیوار مهربانی را دستاویزی قرار داده‌اند برای نشان دادن تصویری مهربان و «نایس» از سرزمینی که بعد از سال‌ها انزوا و مورد نامهربانی واقع شدن، حالا به آغوش جامعه جهانی بازگشته است.

سنت نیکوکاری در ایران

سنت خیریه در ایران، جریانی تازه نیست. اسلام هم پیروانش را به نیکوکاری توصیه کرده و انفاق و وقف از اشکال مذهبی خیریه هستند. در دوران مدرن جز صدقه و بخشش اموال، مدرسه‌سازی و بیمارستان‌سازی هم به فعالیت‌های خیریه افزوده شده‌اند. در جمهوری اسلامی سازمان‌ اوقاف و امور خیریه و کمیته امداد متولیان اصلی امور خیریه هستند و ده‌ها سازمان مردم‌نهاد خیریه هم فعالند.

یک جامعه‌شناس اما به رادیو زمانه می‌گوید که فرم خیریه و نسبت آن با اعتقادات دینی تا حدودی تغییر کرده است، به‌طوری که اگر در گذشته بیشتر به دلیل ثواب اخروی آن بوده، امروز می‌توان فعالیت‌های خیریه‌ای را در جامعه دید که ارزش‌های مذهبی شکل دهنده آن‌ها نیستند.

نیاز داری بردار …

چندی پیش در گروه‌های تلگرامی ویدئویی دست‌به‌دست می‌شد که در کنار جاده‌ای در سوئیس، انواع کدو در اندازه‌های مختلف روی یک چرخ‌دستی گذاشته شده بود و قیمت هر یک نوشته شده‌ بود. خریدار، کدوی مورد نظر را انتخاب می‌کرد و مبلغ آن را در صندوقی می‌ریخت. فیلم‌بردار ایرانی روی ویدئو تاکید می‌کرد که چنین چیزی در ایران غیرممکن است. شهروندی در یکی از شهرهای ایران که به تازگی دیوار مهربانی در آنجا تاسیس شده است هم به رادیو زمانه می‌گوید که بعید است این کمک‌ها به دست نیازمندان برسد. هر کسی می‌تواند آن‌ها را بردارد و بفروشد.

آیا می‌توان تخمین زد که چه میزان از این کمک‌ها به دست گروه هدف می‌رسد؟

رقیه رضایی، روزنامه‌نگار ساکن ایران، به رادیو زمانه می‌گوید: «با توجه به ماهیت این اقدام رویه‌ای برای تخمین زدن وجود ندارد، اما یک چیز مسلم است و آن این است که تعداد و پراکندگی این دیوارها به قدری کم است که به هیچ‌وجه پاسخگوی نیازهای افراد نیازمند نیست.»

جامعه‌شناسی در ایران که مایل به ذکر نامش نیست، معتقد است: «حدس زدن این که چه میزان از کمک‌ها به دست جامعه هدف واقعی می‌رسد، سخت است و بیشتر به محل آن، سابقه کنش‌های مشابه، روابط بین انسان‌ها و شناخت آن‌ها از هم بستگی دارد. مثلا در ایستگاه مترویی در یک شهر که نوعی غریبگی وجود دارد، نوعی برخورد با این پدیده می‌شود و یک‌جور آدم از آن بهره‌مند می‌شود و در مقابل، در یک شهر کوچک که کسی می‌خواهد چیزی بگذارد یا بردارد، احتمالا فکر این را می‌کند که چه کسی او را می‌بیند و به شکل دیگری با مساله برخورد می‌کند.»

به گفته این جامعه‌شناس نمی‌شود حکم کلی داد، اما این کمک‌ها ممکن است به بخشی از جامعه برسد.

فقرا برای ما مهم‌اند؟

در سال‌های اخیر، به دلایلی هم‌چون تحریم‌های گسترده، سوء مدیریت اقتصادی و فساد افسار‌گسیخته، نابرابری در ایران گسترش یافته است. بخش زیادی از طبقه متوسط سقوط کرده و قشرهای آسیب‌پذیر به قشرهای آسیب‌دیده تبدیل شده‌اند. به طور کلی «فقر»، هرچند مختص به سال‌ها یا دهه‌های اخیر نیست، اما در طول این سال‌ها گسترش یافته و شمار «نیازمندان» بیشتر شده است. آیا می‌توان گستردگی دیوار مهربانی در سراسر ایران را به معنی حساس شدن جامعه نسبت به فقرا و نیازمندان دانست؟

جامعه‌شناس مقیم ایران به رادیو زمانه می‌گوید: «درباره این که چه‌قدر حساسیت به فقر در جامعه ایران وجود دارد، باید یک تحقیق جدی بشود. اما قبل از آن باید پرسید از نظر مردم فقر چه چیزی فهمیده می‌شود؟ مثلا کارتن‌خواب‌ها از نظر برخی ممکن است بزهکار محسوب شوند، نه قربانی یک شرایط اجتماعی که هر کدام از ما با سکوت و تایید و انفعال خودمان، در وضعیتش نقشی داریم.»

او می‌گوید که در هر حال از گسترش دیوارهای مهربانی نمی‌توان نتیجه گرفت که فقر مورد توجه جامعه ایران هست یا نه.

رقیه رضایی که در حوزه آسیب‌‌های اجتماعی فعالیت کرده اما می‌گوید: «جامعه ایران دچار انفعال است و این انفعال شامل فقر نیز می‌شود. در حال حاضر شهرداری تهران در مترو و پیاده‌روها به طور گسترده و خشنی مانع کار دستفروشان می‌شود و مردم فقط سکوت می‌کنند، در حالی که دستفروشان، از جمله اقشار مستعد آسیب هستند. همین‌طور، جامعه نسبت به “جمع‌آوری” کارتن‌خواب‌ها و اسکان آن‌ها در کمپ‌هایی که آوازه‌شان در رفتار غیرانسانی به گوش همه رسیده، واکنش نشان نمی‌دهد. این انفعال تنها به اقدامات ناعادلانه دستگاه‌های اجرایی و حکومتی محدود نمی‌شود. گروه‌های مردمی هم با شهروندان نیازمند رفتار خوبی ندارند.»

به گفته او، قرار بود یکی از خیریه‌های فعال در منطقه ۱۵ تهران محلی برای زنان کارتن‌خواب تاسیس کند که با اعتراض‌های مستمر مردم محله، متوقف شد.

اتفاق خاصی نیفتاده است …

اهدای لباس و کفش استفاده‌ شده در اروپا متداول است. خیریه‌ها و شهرداری‌ها به طور دائم این کار را انجام می‌دهند و در سطح شهرها، جعبه‌هایی برای اهدای لباس و کفش وجود دارد.

در ایران هم هر سال در قالب «جشن عاطفه‌ها» در آستانه بازگشایی مدارس در مهرماه، مردم کیف و کفش و لباس نو یا استفاده‌ شده را از طریق نهادهای دولتی و خیریه به دست نیازمندان می‌رسانند. اما دیوارهای مهربانی چه ویژگی خاصی دارند که تا این حد مورد توجه رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفته‌اند؟ کدام خصوصیت دیوارهای مهربانی آن‌ها را به این سرعت گسترانده است؟

جامعه‌شناسی که از ایران با رادیو زمانه گفت‌و‌گو کرده است، در مورد دلایل گسترده شدن دیوارهای مهربانی می‌گوید: «بیش از همه می‌تواند معلول یک اتفاق باشد. البته عوامل موثری هم وجود دارند. اول این‌که حاکمیت آن را تایید می‌کند و خطری ندارد. چون کسی نمی‌پرسد که چه چیزی این همه نابرابری و در نتیجه آدم نیازمند را به‌وجود آورده. خیریه هرگز این‌ دست سوالات را نمی‌پرسد.»

او معتقد است حاکمیت حتی به گسترش این دیوار کمک می‌کند: «انسان‌ها نیاز دارند راجع‌ به خودشان احساس خوبی داشته باشند. در سطح ملی هم حکومت‌ تلاش می‌کند این احساس را که “ما خیلی خوب و باحال هستیم” تولید کند. این که “ما بهترین ملت جهانیم” از طریق تکرار این که “ما حساسیم، ما به هم کمک می‌کنیم، ما دست یکدیگر را می‌گیریم” و … بازنمایی می‌شود. به همین دلیل فعالیت‌هایی که به این هدف کمک می‌کنند ممکن است از طرف حکومت‌ تشویق و حمایت شوند.»

این جامعه‌شناس معتقد است پدیده‌ای مثل دیوار مهربانی، به‌خاطر این‌که در مورد ریشه‌های فقر نشانی غلط می‌دهد، مورد تایید و تبلیغ حکومت است: «این پدیده وجود فقر را به شکل غلط و غیردقیقی به مسئولیت فردی ما گره می‌زند. اگر این آدم‌ها لباس ندارند، چرا لباس ندارند؟ چون تو یک دیوار مهربانی نساخته‌ای که لباس‌های اضافه‌‌آت را به این‌ها بدهی. نمی‌گویند چون تامین اجتماعی وجود نداشته، چون دولت کارش را درست انجام نداده و …. عین همین را در کمپین کم مصرف کردن آب می‌بینیم. مصرف خانگی سهم کوچکی از مصرف آب است، اما به شکلی مسئولیت کم‌آبی یا نابه‌سامانی وضعیت آب را گردن تو می‌اندازد و احساس گناه را گسترش می‌دهد. مسئولیت فقر و نابه‌سامانی اقتصادی می‌افتد گردن تک‌تک‌ آدم‌های جامعه. البته بی‌ربط نیست و قطعا آدم‌ها مسئولیت دارند. اما نه به این شکلی که در اینجا بازنمایی می‌شود.»

رقیه رضایی هم دلایل مختلفی را برای گستردگی و مورد توجه قرار گرفتن دیوار مهربانی باز‌می‌شمارد: «در ایران نابرابری اجتماعی به شدت نهادینه شده است و طبقه حاکم توانسته صدای جامعه مدنی در مطالبه برابری و عدالت اجتماعی را خفه کند. دیگر سنتی برای مطالبه عدالت اجتماعی وجود ندارد. هیچ‌یک از متمولان انتظار ندارد که از اموال خود، ولو کارکرده و غیرضروری، ببخشند. دوم این‌که به‌خاطر تورم و بی‌ثباتی اقتصادی در پس ذهن هر ایرانی، روز مبادایی وجود دارد که همیشه تلاش می‌کند برای آن روز خود را آماده نگه دارد. در حالی‌که در اقتصادهای باثبات غرب این‌گونه نیست.»

این روزنامه‌نگار همچنین می‌گوید که مردم در ایران به نهاد دین و دولت بی‌اعتماد هستند. به گفته او بی‌اعتمادی مردم به روحانیون و دولت، طبقه متوسط را نسبت به کار خیر بی‌میل کرده است.

در صدر اخبار

این روزها خبر‌ها یا تصویر‌های مکرری در ستایش دیوارهای مهربانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود.

رقیه رضایی در مورد نقش رسانه‌ها می‌گوید: «به‌ نظر می‌رسد با توجه به توافق ایران با غرب و تغییر سیاست خارجه غرب در قبال دولت ایران با توجه به شرایط منطقه‌ای، افکار عمومی جهان پیشرفته، نیازمند شنیدن چیزهای خوب از جامعه ایران هستند و رسانه‌ها دست‌اندرکار ساختن این چهره خوب و مهربان از ایرانند. در واقع حالا که باراک اوباما مردم ایران را مردمی اصیل و بافرهنگ می‌نامد، باید این ادعا نمودِ عملی نیز داشته باشد. این‌گونه اخبار در جامعه منفعل و فردگرای ما مخاطبان بیشتری نیز دارد.»

به گفته رضایی، درست است که ایده جالب است و دیوارهای رنگی با جملات زیبا در کنار لباس‌های آویخته، احساسات انسان‌ها را هدف قرار می‌دهد، اما بدون شک هیچ‌کس بدون خبری که در بی‌بی‌سی، دیلی‌تلگراف، دویچه‌وله و … منتشر شد، در این وسعت از آن مطلع نمی‌شد.

دولت چوب‌لباسی!

هر چند دقیقا معلوم نیست دیوار مهربانی کجا و توسط چه کسی راه‌اندازی شد، اما حالا دیگر برای افتتاح آن مردم و خبرنگاران و مسئولان دولتی دور هم جمع می‌شوند.

جامعه‌شناس مقیم ایران در ادامه گفت‌و‌گو درباره دیوار مهربانی رادیو زمانه می‌گوید: «دیوارهای مهربانی از کار داوطلبانه مردمی، تبدیل به چیزی شده‌اند که برایش آیین ساخته‌اند و مسئولان دولتی دخالت می‌کنند و تصور می‌کنند به عنوان متولی و مسئول، حالا کاری کرده‌اند. انگار وظیفه دولت این است که شرایطی را فراهم کند تا آدم‌ها به همدیگر کمک کنند. دولت ترجیح می‌دهد کار آسان‌تر را انجام بدهد و به‌ جای این‌که مثلا مالیات بازار را وصول کند و آن را صرف گسترش خدمات دولتی و تامین اجتماعی کند، چوب‌لباسی از دیوارها آویزان کند»

به گفته او، هر چند باید از دادن حکم کلی پرهیز کرد، اما گویا این مساله تبدیل به چیزی شده که نمایشش مهم‌تر از وجودش و مراسم افتتاحش مهم‌تر از تداومش است. او می‌گوید: «چند دیوار مهربانی باید افتتاح شود که مساله فقر در ایران حل شود و کسی بدون پوشاک نماند؟ کسی مخالفتی با این که مردم به هم کمک کنند ندارد، اما مشکل این است که به این بهانه از قدرت سیاسی سلب مسئولیت شود.»