جو زمین از لایههایی متفاوت تشکیل شده است. لایه اول آن پس از اتمسفر که از همه به سطح زمین نزدیکتر است، تروپوسفر نام دارد و پدیدههایی مانند بارش برف و باران و فرم نهایی ساختار ابر و در مجموع تمامی تغییرات آب و هوایی در این لایه پدید میآید. استراتوسفر در قسمت بالای تروپوسفر قرار دارد و تغییرات دمایی زمین مانند پدیده گرم شدن زمین و نیز تخریب لایه ی ازون در اثر آسیب و تغییر ساختار ذرات و مولکولهای این لایه بوجود میآید. لایههای دیگر به ترتیب استراتوسفر و مزوسفر و اگزوسفر نام دارند.
ازون در استراتوسفر به شکل یک لایه قرار گرفته و در مناطق استوایی باریکتر و در مناطق قطبی متراکمتر است. ازون (O3) مولکولی است که از سه اتم اکسیژن تشکیل شده است و در هوای تنفسی جانداران ساکن کره زمین، به عنوان یک آلاینده خطرناک محسوب میشود، اما وجود همین ازون در لایهای که در ارتفاعی بین ۱۰ تا ۴۰ کیلومتری زمین قرار دارد محافظ زندگی ماست. نزدیک به یک بیلیون سال است که این لایه، زمین و حیات آن را در مقابل پرتوهای ماورای بنفش خورشید محافظت کرده است. در واقع ازون تنها در یک اتم با مولکول اکسیژن که منبع حیات همهی موجودات است اختلاف دارد اما همین یک مولکول اکسیژن میتواند در چرخه حفاظت از حیات بسیار قابل اهمیت باشد. لایه آبی رنگی که فضانوردان در اطراف زمین میبینند در واقع همان پوشش حفاظتی خانه ما و تمامی ساکنان آن است. تفاوت زیادی در انرژی پرتوهای خورشید وجود دارد و سطحی از این انرژی برای موجودات زنده بسیار خطرناک است و این مولکولهای ساده ازون در همان لایه آبی رنگ هستند که بخش بسیار وسیعی از این طیف را جذب کرده و مانع رسیدن آن به زمین میشوند.
انسان و نابودی لایه ازون
لایه ازون نیز از آسیب مجموعه فعالیتهای انسانی در امان نمانده است. از اواخر قرن نوزدهم، در اثر تخریب پوشش گیاهی زمین، آلوده کردن آبها، تولید بیسابقه انواع باطریها و لوازم برقی، استفاده از سموم کشاورزی، ساخت انواع اسپریها و آلایندههای پاک کننده و شوینده شیمیایی چنان افزایش یافته که حتی دهها کیلومتر بیرون جو کره زمین را هم تحت الشعاع قرار داده است و موجب بروز ضایعاتی در لایه ازون شده است که میتواند در آینده سلامت و در نهایت حیات ساکنان این کره زیبا و منحصر بهفرد در منظومه شمسی را به مخاطره بیاندازد.
کمتر از نیم قرن است که انسان به برخی از فعالیتهای آسیبرسان بشری بر روی این لایه پی برده است. علاوه بر پرواز هواپیماهای مافوق صوت که در ارتفاعات بسیار بالا پرواز میکنند، عوامل بسیاری که به نوعی باعث تولید گاز کلر میشود (مانند وجود فلویور کربن در سردکنندهها و اسپریها و سموم کشاورزی) از عوامل تخریب لایه ازون هستند. اما موضوع قابل توجه دیگری نیز وجود دارد: گرم شدن کره زمین به شکل مستقیم نتیجه بسیاری از فعالیتهای آسیبرسان ساکنان زمین است، میتواند به شدت فرایند ترمیم و بهبود وضعیت لایه ازون را کُند کند. به این ترتیب تمام فعالیتهایی که منجر به تولید گازهای گلخانهای و دی اکسید کربن و آلایندههایی از این جنس میشود، میتواند سرعت نازک و رقیق شدن لایه ازون در بخشهایی از سپهر کره زمین، خصوصاً در قطبها را افزایش دهد.
همچنین توسعه تسلیحات جنگی هوایی و استفاده از انواع آفتکشهای کشاورزی و باغداری و تولید زباله صنعتی از انواع لامپها و باطریها و سرد کنندهها و مواد شوینده رنگ به رنگ در یک طرف قرار دارد و تخریب لایه آبی رنگی که میلیونها سال چترحفاظتی ما و اجدادمان بوده است در سوی دیگر قرار دارد.
بدون این لایه حفاظتی چه پیش میآید؟
حتی تصور آنکه اگر تمام آن پرتوهای مضر و پر از انرژی مخرب به زمین برسند چه پیش می آید هم وحشتناک است. پرتوهای UV یا ماورا بنفش میتواند فرایند فتوسنتز و سیستم حیات درختان و گیاهان، دورههای گلدهی، اندازه و تعداد برگهای آنها را به شدت تغییر دهد. میتواند روی زنجیره غذایی دریاها که از فیتوپلانکتونها آغاز میشود نیز تأثیر مخرب داشته باشد، به این ترتیب چرخه غذایی موجودات زنده را در خشکی و دریا دچار آسیب جدی میکند.
علاوه بر آن، موجب سرطانهای مرگآور در انسان و حیوانات میشود و سیستم امنیتی را خصوصاً در حیوانات تضعیف میکند. تحقیقات مؤسسات پزشکی در آمریکا و کانادا نشان میدهد که افزایش میزان دریافت پرتوهای UV در سطح زمین با افزایش آمار سرطان چشم و پوست رابطه مستقیم دارد و همین طور به دستگاه و سیستم امنیت بدن آسیب میزند.
آنچه برای حفاظت از لایه ازون انجام شده است
پروتکل مونترال درواقع کاملترین معاهده جهانی موجود است که در خصوص مواد تحلیل کننده لایه ازون (نه مانند پروتکل کنوانسیون وین که بیشتر با هدف حفاظت از لایه ازون بود) وجود دارد. یک پیمان بینالمللی طراحی شده برای محافظت از لایه ازون که به دنبال توقف تدریجی تولید مواد متعددی است که از عوامل اصلی تخریب لایه ازون به شمار میآیند. این معاهده پس از چندین سال پیگیری در تاریخ ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۸۷ به تصویب رسید و از ابتدای ژانویه ۱۹۸۹ قابل اجرا اعلام شد. به دنبال آن جلسات متعدد در کشورهای مختلف برگزار شد، که آن را دستخوش هشت تجدید نظر، در سال ۱۹۹۰ (لندن)، ۱۹۹۱ (نایروبی)، ۱۹۹۲ (کپنهاگ)، ۱۹۹۳ (بانکوک)، ۱۹۹۵ (وین)، ۱۹۹۷ (مونترال)، ۱۹۹۸ (استرالیا)، سال ۱۹۹۹ (پکن) و ۲۰۰۷ (مونترال) کرد. این تجدیدنظرها نشان میدهد چقدر موضوع برای جامعه جهانی اهمیت و ضرورت پیدا کرد. همچنین با وجود ضعف همیشگی فقدان ضمانت اجرایی و سیستم پرسشگر و کنترلگر بر نهادهای دولتی و صاحبان قدرت در حوزههای تصمیمات اینچنین، پیگیری و اعلام نتایج و گزارش کار توسط کشورها به طور پیوسته کار آمد ارزیابی شده بود.
به عنوان یکی از نتایج این تعهدنامه بینالمللی، میتوان به بهبود آرام و کوچکشدن سوراخ ازون در قطب جنوب است، اشاره کرد. این معاهده شامل مفادی بود که کشورهای جهان را متعهد میکند تا بر میزان مصرف انواع گازهای از خانواده بیاثر یا به عبارتی انواع هالوژنها نظارت دقیق داشته باشند. افزون بر این کشورهای جهان موظف میشوند تا روی پروژههای تحقیقاتی برای تغییر ساختار سموم و آفت کشها، انواع شویندهها، لامپهای هالوژن، مواد اطفای حریق و.. سرمایه گذاری بنیادی انجام دهند.
اهمیت سال ۲۰۱۵ برای حفظ ازون
امسال سیاُمین سال میشود که کشورهای جهان برای محافظت و درمان مشکل لایه ازون کنار هم جمع شدهاند. شعار امسال “تنها لایه ازون میان ما و اشعه ماورای بنفش خورشید قرار دارد” نام گذاری شده است.
این تلاش سی ساله البته میتواند خدمتی باشد به جهان آینده و کودکان امروز، به همین دلیل امسال از برنامه مهم سازمان جهانی توسعه محیط زیست، اطلاعرسانی و روشن کردن مفهوم و نقش ازون بر حیات انسان و دیگر موجودات ساکن زمین است. امکان دسترسی به اطلاعات، فیلم و عکس در مورد تغییرات لایه ازون و مورد منطقهای نازک شده در قطب جنوب با تفکیک زمان دقیق در سایت ناسا وجود دارد که میتواند برای علاقهمندان این حوزه جذاب باشد.
ما کجای این تعهد جهانی ایستادهایم؟
از مهمترین مشکلاتی که در ایران در حوزههای مختلف در ارتباط با معضلات محیط زیستی با آن مواجهیم، نبود ایستگاههای تحقیقاتی و ابزار دقیق و پیشرفته است. همچنین ایران با فقدان متخصصینی رو در رو است که بتوانند کارهای پژوهشی در این زمینه را پیش ببرند. به طورمثال در حوزه کار روی مواد مضر و آسیبرسان بر لایه ازون هنوز ما مرکز آمار دقیقی از میزان تولید گازهای کلر یا خانواده گازهای هالوژن، مانند آنها که در ساخت سردکنندهها و مواد ضد اتش و حریق استفاده میشوند در دست نداریم. از طرفی برای اندازهگیری انواع دقیق آلایندههای موجود در هوا تنها دو یا سه ایستگاه مجهز در کل کشور وجود دارد.
نظارت قانونی و ابزار اجرایی چندانی نیز در این حوزه وجود ندارد. نمونه روشن آن رتبه جهانی ایران در مصرف سموم و کودهای شیمیایی و کشاورزی است. علی رغم آنکه ما یک کشور صنعتی به حساب نمیآییم اما میزان تولید گازهای گلخانهای در ایران رقم قابل توجهی است. علت عمده این امر را میتوان بیمسئولیتی صنایع مادر چون نفت و پتروشیمی و عدم سرمایه گذاریهای بنیادی درحوزه پاکسازی و ترمیم پوشش گیاهان دانست. سوختن سالیانه صدها هزار درخت در آتش نیز از دیگر موارد قابل توجه در جغرافیای ایران است. داستان بسیار غم انگیزی است اگر برای آیندگان این طبیعت آسیب دیده را به یادگار بگذاریم. افزون بر این، نشانه بیمسئولیتی ماست اگر بخواهیم بدون در نظر گرفتن منافع جمعی مردمان ایران و البته منافع تمامی موجودات زنده ساکن زمین، تنها به امروز و فردای خود بیاندیشیم.