اين خبر غافلگير کننده است. يک مقام رسمی در گفتگو با خبرگزاری آنا میگويد که برنامه دولت افزایش رشد جمعيت به نرخ سالانه ۸ درصد است.[منبع]. چنين نرخی طی حدود ۱۰ سال جمعيت ايران را دو برابر خواهد کرد. قبلاً نيز اعلام شده بود که سياست کلان جمهوری اسلامی در حوزه جمعيت، افزایش شمار ايرانيان به ۱۵۰ ميليون نفر است. اما تصور میشد اين يک طرح بلندمدت و چند دههای در برنامه ششم توسعه باشد، نه خيلی ضربتی و کوتاه مدت.
هم اکنون متوسط رشد جمعيت بيست کشور در جهان که در صدر فهرست افزايش جمعيت قرار دارند حدود ۳ درصد است[منبع]. شايد بد نباشد اسامی اين بيست کشور را مرور کنيم: لبنان، زيمبابوه، سودان جنوبی، اردن، قطر، مالاوی، بوروندی، نيجر، اوگاندا، ليبی، بورکينافاسو، مالی، غزه، اتيوپی، صحرای غربی، زامبيا، بنين، تانزانيا، آنگولا و يمن.
بايد تأمل کرد که نرخ رشد جمعيت در کشورهايی همچون گينه بيسائو، چاد، سومالی، پاپواگينه نو، کامبوج و بنگلادش هم اکنون کمتر از ۲ درصد است[منبع]. يعنی ايران عامدانه میخواهد در ده سال آينده نرخ رشدی چهار برابر افزونتر از حتی اينگونه کشورها داشته باشد. آنچه که بدون شک شگفتی همه جهان را برخواهد انگيخت.
جالب توجه است که تا پيش از اين، برنامه موفق ایران برای کنترل جمعيت اتفاقاً يکی از موفقيتهای درخشان جمهوری اسلامی بوده که با تحسين و تمجيد مجامع بينالمللی به خصوص برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت روبرو شده بود. جمهوری اسلامی موفق شده بود متعاقب پايان جنگ عراق طرح کنترل جمعيت را به اجرا درآورده و نرخ رشد جمعيت را که پيش از انقلاب حدود ۴ درصد بوده در يک دوره پانزده ساله به حدود ۱.۸ درصد در نيمه دهه هشتاد برساند. برای کاهش رشد جمعيت تا به اين حد جمهوری اسلامی هزينههای بسيار متقبل شده بود. البته، آن هزينهها، در مقابل هزينههای اجتناب ناپذير دو برابر شدن جمعيت ایران و رسيدن آن به ۱۵۰ ميليون نفر بسيار ناچيز است. هر هزينه ديگری اساساً در برابر تأمين نيازهای اساسی يک جمعيت ۱۵۰ ميليونی آن هم در کشوری رودررو با خشکسالی بلندمدت و برگشت ناپذير [منبع] ناچيز خواهد بود.
ظرفيت ۶۰ ميليون يا ۱۵۰ ميليون؟
بر مبنای انواع روشهای محاسبه توان اکولوژيک سرزمين، بارها اعلام شده ايران، کشوری که نيمی از مساحت آن را بيابانهای غير قابل سکونت تشکيل میدهد و ميزان بارش آن يک سوم متوسط جهانی است، برای زندگی حداکثر ۶۰ ميليون جمعيت سرزمينی مناسب است.
برنامه جمهوری اسلامی برای افزايش جمعيت ايران در ساليان اخير مکرراً مورد تأکيد رهبری نظام قرار گرفته است. آنچه که در نهايت منجر به تصويب و ابلاغ يک سند رسمی و لازم الاجرا شده تحت عنوان سياستهای کلی جمعيت[منبع]. بر مبنای همين سند، سال گذشته رئيس جمهوری ايران رسماً به تمامی نهادهای ذيربط، اجرای برنامههای عملياتی برای “افزايش کمی جمعيت” را ابلاغ کرد[منبع].
متعاقب همين ابلاغيه توزيع برخی اقلام دارويی مرتبط با کنترل جمعيت در داروخانهها ممنوع و انجام عملهای جراحی مرتبط نیز با محدوديتهای جدی روبرو شد. مضاف بر آن مجلس شورای اسلامی با تصويب قوانينی تلاش کرد به ويژه زنان کارمند را تشويق کند به زادآوری افزونتر. البته دستکم در شهرهای بزرگ به نظر نمیرسد که سياستهای تشويقی جمهوری اسلامی برای افزايش جمعيت چندان با استقبال شهروندان روبرو شده باشد. اما میتوان تصور کرد که اين سياستها در شهرهای کوچکتر و نواحی روستايی موثر باشد. مناطقی که قاعدتاً بيشتر تحت تأثير بحران آب و خشکسالی، با فروپاشی زمينههای معمول معيشت، به ويژه در حوزههای کشاورزی و دامداری مواجه هستند.
با توجه به اينکه دستور افزايش جمعيت از بالاترين سطح حاکميت صادر شده، رسانههای داخلی مجاز نيستند هيچ نقد و يا ديدگاه تحليلی منفی در اين باره منتشر کنند. با وجودی که اين سياست میتواند مخربترين رويکرد در حوزه محيط زيست و منابع تجديدناپذير کشور لقب بگيرد، به طور معمول تشکلهای زيست محيطی هم به واسطه آنکه مجاز به دخالت در اينگونه مسائل کلان حاکميتی نيستند هيج واکنشی در اين باره ندارند.
اکنون با ابلاغ رسمی برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ايران که در آن سياستهای افزايش جمعيت صراحتاً مورد تأکيد قرار گرفته است، به نظر میرسد دولت نيز همچنان که پيش از اين نيز آقای روحانی ابلاغ کرده مجری بیچون و چرای اينگونه سياستها باشد.
بازگشت به بحران شیر خشک
جمهوری اسلامی پيش از اين نيز يک بار تجربه رها ساختن مهار افزايش جمعيت را داشته است: نيمه اول دهه شصت که متأثر از فضای هيجانزده جنگ و با اين انگاره که میبايست شمار مدافعان آتی نظام افزايش يابد مردم تشويق به داشتن بچه بيشتر شدند. آنچه که بعدها به آماس هرم جمعيتی ايران در دهه شصت مشهور شد.
آن خيل نوزادان متولد نيمه اول دهه شصت پا به پای هم پيش آمده و در هر مرحله رشد، جمهوری اسلامی را با بحران تازهای روبرو کردند: بحران شيرخشک در بحبوبه جنگ، بحران کمبود مدارس ابتدايی در اواخر دهه شصت، بحران فضاهای آموزشی در نيمه اول دهه هفتاد و بحران کنکور در اواخر اين دهه و هم اکنون هم البته بحران اشتغال، به اين واسطه که آن نسل هم اکنون جملگی به انبوه جويندگان شغل پيوستهاند. حتی گفته میشود اساساً پديده دوم خرداد و برآمدن جنبش اصلاحات نیز ناشی از رسيدن سن متولدين آن آماس جمعيتی دهه شصت به حق رأی و البته متعاقب آن مطالبات اجتماعی متفاوت اين نسل بود.
اما بعد از اين چه خواهد شد؟ واقعاً هر گونه پيشبينی در اين باره دشوار است. افزايش نرخ رشد جمعيت يک سرزمين به ۸ درصد در تاريخ، تجربه بینظيری است که به نام جمهوری اسلامی ثبت خواهد شد. مواردی تاريخی وجود دارد که اعضای يک فرقه مذهبی خاص دسته جمعی تصميم به خودکشی گرفتهاند. شايد برنامه افزايش نرخ رشد در ايران به ۸ درصد در طول تاريخ فقط با چنان اقداماتی قابل مقايسه باشد.
بیشتر بخوانید: افزایش جمعیت، کابوس یک سرزمین
باعث تاسفه!!!
علی / 24 July 2015
آقای کرمی:مطلب و نگاه درستی را طرح کرده اید. مسئله مهم جدای از موضوع گسترش فقر خطر زیست محیطی افزایش بی رویه جمعیت است. شما که از متخصصان محیط زیست هستید لطفاً یک کارزار علمی با این جنابان راه اندازید. دراین راه از تئوریسین های مذهبی هم کمک بگیرید. از دیدگاه شرع هم مسلماً سیاستی را که اینان در پیش گرفته اند خلاف است و اقدامی بر ضد نوامیس مذهبی. این بخش مطلب بنده را جدی بگیرید.
احسان دیلمی / 24 July 2015
کاملا درست است,با این اصلاح که اولا جمعیت بهینه برای ایران نه ۶۰ میلیون بلکه نهایتا ۳۷
میلیون است.ثانیا overpopulation مشکلی جهانی است.اگر دچار خشکسالی نبودیم هم کنترل
جمعیت لازم بود.عده ای اقتصاددان ایدئولوگ کم سواد (چه جز اقتصاد به هیچ علم دیگری
مسلط نیستند)تصور میکنند با افزایش تولید میتوان هر تعداد جمعیت را تامین کرد.یکی از
آفتهای ذهنی اقتصاددانان,عادت به حل مسٱله به روش خطی است مثلا:قیمت بالاست پس باید
پایین بیاید,غذا کم است پس بیشتر تولید کنیم.این دیدگاه شاید نتایج تلخی بیاورد.
همانطور که میدانیم جمعیت به لحاظ ریاضی,رشدی مالتوسین
دارد. P=P0.e^rt که یک معادله دیفرانسیل خطی آشناست.این رشد,فزاینده و نامتناهی است
اما رشد جمعیت انسان ,رشدی فیزیکی و وابسته به ماده است و عقلا نمیتواند نامتناهی
باشد.برای مثال اگر جمعیت رشد کنونی۱٪ داشته باشد,پس از ۱۷۰۰۰سال(که در قیاس با
۳/۵میلیون سال زندگی انسان تا کنون,اصلا عدد بزرگی نیست),جمعیت انسانها از شمار
اتمهای گیتی(۱۰به توان ۷۷) بیشتر میشود.حال یک حساب ساده میکنیم.
کل خشکیهای جهان کمتر از ۱۵میلیارد هکتار است:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/fields/2147.html
٪۱۰/۷۳ آن قابل کشاورزی است:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/fields/2097.html?countryName=&countryCode=®ionCode=n
اگر رفاه نسبی میخواهیم بایدبرای هرکسی بین ۰/۷تا۰/۳ هکتار در نظر بگیریم.
اگر ۱/۶میلیارد هکتار را به ۷میلیارد جمعیت تقسیم کنیم میشود ۰/۲۲هکتار به هرکس.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اگر بخواهیم همین جمعیت کنونی را تامین کنیم به ۱/۵ کره زمین نیاز داریم!
http://www.earth-policy.org/book_bytes/2012/wotech1_2
ممکن است گفته شود تکنولوژی بهره وری را افزایش میدهد.درست است اما اثر
منفی تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش تولید,بر تکنولوژی میچربد.
بمب جمعیت ترکیده است فقط ترکشهایش چند سالی زمان میبرد تا به ما برسد.
این بلا را کسانی آوردند که خواستند همه چیز را با افزایش تولید حل کنند.
افزایش تولید یعنی جارو کردن آشغالها زیر فرش.یعنی حل موقتی مشکل و
همزمان شدیدتر کردن آن.
Sam / 24 July 2015
مدیر کل اطلاعات و آمار جمعیت و مهاجرت سازمان ثبت احوال تعداد جوانان در سن ازدواج هرگز ازدواج نکرده را 13 میلیون نفر اعلام کرده است و این جمعیت جوان به علت بیکاری و شرایط اقتصادی حاکم امکان تحقق رویای ابلهانه خامنه ای در ایجاد ایرانی با صدو پنجاه میلیون جمعیت را ندارد. دولت خبال کرده هر گونه اراجیفی را که خامنه ای بلغور و در سبد دولت تف میکند; میتواند با بخشنامه به پیش ببرد. اینکه جمهوری اسلامی در مهار رشد جمعیت در سالهای قبل موفق بوده دلیل بر این نمیشود که در رساندن نرخ رشد به هشت درصد نیز موفق عمل کند.
بهزاد / 24 July 2015
خامنه ای و مشاورانش نه با اقتصاد آشنایی دارند و نه به هیچ یک از علوم انسانی. اینها غربی اند و اقتصاد هم
مال خر است. آقا یان هنوز در توهم تصرف و مدیریت کل جهان هستند و بر این باوراند که با ۱۵۰ میلیون یا
بیشتر میتوانند به آرزوشان برسند. اصلا به مسایل معیشتی، آموزش درست، بهداشت ،درمان، اشتغال و مسایل
زیست- محیطی و امثال آن نه فکر میکنند و نه اهمیت می دهند. جمهوری اسلامی قرار نیست نگران نیازهای اساسی
مردم باشد.
Mahdi / 25 July 2015
یادداشت خوبی بود . ولی مساله زاد و ولد چه در ایران و چه در دیگر کشور ها بسته به دانش فرهنگ مذهب موقعیت جغرافیای و … متغییر هست ولی در ایران خیلی نمیشه در مورده هیچ چیزی با قاطعیت حرف زد . عقاید و باور های مردم ایران دائما در حال نوسانه . یک روزی در برابر خواسته های حاکمیت مقاومت میکنند روزه دیگه یک کاری رو که مطلوب اونهاست به شکلی دیگر انجام میدن . البته به گمان من در مورد فرزند آوری میشه گفت بیشتر از نصف جمعیت تمایلی چندانی به آن ندارند . چه خامنه ای بخواهد چه نخواهد چه جزو سیاست کلان باشد چه نباشد
negar / 25 July 2015
ادامه سیاست احمقانه هر آن کس که دندان دهد نان دهد.
روزبه / 25 July 2015
دنیا داره هرروز ماشینی تر میشه و جمعیت هم بیشتر ! کی جواب گوی این جمعیت بیکاره؟
در قدیم برای یک زمین کشاورزی ۱۰ نفر کار میکردن
جدیدا شده ۱ نفر پشت یه تراکتور
اون یه نفرم تبدیل شده به یه اوپراتور پشت پی سی و ۱۰ تا تراکتورو اتوماتیک از یه اتاق کنترل میکنه
پس ۹ نفر بقیه چی؟
جهان به زودی از بین میره !
نیما / 25 July 2015
ههههه….
حالا بنظر شما مگه کسی هم پایه انجام این جهش میشه !؟
بابا مردم حال ندارن یکی رو دوتاش کنن ….بعد شما فک میکنید رشد ۸ درصدی امکان پذیره !؟
خیالتون راحت ازین دودرصدی که هست امکان نداره چندان بالاتر بره ….
بهروز / 25 July 2015
رشد اقتصادی، رشد جمعیت و بحران انرژی
من این مقاله را در سال 2010 نوشتم و منتشر کردم. موضوع آن بر سر بحرانهای ناشی از رشد جمعیت است. نتیجهگیری از آن مقاله بر اساس دادهها و آمار رسمی، سرنوشتی شوم معادل نابودی ایران را نشان میدهد. رشد جمعیت ایران را به سرعت تبدیل به یک کشور گرسنه با محیط زیست نابود شده خواهد کرد. http://ftpmirror.your.org/pub/wikimedia/images/wikipedia/commons/d/d7/%D8%B1%D8%B4%D8%AF_%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%8C_%D8%B1%D8%B4%D8%AF_%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA_%D9%88_%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C.pdf
شهرام ارشدنژاد / 25 July 2015
جای نگرانی نیست!
با به راه انداختن یک جنگ، جمعیت را تنظیم می کنند!
ناهید / 26 July 2015
دوم خرداد 76 حتی ما که جز این آماس نیستیم! زیر 18 سال بودیم بعد چطوری متولدین نیمه اول دهه شصت همگی به سن رای دادن رسیده بودند و تازه ایجاد کننده دوم خرداد هم بودند؟! “گفته می شود” ؟! خودشون گفتند؟ اون دوره از کودک تا پیر دچار شور انتخاباتی بودند ولی پیش برنده ی این موج دانشجوها بودند که متولدین اوایل و اواسط دهه پنجاه بودند عمدتا. فقط دو خرداد به اسم شصتیها مصادره نشدده بود که شد! لابد ما هم مطالباتی نداشتیم و داشتیم سر چشمه رخت می شستیم! اینطور که نوشته شده آماس جمعیتی بد هم نباید باشه .چون نسلی تولید میشه که هم پیشروئه هم سوخته ! همینقدر متناقض
فاطمه / 26 July 2015
بقیه تحلیل هاتون هم اینطوری باشه که هیچ !!!
فاطمه / 26 July 2015
هر 15 ، 20 سال سیاست ها ی دولت ایران در ارتباط با رشد جمعیت برعکس میشه. 15، 20 سال دیگر دوباره از تلاش دولت برای کنترل جمعیت و ازعان با اشتباه بودن سیاست افزایش جمعیت خواهیم شنید.!!! دارایی هایی این مملکت صرف مسائلی میشه که بعد از مدتی متوجه می شوند اشتباه بوده. مثل:
– سد هایی که ساختند و حالا خراب میکنند که محیط زیست را نجات دهند. درست مثل هزاران چاهی که دارند پر میکند…
– اجاره کشتی به مبلغ 45 میلیو ن دلار، برای ذخیره کردن نفتی که ارزشش بیشتر از 20 میلیون دلار نیست.
-میلیاردها دلاری که خرج آبرنامه عتیقه هسته ای شد و حالا قرار است تنها از 5 درصدش استفاده بشود….
Ali / 26 July 2015