زنگ صلح، روز بیست و یکم سپتامبر در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به صدا درخواهد آمد.
این زنگ از سکههای اهدایی کودکان سراسر دنیا در قارههای مختلف به جز آفریقا جمعآوری شده است و یادبودی است برای توجه به «هزینه انسانی جنگ» و یادآوری آن.
بیست و یکم سپتامبر در تقویم سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی صلح در نظر گرفته شده است. سازمان ملل متحد اولین بار در سال ۱۹۸۲ میلادی تصمیم گرفت روز جهانی صلح را به عنوان نشانی برای حذف جنگ و خشونت در نظر بگیرد.
هر سال در این روز «زنگ صلح» در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به صدا درمیآید. این زنگ هدیهای از دفتر سازمان ملل در ژاپن است که با جمعآوری سکههای اهدایی کودکان سراسر دنیا به جز آفریقا ساخته شده است و در کنار آن نوشته شده است: «زندهباد صلح مطلق جهانی!»
سال ۱۹۸۱، دولت بریتانیا و کاستاریکا لایحهای به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کردند تا یک روز خاص به برزگداشت “صلح” تقدیم اختصاص داده شود. هدف از ارائه این لایحه «بزرگداشت و تقویت ایدههای صلح» اعلام شده بود.
سال ۱۹۸۲ اما اولین سالی بود که همه کشورهای دنیا روز جهانی صلح را با موضوع «حق همه انسانها در برخورداری از صلح» جشن گرفتند.
سازمان ملل متحد شعار روز جهانی صلح امسال را، «مشارکت برای صلح، کرامت انسانی برای همه» اعلام کرده است.
بانکیمون، دبیرکل سازمان ملل نیز به مناسبت این روز پیامی داده است: «من همه دولتهای متخاصم را دعوت میکنم تا سلاحهای خود را به زمین بگذارند و آتشبسی جهانی را به نظاره بنشینند.»
بانکیمون معتقد است دستیابی به صلح جهانی بدون حمایت دولتها، جوامع انسانی، بخش خصوصی، انجمنها و سازمانهای غیردولتی امکانپذیر نیست.
نشانههای صلح در ایران
با توجه به تعریفهای جدیدی که حقوقدانان و کارشناسان سیاسی از صلح ارائه کردهاند، جامعه ایران هنوز برای رسیدن به صلح در داخل ایران راهی طولانی در پیش دارد. تعریف جدید صلح ترکیبی از فقدان اعمال زور، آزادی فردی و برابری اجتماعی است. این سه عنصر همان عناصری هستند که بر اساس نظر بسیاری از جامعهشناسان در حال حاضر در جامعه ایرانی کمرنگ هستند و به نظر می رسد، برای تامین آنها راهی طولانی در پیش است.
بسیاری از تحلیلگران اما تلاشها برای رسیدن به توافق اتمی میان ایران و قدرتهای جهانی را در راستای تلاش برای جلوگیری از جنگ و پایدار نگاه داشتن صلح ارزیابی میکنند.
تلاشی که دولت جدید گامهای پایانی آن را در ماههای اخیر برداشت. پس از به پایان رسیدن مذاکرات هستهای جمعیت زیادی از مردم ایران به خیابانها ریختند و به ثمر رسیدن توافق هستهای را نشانهای از صلح دانسته و برای آن جشن گرفتند. کمپینهایی هم در حمایت از این توافق و حمایت از صلح ایجاد شد.
کمپین حمایت از صلح برای ایران، به گفته فعالان این کمپین از حرکتهای خودجوش و داوطلبانه و از یک گروه دوستی آغاز و سپس جهانی شد.
فعالان این کمپین در نظر داشتند با پر کردن فضای مجازی از عکسهای مردم سراسر جهان که شعارهایی با مضمون صلح در دست دارند، یک پیام تصویری مثبت به مردم دنیا ارائه دهند. هدف دوم این کمپین تولید یک فیلم و پخش آن در فضای مجازی و شبکههایی اجتماعی بود که قرار بود از عکسهای دستهجمعی که در گردهمایی روز شنبه ۱۵ آگوست ۲۰۱۵ گرفته شد، ساخته شود.
از سوی دیگر گروههای مختلفی در داخل ایران توافق هستهای را نه تنها نشانهای از صلح ندانسته و نمیدانند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۴۸ کتاب صلحالحسن، نوشته شیخ راضی آلیاسین را ترجمه کرده و از صلح امام سوم شیعیان، به عنوان «پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ» یاد کرده است. حسن روحانی، رییس جمهوری ایران در مراحل پایانی مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی به ترجمه کتاب «صلح امام حسن، پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ» به ترجمه علی خامنهای اشاره کرد و گفت: «مدارا کردن و سخن گفتن با لحنی ملایم به آن معنا نیست که حقی زیر پا گذاشته میشود. نرمش قهرمانانه سختتر از جهاد قهرمانانه است.»
یک تحلیلگر مسائل سیاسی از ایران به رادیو زمانه میگوید: «با وجود این که سردمداران جمهوری اسلامی یکی از دلایل اصلی توافقات هستهای را الگوگیری از مذهب میدانند، ولی دستاورد نهایی مذاکرات، معنایی جز مشارکت در صلح جهانی ندارد.»
تحول مفهوم صلح
صلح از قدیمیترین آرمانهای بشری است و انسانها در طول تاریخ به لحاظ عملی و تئوری برقراری و ادامه صلح را مدنظر داشتهاند. از منظر حقوق بینالملل صلح با یک سند تعهدآور ملتزمکننده کشورها و رعایت یک سلسله ترتیبات در روابط بینالملل حاصل میشود.
صلح و امنيت بينالمللی اصطلاحی است كه امروزه در ادبيات روابط بينالملل بهكار میرود ومنظور از آن آرامش و ثبات در نظام جهانی است، به گونهای كه هيچيک از قدرتها و واحدهای سياسی پا از محدوده خود فراتر نگذاشته و به قلمرو يكديگر تجاوز نكنند بلكه آن را محترم بشمارند و در حفظ آن بكوشند و از هيچ طريقی آن را مورد تهديد قرار ندهند.
با توجه به شرايط حاكم بر روابط بينالملل دو نكته را در مورد مفهوم صلح و امنيت جهانی بايد مد نظر قرار داد:
اول اينكه صلح و امنيت بينالمللي به معنای واقعیاش، الزاما با حفظ وضع موجود تامين نمیشود چرا كه امكان دارد قوانين و ساختارهای حقوقی نظام حاكم بر روابط بينالملل ماهيت ظالمانه وتبعيضآميز داشته باشد. در حالیكه صلح از مفاهيمی است كه با عدالت و مساوات عجين است، بنابراین پايداری آن بدون عدالت ممكن نيست.
دوم آنكه در گذشته صلح و امنيت از مفاهيمی بود كه صرفا در حوزه نظامی و احيانا سياسی كاربرد داشت اما امروزه به خصوص اصطلاح امنيت در ابعاد وسيع سياسی، فرهنگی، اقتصادی و تكنولوژيكی معنا دارد. اگر چه برخوردهای نظامی و اصطكاکهای سياسی همچنان مهمترين تهديدهكننده صلح و امنيت محسوب میشوند، اما درهمتنيدگی و تداخل قلمروهای مزبور به عنوان يكی از پيامدهای پديده «جهانی شدن»، موجب شده است كه بحران و ناامنی در يكی از حوزهها به ديگر قلمروها تسری يابد. بنابراين بحران اقتصادی و فرهنگی میتواند به بحران سياسی و احيانا نظامی نیز منجر شود.
یک حقوقدان و استاد دانشگاه در ایران به رادیو زمانه میگوید: «امروزه معنای صلح در حقوق بینالملل دچار تحول شده است. مفهوم ابتدایی صلح، صلح منفی بود به این معنا که صلح مساوی با عدم برخورد نظامی بود. صلح در این معنی یعنی عدم جنگ. بر اساس این برداشت از مفهوم صلح، هر گاه کشوری مورد تهدید، توسل به زور یا اعمال خشونت و تجاوز قرار نگیرد، صلح تحقق یافته است. تمام تلاش دولتها در قالب حقوق و مقررات بینالمللی این است که از بروز چنین وضعیتی جلوگیری کنند یا اگر چنین وضعیتی پیش آمد، به خاموش کردن شعلههای آتش جنگ و اعاده صلح از طریق آتشبس بپردازند. چنین برداشتی از صلح را “گالتونگ”، صلح منفی مینامد.»
این استاد دانشگاه معتقد است: «معنای جدید صلح در حقوق بینالملل معاصر ریشهای و بنیاننگر است. در این دیدگاه باور بر این است که مبارزه با جنگ، مبارزه با نتیجه است و مبارزه با نتیجه مبارزه موثری نخواهد بود. مبارزه با جنگ در صورتی کارساز خواهد بود که صلح واقعی را به ارمغان آورد و مبارزه با معلول و زمینههای بروز خشونت باشد. اساس این دیدگاه مبارزه با فقر، گرسنگی، تبعیض، آزادیهای بنیادین بشری و سایر انواع خشونت ساختاری و فرهنگی است. صلح مثبت اما به معنی استقرار نظام اجتماعی-انسانی است که در بردارنده سه مشخصه اصلی فقدان اعمال زور، آزادی فردی و برابری اجتماعی است.»
حکومتی که به صورت زنانش اسید میپاشد و روزنامه نگار را بخاطر یک مقاله ٬ وبلاگ نویس را بخاطر یک کامنت ٬ دانشجو را بخاطر یک سخنرانی ٬ وکیل را بخاطر وکالت از زندانی سیاسی به دهها سال زندانی محکوم کند٬ دزد لقمه نان را مچ بزند ولی زنجانیها با دهها میلیارد اختلاس و ناقاضی مرتضوی با صدور دهها حکم زندان و اعدام و تبعید و دست داشتن در کودتای ۸۸ مورد حمایت قرار میدهد و افغانی را بزور و حزب اله را با پول بسوریه اعزام میکند تا مردم سوریه را بکشند…….نمیتواند به ا رامش و صلح ؟! حتی فکر کند چون با چماق و زنجیر وزور به حکومت ادامه میدهد!
faryad / 20 September 2015