مهدی کوچک‌زاده از سیب‌زمینی‌های فاسد شده، خوراکی برای استعفای خود از مجلس فراهم کرد اما حواسش هم بود که چاشنی لازم را به این خوراک اضافه کند.

Mehdi-Kouchakzadeh

او در جلسه دوشنبه دوم آذر هنگامی که داشت درباره امحای سیب‌زمینی‌ در استان فارس صحبت می‌کرد با ممانعت علی لاریجانی رییس مجلس روبرو شد و بلافاصله اعلام کرد که در اعتراض به این رویه استعفا خواهد داد. کوچک‌زاده برای دقایقی بعد از استعفا به صندلی خود بازگشت اما هنگامی که دید جلسه دستور عادی خود را ادامه می‌دهد از صحن خارج شد.

اعتراض برنامه‌ریزی شده

موضوعی که کوچک‌زاده قصد تذکر درباره آن را داشت حالا سوژه رسانه‌های اصولگراست. آنها دولت را به بی‌کفایتی در مدیریت تولیدات کشاورزی متهم می‌کنند و مدعی‌اند که بیش از صدها تن سیب‌زمینی به صلاحدید دولت امحاء شده‌اند تا جلوی کاهش قیمت در بازار گرفته شود.

چاشنی این حملات هم مظلوم‌نمایی و تظاهر به دفاع از محرومان است٬ چنان که کوچک زاده در نطق نیمه‌تمام خود این چاشنی را استفاده کرد و گفت «در کشوری که مردم از گرسنگی به فحشا کشیده می شوند کدام بی شرافتی به خود اجازه داده تا ۱۷۰۰ تن سیب زمینی را دفن کند؟» بعد از این جملات لاریجانی سخنان او را قطع کرد و گفت که اخطار او ارتباطی با دستورجلسه مجلس ندارد. کوچک‌زاده که انگار منتظر این اتفاق بود با حالتی حق به جانب به سمت میز هیات رییسه رفت٬ روی میز کوبید و برگه استعفا را که از قضا در جیب‌اش آماده بود، به لاریجانی داد و فریاد زد « این کار اسلامی نیست.»

رییس مجلس چندان تعجبی از رفتار کوچک‌زاده نشان نداد و با بی‌اعتنایی گفت که «اگر استعفایی دارید ایرادی ندارد آن را تحویل دهید و در جایگاه قرار بگیرید.» یک روز بعد ۶۰ نفر از نمایندگان‌ نامه‌ای را امضا کردند که به استعفای کوچک‌زاده خارج از نوبت رسیدگی شود اما از آنجا که مجلس تا هفته آینده جلسه‌ای ندارد به نظر می‌رسد که جنجال استعفا دستکم برای چند روز آینده ادامه داشته باشد.

بزرگ‌نمایی در حد هزار تن

تندروهای مجلس بعد از ناکامی و سرخوردگی ناشی از تصویب توافق هسته‌ای حالا بیشترین تمرکز خود را بر حمله به سیاست‌های اقتصادی روحانی گذاشته‌اند. سیب‌زمینی و هر کالای دیگری که به معیشت مربوط شود شانس بیشتری برای جلب توجه عمومی به همراه دارد.

تجربه هم نشان داده که دولت‌ها در این زمینه‌ها آسیب‌پذیرترند و گروه‌های کم درآمد با احساس این که حق‌شان خورده شده به سرعت برانگیخته و ناراضی می‌شوند. بزرگ‌نمایی هم ظاهرا بخشی از این تاکتیک است. چنان که کوچک‌زاده در ماجرای سیب‌زمینی رقم ۱۷۰۰ تن را اعلام کرده اما سند منتشر شده توسط خبرگزاری تسنیم حاکی از امحای ۷۲۰ تن سیب‌زمینی است. سخنگوی کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی هم ادعای مطرح شده مبنی بر امحای سیب‌زمینی به دلیل جلوگیری از کاهش قیمت در بازار را هم رد کرده و گفته که دلیل این کار پایین بودن کیفیت محصول و فاسد شدن آن بوده است.

وسوسه‌های انتخاباتی

پیوند سیب‌زمینی و سیاست در ایران برای نخستین بار نیست که اتفاق می‌افتد. پیش از این محمود احمدی‌نژاد در جریان رقابت‌های انتخاباتی سال ۱۳۸۸ با توزیع رایگان ۳۰۰ هزار تن سیب‌زمینی بین مردم در سراسر کشور سعی کرد رای آنها را جلب کند. میرحسین موسوی در واکنشی به این موضوع گفته بود « با دادن پول، صدقه و گونی‌های سیب‌زمینی و هدایا نباید به کرامت ملت ضربه بزنیم.»

در آن زمان هم دولت شائبه انتخاباتی بودن توزیع سیب‌زمینی‌ها را رد کرد و گفت که این سیب‌زمینی‌ها در حال خراب شدن بود و توزیع رایگان آنها بین مردم بهترین تصمیم.

وضعیت پیش آمده در حال حاضر از این جهت کاملا مشابه با ماجرای آن سال است. ادعای اصلی کوچک‌زاده هم این است که چرا سیب‌زمینی‌ها به رایگان توزیع نشده است. خط هماهنگ تبلیغاتی در مجلس و رسانه‌های اصولگرا برای دنبال کردن موضوع سیب‌زمینی نشان می‌دهد که آنها می‌خواهند برای دومین بار از این محصول خوراکی یک خوراک سیاسی و انتخاباتی مفصل آماده کنند. نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس آینده هم بهترین موعد برای این بهره‌برداری است. تلاش آنها صرفا معطوف به افکار عمومی نیست و دعوای درون مجلس بخشی پررنگ از این ماجراست.

دعوای جدی‌تر از سیب‌زمینی

تصویری که از استعفا نامه مهدی کوچک زاده منتشر شده تاریخ ۲۴ آبان را پای خود دارد در حالی که استعفای او روز دوم آذر اتفاق افتاد. بنابراین مشخص است که او از قبل قصد داشته بهانه‌ای برای این نمایش در مجلس پیدا کند. استعفای او را باید در تصویر بزرگ‌تر از اختلاف‌های تندروها و لاریجانی دید.

رییس مجلس در جریان بررسی توافق‌ اتمی وین خود را به موضع دولت نزدیک کرد و با کمک به تصویب سریع این توافق یک ناکامی بزرگ برای تندروها به بار‌ آورد. آنها در جریان بررسی توافق اتمی بارها لاریجانی را متهم به دیکتاتوری و جلوگیری از حق ابراز نظر نمایندگان کردند و حالا هم همان رویه را ادامه می‌دهند.

در متن استعفای مهدی کوچک زاده هم آمده «با عنایت به اینکه در اثر فشار رفتار ناشی از مدیریت مجلس خود را قادر به انجام وظیفه نمایندگی که در اصل ۶۷ قانون اساسی مندرج شده است نمی‌بینم، استعفای خود را تقدیم می دارم.»

بیان چنین سخنانی از زبان کوچک زاده در شرایطی است که او و همفکرانش در مجلس تاکنون بارها مانع از حق اظهارنظر نمایندگانی شده‌اند که دیدگاهی مغایر با آنها داشته‌اند. یکی از نمونه‌های به یادماندنی در مجلس نهم مربوط به نطق علی مطهری در دی ماه ۱۳۹۳ بود که با داد و فریادهای تندروها ناتمام ماند. کمتر از یکسال بعد از آن ماجرا کوچک‌زاده در جریان بررسی توافق اتمی و مشاهده بی‌اعتنایی هیات رییسه به اعتراض‌هایش گفت که احساس می‌کند «سرکار گذاشته شده اند». او پس از استعفا هم با واکنشی مشابه روبرو شد و لاریجانی خطاب به او گفت: « کسی نگرانی ندارد، استعفایتان را بدهید، رسیدگی می شود.»

حالا هم دو حالت بیشتر متصور نیست. کوچک‌زاده یا با پایان این نمایش تازه‌ دوباره به صندلی خود در مجلس بازمی‌گردد، یا خود را برای انتخابات بعدی آماده می‌کند و جامه استعفا برای حقوق مردم را می‌پوشد. جامه‌ای که با سابقه‌اش در «زنازاده» خواندن خبرنگار شرق در مجلس هفتم٬ «هرزه نگار» و «نفوذی» خواندن عکاسانی که از چرت زدن نمایندگان عکس می‌گیرند٬ پرتاب شیئی به سمت مطهری در جریان یک جدل لفظی و کارهای مشابه، برای او زیادی گشاد است.