دو سال پیش در جریان رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی به کابینه حسن روحانی، علیرضا زاکانی، نماینده عضو فراکسیون اصولگرایان گفته بود محمد علی نجفی، کاندیدای آن روز وزارت آموزش و پرورش و خانم م. الف در جریان وقایع پس از انتخابات ۸۸ برای سرکشی به خانوادههای «مصدومان فتنه» به خانه آنها میرفتند.
بلافاصله پس از این نطق زاکانی، او در دفاع از عملکرد خودش و شورای شهر تهران در رسیدگی به وضعیت خانوادههای آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات ۸۸ اعلام کرد این م. الف من هستم: معصومه ابتکار.
این آخرین باری نبود که معصومه ابتکار با انتقادات شماری از اصولگرایان از جمله چهرههای “جبهه پایداری” مواجه شد. او از جوانب دیگر هم مورد انتقاد قرار گرفت. در آخرین نمونه جمعی از کارکنان محیط زیست در اعتراض به وضعیت حقوقی خود در پارک پردیسان تجمع کردند، تجمعی که وقتی خبر آن به برخی از روزنامهها، خبرگزاریها و صداوسیما رسید، رسانههای جناح مخالف دولت حسن روحانی آن را بهانه قرار دادند و به نقد معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست پرداختند.
معصومه ابتکار سالها است که بیشتر به عنوان مقام ارشد محیط زیست ایران شناخته میشود تا فعال سیاسی. از قضا همین ریاست او بر سازمان حفاظت محیط زیست هم محل اغلب نقدها و موضعگیریهای شدید بر ضد او شده است. ابتکار در سالهای اخیر هدف محبوبی در حملات محافظهکاران تندرو به حساب میآید.
نام تنها زن عضو دانشجویان پیرو “خط امام”، نخستین بار پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران بر سر زبانها افتاد. همان قدر که این گروگانگیری با هویت جمهوری اسلامی گره خورد، هویت معصومه ابتکار هم با این گروگانگیری ثبت شد.
سخنگوی ۱۹ ساله گروگانگیران، امروز سیاستمداری است میانهرو در دولت «اعتدال»، همچنان اصلاحطلب و البته دیگر پا به سن گذاشته.
«ابتکار سبز»
معصومه ابتکار را بیش از هر چیز میتوان از روی نوشتهها و یادداشتهای شخصیاش در وبلاگ «ابتکار سبز» شناخت. اینکه او کیست؟ چه موضعی به وقایع جاری سیاسی دارد؟ چگونه پاسخ منتقدانش را میدهد؟ یادداشتهای او که با محوریت مسائل محیط زیستی است، موضوعات مختلف و حساسی را شامل میشد: مخالفت با سنگسار، انتقاد از گشت ارشاد، قانونگریزی محمود احمدینژاد رئیسجمهوری پیشین، اعتراض به شعارها علیه حسن خمینی، نوه آیتالله خمینی، دفاع از کارنامه دولت اصلاحات، انتقاد به رفتار جبهه پایداری و اصولگرایان تا اشارههای کنایی به کودتا و مفهوم فتنه.
وبلاگ ابتکار سبز دوبار در سالهای ۸۸ و ۸۹ فیلتر شده بود تا سر آخر به حکم مقامهای قضایی در مرداد ۱۳۸۹ مسدود و از روی دامنه «پرشین بلاگ» حذف شد. هرچند این وبلاگنویس پرکار و نماینده وقت تهران در شورای شهر، بر یک دامنه اینترنتی غیر ایرانی وبلاگی تازه اما با نام قدیمیاش ساخت.
بخشی از درگیری شماری از اصولگرایان و جبهه پایداری با معصومه ابتکار هم از همین دوره بالا گرفت. کار به جایی رسید که در برخی مراسمهای عمومی علیه او شعار داده شد. رئیس سازمان محیط زیست درباره یکی از این اعتراضها در «روز قدس» سال ۱۳۹۴ میگوید «صدای تعداد قلیلی سازماندهی شده شنیده میشد که مرگ بر فتنه گر و منافق میگفتند».
تنها دو ماه پیش از این اتفاق در اردیبهشت سال جاری بود که برای نخستینبار خبر اعتراض کارکنان سازمان محیط زیست به وضعیت معیشتی و حقوق و مزایایشان به رسانهها کشید. در آن زمان هم ابتکار، خبرگزاری فارس، بنگاه خبررسان نزدیک به سپاه پاسداران را متهم کرد که با «دستکاری کردن یک عکس» قصد داشته است تا نشان دهد رئیس سازمان محیط زیست با کارکنانش رفتاری خشن داشته است.
با ادامه اعتراضات کارکنان سازمان محیط زیست به عدم پرداخت اضافه کار و پاداشهای خود در تاریخ، این بار معصومه ابتکار جبهه پایداری، وطن امروز، مهرداد بذرپاش و صدا و سیما را متهم کرد که برای تضعیف سازمان محیط زیست اقدام کرده و مردم را علیه دولت تحریک میکنند.
معصومه ابتکار معتقد است پوشش گسترده اعتراض «تعداد کمی» از کارکنان سازمان محیط زیست در رسانههای منتقد دولت به این خاطر است که این سازمان جلوی «زمین خواریها، تأیید غیرمسئولانه ارزیابیهای زیست محیطی طرحهای توسعه، سدسازیهای بیرویه، تولیدات نامرغوب مانند بنزین پتروشیمی» را گرفته است.
مخالفان اما رئیس سازمان محیط زیست را به انتصابات فامیلی و فرافکنی سیاسی مسئله صنفی کارکنان متهم میکنند.
جدال نهادها
ماجرا از چه قرار است؟ دلیل این حد از حساسیت بر سازمان محیط زیست چیست؟ واکنش شدید معصومه ابتکار چه کسانی را نشانه گرفته است؟
ناصر کرمی، روزنامهنگار و کارشناس محیط زیست در پاسخ به پرسشهای رادیو زمانه میگوید:
«مسئله اصلی محیط زیست ایران در حال حاضر بحران آب است که وجه انسانی آن در غالب سدسازی بیرویه نمود پیدا میکند یا در تصرفات گسترده در مناطق طبیعی که در غالب پروژههای عمرانی و مسکونی دفاعی انجام شده. در بخش زیست انسانی هم آلودگی هوا است که عامل اصلی آن اجبار شهروندان به استفاده از خودروهای داخلی است و دیگری استفاده از بنزینی که در پتروشیمیها تولید میشود. وجه مشترک این مولفهها این است که اینها توسط مردم یا بخش خصوصی معمولی بلکه در اختیار نهادهای قدرتمندی است که در اصطکاک منافع با محیط زیست قرار میگیرد. این رویه بوده که نهادها با زیر فشار گذاشتن محیط زیست، جلوی محدودیتها بگیرد. خانم ابتکار در پیشانی و محل برخورد این اصطکاک ایستاده است.»
طرح مسئله پرداختهای سازمان محیط زیست در حالی صورت میگیرد که یک هفته پیش اعلام شد که سازمان محیط زیست کمترین بودجه را در میان سازمانهای همعرض دولتی داراست و مقامات سازمان محیط زیست بودجه ۱۷۴ میلیارد تومانی آن را «غمانگیز» توصیف کرده بود. بودجهای که به گفته مسئولان سازمان محیط زیست اکثر آن صرف پرداخت حقوق بیش از شش هزار پرسنلاش میشود، حقوقی که مقدار اعتراض کارکنان این سازمان را به دنبال داشته است.
سطح نازل بودجه سازمان حفاظت محیط زیست زمانی بیشتر نمایان میشود که بدانیم اعتبارات هزینه شده «سد گتوند» که بسیار درباره خسارات زیست محیطی آن نوشته شده، حدود بیست برابر بیش از بودجه سازمان محیط زیست است.
اهمیت این مقایسه از آن جهت است که طی دو دهه گذشته سدسازی در ایران به یکی از شاخههای پرسود و پولساز «صنعت» بدل شده بود؛ رویهای که با روشن شدن اثرات منفی آن بر بحران آب و توسعه پایدار با پیگیریهای سازمان محیط زیست و دستور رئیسجمهوری ایران متوقف شد.
این درحالی است که بزرگترین ضررخورده از تغییر سیاست سدسازی در ایران سپاه پاسداران خواهد بود. طی این سالها قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران پیمانکار بیش از ۳۰۰ پروژه سدسازی ایران بوده است. سپاه به واسطه احداث سد از یک بازوی نظامی به بازوی توانمندی در عرصه اقتصاد ایران بدل شد. این به احتمال بسیار همان نقطه است که تضاد منافع نهادهای قدرتمند ایران با محیط زیست را نشان میدهد.
تقی رحمانی، فعال سیاسی در این رابطه به رادیو زمانه میگوید:
«در دوره روحانی خانم ابتکار بر پروژههایی دست گذاشته که ملک سپاه است. این نقطه یعنی حمله سایتهای اصولگرا به خانم ابتکار باید مورد توجه قرار بگیرد، چرا که جنگ منافع اقتصادی پشت مسائل دیگر پنهان میشود. تا آنجا که من خبر دارم خانم ابتکار با حراست مجموعهای که زیر دست خودش است هم مشکل دارد.»
مصائب زندگی با امنیتیها
انتقادات سایتهای مخالف دولت سویههای دیگری هم دارد که هر از چندی سرباز میزند: پرسشهایی درباره فعالیتهای اقتصادی محمد هاشمی، همسر معصومه ابتکار.
پس از روی کار آمدن دولت روحانی شماری از رسانههای اصولگرا بر این باور بودند که دلیل اصلی مخالفت سازمان محیط با بنزین تولید داخل آن بود که محمد هاشمی واردکننده بنزین خارجی بوده است.
اما این تنها اتهام او نبود. محمد هاشمی از سوی همان رسانهها متهم شده بود که در دوره اصلاحات با استفاده از رانت دولتی شماری از زمینهای چمخاله در شمال ایران را به تملک در آورد. او اما این اتهامات را رد کرده است.
محمد هاشمی هم همچون همسر خود زمانی عضو دانشجویان خط امام بود. او بعدها در سالهای ۶۳-۶۲ جزو ۴۰ بنیانگذار وزارت اطلاعات تعیین شد. ابوالقاسم مصباحی که خود از بنیانگذاران وزارت اطلاعات بود، بعدها در اقرارهایش در دادگاه میکونوس از محمد هاشمی به عنوان فردی یاد میکند که حتی پس از خروج از وزارت اطلاعات نفوذ بسیاری داشت. دادگاه میکونوس برای رسیدگی به ترور رهبران حزب دموکرات در رستورانی در شهر برلین آلمان تشکیل شده بود. ابوالقاسم مصباحی، مشهور به «منبع ث»، در آن دادگاه شهادت داد که محمد هاشمی با نام مستعار محمد موسویزاده علاوه بر فعالیتهای امنیتی به عنوان معاون اطلاعات خارجی، وارد فعالیتهای گسترده اقتصادی نیز شده بود.
هاشمی خود در مصاحبهای با خبرگزاری کار ایران، ایلنا تأیید میکند که به دعوت محمد علی رجایی، نخست وزیر وقت، خسرو تهرانی رئیس واحد اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری و سعید حجاریان از بنیانگذاران وزارت اطلاعات برای تاسیس اطلاعات خارجی ایران مشغول به کار شده و بعدتر مسئول اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات میشود.
با این حال آنچه روشن است، محمد هاشمی نیز همچون بسیاری از معاونان و مدیران وزارت اطلاعات به دنبال چرخش این وزارتخانه و تصفیه جناح نزدیک به خط امامیها همچون سعید حجاریان، سال ۱۳۶۸ از دولت و تشکیلات اطلاعاتی آن خارج میشود و دیگر تنها به فعالیتهای اقتصادی میپردازد.
ابتکار و کارنامه واقعیاش
اما کمی دورتر از جدال رسانهای هواداران و مخالفان دولت، آیا عملکرد معصومه ابتکار و مجموعهاش در حوزه محیط زیست توانسته آنگونه که باید امیدی در دل فعالان و دوستداران طبیعت ایران زنده کند؟
ناصر کرمی در این باره میگوید:
«خانم ابتکار در نظر رسانهای بسیار موفقاند. اما پروژههای عمدهای همچون سدسازی که بحران محیط زیست را ایجاد کرده، حضور مؤثر و قویای از او ندیدم. با برای مثال در بحث تدوین برنامه ششم که کلیات آن ابلاغ شد اما اشارهای به محیط زیست نشد. در مجموع میتوان گفت دولت آقای روحانی چندان دست و بال بازی در حوزه محیط زیست ندارد.»
طرح این موضوعات در شرایطی صورت میگیرد که دولت حسن روحانی خود را دولت محیط زیستی معرفی میکند و برنامههای جامعی همچون «اقتصاد کم کربن» را تدوین کرد.
سال ۱۳۹۲ پس از انتخاب معصومه ابتکار به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران بسیاری امید داشتند تا طبیعت بیجان ایران پس از هشت سال کم توجهی کمی جان بگیرد. این درحالی است که تنها تهیه برنامه مقابله با گرد و غبار که بخش بزرگی از جنوب و غرب ایران را درگیر کرده است نزدیک به دو سال زمان برد و پس از آن اعلام شد که اجرای برنامههای آن طرح بیش از دو دهه به طول میانجامد.
پرسش اصلی آن است که آیا کارگزاران بخش محیط زیست توانستهاند تغییری در برنامههای توسعه محور دولت ایجاد کنند. ابلاغ سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران نشان داد که حفاظت از محیط زیست همچنان به عنوان اصلی اساسی در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد و هنوز رهبران ایران در عالیترین سطوح معتقد به وجود یک بحران زیست محیطی در کشور نیستند.
همچنین در زمینه احیای تالابها نیز افزایش اعتبارات «ویژه»، تصویب لایحه «حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور» و اولویت بخشیدن به احیای تالابها هم در برنامههای زیست محیطی دولت در بهبود وضع این زیستگاههای حیاتی موثر نبوده است: بیش از دو سوم تالابهای ایران خشک شده است.
به عبارت دیگر دستکم تجربه تالابها نشان میدهد که مدیریت صحیح و توسعه پایدار بیش و پیش از تصویب بودجه و تخصیص اعتبارات پی در پی ضروری و لازم به نظر میرسد.
کم توجهی به ازدیاد جمعیت بدون توجه به ظرفیت منابع طبیعی از دیگر مواردی است که گویای عدم رویکرد انتقادی و صریح سازمان محیط زیست در زمینه سیاستهای کلی حکومت است.
علاوه بر این، بحران آب به عنوان جدیترین چالش پیش روی دولت در حوزه محیط زیست، نیز هنوز جایگاه و اولویت ویژه خود را در برنامههای دولت باز نکرده است. همین چند روز پیش در بحبوحه خشکسالی و بحران آبی بیسابقه ایران، دولت حسن روحانی تصمیم گرفت تا قید مهار آبهای مرزی و زیرزمینی و پروژههای آبرسانی به مناطق محروم و روستایی را بزند و در ازای آن با اعطای وامهای بیشتر مردم را به خرید کالا تحریک کند. به عبارت دیگر دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار از اعتبارات مربوط به بحران آب را خرج طرح خروج از رکود اقتصادی کند.
شاید بتوان این مورد را آخرین دلیل بر این نکته دانست که دفاع از منابع طبیعی، قربانی گردن نهادن مسئولان ارشد محیط زیست ایران به سیاست همدلی و همزبانی در برابر رهبر و دولت ایران میشود.
به پایان داستان نرسیدهایم
با این حال معصومه ابتکار چهرهای است که از او بیشتر هم خواهیم شنید.
او یکی از مؤسسان حزب مشارکت بوده و همچنان از سرمایههای شخصیتی مهم اصلاحطلبان شناخته میشود. چهرهای شناختهشده است که توانسته جوایز معتبری را از سوی نهادهای بینالمللی و زیست محیطی دریافت کند. معصومه ابتکار همچون شماری دیگر از اصلاحطلبان فعالیت سیاسیاش را در جامه دانشجوی خط امام آغاز کرد اما به مرور توانست در قالب کار تخصصی در حوزه محیط زیست از بسیاری عوارض سیاست اجتناب کند.
نوجوان پانزده سالهای که هنوز از تأثیر خطبههای شب قدر علی شریعتی، روشنفکر دینی یاد میکند، امروز خود از وارثان “انقلاب اسلامی” است. او که در اوج ناامیدی اصلاحطلبان پس از شکست در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴ توانست به عنوان نماینده تهران به شورای اسلامی شهر راه یابد، نشان داد که در آیندهای نه چندان دور هم میتواند بازیگری فعال باشد.
شاید همین نکته هم یکی از دلایلی باشد که بیش از پیش رسانههای داخلی مخالف دولت را بر روی موقعیت معصومه ابتکار حساس کرده است.
ابهام دربارهٔ یک مقاله- مقاله علمی چاپ شده توسط خانم ابتکار در مجله Iran Journal Allergy Asthma Immunol توسط محققین پروژه کشف دستبرد علمی دژاووی دانشگاه تکزاس آمریکا با این اتهام که ۸۵٪ آن مشابه مقالات دیگر علمی است یک مقاله تقلیدی شناخته شد.[۴۹][۵۰]
ابتکار طی نامهای خطاب به محققین پروژه دژاوو از خود در برابر اتهامات وارده دفاع نمود: «آن طور که قبلاً در پاسخ به دو ژورنال و مؤلفین اعلام کردم دو یا سه پاراگراف و یک جدول از مقاله رایدل بدون ذکر منابع درج شده که این یک اشتباه بوده و از بابت آن عذرخواهی کردم؛ با ذکر این نکته که آن زمان با یک دانشجو کار میکردم و نمیدانستم برخی از بخشهای متن را به طور مستقیم استفاده کردهاست… این مقاله مروری بوده و با همکاری یک دانشجو انجام شد. قبلاً چندین سمینار دربارهٔ این موضوع داشتم و ژورنال از من دعوت کرد مقالهای مروری در این باره ارایه دهم.[۵۱] شما مدعی شدهاید که این مقاله یک کار تقلیدی است. آیا مطالعه مروری قبل از مقاله من در خصوص آلودگی هوا و تغییرات الگوهای سایتوکاینی منتشر شدهاست؟ آیا این ایده برای مقاله مروری جدید بوده و یا براساس ادعای شما تقلیدی به حساب میآید؟ جناب دکتر گارنر، کار شما برای من آگاه کننده بود و من به خاطر کوتاهی عذرخواهی کردهام و پس از این در تهیه مطالب علمی دقت بیشتری خواهم کرد و از شما نیز ممنونم؛ ولی با توجّه به موارد بالا آیا فکر نمیکنید قضاوتی ارزشی را در مورد من انجام دادید، بدون اینکه فرصت پاسخ و دفاع به من داده باشید و ادعاهای خود را روی اینترنت برای طیف وسیعی از ببیندگان گذاشتید در حالی که امکان پاسخ گویی من نبودهاست؟»[۵۲]
نشریه نیچر در یکی از شمارههای بعدی خود گزارشی از بازتاب این حادثه در ایران به چاپ رساند که در آن یکی از نویسندگان مقاله اصلی اعلام کردهاست از توضیحات ابتکار قانع نشدهاست و گفتهاست: «مقاله کپی واقعی از کارهای دیگران است و حتی غلطهای نگارشی نیز کپی شدهاست.» محمداسلامی سردبیر این ژورنال ایرانی در مصاحبه با نیچر اعلام کرد مقاله مذکور پس فرستاده خواهد شد و همچنین در سرمقالهای بر سیاستش در برابر کپی برداری تأکید خواهد کرد.[۵۳][۵۴] اما وزارت علوم گفت که این موضوع «در پی پیگیری» به عنوان یک تقلب به اثبات نرسید.[۵۵]
hamid / 31 October 2015
“هویت معصومه ابتکار هم با این گروگانگیری ثبت شد”
همچنانکه هویت خمینی با «مشت زدن در دهان دولت»
ثبت شد و بگیر و برو. و اگر معنای هویت این است
همان بهتر که بی هویت زندگی کرد و از جمیع هویتیان
بدور و صبور بود ومنتظر. که همچنانکه امید منتظری (الف. میم)
در مقاله خود مبتکرانه میفرمایند «هنوز به پایان داستان
نرسیده ایم» و چه بسا که در پایان داستان به هویت واقعی
خمینی ها و رفسنجانی ها و خاتمی ها و ابتکارها و خامنه ای ها
و دیگر مبتکرین فریب و مکر و حیله پی ببریم. انشالله هر چه
زودتر بهتر.
حمید / 31 October 2015
قانونی گذراندند که سازمان محیط زیست ،صنایع کشور را مکلف به آنلاین شدن سیستم های تصفیه آب صنعتی می کند. یعنی هر یک صنایع با خریدن تجهیزات باید به سیستم پایش آنلاین وصل شوند.
حالا هریک از این تجهیزات 70 تا 120 میلیون تومان توسط شرکتهایی که خویش و قوم های سازمان محیط زیست هستند وارد شده و به فروش می رسد.
حالا پیدا کنید پرتقال فروش را.
عبدالواهاب / 31 October 2015
hamid
با تشکر از افشاگری در مورد یک نمونه از
دروغگوییهای معصومه (که نام اصلیش در
شناسنامه نیست) و اینکه این فقط مشتی
از خروار است!!! انگاریکه ایشان به همراه
ارباب خود روحانی (فریدون سابق) ملتی
را خر (با عرض معذرت از بیحرمتی به مقام
به خر شریف زحمتکش) گیر آورده اند و هر
روز باری جدید از دروغگویی و فساد!
در ضمن نویسنده از قلم انداخت که پدر
میم.الف که بود و چه کرد و اینکه میم.
الف با آمدن خمینی تحصیل (مدرک گیری)
خود در رشته شیمی در آمریکا را رها نمود
و گروگانگیری نمود و هرگز هم برای تکمیل
مدرک گیری خود به آمریکا مراجعت ننمود!
Majid / 31 October 2015
تروریست تروریست است ، چه این تروریست معصومه ابتکار آنروز ( ملقب ***) باشد که از دیوار سفارت بالا رفت و بعدها هزینه بسیار سنگینی را به دوش ملت ایران گذاشت و چه الان که در غالب به اصطلاح اصلاح طلب ، سیاستهای منفعت طلبانه دولت ولی وقیه را دنبال میکند .
اینها نان را به نرخ روز میخورند و ملت هرگز گول ***این مزدوران و جیره خواران نظام پوسیده اسلامی را نخواهند خورد و با مظلوم نمائی و روشنفکر جلوه دادن مهره های متحجر و افراطی هم دردی نه از خودشان و نه از ملت دوا نخواهد شد .
بهنام / 31 October 2015
به نظرمیاد تنها کسانی دراین حکومت قدرت دارند که یه رابطه ای با اطلاعات داشته باشند . اصلاح طلبان حکومتی هم در زندگینامه شان حتما یک دوره همکاری با وزارت اطلاعات دیده میشود. این خانم هم برای سوابق شوهراطلاعاتی شان سرجهازی هرچه دولت مثلا اصلاح طلب ومعتدل است . انگار ما زنان فرهیخته و باسواد و دلسوزدراین مملکت نداریم .
مریم / 01 November 2015