سال تحصیلی جدید در حالی در شرف آغاز است که یک کارت زرد و یک استیضاح بینتیجه، همراه با اعتصابها و اعتراضهای گسترده معلمان، سال تحصیلی پیشین را به سالی پر تنش برای آموزش و پرورش ایران تبدیل کرد.
در آستانه سال جدید تحصیلی، دستکم سه فعال صنفی معلمان بازداشت شدند.
بیشتر بخوانید: سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران بازداشت شد
پس از تحریمها
علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش، تیر ماه امسال در گفتوگویی با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، گفته است: «اثرگذاری توافق هستهای در پیشبرد امور کشور بدیهی است و آموزش و پرورش هم به عنوان یک نهاد در کنار سایر ارکان نظام یقینا متاثر از این توافق و تفاهم خواهد بود.»
او ضمن تشکر از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و تیم مذاکره کننده هستهای گفته است: «ما امیدواریم با لغو تحریمهای ظالمانهای که نسبت به ملت ایران در این سالهای اخیر اعمال میشد، بتوانیم در حوزه آموزش و پرورش با پویایی بیشتر، تلاش بیشتر و در اختیار گرفتن منابع بیشتر، خدمات بهتر و در خور مردم را در حوزه تعلیم و تربیت ارائه دهیم.»
آیا آموزش و پرورش از تحریمها تاثیر پذیرفت؟
تحریمهای اقتصادیای که در هشت سال گذشته بر ایران اعمال شد و هماکنون، بعد از توافق جامع هستهای، فرایند لغو آنها آغاز شده است، آنقدر تاثیرگذار بود که بسیاری از تحلیلگران آن را یکی از عوامل اصلی نشستن جمهوری اسلامی پشت میز مذاکره و تعلیق بخش زیادی از فعالیتهایی هستهایاش میدانند.
تحریمها فروش نفت ایران را مختل کرد، دانشجویان ایرانی خارج را از کشور را با مشکل نقل و انتقلات مالی مواجه کرد، ورود دارو به ایران را تحت تاثیر قرار داد، صنعت خودروسازی کشور را به مرز نابودی کشاند و زندگی عادی میلیونها شهروند ایرانی را با چالش روبهرو کرد.
بخش زیادی از طبقه متوسط سقوط کردند و عده اندکی با رانت و به نام «دور زدن تحریم» یکشبه ره صدساله رفتند.
میگویند بعد از انقلاب ۵۷، هیچ واقعهای به اندازه تحریمها در زیر و رو شدن ساختار طبقاتی کشور تاثیرگذار نبوده است. تاکنون اما کمتر کسی از تاثیر احتمالی تحریمها بر نظام پر مشکل آموزش و پرورش صحبت کرده است.
تا قبل از آغاز تحریمها، آموزش و پرورش با مشکلات عمده مالی روبهرو بود. کمتر سالی در تاریخ جمهوری اسلامی بوده که آموزش و پرورش بدون کسری بودجه آن را پشت سر گذاشته باشد. در سال ۱۳۸۷، در حالی که هنوز تحریمها جدی نشده بودند، آموزش و پرورش با ۸۰ درصد کسری بودجه مواجه بود.
دستکم یک دهه قبل از آغاز تحریمها در کشور، معلمان ایران در کنار کارگران و پرستاران، تنها گروههای صنفیای بودند که به شکل مستمر و پیگیر به وضعیت معیشتی خود اعتراض میکردند و اخبار «جنبش معلمان ایران» همواره در رسانهها پوشش داده شده است.
آموزش و پرورش، هرچند به شکل مستقیم تحت تاثیر تحریمها نبوده است، اما با آغاز تحریمها و کاهش رشد اقتصادی و کاهش درآمدهای نفتی دولت، بیش از گذشته با کسری بودجه روبهرو شده است.
تورم غیرقابل کنترل بعد از آغاز تحریمها و افزایش نیافتن حقوق معلمان برابر با نرخ تورم، مشکلات معیشتی آنها را تشدید کرد. همچنین از آنجا که ۹۵ درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق کارکنان میشود، به دلیل کسری مدوام بودجه، پرداخت حقوق معلمان با تاخیرهای گاه چند ماهه همراه شد.
آموزش و پرورش در سال ۹۳، نزدیک به چهار هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشت و هنوز مشخص نیست در سال جاری تحصیلی این مشکل ادامه داشته باشد یا نه.
اما آیا پایان تحریمها، معادل پایان دوران کسری بودجه آموزش و پرورش است؟
ابوالفضل رحیمیشاد، معلم و عضو سابق هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان تهران، معتقد است که با آغاز تحریمها، آموزش و پرورش با مشکل جدیدی روبهرو نشده است که قبل از آن نبوده باشد و تنها بودجهای که میتوانست در شرایط عادی به آن تخصیص پیدا کند، کاهش یافت.
او به رادیو زمانه میگوید: «از این نظر تا عدم افزایش رشد اقتصادی و درآمد ملی، بعید است حقوق معلمان بیش از نرخ تورم سالانه که حتی در این چند سال معلمان از آن هم محروم بودند، افزایش بیشتری داشته باشد و اگر هم باشد قطعا نمیتواند میزان قابل توجهی باشد.»
فقر علیه تحصیل
درحالی که تحریمها در دولت محمود احمدینژاد، رییس دولت سابق ایران، آغاز شد و تا پایان دوران او تاثیرش را گذاشته بود، وضعیت ارائه آمار در دولت او، بیشتر باعث سردرگمی مخاطبان و کارشناسان میشد.
به این ترتیب، آمار قابل اعتنایی در خصوص کودکان بازمانده از تحصیل وجود ندارد. از سال ۱۳۸۵ تاکنون، رسانهها در گزارشهای مختلف از ۱۴۰ هزار تا بیش از چهار میلیون کودک بازمانده از تحصیل در ایران سخن گفتهاند.
در سرشماری سال ۱۳۹۰، نزدیک به ۱۸ میلیون نفر در رده سنی بین پنج تا ۱۹ سال بودند، در حالی که در سال ۹۱ تعداد دانشآموزان کشور حدود ۱۲ میلیون نفر بوده است.
فاطمه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش دولت دهم، در سال ۹۱ گفته بود که تنها پنج هزار نفر بازمانده از تحصیل شناسایی شدهاند که «به همهشان امکانات لازم برای تحصیل داده شد.»
بهمن همان سال، رییس وقت مرکز آمار وزارت آموزش و پرورش گفت که ۱۴۵ هزار بازمانده از تحصیل شناسایی و به معاونت آموزش ابتدایی معرفی شدهاند.
اوایل سال ۹۴ اما، صادق صادقپور، مدیرکل دفتر آموزش دبستانی وزارت آموزش و پرورش گفت: «۴۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل به کلاس درس بازگشتند.»
مرکز پژوهشهای مجلس ایران در سال ۱۳۸۵ تعداد کودکان بازمانده از تحصیل را سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام کرده بود. نهضت سوادآموزی هم در سال ۹۱ اعلام کرده بود که تا سال ۹۰، بیش از یک میلیون کودک به این آمار اضافه شده است.
اظهارنظرهای سردرگم کننده مسئولان دولتی در سالهای اخیر، بسیار بیشتر از اینها بوده است و هنوز کسی نمیداند دقیقا چند کودک در ایران از تحصیل بازماندهاند.
در میان این اعداد و ارقام اما آنچه گم میشود، کودکانی هستند که در سالهای تحریم اقتصادی، ناچار شدند تحصیل را رها کنند و وارد بازار کار شوند تا به تامین هزینههای خانوادهشان کمک کنند و باری از دوش خانواده بردارند.
ناتوانی دولت از تامین بودجه آموزش و پرورش در سالهای تحریم، باعث شد بخش زیادی از مدرسههای ایران به بخش خصوصی واگذار شود که نتیجهاش پولی شدن آموزش بود و بازماندن فقرا از تحصیل.
اعزام معلمان به خارج
یکی از دستاوردهای احتمالی توافق هستهای، باز شدن درهای کشور به روی دنیاست. نزدیک به چهار دهه است که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی راه هر نوع تبادل فرهنگی با غرب را بستهاند. به دنبال انقلاب سال ۵۷، تسخیر سفارت آمریکا توسط «دانشجویان پیرو خط امام»، جنگ و بعد ظهور احمدینژاد، جامعه ایرانی روزبهروز بیشتر دچار انزوا شده است. تفاهم هستهای، میتواند این انزوای فرهنگی را از طریق مناسبات سیاسی و فرهنگی بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی، کاهش دهد.
وزیر آموزش و پرورش هم به این مساله اشاره کرده است: «صندوق ذخیره فرهنگیان تورهای آموزشی و بازدید از مراکز آموزشی سایر کشورها را پیشبینی کرده است که بنا داریم در پی تعامل با کشورهای مختلف، این حرکتها را گسترش دهیم.»
او در گفتوگو با ایلنا گفته است: «این کار نه خیلی وسیع ولی به طور محدود شروع شده و خود همکاران فرهنگی ما که به مدارس خارج از کشور (قریب به ۸۰ مدرسه) برای تدریس اعزام میشوند، در عین حال که در مدارس جمهوری اسلامی کشورهای مختلف تدریس دارند، بازدیدهایی از مدارس همان کشورها و همچنین آشنایی با نظام آموزشی آنها نیز دارند و موظف هستند در پایان ماموریتشان گزارشی از وضعیت آموزش و پرورش آن کشورها ارائه دهند.»
به گفته فانی، این گزارشها بررسی میشوند و ماحصل آن در اختیار کارشناسان حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش قرار میگیرند «تا از این گزارشها و دستاوردها، در برنامهریزیهای آموزشی استفاده شود.»
مشخص نیست که این ادعای وزیر چقدر جدی است، چرا که آموزش و پرورش خط قرمز روحانیون شیعه است و سالهاست برای کنترل آن و تحمیل آنچه «اسلامیسازی» میخوانند، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
تابستان ۹۳، مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش، گفته بود: «اجرای سند جامع تقویت و تعمیق فعالیتهای اقامه نماز در مدارس، محوریترین اقدام آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ است.»
شواهد و قرائن حاکی از این است که حتی اگر ارادهای برای تعامل با جهان در دستگاه آموزش و پرورش وجود داشته باشد، زور بخشهای محافظهکاری که میدانند «حفظ ارزشهای اسلامی» در گرو «حفظ سنگر آموزش و پرورش» است، خواهد چربید.
اما اگر واقعا راههای این تعامل فرهنگی باز شود، چه خواهد شد؟
رحیمیشاد، به رادیو زمانه میگوید: «اگر معلمان بتوانند با همتایان خود در سایر کشورها ارتباط برقرار کنند و آشنا شوند و این آشناییها به دوستی منجر شود و این تعاملات تداوم یابد، طرفین بهصورت متقابل با واقعیتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یکدیگر آشنا شده و با توجه به ارتباط معلمان با جامعه از طریق دانشآموزان، نتیجه این تعاملات رفتهرفته در جامعه منعکس خواهد شد. تعاملات معلمان در سطح جهانی در کاهش دشمنی کشورها و افزایش صلح و دوستی تاثیر خواهد داشت.»
این کارشناس آموزش، «آشنایی واقعی و از نزدیک با وضعیت و شرایط شغلی همتایان در سایر کشورها و آشنایی با نهادهای صنفی فعال در حوزه آموزش و ایجاد ارتباط بین این نهادها» را «تاثیر سازمانی» طرح فانی میداند و میگوید: «البته این کارکرد از نظر مسئولان سازمان منفی و ناخوشایند است.»
رحیمیشاد در خصوص تاثیر این طرح در کیفیت آموزش میگوید: «آشنایی نزدیک با ساختار و محتوای نظامهای مختلف آموزشی، روشهای یاددهی-یادگیری و تکنولوژیهای بهکار گرفته شده و محتوای دروس، بهخصوص در کشورهای توسعهیافته یا کشورهایی مانند ترکیه که هم شباهت بیشتری با ما دارد و هم سرعت حرکت به سوی توسعه در آنها بیشتر است، میتواند کارگاه آموزشی مناسبی برای ما و احتمالا برای همتایان خارجی ما باشد.»
باید دید در دوران پساتحریم، علیاصغر فانی که تاکنون یکبار هم از پس مجلس مخالف دولت برآمده است، آیا میتواند هم بر مشکلات مالی آموزش و پرورش غلبه کند و هم پنجره آموزش و پرورش را به روی دنیا بگشاید تا در برابر هواداران آموزش ایدئولوژیک بایستد.
آغاز سال تحصیلی با اعتصاب
در آستانه آغاز سال تحصیلی، این مسائل معیشتی هستند که همچنان فضای آموزشی کشور را تحت تاثیر قرار میدهند. بازداشت محمدرضا نیکنژاد و مهدی بهلولی، فعالان صنفی معلمان در روز نهم شهریور ماه و دستگیری محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، در روز ۱۵ شهریور و یک روز پس از صحبتهای او در جلسه مشترک کانون معلمان و محمدباقر نوبخت، معاون رییسجمهوری ایران، نشان از این دارد که حاکمیت نگران ادامه اعتراضهای صنفی در سال تحصیلی پیش رو است.
برخی فعالان و گروههای صنفی، از معلمان دعوت کردهاند در روز ۱۳ مهرماه، روز جهانی معلم، دست به اعتصاب بزنند.
معلمان و کارگران محترم باید با هم متحد گشته و دست به اعتصابات گسترده زده و تا رسیدن به خواسته های بر حق و مشروع خود ذره ای عقب ننشینند .
بهنام / 19 September 2015