نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر که بیش از دو ماه است در زندان به سر می‌برد، نامه‌ای از زندان اوین نوشته و در آن هشت سال و نیم مادری خود را مرور کرده است.

kiana va ali

او در این نامه که در سایت کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شده است، به دشواری‌های مادر شدنش اشاره کرده و به اینکه نخستین بار وقتی فرزندانش دو سال و شش ماهه بوده‌اند، ساکی آماده کرده که اگر به زندان برده شد، بچه‌هایش را هم همراه خود ببرد.

نرگس محمدی در نامه اش نوشته که هنگامی که فرزندانش سه سال و شش ماهه شدند، دخترش کیانا دچار مشکلی شد که ناگهانی بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت: «ساعت هشتونیم شب بود و بعد از برداشته شدن بخیه‌ها در دو قسمت از شکمش به خانه بازگشتیم. کیانا هنوز تب داشت. ساعت ده ونیم ماموران وزارت اطلاعات برای بازداشت من وارد خانه شدند. علی جان گریه می‌کرد. روی پاهایم گذاشتمش. لالایی خواندم تا خوابید. روی تختش گذاشتم. کیانا بی‌تاب و بی‌قرار بود. بغلش کردم، تب داشت. دارویش را دادم. بوسیدمش. گفتم: “کیانا جانم، مامان چرا لالا نمی‌کنی؟” می‌گفت: “لالا ندارم. می‌خوام بغلت باشم.” به خودم چسباندمش شاید آرام گیرد. کاملا ناامنی محیط را فهمیده بود. ساعت یکونیم نصفه شب بود. ماموران نه کودک بی‌قرارم را می‌دیدند و نه مادر آشفته‌حال را. دستور دادند حرکت کن، باید برویم. سعی کردم کیانا را از خودم جدا کنم. دست‌های کوچکش را با تمام توانش دور گردنم قلاب کرده بود. با دست‌هایم به زحمت دستانش را باز کردم و بغل تقی دادم.»

فرزندان این فعال حقوق بشر پس از آن بارها شاهد خشونت ماموران امنیتی با پدر و مادرشان و هجوم آنها به خانه خود بوده‌اند. در سال‌های اخیر نیز این دو کودک به دلیل خروج پدرشان، تقی رحمانی از کشور، با مادر خود زندگی می‌کردند.

اکنون که قرار است نرگس محمدی شش بای مانده از حبسش را بگذراند، کودکان او از کشور خارج شده‌اند تا این دوران را با پدرشان بگذرانند: «در درونم با علی جان و کیانا جان شروع به صحبت می‌کنم: “علی جانم و کیانا جانم، شما حق دارید در سرزمینی که حاکمان‌شان دنیای کودکانه شما را به رسمیت نشناختند و روح و روان زلال و بی‌آلایش‌تان را آزردند، زندگی نکنید. آخر چندبار دل‌های کوچک و پاک و معصوم شما را لرزاندند و اشک جدا شدن از پدر و مادرتان را از چشمان‌تان جاری کردند. نمی‌دانم شاید در سرزمین دیگری که مهر مادر و فرزند را بفهمند و درک کنند، حتی در نبود من احساس آرامش و امنیت بیشتری داشته باشید. من هم چون بسیاری از مادران دیگر تاب خواهم آورد؛ نه داوطلبانه بلکه از سر جبری که به ما تحمیل شده است.»

او در نامه خود به زندانیان زن دیگری اشاره کرده که آنها نیز ماه‌ها و سال‌هاست از فرزندان کوچک خود دور نگه داشته شده‌اند.

نرگس محمدی فعال حقوق بشر، روزنامه‌‌نگار، زندانی سیاسی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، عضو کارزار لغو گام به گام اعدام و کانون شهروندی، رئیس هیئت اجرایی شورای صلح ایران، آخرین بار در ۱۵ اردیبهشت‌ماه سال جاری پس از بار‌ها تهدید و احضار، با مراجعه نیروهای امنیتی به منزل شخصی‌اش بازداشت و برای سپری کردن محکومیت شش ساله راهی زندان اوین شد.

او پیش از این ۲۰ خردادماه ۱۳۸۹، یک سال پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، بازداشت شد و در مهرماه ۱۳۹۰ به سه اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و تبلیغ علیه نظام» به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد که این رأی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به شش سال حبس کاهش یافت.

پس از آخرین بازداشت نرگس محمدی، تاکنون افراد و سازمان‌های بسیاری به بازداشت مجدد او اعتراض کردند. افرادی چون  گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی سابق و محمد ملکی و شیرین عبادی به شیوه‌های گوناگون به دستگیری او اعتراض کرده اند.

همچنین، سازمان‌های ملی و بین‌المللی نیز مانند کانون شهروندی زنان، گزارشگران بدون مرز و انجمن قلم دانمارک آزادی او را خواستار شدند.

دادگاه او قرار بود دوشنبه ۱۵ تیرماه برگزار شود که این اتفاق نیفتاد. درباره دلایل تعویق زمان محاکمه و تاریخ بعدی دادرسی هنوز چیزی اعلام نشده است.

کودکان زندانی دوری از مادران

نرگس محمدی فعال حقوق بشر، ۱۶تیرماه نامه‌ای به دادستان تهران، عباس جعفری دولت‌آبادی نوشته بود و در آن از وضعیت ملاقات زندانیان انتقاد کرده‌ بود.

او در این نامه از دادستان خواسته بود که به اعضای بند زنان (نسوان) زندان اوین حق تماس تلفنی با خانواده‌هایشان داده شود.

kiana o ali
نرگس محمدی و فرزندانش

نرگس محمدی در بخشی از نامه خود نوشته بود که در بند نسوان اوین ۲۲ زن حضور دارند که ۱۴ نفر از آن‌ها مادر هستند و پنج نفرشان کودکان زیر ۱۰ سال دارند.

او نوشته بود: «درست است که ما محکوم به تحمل حبس هستیم و با عادلانه یا ناعادلانه بودن احکام هم فعلاً کاری نداریم، اما هر کدام از ما یک انسان، زن، و مادر هستیم. آیا داشتن یک مکالمه تلفنی چند دقیقه‌ای طی دو یا سه بار در هفته فقط برای شنیدن صدای کودکان، مادران و پدران، با اجرای احکام ما در زندان، و با مقررات و قوانین نظام قضایی کشور تعارضی دارد؟»

این فعال حقوق بشر پرسیده است که آیا داشتن تماس مادرها با فرزندانشان مسئله امنیت ملی و نظام را مخدوش می‌کند؟ یا این تصمیم «برای تنبیه بیشتر زنانی است که پا به عرصه نقد گذاشته‌اند؟»

او با بیان این‌که گفته می‌شود دستور قطع کامل تماس تلفنی بند زنان اوین به دستور دادستان تهران بوده است، خطاب به جعفری دولت‌آبادی از او خواست تا «به حرمت بشر، زن و مادر»، یک بار دیگر در مورد این دستور تأمل کند تا با برقراری تماس‌های تلفنی مطابق قوانین «این اجحاف و فشار مضاعف بر زنان در بند و کودکان در رنج مرتفع گردد.»

از جمله زنان زندانی در زندان اوین که از فرزندانشان دور هستند می‌توان به فاران حسامی، ندا مستقیمی و مریم اکبری اشاره کرد.