سالانه هزاران پرنده مهاجر در پاییز به شهرهای شمالی ایران و سواحل جنوبی خزر مهاجرت میکنند. بخشی از این پرندگان قربانی شکار افراد محلی میشوند.
روزنامه اعتماد، امروز شنبه ۳۰ آبان در گزارشی نوشته که «بیشتر شهرهای ساحلی و تالابی استانهای شمالی درگیر این مسالهاند، از انزلی، غرب نوار ساحلی گرفته تا فریدونکنار در میانههای راه و میانکاله در گوشه شرقی سواحل مازندران.»
اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در این خصوص گفته مقامات محلی از جمله فرمانداریها، دادگستری و نیروی انتظامی پشتیبان شکارچیان هستند و به همین دلیل محیط بانان نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
به گفته کهرم، «همکاری نکردن محلیها از مقاماتشان گرفته تا مردم منطقه، اصلیترین دلیلی است که کشتار پرندگان مهاجر در شمال کشور نه تنها کاهش نمییابد که روز به روز بر رونق بازار افزوده میشود.»
پرندههای مهاجر شمال کشور یا زندهگیری میشوند و برای فروش به باغهای پرندگان راهی شهرهای مختلف از جمله تهران میشوند، یا کشته میشوند و برای خوراک به فروش میرسند.
کهرم با اشاره به تجربه خود در این مناطق میگوید: «اغلب دامگاهها پرنده را زنده میگیرند، اگر به بازارهای پرندهها بروید، میبینید یک سرسبز زیبا، زنده با بالهای بسته روی میز گذاشته شده و دارد به شما نگاه میکند. این پرندههای زنده را با کمال ناجوانمردی سوار وانت میکنند و تحویل باغ پرندههای تهران میدهند؛ باغی که محل از بین رفتن پرندههاست تا نگهداری و نمایششان. رد خونی که از کلافه شدن پرنده و کوبیدن خودش به قفس، روی شیشهها در باغ پرندگان میدیدم، هرگز از خاطرم محو نمیشود.»
محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این باره معتقد است که برای حل این مساله باید راهی یافت که در آن تعامل وجود داشته باشد.
به گفته درویش «برخی میگویند تحت هیچ شرایطی به جامعه محلی نباید اجازه داد پرندگان مهاجر را شکار کند و برخی هم معتقدند که حق با جوامع محلی است و فعالان محیط زیست حق ندارند مانع شکارچیانی شوند که معیشت خود را از طریق شکار تامین میکنند.»
این مقام سازمان محیط زیست میگوید که این دو دیدگاه نمیتوانند پای میز مذاکره بنشینند، بلکه باید راه سومی پیدا کرد: «گزینه سوم که سازمان هم به دنبال آن است، قرار است با استفاده از ظرفیت شبکه تشکلهای مردم نهاد در مازندران و ایجاد کارگاههای آموزشی پیش رود.»
درویش افزوده: «در واقع باید تلاش کنیم نخست گزینههای جایگزین معیشتی را فراهم کنیم و بعد از جامعه محلی بخواهیم شکار را با این گزینهها تغییر دهند. جامعه محلی معتقد است این رزق و روزی ما است و نباید قطعش کنید. این حرف منطقی است، باید تلاش کنیم با استفاده از جذابیتهای پرندگان، بحث جایگزینی را انجام دهیم؛ سایتها یا اکوکمپهای پرندهنگری یا بومگردی مسوولانه، برقراری صندوقهایی برای گردشگرانی که وارد تالابهای زیست این پرندگان میشوند تا با خریدن بلیت، سودی برای جامعه محلی درنظر گرفته شود و صرف رفاه محلیها شود تا بدانند با کم کردن شکار پرندهها، میتواند منافع دیگری عایدشان شود.»
شماری از گروههای محیط زیستی همه ساله در فریدونکنار تعدادی از پرندههای زنده صید شده توسط صیادان را خریداری و رهاسازی میکنند.
فریدونکنار یکی از شهرهای شمالی ایران است که پرندگان مهاجر در آن به شکل گستردهای شکار میشوند.