Opinion-small2

اینک که ایران و گروه پنج به علاوه یک به توافق طولانی مدت جامع برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران دست یافته و آن را تحت نظارت سخت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آورده‌اند، مخالفان توافق و به خصوص دولت اسرائیل و لابی‌اش در آمریکا، به تلاش‌های خود جهت بر هم زدن توافق و اجبار کنگره به رد آن شدت بخشیده‌اند.

خصوصاً نتانیاهو- نخست وزیر اسرائیل- و همفکرانش در حال اشاعه دروغ، بزرگ‌نمایی و تنها گفتن نیمی از حقیقت در مورد ایران بوده و هستند تا چهره‌ای اهریمنی از ایران بسازند و بدین ترتیب دفاع از توافق هسته‌ای را ناممکن کنند. چه میزان از مدعیات نتانیاهو حقیقت دارد؟ بیائید برخی از آنها را به آزمون بگذاریم.

Netanjahu

دولت اسرائیل برای بر هم زدن توافق هسته‌ای و عدم بهبود روابط ایران و جهان غرب دست به هر کاری می‌زند. به سه مدعای زیر بنگرید:

اول- نابودی اسرائیل

بنیامین نتانیاهو در نشست خبری مشترک با فیلیپ هاموند وزیر خارجه بریتانیا در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۵ ضمن رد توافق هسته‌ای گفت از این مسئله “متحیر” شده که توافق اتمی نتوانسته مانع خواست ایران برای نابودی اسرائیل بشود.

باراک اوباما هم در مصاحبه ۱۴ جولای ۲۰۱۵ گفته است: «نگرانی اسرائیل را درک می‌کنم. در منطقه‌ای خطرناک واقع است و با حکومتی طرف است که هالوکاست را نفی کرده و نابودی آنها را خواستار است.»

شعار نابودی اسرائیل اگر چه نابخردانه و غیر انسانی است، اما نابودکردن اسرائیل توسط ایران مدعایی کاذب است. کاذب بودن این مدعا به این دلیل نیست که اساساً ایران فاقد توان و قدرت نابود کردن کشوری است که با کمک مستقیم آمریکا بر همه کشورهای منطقه برتری استراتژیک نظامی داشته و دارای صدها بمب اتمی است، بلکه به این دلیل است که نتانیاهو و دیگران آگاهانه معنای این شعار نابخردانه را تحریف کرده و می‌کنند.

شعار “نابودی اسرائیل” در معنایی که آیت‌الله خامنه‌ای به کار می‌برد، به معنای برگزاری رفراندومی با شرکت کلیه فلسطینیان ساکن اسرائیل؛ سرزمین‌های اشغالی، غزه، کرانه باختری رود اردن و فلسطینیان آواره است. به گمان او اگر چنین رفراندومی برگزار شود، اسرائیل به روش دموکراتیک نابود شده و قدرت به اکثریت فلسطینی منتقل می‌گردد تا کشور فلسطین را تشکیل دهند. من آرای او را به طور مستند و مبسوط در مقاله “خامنه‌ای و نابودی اسرائیل” توضیح داده‌ام.

یعنی خامنه‌ای مدلی مانند آفریقای جنوبی را تعقیب می‌کند که از طریق رفراندوم قدرت از اقلیت سفید پوست به اکثریت سیاه پوست منتقل شد. با این تفاوت که در اینجا اگر پس از رفراندوم قدرت از اسرائیلی‌ها به فلسطینیان منتقل شود، نام کشور از اسرائیل به فلسطین تغییر خواهد کرد.

منافع دولت اشغالگر اسرائیل با تحریف این شعار نابخردانه گره خورده است، اما روشن نیست که چرا اوباما به این تحریف تن داده و می‌دهد؟ چرا اوباما نمی‌بیند که وزیر دفاع اسرائیل ایران را به بمباران اتمی تهدید می‌کند؟ چرا نمی‌بیند که ۴۷ درصد مردم اسرائیل از حمله نظامی به ایران حمایت می‌کنند؟ اگر چنین رویدادهایی در ایران اتفاق می‌افتاد، جنجالی جهانی برپا می‌شد و دولت آمریکا صد بار آن را محکوم می‌کرد، اما در مورد اسرائیل می‌گویند: “اشکالی ندارد”، اینها دفاع از خود است.

دوم- ایران یهودستیز

نتانیاهو ایرانی یهودستیز اختراع کرده و مدعی است که ایرانیان از ۲۵۰۰ سال پیش به این سو به دنبال نابودی یهودیان بوده‌اند. در این مورد نیز اوباما با نتانیاهو همراهی کرده و می‌کند. به سه شاهد زیر بنگرید:

اوباما در ۲۱ مه ‌۲۰۱۵ در مصاحبه با جفری گلدبرگ گفت: «این واقعیت که شما یهود- ستیز یا نژادپرست هستید، مانع از این نیست که شما به بقای خود علاقه ندارید. این مانع از این نخواهد بود که منطقی‌ فکر کنید تا قادر باشید که اقتصاد خودرا به حرکت درآورید. مانع از این نخواهد بود که تصمیمات استراتژیک بگیرید تا بتوانید در قدرت باقی‌ بمانید. بنا بر این این حقیقت که رهبر عالی‌ [خامنه‌ای] یهود- ستیز است به این معنی‌ نیست که آن [یهود- ستیزی] وجه غالب تمام تصمیمات او خواهد بود.»

اوباما در ۵ آوریل در مصاحبه یا توماس فریدمن گفت: «فعالیت‌های آنها [ایران] و شعار‌های سیاسی آنها که ضدّ آمریکا، یهود ستیز و ضدّ اسرائیل هستند عمیقا مضطرب و ناراحت کننده هستند.»

اوباما در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ در مصاحبه با توماس فریدمن گفت: «ایران تمدنی بزرگ است اما در عین حال حکومتی دارد که ضد آمریکا و ضد اسرائیل و ضد یهود است و از تروریسم حمایت می‌کند و اختلافات عمیق زیادی میان ما وجود دارد… حقیقت مطلب این است که ایران یک قدرت منطقه‌ای خواهد بود و بهتر است چنین باشد. ایران یک کشور بزرگ و پیشرفته در منطقه است؛ آنان نباید با رفتارشان، دشمنی و مخالفت همسایگان خود را به خود جلب کنند. این برای آنان ضروری نیست که به اسرائیل توهین یا آن را تهدید کنند یا در فعالیت‌های انکار هولوکاست یا ضد یهودی شرکت داشته باشند.»

اوباما در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ در مصاحبه با جان استوارت گفت: «ایران حریف ماست. ضدآمریکاست، ضد اسرائیل است، ضدیهود است، از گروه‌های تروریستی مثل حزب‌الله حمایت می‌کند.»

نتانیاهو کاری به حقیقت ندارد و “ایران یهودستیز” را برای اهداف سیاسی برساخته است. من در مقاله بلند “آمریکا و اسرائیل و ایران یهودستیز” (رجوع شود به ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ ) این مدعا را در قلمروهای مختلف بررسی کرده و نشان داده‌ام که حتی به گزارش خود یهودیان، ایران جزو ۲۰ کشور یهودستیز منطقه قرار ندارد که اکثر آنان متحدان منطقه‌ای آمریکا هستند.

سوم- گسترش تروریسم و بلعیدن منطقه

نتانیاهو و لابی اسرائیل مدعی هستند که اگر توافق هسته‌ای نهایی شود و ۱۰۰ الی ۱۵۰ میلیارد دلار از پول‌های توقیف شده ایران به ایران بازگردانده شود، جمهوری اسلامی از طریق گسترش تروریسم و حمایت مالی از متحدانش، منطقه را خواهد بلعید. این مدعا نیز کاذب است:

الف- پول‌های توقیف شده ایران، برخلاف ادعای نتانیاهو هدیه یا جایزه دولت‌های غربی به ایران نیستند، بلکه دارایی‌های خود ایران بوده و به مردم ایران تعلق دارند.

ب- رقم ۱۰۰ الی ۱۵۰ میلیارد دلاری که توسط دولتمردان و رسانه‌های غربی اعلام می‌شود، دروغ محض است. ولی‌الله سیف- رئیس کل بانک مرکزی ایران- در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۵ کل پول‌های بلوکه شده ایران را ۲۹ میلیارد دلار اعلام کرد. او گفت : “۲۳ میلیارد دلار از اموال بانک مرکزی در کشورهای ژاپن، کره و امارات متحده عربی موجود است. ۶ میلیارد دلار از محل فروش نفت نیز در هند وجود دارد که پس از رفع تحریم‌ها آزاد خواهد شد”.

به گفته سیف “بانک مرکزی ۵ میلیارد دلار بدهی به خارج از کشور دارد”. بدین ترتیب، کل پول‌های بلوکه شده به ۲۴ میلیارد دلار کاهش خواهد یافت. ذخائر بانک مرکزی پشتوانه پول ملی است و ربطی به بودجه دولت ندارد. در واقع دولت ایران بابت این دلارها قبلاً از بانک مرکزی ریال دریافت کرده و آن‌ها را هزینه کرده است و اصلاً نمی‌تواند به یک دلار آنها دست بیابد.

در همان روز، علی طبیب‌نیا- وزیر اقتصاد ایران- نیز گفته است که علاوه بر اینها، “حدود ۲۲ میلیارد دلار در چین به عنوان وثیقه‌های فاینانس موجود است”. طهماسب مظاهری- رئیس کل اسبق بانک مرکزی ایران- نیز در ۱۷ ژوئیه در مورد پول‌های ایران در چین گفته است که وضعیت آنها از پول‌های بلوکه شده بدتر است، برای این که : “چینی‌های بی‌انصاف پول را می‌گیرند و پس نمی‌دهند. اسمش را هم امانت‌داری می‌گذارند. بعد از توافق هم پس نمی‌دهند. حداکثر این که یک مقدار جنس بنجل به قیمت بسیار گران می‌دهند آن هم با شرط و شروط از جمله شرط حق حساب و کمیسیون به دلال‌های خودشان”.

پ- ایران برای این که بتواند نیازهای ضروری زندگی مردم خود را تأمین کند، در ۱۰ سال آینده، حداقل به یک هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد. ۲۴ میلیارد دلار رقم بسیار ناچیزی از این نیاز را تأمین خواهد کرد. ضمن این که این پول از ذخائر بانک مرکزی و دولت نمی‌تواند به آن دست بزند.

ت- منطقه خاورمیانه دارای یک بازیگر نبوده و نیست. برای تحلیل وضعیت منطقه باید نقش تک تک بازیگران را در نظر گرفت و بررسی کرد. آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، ترکیه، مصر، قطر، امارات متحده، و… دیگر بازیگران منطقه هستند. افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن را چه کشورهایی به این روز انداختند؟ عربستان سعودی حدود چهار ماه است که یمن را بمباران کرده و هزاران تن را کشته و زخمی کرده و بیش از یک میلیون را تن آواره کرده است. عربستان سعودی میلیاردها دلار صرف گروه‌های اسلام گرا و علیه ایران کرده است.

تنها دولتی در منطقه که سرزمین‌های دیگران را بلعیده است، بنابر چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، دولت اسرائیل است. قطعنامه ۴۶۵ شورای امنیت سازمان ملل نه تنها دوبار از “اراضی فلسطینی و یا عرب اشغال شده از سال ۱۹۶۷” سخن گفته است، بلکه شهرک‌سازی دولت اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی- از جمله بیت المقدس- را “نقض معاهده چهارم ژنو” به شمار آورده است. حتی وزارت امورخارجه بریتانیا گفته است که نقض معاهده چهارم ژنو توسط اسرائیل “جنایت جنگی” به شمار می‌رود. اسرائیل مردمی را که سرزمین هایشان را اشغال کرده، تحت رژیم آپارتاید قرار داده است. به کشورهای مختلف حمله کرده و افراد زیادی را ترور کرده است.

رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی که به نحو سیستماتیک حقوق بشر را نقض می‌کند نیز یکی از بازیگران منطقه است. این رژیم هم از متحدان منطقه‌ای خود حمایت می‌کند. اما به هیچ وجه قادر به بلعیدن هیچ کشوری نخواهد بود. اقدامات منطقه‌ای جمهوری اسلامی محصول ترس از بقای خویش است. ترس رهبر خودکامه‌ای- آیت‌الله خامنه‌ای- که دائماً این مدعا را تکرار می‌کند که آمریکا و متحدانش به دنبال تغییر رژیم در ایرانند.

در وضعیت کنونی هر دولتی در منطقه برای دور کردن خطر از خود دست به هر کاری می‌زند. بدین ترتیب، برای حل مسائل خاورمیانه، چاره‌ای جز صلح و عدالت در منطقه، و آزادی و تبعیض زدایی داخلی در تک تک کشورها وجود ندارد.

ایران هراسان، این دروغ‌ها را برای آن می‌سازند تا مبادا ایران از طریق توافق هسته‌ای، بهبود روابط با غرب و بازسازی اقتصادی، به “ابر قدرت اقتصادی منطقه” تبدیل شود. آنان از ایران دموکراتیک شده می‌هراسند، نه جمهوری اسلامی که به سودشان عمل می‌کند.

——————————————————————————————————

نسخه انگلیسی این مقاله منتشر شده است در: آنتی وار ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۵