با استمرار جنگ و بیثباتی در خاورمیانه، سیل عظیمی از پناهجویان راه اروپا را در پیش گرفتند تا شاید زندگی ایمنی برای خود بسازند و آینده فرزندانشان را تضمین کنند.
این روزها از مشکلات راه و بسته شدن مرزها، از غرق شدن کودکان در دریا و راهپیمایی پناهجویان در بوداپست و … گزارشهای زیادی منتشر میشود. همه این موارد یک سوی ماجراست. سوی دیگر اما میزبانی اروپاییان از این مردمان است.
– شات آپ (خفه شو)! اینجا یونان است. عراق و سوریه نیست.
اینها گفتههای یکی از پلیسهای یونان بوده که حدود ۵۰ پناهجوی آزاد شده از کمپ جزیره ساموس را به صورت تحقیرآمیزی سوار بر ماشین کرده است.
بهنام، پناهجوی ایرانی، کمتر از یک ماه پیش شاهد این ماجرا بوده است. او درباره رفتار ماموران یونان با پناهجویان به رادیو زمانه میگوید: «رویه دشنام دادن به پناهجویان در میان نیروهای پلیس یونان عام نیست اما رفتار آنها به طرز محسوسی تحقیرآمیز بود. از ۱۵-۲۰ ماموری که ما را این مدت همراهی میکردند، حداقل شش نفر رفتار مناسبی نداشتند. بهانه بیشتر آنها هم این بود که چرا به من یا ما نگاه میکنی.»
در همین ارتباط و نیز نحوه برخورد ماموران کمپهای موقت در جزایر یونان، سارا، دیگر پناهجوی ایرانی به رادیو زمانه میگوید: «در کمپی که ما بودیم، صحنههای فیلم “فرار از زندان” برایم تداعی میشد. به همان شکل ما را داخل محوطهای قفسمانند نگه میداشتند. مانند آن فیلم پناهجویان از ملیتهای مختلف برای خود یک خودگردانی و حکومت تشکیل میدانند. حتی اگر میان آنها دعوایی میشد، هیچکس دخالت نمیکرد. دور قبل از ما عربها داخل کمپ حکمران بودند و به مرور و بعد از رفتن آنها، ایرانیها رییس شدند و بعد شنیدم نوبت به افغانستانیها رسیده است.»
سارا میگوید: «در هفت روزی که آنجا بودیم حتی یک بار ماموری یا کارمندی در داخل محوطه ندیدیم. آشغالها همانطور تلمبار میشد. کسی هم جوابگو نبود. دوستان دیگرمان در جزایر دیگر هم تقریبا همین موارد را تجربه کردهاند.»
با وجود این شرایط و برخوردهای نه چندان مناسب یونان با پناهجویان، بسیاری از آنها خوشحالند که مسیر اول و مرگبار دریا را به سمت قاره سبز به سلامت گذراندهاند و مرتب تکرار میکنند که «اگر یکی دو سال پیش بود و دستگیرمان میکردند، مستقیم به زندان میرفتیم.»
گذرگاه دوم، مقدونیه
هر چند در روزهای اخیر خبرهایی از ممانعت ورود پناهجویان به مقدونیه منتشر شد، اما اغلب پناهجویانی که از این مسیر گذشتهاند، با تمام مشکلات موجود در عبور از این کشور، عموما از آن به خوشی یاد میکنند.
آنچه به عنوان نکتهای جالب در مقدونیه دیده میشود، انرژی مضاعف پناهجویان برای ادامه مسیر است. شاید نزدیکی آخرین ایستگاه پیادهروی از یونان تا اولین ایستگاه قطار در مقدونیه، یکی از دلایل این انرژی مضاعف باشد. بیشتر افراد خوشحال هستند از اینکه توانستهاند وارد دومین کشور شوند؛ کشوری که در آن نه کمپی وجود دارد و نه اثر انگشتی گرفته میشود؛ و از همه مهمتر عدم نگرانی از برخوردهای پلیس و کاهش ریسک جانی برای پناهجویان از آب گذشته است.
در این کشور دولت کمک خاصی به پناهجویان نمیکند اما فعالیت و کمکهای سازمانهای مردمنهاد کاملا محسوس است.
تقریبا تمام پناهجویانی که این مسیر را طی کردهاند از حضور و کمک گرم دو دختر نسبتا جوان و مرد پابرهنه و ژولیدهای که بدون تبعیض به آنها بستههای حاوی خوراکی و … میدهند را به یاد میآورند.
در کنار مرز مقدونیه به صربستان هم فعالیت این سازمانها محسوس است. پلیسهای مرزی هم مانند همکاران خود در مرز یونان-مقدونیه، برخوردهای دوگانهای دارند. برخی مواقع مهربانند و گاهی با تندی برخورد میکنند.
گذرگاه سوم، صربستان
پس از عبور از مقدونیه و ورود به صربستان و در اولین شهر مرزی، کمپهای موقت مسئول ارائه برگه ترک خاک هستند. این کمپها عموما بسیار شلوغ هستند و پناهجویان را بدون هیچگونه توضیح و امکاناتی تا زمان صدور برگه نگه میدارند.
پروسه صدور برگه ترک خاک در این کمپها به طور معمول دو تا سه روز به طول میانجامد. به همین دلیل تعداد قابل توجهی از پناهجویان از تهیه آن صرفنظر کرده و برای اینکه بتوانند سریعتر به مسیر خود ادامه دهند، بدون گرفتن این برگه سعی میکنند به مجارستان بروند. همین مساله باعث بروز مشکلاتی برای آنها میشود.
آرش، پناهجوی ایرانی، در اینباره به رادیو زمانه میگوید: «عموما پلیس و ماموران برخورد خوبی داشتند اما در فرصت مناسب از پناهجویان سوءاستفاده هم میکنند. در یکی از شهرهای مرزی پلیس ترمینال برگ ترک خاک از ما خواست. ناچار شدیم پس از کشمکش زیاد او را راضی کنیم که ما را تحویل ندهد و در مقابل تقاضای رشوه ۱۵۰ یورویی برای جمع ده نفرهی ما کرد. نهایتا اما با ۵۰ یورو رضایت داد.»
مریم، یکی از همراهان آرش اما میگوید: «غروب بود که تصمیم گرفتیم از مرز عبور کنیم. تقریبا ۳۰ نفر بودیم. از شانس بد ما پلیس آمد و شش نفر از جمله من را سوار کرد و برد. روز بعد به بهانه اینکه ما دادگاهی میشویم و قاضی گفته فلان مقدار باید جریمه شوید، تقاضای ۶۰۰ یورو کردند. آنجا هم بعد از چانه زدنهای زیاد مجبور شدیم نفری ۵۰ یورو جریمه بدهیم. اما جالب اینکه نه قاضیای دیدیم و نه دادگاهی. تنها یک سوله بسیار کثیف بود که شب را در آن به صبح رساندیم. آنها تهدید کردند اگر جریمه را ندهیم ما را یک ماه زندانی می کنند.»
مجارستان، غول مرحله نهایی
هر چند همه اضطراب ورود و دستگیری در مجارستان را دارند، با این حال پلیس این کشور رفتار و برخورد نسبتا بهتری دارد. البته مواردی از برخوردهای خشونتآمیز هم از سوی آنها گزارش و مشاهده شده است، اما شمار زیادی از پناهجویان دستگیر شده در مجارستان، به این موضوع اذعان دارند که برخوردها با آنها مناسب بوده است. برخی پس از دستگیری از نحوه برخورد و وضعیت کمپها در این کشور اظهار رضایت میکنند و برخی هم وضعیت داخل کمپها و پاسخگویی را بد میدانند.
در حالیکه مجارستان از نظر اقتصادی وضعیت مناسبی برای پذیرش و اسکان این حجم از پناهجویان را ندارد، اما اقدام به دستگیری و انگشتنگاری از آنها این شائبه را ایجاد میکند که دولت مجارستان در پی امتیازگیری از دیگر کشورهای اروپا، بهخصوص کشورهای توسعه یافتهتر آن است.
این روزها نیز برخوردهای پر از تناقض مجارستان مانند باز و بسته کردن مرزهایش، تکمیل سیم خاردار مرز ۱۷۵ کیلومتری صربستان-مجارستان، اختصاص قطار برای انتقال پناهجویان یا ممانعت از ورود آنها به ایستگاه قطار و …، این شائبه را تقویت میکند.
به گفته دُعا، معلم سوری، «پناهجویان در این میان ابزاری برای فشار بر کشورهای اروپا از جانب مجارستان شدهاند که این عمل به هیچ عنوان انسانی نیست.»
توفیق اجباریِ در اتریش ماندن
مقصد غالب پناهجویانی که راه اروپا را در پیش گرفتهاند، آلمان است. آنها به دنبال عبور از مجارستان برای رسیدن به آلمان باید از اتریش هم عبور کنند. بسیاری از پناهجویان به دلایل مختلف از جمله خستگی، تمام شدن پول یا دستگیر شدن توسط پلیس اتریش، تصمیم میگیرند سفرشان را در همین کشور به پایان برسانند.
به طور کلی برخوردها با پناهجویان در اتریش مناسب گزارش شده است. در روزهای اخیر نیز تصاویری از مردم وین منتشر شد که در ایستگاه قطار و خیابانهای آن به استقبال پناهجویان آمدند. با وجود این ازدحام جمعیت در آنجا منجر به بروز مشکلاتی شده است.
در برخی از فیلمهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، تعداد زیادی از پناهجویان در اتریش، در بیرون از کمپ و روی زمین استراحت کرده و شب را به صبح میرسانند.
کوروش، پناهجوی ایرانی که چهار ماه در کمپی در اتریش سکونت داشته است، به رادیو زمانه میگوید: «بعضی روزها مردم میآمدند و از روی دیوار برای ما غذا و لباس و … پرتاب میکردند. در این مدت به خیلیها لباس ندادند اما اگر منصف باشم باید بگویم خیلیها مانند من را در این چهار ماه در یک سوییت اسکان دادند.»
به مقصد آلمان
آلمان به عنوان یکی از مهمترین مقصدها (یا شاید مقصد نهایی) پناهجویانی که از خاورمیانه به اروپا آمدهاند، جمعیت قابل توجهی از آنان را در خود جای داده است. در اولین شبی که مجارستان اجازه داد پناهجویان با قطار به آلمان بروند، تنها جمعیتی حدود دو هزار و ۵۰۰ نفر وارد استان بایرن شدند.
حجم بالای پناهجویان، خدماترسانی این کشور به پناهجویان را با اختلالاتی مواجه کرده است. عمده این مشکلات متوجه ایالت بایرن و شهر مونیخ به عنوان اولین شهر بعد از اتریش و ورودی این کشور است.
نبود امکانات کافی برای اسکان پناهجویان، طوری که بسیاری از آنها مجبورند چند شب را در چادر و حیاط و راهروهای ساختمان منتظر بمانند تا اسمشان برای انتقال به کمپهای موقت خوانده شود و طولانی بودن پروسه اداری انتقال پناهجویان هم بر مشکلات افزوده است.
بسیاری از پناهجویان میگویند که «در پاسخ به ما تنها گفته میشود منتظر بمانید یا اصلا پاسخی نمیدهند و فقط ما را در محوطههای کوچک از این ساختمان به آن ساختمان جابهجا میکنند.»
سلمان، پناهجوی سوری که هماکنون در یکی از کمپهای جنوب آلمان ساکن است، به رادیو زمانه میگوید: «ما انتظار بیشتری از این دولت داریم. رسیدگی به ما خیلی کم است. با اینکه حدود ۱۵ روز است در آلمان هستیم اما هنوز در چادر زندگی میکنیم.»
در برخی کمپها هم رفتارهای تبعیضآمیزی از سوی ماموران (security) دیده میشود.
سید، پناهجوی ۵۰ ساله افغانستانی، در اینباره به رادیو زمانه میگوید: «ما ترجمان (مترجم) و مامور فارس در کمپ نداریم و خیلی از ما انگلیسی هم بلد نیستیم و برای همین در خیلی موارد حق ما پایمال میشود. ماموران آلبانیایی و سوریها برای مردم خودشان پارتی بازی میکنند. همیشه و در همه جا آنها اول هستند. چه موقع گرفتن حقوق ماهانه، چه کوچکترین خدمات رفاهی.»
مسعود، پناهجوی دیگری از افغانستان هم میگوید: «کارمندان غیر آلمانی رفتارهای تبعیضآمیز دارند در حالیکه آلمانیها با حوصلهتر و خوشبرخوردتر هستند.»
هادی، پناهجوی کرد اهل ایران هم به رادیو زمانه میگوید: «برخوردها در کل خوب است اما به نظر این رفتارها تظاهر است.»
به عقیده او لبخندها مصنوعی هستند. البته او بعد میگوید: «شاید ما چون جز افسردهترین مردم جهان هستیم همه چیز را غیر قابل باور میدانیم.»
هادی، تجربه روزهای اول حضورش در آلمان را اینطور بازگو میکند: «وقتی وارد اولین شهر در آلمان شدیم، خود را به پلیس معرفی کردیم. پلیس ساعت ۹ صبح یک برگه به دستمان داد و گفت بروید به نشانی روی برگه و خود را به کمپ معرفی کنید. همینطوری ما را در خیابان رها کردند. برخورد خیلی سرد و شاید بتوان گفت توهینآمیز بود.»
او خودش را با دوستش مقایسه میکند که به محض ورود به سوئد، امکانات بیشتری در اختیارش قرار گرفته است.
در آینده نه چندان دور، اروپا همچون سوریه، عراق، افغانستان………..و آفریقا خواهد شد. سوأل اینست که اروپائیان ـــ البته اگر سرشان را از دست ندهند ـــ از دست این جماعت به کجا فرار کنند.
Behrouz / 07 September 2015