معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست ایران گفت، وزارت نیرو هفته گذشته به این سازمان اعلام کرده که ۱۰ سد از چرخه اجرا خارج شدهاند.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)، سعید متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست روز سهشنبه ۲۸ مهر گفت: «ممکن است برخی از این سدها مجوز داشته باشند اما بنا به هر دلیلی از چرخه خارج شدهاند.»
متصدی افزود در چند سال گذشته تعداد بسیاری از پروژهها بدون توجه به اصول علمی و فنیِ ارزیابیِ محیط زیستی تأیید شدهاند و امروز مشکلات بسیاری را بهوجود آوردهاند.
او فقدان ارزیابی محیط زیستی جاده میانگذر دریاچه ارومیه را بهعنوان نمونه مطرح کرد که علت بروز بخشی از مشکلات کنونی این حوضه آبی است.
متصدی گفت: «از سال ۸۲ تا ۹۲، هزار و ۵۰۰ پروژه سدسازی مورد تأیید سازمان محیط زیست قرار گرفته، درحالی که فرآیند ارزیابی محیط زیستی پروژهها بسیار ناقص بوده است. از این رو در آذرماه سال ۹۲ این فرآیند را بهطور کامل تغییر دادیم.»
زیادهروی در سدسازی در ایران به حدی بوده است که سال گذشته حمید چیتچیان، وزیر نیرو، با اشاره به خشکی دریاچههای ارومیه، بختگان، هامون و تالاب گاوخونی، از افراط در سدسازی انتقاد کرده بود.
«نهضت سدسازی» با هدف کنترل و مهار آبهای سطحی، آبرسانی به مناطق محروم و تأمین آب و برق مورد نیاز ایران پس از جنگ هشت ساله با عراق پاگرفت. از آغاز انقلاب بهمن تا پیش از دولت هاشمی رفسنجانی و آنچه «دوران سازندگی» نامیده میشود، تنها ۱۰ سد در ایران احداث شده بود.
از این دوره ساخت سد به تنها الگوی توسعه منابع آبی در ایران تبدیل شد، بدون آنکه به تبعات زیستمحیطی و انسانی این شکل از توسعه توجهی شود.
افزون بر این سدسازی در ایران به یکی از شاخههای پرسود و پولساز «صنعت» بدل شد. این صنعت منافع بسیاری را عاید پیمانکاران پروژههایش میکرد. این موضوع باعث شد تا روز به روز بر تعداد شرکتهای تخصصی در زمینه ساخت سد افزوده شود.
در ایران حدود ۳۰۰ شرکت سدسازی فعالیت میکنند. طی این سالها پیمانکار بیش از ۳۰۰ پروژه سدسازی در این کشور قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران بوده است.
در همین زمینه:
چشمه مشهور «کانی بل» قربانی سد سازی در کردستان
پایان نهضت سدسازی در ایران؛ مرثیهای بر یک رؤیا
یک طرفه به قاضی نروید.
سدسازی هم مثل موتوربخار مربوط به یک دوره صنعتی شدن بشریت است. چه در ایران و چه جاهای دیگرف بالاخره دوره پایانی دارد. همه این مشکلات از دهها سال پیش کارشناسان میدانستند. فقط مسئله اینجاست درک زمان و تشخیص پایان دوره و قوبل واقعیت.
مثلا در ایران، اجرای برخی سدها لازم بود، میلیاردها متر مکعب اب به صورت سیلاب راهی دریاها و کویرها میشود و در حالی شهرهای روبه رشدی مثل تهارن و مشهد و اصفهان نیاز به اب داشتند.
سدها مسکن موقتی بودند تا مردم شهرهای میلیونی از تشنگی تلف نشوند.
ولی همگان میدانند بالاخره سدها بر اثر سوبات بعد از مدتی بلااستفاده میشوند.
کسب انرژی برق ابی، یک انرژی موقتی است. حالا باید به سمت انرژی تجددی پذیر مانند باد و خورشیدی رفت.
mehr / 20 October 2015
بعضی ها به قانون بقای ماده اعتقاد ندارند. فکر می کنند آبی که به کویر می رسد «معدوم» می شود یا مثلاً آب می تواند از هیچ ایجاد شود. آب فرورفته در کویر معدوم نمی شود بلکه سفره های زیرزمینی را غنی می کند. وقتی جلوی فرو رفتن آب در گاوخونی را گرفتید دیگر نباید از خشک شدن قنات های یزد تعجب کنید.
علی / 21 October 2015
دو سد ساز بزرگ کشور را می شناسم که بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد میلیاردها تومان سرمایه های “کثیف” خود را به کانادا منتقل کرده اند و امروز سرمایه خود ( ملت ) را در کار املاک فعال کرده اند. اصولا کانادا به پناهگاه دزدان نظام تبدیل شده. نام نمی برم چون سانسور می شوم
Mitra / 21 October 2015