ساعت ۱۲ شب روز ۳۱ دسامبر، خیلی‌ها اعلام کردند آخرین لیوان شامپاین‌شان را نوشیده‌اند و از فردا رژیم را شروع خواهند کرد. در ماه ژانویه، آنها خودشان را به خاطر حفط این رژیم هلاک می‌کنند؛ هر روز میزان مقاومت‌شان را می‌سنجند. شادی روزمره آنها بسته به این است که آیا وزن کم کرده‌اند یا نه و آیا توانسته‌اند از از وسوسه خوردن یک شیرینی بگذرند یا نه. اما بعد از آن، ۹۲ درصد آنها رژیم‌ را رها می‌کنند. آنه لاموت، نویسنده می‌گوید: ولش کنید. امسال دیگر ولش کنید!

چاقی

او در یک پست فیس بوکی که به مناسبت سال نوی میلادی منتشر کرده، نوشته است که چرا مردم باید تصمیم سالانه و ناامیدکننده رژیم را رها کنند: این کار خیلی سخت است بدون اینکه بدانید واقعا می‌خواهید چه کار کنید.

کاهش وزن یکی از تصمیم‌های اصلی آدم‌ها در آغاز سال نوست، اما چرخش سال تنها میزان از خود بیزاری آدم‌ها را نشان می‌دهد و رابطه ناسالمی بین آدم‌ها و غذا برقرار می‌شود. یک تکه پیتزا دیگر فقط یک تکه پیتزا نیست؛ سمبل کنترل خود، محرومیت و تشویق است.

سندرا آموت، متخصص علوم عصبی در یک سخنرانی در «تد» سال ۲۰۱۳ که بیش از سه میلیون بار دیده شده، دو نوع از افراد را درباره عادت‌های غذایی توصیف می‌کند: آنهایی که وقتی احساس گرسنگی می‌کنند غذا می‌خورند و کسانی که غذا خوردن را میدان نبردی می‌بینند که باید در آن پیروز شوند.

جالب این است که گروه اول، کمتر دچار اضافه ورن می‌شوند و زمان کمتری را هم صرف کاهش وزن و رژیم گرفتن می‌کنند. اما آنها که غذا خوردن‌شان را کنترل می‌کنند، بیشتر امکان دارد که دچار افراط در غذا خوردن شوند و  تحت تاثیر تبلیغ‌های رستوران‌ها مثل «سایز بزرگ»، و بوفه‌های نامحدود قرار بگیرند. حتی یک مقدار کم غذا مثل یک اسکوپ بستنی، آنها را دچار ولع به مواد غذایی می‌کند.

نقد فرهنگ رژیم‌های غذایی خیلی وقت پیش، در کتابی که در سال ۱۹۹۵ به نام «وقتی زن‌ها از بدن‌شان متنفر می‌شوند: خود را از شر وزن و غذا راحت کنید» مطرح شده است. در این کتاب، از زنان خواسته شده افکارشان را درباره بدن‌شان، در طول ۲۴ ساعت شبانه روز ثبت کنند. نتیجه شگفت‌انگیز بوده: «من چندش‌آورم.»، «احساس چاقی می‌کنم»، «دلم می‌خواهد بمیرم.»

این گفت‌وگوهای درونی شکلی از سوءاستفاده از خود است و کاهش ورن نمی‌تواند کمکی به کاهش این احساس ناامی درونی بکند.

لاموت این کتاب ۲۰ ساله را تحسین می‌کند و در توئیتی می‌نویسد: «این کتاب زندگی و دیدگاه مرا درباره غذا و وزن تغییر داد. این کتاب ترسناک و در عین حال زندگی بخش است.»

او می‌گوید: «اگر با 84 کیلو وزن از خودتان راضی نیستید، با ۶۸ کیلو هم راضی نخواهید بود و حتی با ۶۱ کیلو هم ناراضی خواهید بود. احترام به خود و صلح درونی مهم است. آنچه دنیال آن هستید در رژیم‌ها غذایی نیست، در درون شماست.»