به گفته مدیركل اتباع و مهاجرین خارجی استانداری مازندران حضور اتباع افغان در تمام نقاط شهری و روستایی مازندران از تاریخ دهم تیرماه سال ۱۳۹۱ ممنوع اعلام شده است.
به گزارش خبرگزاری پانا، سهشنبه نهم تیرماه، تقی شفیعی، مدیركل اتباع و مهاجرین خارجی استانداری مازندران، تصویب این قانون را بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی و به لحاظ شرایط خاص جغرافیایی، گردشگرپذیر بودن و شرایط كاری عنوان کرد.
به گفته شفيعی تنها يک گروه از اتباع کشور افغانستان که قبل از سال ۸۵ با زنان ايرانی ازدواج کردهاند و دارای پاسپورت با اقامت (ويزای مازندران) میباشند، میتوانند در مازندران حضور داشته باشند و اتباعی که کارت و يا گذرنامه ساير استانها را دارند نمیتوانند در مازندران حضور پيدا کنند.
او تصريح کرد که در اين مصوبه پليس موظف به اجرای قانون است.
شفيعی ازدواج با اتباع خارجی غيرمجاز را ممنوع اعلام کرد و گفت: «بر اساس بخشنامه رياست قوه قضائيه، دادگاهها نيز نبايد قبل از کسب اجازه مخصوص از وزارت کشور، به پذيرش دعوی و صدور حکم به ثبت واقعه ازدواج اتباع خارجی با زن ايرانی اقدام کنند.»
مديرکل اتباع و مهاجرين خارجی استانداری مازندران با بيان اينکه ازدواج مردان خارجی با زنان ايرانی برای اقامت مرد تبعه خارجی در ايران امتياز ايجاد نمیکند، تصريح کرد: «به موجب قوانين تابعيت جمهوری اسلامی ايران، در صورت ازدواج زن ايرانی با تبعه خارجی، تابعيت زوج به زوجه تحميل میگردد.»
او همچنین بهکارگيری اتباع خارجی غيرمجاز در کليه مشاغل را تحت هر شرايطی ممنوع دانست و گفت هر واحد صنفیای که چنین اقدامی کند پلمپ خواهد شد.
تقی شفیعی، حمل و جابهجايی اتباع خارجی غيرمجاز توسط هرگونه وسیله نقليه شخصی و عمومی و همچنین عقد هرگونه قرارداد، رهن و اجاره ساختمان با آنها را نیز ممنوع اعلام کرد و گفت با متخلفان برخورد خواهد شد.
وضعيت مهاجران افغان در نقاط مختلف ايران ناگوار است. تا سال ۲۰۱۳، بيش از دو ميليون و ۸۰۰ هزار پناهنده افغان در ايران زندگی میکردند که فقط ۸۰۰ هزار نفر از آنها به عنوان مهاجر قانونی ثبتنام شدهاند و بقيه به صورت غيرقانونی در ايران زندگی میکنند.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
افغانستانیها در ایران؛ تبعیض و بهرهکشی
اوهوی! چپها و اسلامیستها که هی از آمریکا بخاطر نژادپرستی و فلان و فلان ایراد میگیرید! این هم شاهد دیگری از نژادپرستی سیستماتیک که از مدتها پیش نسبت افغانها روا داشته شده است. آنهم چه کسانی، هم مذهبان، گاها همنژادان و همزبانان و همسایگان خود ما. فرزندان مولوی و رودکی و ناصر خسرو.
وای بر ما ملت متوهم ایران، که روزی خود را قهرمان، روزی دیگر بزرگ، و بهتر از امت صدر اسلام میدانیم، ادعاهایمان گوش فلک را کر کرده و میخواهیم دنیا را تغییر دهیم و مدیریت کنیم ولی از الفبای زندگی آگاهی کافی نداریم. مشکل فقط حکومت نیست. از بخش بزرگی از ملت ایران نیز هست. دیدگاهبخشی از ما نسبت به افغانها و عربها در برخوردها و تفکرات روزانه هویداست.
آرش / 30 June 2015
نازنین دخترافغانی از استاد ویگن
https://www.youtube.com/watch?v=qe64oTlZj2o
این تقریبا دید حاکم در زمان شاه نسبت به افغانیها بود.
چرا روشنفکران ایرانی در مورد مشکلات افغانها در ایران خفهخون (با پوزش از زمانه) گرفتهاند؟! آیا وقتی همنژاد و هم زبان و هم مذهب ما از لحاظ فرهنگ و ثروت بدبخت شد، ما هم باید توی سر او بزنیم. در ایران وقتی حرف از افغانها میآید، نیش تمسخر ما باز میشود! وای بر ما! وقتی ما در مورد آنها سکوت میکنیم، چه توقعی از حکومت آپارتاید اسلامی میرود؟!
آرش / 30 June 2015