اگر حلقه ازدواجتان را با نخ روی شکم نگه دارید و به اطراف بچرخد دختر است. اگر باسنتان چاق شده و تهوع دارید و اگر ادرارتان تیره شده و صورتتان زشت به نظر میرسد هم همین طور. پیش از حاملگی شاید میتوانستید با روشهای تغذیهای یا زمانبندی خاصی برای نزدیکی، بچهتان را پسر کنید. حالا میتوانید به سونوگرافی و آزمایش اتکا کنید و جوابش تقریبا قطعی است. اما اگر بچه پسر نشود؟
مریم، ۲۶ ساله میگوید: «اگر پسر نشود سقط میکنم. مجبورم. شوهرم فقط پسر میخواهد.»
«سقط جنین گزینش جنسی شده» به از بین بردن عمدی رویان در رحم مادر بر اساس جنسیت فرزند گفته میشود. در برخی کشورها مانند چین، هند، پاکستان و
قفقاز که جنس نر بر جنس ماده از نظر اجتماعی برتری دارد، عمل سقط جنین گزینشی بیشتر روی رویان های ماده صورت می پذیرد. این عمل میتواند نسبت جنسی انسانی (نسبت تعداد جنس نر به ماده) را بر هم بزند.
در جهان هر سال یک میلیون و پانصدهزار جنین دختر قربانی سقط جنین گزینش جنسی شده میشوند. تعداد کشورهایی که از نظر عدم توازن نسبت جنسی زیر نظر قرار می گیرند رو به افزایش است. اغلب این کشورها در آسیا هستند؛ یعنی در هند، چین، ویتنام، کشورهای جنوب و شرق آسیا، آسیای میانه و کشورهای اروپای شرقی این پدیده بیشتر دیده میشود. در حال حاضر ایران جزو این کشورها نیست.
پسر یا دختر؟ پسر!
در نشستی که با عنوان «سقط جنین؛ اجبار یا اختیار» یازدهم آبانماه در انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد، مردسالاری و تکنولوژی به عنوان عوامل کم شدن جنینهای دختر در ایران معرفی شدند.
سیمین کاظمی، پزشک و دانشجوی دکتری جامعه شناسی در صحبتهای خود با عنوان سقط جنین مونث به بررسی ترجیح جنسی، پدیده انتخاب جنسی و پیامدهای آن در ایران پرداخت. او گفت: «ترجیح جنسی، یعنی گرایش والدین به یکی از دو جنس (معمولا پسر)، تشخیص جنسی، یعنی روش های تکنولوژی تعیین جنس جنین و انتخاب جنسیت. والدین بعد از آگاهی از جنسیت جنین ترجیح میدهند یکی از دو جنس را انتخاب کنند که معمولا پسر انتخاب میشود.»
به گفته این پزشک، زمانی میفهمیم سقط جنین مونث صورت میگیرد که نسبت طبیعی جمعیت جنسیتی به هم بخورد. میانگین طبیعی این نسبت تعداد ۱۰۵ پسر به ۱۰۰ دختر است.
در ایران این نسبت در سال ۱۳۸۳، ۱۰۴ به ۱۰۰ بوده است. این نسبت اکنون در استان تهران ۱۰۷ به ۱۰۰ است و در شهر تهران ۱۰۸.۲ به ۱۰۰. در سایر استانهای کشور نیز تغییرات چشمگیری در این زمینه رخ داده است.
به نظر میرسد که افزایش نسبت جنسیتی تولد پسران، نشان دهنده حذف جنین مونث پیش از تولد و سقط جنین دختر است.
این پزشک گفته است: «ترجیح دادن پسر، کاهش سایز خانواده ایده آل و گسترش سریع تکنولوژی تعیین جنسیت عواملی هستند که باعث میشوند نسبت جنسیتی به هم بخورد و تعداد پسر به دختر بیشتر شود. عامل اول در مورد خانواده هایی اتفاق میافتد که به لحاظ مسائل فرهنگی پسران را ارزشمند تر از دختران میدانند که درگذشته به خاطر دلایل اقتصادی، سیاسی، عهده دار بودن پسر برای تداوم نسل و … بوده است. اگرچه ترجیح جنسیتی مذکر و ارزشمندی پسر نسبت به دختر در گذشته مبنای اقتصادی داشته اما اکنون یک مبنای فرهنگی است.»
او در ادامه به نتایج به دست آمده از چند مطالعه و پژوهش اشاره کرده و گفته است: «بر اساس مطالعات محمدتقی شیخ در سال ۲۰۱۲، مشخص شد که ۱۱.۱درصد زنان بعد از تعیین جنسیت مرتکب سقط جنین شدهاند. بر اساس مطالعاتی دیگر روشن شد که در آذربایجان اهمیت جنسیت به حدی بوده است که خانواده ها بدون اینکه از جنسیت فرزند مطلع باشند حاضر به ادامه بارداری نبودند.
در پژوهش نگار قبادی، در مناطق روستایی ایران نیز مشخص شد والدینی که فرزند اولشان دختر است به طور متوسط تعداد فرزندان بیشتری خواهند داشت یعنی مادران با سرعت بیشتر و فاصله کمتر نسبت به زایمان اول به حاملگی دوم رسیدند.»
با توجه به اینکه اکنون از نظر افراد، خانواده خوشبخت فرزند کمتری دارد، اکنون موضوع تعداد فرزندان در کنار ترجیح جنسیتی قرار گرفته و اگر خانوادهای دو فرزند دارد ترجیح می دهد یکی از آنها حتما پسر باشد.
تعیین جنسیت: آسان و در دسترس
سایتهای گفتوگوی مادران جوان پر از توصیههای مختلف برای تعیین چنسیت جنین قبل از تولد است. از روشهای سنتی گرفته تا شیوههای به اصطلاح علمی. بیشتر زنانی که علاقهمندند جنسیت بچه را تعیین کنند زنانی هستند که قبلا یک بچه دختر داشتهاند یا همسرشان توقع دارد تنها فرزندشان پسر باشد. یکی از این زنان نوشته است: «در خانواده شوهرم پسر کم است و مادرشوهرم هم گفته فقط پسر. زندگیام در خطر است. چه کار کنم که بچهام حتما پسر شود؟»
از آنجایی که تعیین جنسیت چنین قبل از بارداری آسان نیست، بیشتر خانوادهها منتظر تعیین جنسیت پس از بارداری میمانند. در ایران معمولا از سه روش برای تعیین جنسیت استفاده میشود: سونوگرافی، آمنیو سنتز و آزمایش خون مادر.
این روزها همه خانوادهها خواهان دانستن جنسیت فرزندشان هستند و همه سونوگرافیستها بدون اعلام ضرورت پزشک، جنس جنین را اعلام می کنند. در هفتههای دهم بارداری هم میتوان با آزمایش خون مادر به جنسیت جنین پی برد. این در حالی است که تنها اگر شکی درباره بیماریهای وابسته به جنس وجود داشته باشد، ضرورت پزشکی اعلام جنسیت وجود دارد.
سیمین کاظمی در سخنرانی خود به پیامدهای سقط جنین برای زنانی اشاره کرده که به دلیل جنسیت جنینشان را از بین میبرند: «هر سقط جنینی عوارضی خواهد داشت. سقط میتواند جان مادر را به خطر اندازد. خونریزی، عفونت و سوراخ شدن رحم از عوارض جسمی سقط برای مادر است. مشخص شدن جنسیت گاهی اوقات باعث می شود زن تحت فشار خانوادهها قرار گیرد یا همسرش او را ترک کند و اینها همه افسردگی زنان را به همراه دارد. حتی ممکن است مادر از مراقبتهای بهداشتی دور بماند. تعیین جنسیت اگر منجر به سقط جنین هم نشود باعث بازتولید کلیشههای جنسیتی میشود نظیر صورتی بودن لباس نوزاد دختر و آبی بودن لباس نوزاد پسر.»
تعیین جنسیت و به دنبال آن سقط جنین دختر پیامدهای اجتماعی هم دارد که در دراز مدت خود را نشان می دهند. کم شدن نسبت زنان نسبت به مردان میتواند آنها را کالایی و ابزاری کند و در جوامعی که دچار این بیتعادلی هستند، مردان طبقات پایین اجتماع را از ازدواج محروم میکند و به خشونتهای جامعه دامن میزند.
اما چرا جنین دختر همچنان در بسیاری از مناطق ایران و جهان ناخواسته است؟
پاسخ را باید شرایط نابرابر جامعه برای زنان دانست. شکاف عمیق جنسیتی، محدود بودن امکانات اقتصادی و اجتماعی برای زنان، محدودیت اشتغال و تحصیل، همچنان زنان را در جایگاه موجودات مصرفکننده قرار میدهد و تمایل خانوادهها را به داشتن فرزند پسر افزایش میدهد و ترجیح میدهند اگر قرار است فرزندشان دختر باشد، او را سقط کنند.
این مشکل را باید در کنار این مسئله دید که تعداد نوزادان دختر به طور طبیعی هم
کمتر از نوزادان پسر است (بر خلاف تصور رایج در ایران). در جمعیت شناسی معمولا ۱۰۰
نوزاد دختر را مبنا در نظر میگیرند . نسبت به این مبنا تعداد نوزادان پسر در نژاد سفید پوست
(از جمله ایران) ۱۰۵ ؛ در نژاد آفریقایی ۱۰۴ ؛ و در نژاد زردپوست ۱۰۶/۵ است.
البته پژوهشهای آماری جدید نسبت ۱۰۳ به ۱۰۰ را نشان میدهد:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/fields/2018.html
علت علمی این امر در دانش کنونی ژنتیک و بیوشیمی هنوز معلوم نیست. شاید در آینده
معلوم شود.
اما در حدی که در اختیار ماست , باید حتما این مشکل را جدی تلقی کنیم و حال که میدانیم
این نسبت نامساوی وجود دارد؛ آن را نامساوی تر نکنیم وگرنه همان طور که در مقاله اشاره شد
چالشهای اجتماعی جدی پیش خواهد آمد.
اشکان / 05 November 2015