همزمان با سیامین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که از روز دوشنبه ٢٣ شهریور ۹۴/ ۱۴سپتامبر ۲۰۱۵ در شهر ژنو سوئیس آغاز شده است، نشست جانبی نهاد غیر دولتی سودویند در ارتباط با بازداشتهای خودسرانه و بردهداری نوین در جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
این نشست با سخنان دایان علایی، نماینده جامعه جهانی بهاییان در سازمان ملل کار خود را آغاز کرد.
به گزارش تارنمای «همه حقوق بشر برای همه در ایران»، علایی در سخنان خود گفت که دستگیریهای خودسرانه برای بهاییان در ایران مسالهای نیست که گاه گاه اتفاق بیفتد و تمام دستگیری و شکنجههایی که برای جامعه بهایی رخ میدهد، در ایران خودسرانه است.
بنا به گفته سخنگوی جامعه بهاییان، از سال ۲۰۰۵ بیش از ۸۲۰ مورد دستگیری بهاییان صورت گرفته است و ۷۴ بهایی در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرند.
او علت دستگیریها و شکنجههای این افراد را تنها باورهای مذهبی آنها دانست.
دایان علایی همچنین گفت که «اتهاماتی که در پرونده بهاییان ثبت میشود، اتهام اقدام علیه امنیت ملی است که اتهام سنگینی تلقی میشود.»
او گفت: «یکی دیگر از اتهامهای بهاییان، توهین به مقدسات و همچنین جاسوسی و همکاری با دولت متخاصم، بهخصوص اسراییل است.»
بنا به گفته نماینده جامعه جهانی بهاییان در سازمان ملل، دولت جمهوری اسلامی حتی ارائه گزارش در خصوص نقض حقوق بشر در ایران را نیز جاسوسی تلقی میکند.
او در سخنان خود تمام این دستگیریها را مصداق نقص حقوق بشر دانست و اغلب بهاییان دستگیر شده در ایران را افرادی معرفی کرد که به علت همکاری با موسسه آموزش عالی بهاییان در زندان به سر میبرند.
به گفته دایان علایی جرم این افراد از نظر جمهوری اسلامی این است که به افرادی که نمیتوانند به دلیل باورهای خود در دانشگاهها ادامه تحصیل دهند، خدمات آموزشی و پرورشی ارائه میدهند.
اعمال محدودیتهای درمانی، اعدام تدریجی زندانیان سیاسی در ایران
در ادامه این نشست، نیما پوریعقوب، فعال حقوق بشر، سخنرانی کرد. عنوان سخنرانی او «اعمال محدودیتهای درمانی، اعدام تدریجی زندانیان سیاسی در ایران» بود.
پوریعقوب که سابقه زندانی بودن در ایران را نیز دارد، در آغاز سخنان خود گفت: «صدها زندانی سیاسی در شرایطی در زندانهای ایران محبوس هستند که بسیاری از آنان اغلب به دلیل شکنجههای روحی و جسمی و شرایط نامساعد زندان، از بیماریهایی خطرناک رنج میبرند.»
به گفته پوریعقوب رویکرد جمهوری اسلامی در مقابل این مساله، گروگان گرفتن سلامت زندانیان سیاسی در مقابل تبعیت آنان از خواستههای نظام است.
او گفت: «در حقیقت نظام، زندانیان را بین انتخاب سلامت خود و زیستن از یک سو و خفت و خواری از سوی دیگر تحت فشار قرار میدهد. روندی که در بسیاری موارد به مرگ زندانیان سیاسی منجر شده است.»
نیما پوریعقوب با معرفی زندان رجاییشهر کرج به عنوان یکی از زندانهایی که شمار زیادی از زندانیان سیاسی را در خود جای داده است، گفت: «این زندان در حقیقت تبعیدگاه بسیاری از زندانیان سیاسی بوده و در مواردی نیز به قتلگاه آنان تبدیل شده است.»
پوریعقوب با نام بردن از افرادی همچون «افشین اسانلو»، «علیرضا کرمی خیرآبادی»، «مهدی زانیه»، «منصور رادپور»، «امیرحسین حشمتساران» و «پیام اسلامی» گفت که در مورد تمامی نامبردگان، «علت فوت توسط بهداری زندان سکته مغزی یا قلبی تشخیص داده شده است.»
نیما پوریعقوب در ادامه سخنان خود شاهرخ زمانی را آخرین قربانی این «جنایات سازمانیافته» معرفی کرد که روز ۲۲ شهریور ماه توسط همبندهایش در زندان رجاییشهر کرج، در حالی در اتاقش پیدا شد که ساعاتی پیش از آن جانش را از دست داده بود.
او با نقل خاطراتی از زندهیاد شاهرخ زمانی گفت: «او پیش از بازداشت و در خارج از زندان یک لحظه آرام و قرار نداشت و با روحیه سرشار خود همگان را به پیوستن به صفوف مبارزه دعوت میکرد، همواره لبخندی دلنشین بر لب داشت و یک لحظه نیز در ضرورت تغییر نظام موجود در ایران تردید نکرد.»
به گفته پوریعقوب، شاهرخ زمانی «هنگامی که از کارگران سخن میگفت، میشد به وضوح دید که دردی جانکاه روحش را میخراشد و هنگامی که از مصائب جامعه ایران مانند کلیهفروشی برای امرار معاش حرف میزد، خشمی بینهایت در چشمانش موج میزد.»
به گفته این فعال حقوق بشر «تمامی این واقعیتها نشان از آن دارد که شاهرخ زمانی به طور تدریجی اعدام شده و مسئولیت جان او بر عهده مقامات جمهوری اسلامی است.»
برخوردها و احکام فراقانونی برای حذف دگراندیشان در ایران
سخنران بعدی این نشست سهیلا هادیپور، فعال حقوق زنان و پناهجویان بود که به «برخوردها و احکام فراقانونی برای حذف دگراندیشان در ایران» پرداخت.
هادیپور با بیان اینکه ۳۶ سال است نفوذ، دخالت و اقتدار روز افزون نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران و همچنین برخی از روحانیون در بخشهای مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور به ویژه قوه قضاییه، عرصه را به مردم ایران تنگ کرده است، گفت: «ایجاد تفرقه، تبعیض و تفتیش عقاید و دستگیریهای خودسرانه و اجرای احکام فراقانونی شکنجه، قصاص و اعدام، کارنامه ۳۶ ساله حاکمیت ایران است.»
خانم هادیپور همچنین بازداشت کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان، روزنامهنگاران، وکیلان، مدافعان حقوق کودکان و زنان، نخبگان و شاعرانی که خواهان برابری و عدالت و احقاق حقوق از دست رفته خود و دیگران هستند را از دیگر نمونههای بارز خفقان و نقض حقوق بشر در ایران دانست.
دستگیری والدین و تاثیر آن بر کودکان
پویان سوداگری، فعال دانشجویی، دیگر سخنران این نشست بود. او درباره «دستگیری والدین و تاثیر آن بر کودکان» سخنرانی کرد.
به گفته پویان سوداگری «یکی ازموضوعاتی که در حوزه حقوق بشر، بسیار کم به آن پرداخته شده و به دلایلی که میتوان حدس زد در داخل ایران امکان چندانی برای مطالعه عمیق علمی یا پژوهش میدانی و دانشگاهی روی آن وجود ندارد، تاثیر زندانی شدن یا اعدام والدین یا اعضای درجه یک خانواده بر روی کودکان است.»
این زندانی سیاسی سابق همچنین گفت که طبق اعلام خبرگزاری تسنیم در روز ۲۰ خرداد سال ۱۳۹۴، حدود ۱۵۰ هزار زندانی متاهل هم اکنون دوران محکومیت خود را در زندانهای جمهوری اسلامی میگذارنند.
سوداگری با استناد به گفته مدیر عامل انجمن خیریه حمایت از زندانیان کودکان، گفت که این زندانیان، جدای از حدود ۴۲۷ کودکی هستند که همراه با مادران خود در زندانها زندگی میکنند و به صورت روزمره و دائمی در معرض انواع آسیبها و مشکلاتی قرار دارند که عموم زندانیان بزرگسال با آنها مواجه هستند.
پویان سوداگری گفت: «در نظام جمهوری اسلامی، متهمان سیاسی بازداشت شده، تا مدتهای طولانی-که گاه تا چند سال نیز میرسد- از برقراری ارتباط با خانوادهشان محرومند. در موارد متعددی حداقل در روزها و ماههای نخست دستگیری، بستگان فرد دستگیر شده از اینکه او در کجا نگهداری میشود یا در بازداشت کدام نهاد یا سازمان امنیتی است و حتی اینکه زنده است یا نه، بیخبر نگه داشته میشوند.»
بازداشتهای خودسرانه در ایران
در ادامه این نشست، رضا امیری، فعال حقوق بشر، در ارتباط با «بازداشتهای خودسرانه در ایران» برای حاضران صحبت کرد. او صحبتهای خود را با طرح این سوال آغاز کرد که بازداشت خودسرانه چیست؟
امیری در پاسخ به این پرسش گفت: «مفهوم بازداشت خودسرانه وسیعتر از بازداشت غیرقانونی است. بر اساس استانداردهای بینالمللی، بازداشت خودسرانه علاوه بر موارد بازداشت غیر قانونی، موارد بازداشت بر خلاف عدالت را هم شامل میشود. بازداشتهایی که با سوءاستفاده از قانون و قدرت قضایی هم صورت بگیرد، مشمول بازداشتهای خودسرانه است. آنچه که در سالهای گذشته در ایران اتفاق افتاده است و هنوز هم ادامه دارد، نه تنها زیر پا گذاشتن استانداردهای بینالمللی است، بلکه قوانین خود جمهوری اسلامی هم زیر پا گذاشته میشود.»
امیری نمونه اخیر و آشکار این مورد را تبرئه قاضی سعید مرتضوی در پرونده کهریزک دانست که به گفته این فعال حقوق بشر، نقض آشکار ماده ۵۷۵ قانون مجازات اسلامی است.
امیری همچنین با اشاره به دستگیری جمعی روزنامهنگاران و اعضای تشکلهای سیاسی، تعطیلی روزنامهها و بستن دفتر تشکلهای دانشجویی، تشکلهای کارگری، معلمان و … و قطع صدای اعتراض آنها در سالهای گذشته گفت: «هدف از اینگونه بازداشتهای جمعی خاموش کردن فریادها در برابر سیاستهای غلط و ادامه سلطه سیاسی گروهی خاص است که تعلق نظری و عملی به شخص رهبری دارند.»
زنان و کودکان زیر ۲۰ سال و بردهداری نوین
بخش پایانی این نشست به سخنرانی لیلا سعادتی، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر اختصاص داشت. او در زمینه آسیبهای اجتماعی، مواد مخدر، زنان و مهاجران فعالیت میکند و عنوان سخنرانیاش، «زنان و کودکان زیر ۲۰ سال و بردهداری نوین» بود.
به گفته سعادتی طبق آمارهای رسمی ۹ درصد جمعیت معتادان کشور را زنان تشکیل میدهند و باز هم طبق آمارها، تعداد زیادی از کودکان کار درگیر مواد مخدر و ایدز هستند.
لیلا سعادتی گفت: «سوء مصرف مواد مخدر و همچنین خرید و فروش آن در یک جامعه، تبعات متعدد و فراوانی در پی دارد اما یکی از آسیبها و تبعاتی که برای بخشی از جامعه جبران ناپذیر است، شکل جدید و معاصری از بردهداری، سوء استفاده و فحشاست که کودکان، نوجوانان و زنان، قربانیان آن محسوب میشوند.»
او با اسفناک خواندن وضعیت دختران و پسران زیر ۲۰ سال در کشور گفت: «ایران هیچ پروتکل و برنامهای درباره پیشگیری، درمان و محافظت از دختران و پسران زیر ۲۰ سال ندارد. همه مادههای قانونی و برنامههای موجود مربوط به افراد بالای ۲۰ سال است. برای همین کمپها و خانههای امنی که معتادان را پذیرش میکنند، از پذیرفتن افراد زیر ۲۰ سال خودداری میکنند و اگر هم این افراد را پذیرش کنند فقط برای چند روز است و دوباره آنها به پارکها و محیطهای پرخطر برمیگردند.»
به گفته این فعال حوزه آسیبهای اجتماعی، «مسئولان کشور باید ابتدا پروتکل و برنامهای برای کمک و درمان اعتیاد دختران و پسران زیر ۲۰ سال تنظیم کنند.»
سعادتی گفت: «تشکلهای غیردولتی (NGOها) آماده همکاری با دولت در این زمینه هستند.»
او همچنین گفت که باید پناهگاههای مخصوص برای این افراد ایجاد شود تا بعد از آنکه اعتیاد خود را ترک کردند، مورد حمایتهای قانونی و بلندمدت قرار گیرند تا دوباره به پارکها و مناطق پرخطر بزنگردند.
به گفته لیلا سعادتی تا زمانی که ایران برنامهای برای این گروه از معتادان نداشته باشد، فضا همچنان برای مافیای مواد مخدر و مافیای کودکان کار و همچنین شوهران، پدران و مادران معتاد امن است تا دختران و پسران نوجوان را مورد سوء استفاده و فحشا قرار دهند.
نشست «نگاهی به بازداشتهای خودسرانه و اشکال نوین بردهداری در ایران» توسط سازمان غیردولتى اتریشى سودویند برگزار شد که در سال ١۹۷۹ آغاز به کار کرده است.
این سازمان از سال ٢٠٠۹ صاحب مقام مشورتى شوراى اقتصادى اجتماعى سازمان ملل متحد است و از سال ٢٠١٠ از طریق تنظیم موضعگیرىهاى خود و تدارک جلسههاى موازى در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، در شوراى حقوق بشر فعالیت میکند.