حزب دمکراتیک خلقها (HDP) به عنوان حزب چهارم در انتخابات اخیر ترکیه وارد مجلس شده است. این حزب با اینکه مدت زمان کوتاهی از تاسیس و فعالیتاش میگذرد، توانسته توجه بسیاری را به خود جلب کند. حزبی که رقبایش خصوصا حزب حاکم «عدالت و توسعه» برای تخریب و حذفش از تمسخر طرفدارانش (جامعه الجیبیتی) گرفته تا خشونت و بمبگذاری و حمله با سلاح سرد به میتینگ انتخاباتی آن استفاده کردند.
طرفداران حزب دمکراتیک خلقها، این حزب را برنده واقعی انتخابات ترکیه میدانند که علیرغم جوان بودن، داشتن شرایط نابرابر با دیگر احزاب رقیب و وجود حد نصاب ده درصد آرا، موفق شد با کسب بیش از ۱۳ در صد آرا به مجلس ترکیه راه یابد. در مقابل، برخی دیگر از تحلیلگران کرد ابراز نگرانی کردهاند که درصد بالایی از مردم ترکیه به احزاب ناسیولیست و اسلامی رای دادهاند.
آنطور که عمار گلی، روزنامهنگار کُرد میگوید، به نظر میرسد موضع رهبران حزب دموکراتیک خلقها پیش و پس از انتخابات در رابطه با شرکت و عدم شرکت در دولت ائتلافی تغيیری نکرده باشد. این حزب، در جریان گفتگوهای دو سال و نیم گذشته میان قندیل، امرالی و آنکارا، ه.د.پ از سوی منتقدان خود به نرمش در برابر حزب «عدالت و توسعه» متهم شده بود؛ به طوری که بسیاری تصور میکردند این حزب ممکن است به رجب طیب اردوغان در زمینه تغییر نظام سیاسی کشور و تبدیل آن به یک نظام ریاستی کمک کند. اما دمیرتاش در ١٧ مارس طی سخنرانی در جمع گروه پارلمانی حزبش با ایراد کوتاهترین نطق سیاسی خود به صراحت اعلام کرد که حزبش وارد هیچ ائتلافی با «عدالت و توسعه» نمیشود و “اجازه نخواهد داد اردوغان به یک رئیس جمهور مادامالعمر مبدل شود”.
عمار گلی با اشاره به استواری موضع رهبران «هدپ» پس از برگزاری انتخابات میافزاید: رهبران «هدپ» پس از برگزاری انتخابات نیز همچنان موضع خود را حفظ کرده و اعلام کردهاند که از ائتلاف حزب «جمهوریخواه خلق» و حزب «عدالت و توسعه» به شرطی حمایت خواهند کرد که در پیشبرد روند مذاکرات صلح مواضع شفافی داشته باشند و این روند را از سر بگیرند. به این ترتیب این حمایت تنها میتواند به معنی رای به کابینه ائتلافی باشد نه شرکت در دولت ائتلافی.
پیشبینی عمار گلی این است که «هدپ» در آینده نیز به احتمال زیاد به مثابه اپوزیسیون، به فعالیت خود در پارلمان ادامه خواهد داد. علاوه بر این هرچند هنوز صحبت خاصی در رابطه با برگزاری مجدد انتخابات نشده است اما رهبران «هدپ» اعلام کردهاند که این حزب در صورت برگزاری مجدد انتخابات، همچون انتخابات پیشین برنامهریزیهای لازم را برای هرگونه احتمالی کرده و برای هر یک از سناریوهای موجود، آمادگی کامل دارد.
عمار گلی همچنین میگوید، اینکه حزب «دمکراتیک خلقها» در چه سالی و تحت چه شرایطی تاسیس شد و چه راهی را پیمود تا به امروز ترکیه برسد و سوالهایی دیگر درباره این حزب جوان موضوع مصاحبهای است با عمار گلی، روزنامهنگار کرد که در زیر میآید.
گفتوگو با عمار گلی
■ حزب دمکراتیک خلقها (HDP) در چه سالی، چگونه و توسط چه کسانی تاسیس شد؟
عمار گلی: حزب دمواکرتیک خلقها در ۱۲ اوت سال ۲۰۱۲ در شهر آنکارا و با ابتکار گروهی از فعالین کُرد، ترک و چپ و همچنین با ادغام چندین حزب و گروه چپ و اکولوژیست تاسیس شد. اولین روسای مشترک این حزب فاطمه گوک و یاوز اونن بودند که در اکتبر سال ۲۰۱۳ جای خود را به ارتوغرول کورکچو نماینده پیشین مرسین و صباحت تونجل نماینده پیشین استانبول در پارلمان ترکیه دادند.
در سال ۲۰۱۴ و پس از انتخابات شهرداریها نمایندگان حزب صلح و دموکراسی نیز به این حزب پیوستند و فعالیتهای خود را در این حزب از سر گرفتند. هم اکنون صلاحالدین دمیرتاش و فیگن یوکسکداغ روسای مشترک حزبند.
■ سایر احزاب کردی تاسیس شده در ترکیه منحل شدند، HDP چگونه ماند؟
اکثر قریب به اتفاق احزاب قانونی شمال کردستان به اتهام ارتباط با حزب کارگران کردستان و پوشش فعالیتهای ضد دولت ترکیه در چارچوب فعالیتهای قانونی منحل شدند. البته بیشتر این احزاب در اوج دوران زمامداری ژنرالهای ارتش ترکیه بر سیاستهای این کشور منحل شدند. غروب این احزاب و دموکراسی در ترکیه از روز پس از مرگ مشکوک تورگوت اوزال رئیس جمهور ترکیه اوج گرفت و تا سال ۲۰۰۹ ادامه داشت. حزب دموکراتیک خلقها هنوز حزبی تازه تاسیس است و طی سه سالی که از عمر آن میگذرد تلاشهایی برای منحل کردن آن توسط دولت ترکیه و حزب حاکم عدالت و توسعه صورت گرفته که به دلیل فشارهای خارجی و تبعات منفی که میتوانست متوجه دولت ترکیه کند تا کنون میسر نشده که با توجه به پیروزی این حزب در انتخابات ۷ ژوئن گمان نمیرود به این سادگی این امر میسر شود.
■ HDP برای ورود به مجلس باید چند در صد آراء را به دست میآورد؟ قانون کسب حداقل ده درصد آراء از کی و چرا تصویب شده است؟
از پس از کودتای سال ۱۹۸۰، کنعان اورن و ژنرالهای ارتش برای ممانعت از ورود گروههای چپ و احزاب کرد به پارلمان ترکیه، حد نصاب کسب آرا را برای ورود احزاب به پارلمان از ۵ درصد کل آرا به ۱۰ درصد افزایش دادند. بر این اساس از پس از تدوین قانون اساسی نوین ترکیه پس از کودتا عملا هیچیک از احزاب کُرد و چپ نتوانستند از این سد انتخاباتی عبور کنند و دولت در دست گروهی از جریانهای سیاسی از اسلامی تا لیبرال باقی ماند. اکثر نامزدهای کرد برای ورود به پارلمان ترکیه به دلیل این مشکل یا مجبور میشدند به صورت مستقل در انتخابات شرکت کنند و یا اینکه با دیگر جریانهای سیاسی ترکیه ائتلاف کنند. این سد عملا و در اصل برای حفظ ماهیت فاشیستی ترکیه و در چارچوب نظم دوران جنگ سرد تعیین شده بود و از سوی ناتو و دول غربی به انحاء مختلف حمایت میشد. کما اینکه خود نیز در کودتای خونین ۱۹۸۰ و به گواه مورخان و شاهدان عملا و به صورتی مستقیم مشارکت کردند.
■ HDP علاوه بر قانون کسب حداقل ده در صد آراء با چه مشکلات دیگری برای مشارکت در انتخابات و پیروزی در آن مواجه بود؟
علاوه بر سد ۱۰ درصدی انتخابات، احزاب کُرد و نامزدهای کرد با مانع دیگری نیز مواجه بودند. بر اساس قوانین ترکیه در هر حوزه انتخاباتی،نامزدهای مستقل تنها برای نصف کرسیها میتوانند به رقابت بپردازند و عملا نصف کرسیها به حزب رقیب میرسد حتی اگر آرا لازم را نیز به ست نیاورده باشد. بر همین اساس بود که علی رغم آرا سه- چهار برابری نامزدهای حزب صلح و دموکراسی در انتخابات سال ۲۰۱۱ در مقایسه با آراء حزب عدالت و توسعه تنها ۳۶ تن از نامزدهای این حزب به مجلس راه یافتند که از این تعداد ۶ تن زن بودند. همچنین پس از انتخابات و انتخاب خطیب دجله به عنوان نماینده اول شهر دیاربکر، دادگاه قانون اساسی ترکیه صلاحیت او را رد کرد و یکی از اعضای «عدالت و توسعه» را روانه مجلس ساخت.
نمیتوان مشکل کردها در ترکیه را به پارلمان و رقابتهای انتخاباتی تقلیل داد. مشکلی که در این رابطه فعالان و احزاب متعدد کرد با آن مواجه بودهاند، تنها بخش کوچکی از تبعیضها و مشکلاتی است که جامعه کردستان و دیگر اقلیتهای ملی و دینی از پس از تشکیل دولت مدرن ترکیه و فروپاشی امپراتوری عثمانی با آن مواجه بودهاند. برای نمونه در طول بیش از نزدیک به ۵۰ سال، اکثر مناطق کردنشین به بهانههای امنیتی توسط شورای امنیت ملی ترکیه مناطق ممنوعه به حساب میآمدند و به همین علت و با مستمسک قرار دادن قوانین از فعالیت احزاب و گروههای سیاسی جلوگیری کرده و هرگونه اعتراضی را نیز سرکوب میکردند.
بیشترین مشکلاتی که یک حزب کردی در شمال کردستان با آن مواجه بوده، سیاست حذف و ترور اعضا و رهبران و همچنین بازداشت فلهای اعضا و هواداران در طی سالهای پس از دهه ۹۰ میلادی بوده است. در اواسط دهه نود میلادی تا ربوده شدن عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۹ در کنیا دهها نویسنده، فعال سیاسی و مدنی و روزنامه نگار توسط گروههای شبهه نظامی هوادار دولت و ارتش در شمال کُرستان ربوده شده و سربهنیست شدند. جالبتر آنکه این رویه تا سالهای اخیر نیز ادامه داشته است.
در سال ۲۰۰۹ بیش از ۱۱ هزار فعال سیاسی، مدنی، حقوق بشر، شهردار، فمنیست و سیاستمدارد کرد و ترک تحت نام پرونده «کجک» و ارتباط با حزب کارگران کردستان بازاشت و روانه زندان شند. این حمله در آستانه انتخابات شهرداریها در ترکیه صورت گرفت که حزب «صلح و دموکراسی» در آن زمان در اوج مبارزات انتخاباتیاش بود.
در طول دوران تبلیغات انتخابات اخیر هیچ یک از کمپینهای انتخاباتی دیگر احزاب بزرگ و کوچک توسط دیگر گروهها هدف قرار نگرفت. اما در طی کمتر از ۲ ماه بیش از ۲۰۰ حمله به هواداران کمپینهای انتخاباتی و دفاتر حزب موکراتیک خلقها صورت گرفت. در طی همین مدت دست کم ۶ تن از اعضای این حزب بر اثر حمله پلیس، بمبگذاری و حمله گروههای فشار و فاشیستی و افراطی اسلامی کشته شدند. دست کم یک هزار تن در این حملات مجروح شدند که حال شماری از آنها وخیم است. صدها تن از اعضا و هواداران این حزب در طی همین مدت توسط نیروهای پلیس بازداشت و روانه زندان شدهاند.
در مجموع هر فعال سیاسی و عضو یکی از احزاب کرد در شمال کردستان بیش از آنکه به فکر مبارزهای سالم باشد باید با سیستم قضایی و سیاسی این کشور نیز که وجودش را انکار میکند مبارزه کند و خود را به آن تحمیل کند. چراکه همچنان بخش بزرگی از این سیستم بر پاشنه نظریات فاشیستی بنیانگذاران این جمهوری و صد البته سردمداران کودتای ۱۹۸۰ همچون کنعان اورن میچرخد.
■ دولت ترکیه خصوصا حزب عدالت و توسعه برای حذف و تخریب HDP در این انتخابات به هر وسیلهای متوسل شد حتی خشونت و بمبگذاری و حمله با سلاح سرد به شرکت کنندگان در انتخابات. آیا چنین مسئلهای قبلا هم در ترکیه سابقه داشته است؟
البتە کە وجود داشتە است. همچنان کە موارد بسیاری را در پاسخ بە پرسشهای پیشین مطرح کردم. این جزئی از سیاست ترکیە در قبال کردها، و بالاخص فعالان و سیاستمداران و شاخەهای اقماری این جنبش در ترکیە بودە است. در طی ۴۰ سال گذشته دست کم ۱۷ هزار فعال سیاسی، نویسنده، فمنیست و شهروند عادی کرد توسط گروههای شبهنظامی وابسته به دولت سر به نیست شدهاند و هیچ نشانی از آنها در دست نیست. داستان مادران شنبه در میدان گالاتاسرای تنها بخشی از این تاریخ را روایت میکند و دیگر سیاست انکار و امحاء.
■ در بیانیه تبلیغاتی HDP برای شرکت در انتخابات امسال ترکیه چه مسائلی مورد توجه قرار گرفته بودند؟
حزب «دموکراتیک خلقها» پیش از انتخابات ۷ ژوئن با انتشار مانیفستی ۱۲ گروه را در ترکیه هدف و مخاطب خود قرار داد. این حزب به صراحت در بیانیهها و اساسنامه خود را یک گروه چپ و معتقد به بنیانهای چپ مترقی و سیاست رادیکال و رهایی بخش میداند و اعلام کرده که از مارکسیسم کلاسیک و سیاست انقلابی نشات گرفته از آن، فاصله گرفته و سیاستی را بر اساس ملتهای دموکراتیک هدف گرفته است.
۱۲ گروهی که مخاطب این حزب قرار گرفتهاند بیشتر شامل اقلیتها دینی، ملی، جنسی و گروههایی میشوند که در طول سالیان گذشته در جامعه ترکیه و خصوصا از سوی دولتمردان در حاشیه قرار گرفتهاند و در اکثر موارد با سیاستهای حذف محور و همگون سازی مواجه بودهاند. این حزب سعی کرده با گذار از حزبی منطقهای و مختص به کردها، به تریبونی برای افراد و گروههای به حاشیه رانده شده ترکیه مبدل شود و میتوان این مسائل را در نحوه چینش نامزدها و ورود آنها به پارلمان ترکیه دید. حضور گسترده زنان، گروههای مدافع همجنسگرایان LGBT، اقلیتهای ملی چون آشوری، ارمنی، عرب و چرکس و لاز و همچنین توجه کردن به صدای اقلیتهای دینی چون مسیحیان، ایزدیها و علویها، از نکات برجسته برنامه و مانیفست مبارزاتی این حزب هستند.
■ HDP در این انتخابات علیرغم اینکه به عنوان حزب چهارم وارد مجلس ترکیه میشود اما نسبت به سایر رقبایش حتی حزب «عدالت و توسعه» بیشتر به چشم آمد. حزب عدالت و توسعه اول شد اما خیلیها نظرشان این است که پیروز واقعی انتخابات HDP است. علت این برداشت چیست؟
دلایل زیای را میتوان برای این مسئله برشمرد. اما مهمترین نکته و دلیل، پایان استبداد ۱۳ ساله حزب عدالت و توسعه بر ترکیه بود. حزب عدالت و توسعه از انتخابات سال ۲۰۰۲ به این سو با کسب اکثر کرسیهای مجلس بدون نیاز به ائتلاف با دیگر احزاب پارلمان حکومت را تشکیل میداد و سیاستها و اهداف اقتصای و سیاسی کلان خود را چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی بر این کشور دیکته میکرد.
حزب عدالت و توسعه و در راس آن رجب طیب اردوغان، در طی چند سال گذشته قصد داشتند با تغییر قانون اساسی و تبدیل سیستم پارلمانی این کشور به ریاستی، راه را برای ماندن خود بر مسند قدرت هموار کنند. در صورتی که این حزب بیش از ۳۳۰ کرسی پارلمان را به دست میآورد، میتوانست در این راه قدم بگذارد و مدل پوتین را در ترکیه حکمفرما کند.
فراموش نکنیم تا پیش از این انتخابات، به دلیل مکانیزمهای انتخاباتی و موانع موجود، اکثر کرسیهای پارلمانی کردستان به حزب حاکم میرسید و این حزب با مانور تبلیغاتی بر این اساس خود را نماینده و سخنگوی واقعی کردها معرفی میکرد و از پاسخگو بودن درقبال حل مسالمتآمیز مسئله کرد طفره میرفت. به همین دلیل عبور حزب «دموکراتیک خلقها» از مانع ۱۰ درصدی انتخابات، تنها مسئله ورود یک حزب با پیشینه کُردی به پارلمان نبود، بلکه همزمان به زیر کشیدن حاکمیت ۱۳ ساله و بدون رقیب «عدالت و توسعه» و در راس آن اردوغان بود. علاوه بر این، نقش بر آب کرن تمام برنامهها و سرمایهگذاریهای این حزب برای ادامه حضور در مسند قدرت نیز بود. پایانی بود بر رویاهای اردوغان برای احیای عثمانیزم در ترکیه و گسترش آن در منطقه و آغازی بود بر اعتماد و همبستگی به حاشیه رانده شدگان در جغرافیایی که تار و پود آن بر اساس انکار به حاشیه رانده شدگان بنا نهاده شده است.
■ برخی HDP را شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان میدانند و میگویند نقشی را که شین فین برای ارتش جمهوریخواه ایرلند (ای-آر-ای) ایفا میکرد همان نقش را HDP برای حزب کارگران کردستان ایفا میکند. برخی این حزب را متهم میکنند که به آرمانهای ملت کرد پشت کرده است. بالاخره HDP کدام است؟ این یا آن یا هیچکدام؟
قطعا شباهتهایی میان حزب «دموکراتیک خلقها» و شین فین در ایرلند شمالی و یا هکا در ایالت باسک در اسپانیا وجود دارد. اما اینکه آیا این حزب شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان است یا نه من معتقد هستم که چنین نیست. این حزب در حقیقت حزبی موازی با خطی مشی مشابه حزب کارگران کردستان است. در بسیاری موارد همپوشانی دارند و در بسیاری موارد خیر.
به عنوان مثال هردو این احزاب پیرو خطی مشی سیاسی ملت دموکراتیک و کنفدرالیسم دموکراتیک عبدالله اوجالان هستند و هردو سعی میکنند که این تئوری را در سطح جوامعی که هدف قرار دادهاند پیاده و عملیاتی کنند. اما حزب کارگران کردستان در عین اینکه حزبی است با برنامههای نظامی برای پیشبرد اهدافش، شاخه سیاسی مجزای خود را نیز داراست که «کنگره خلق» نام دارد. حوزههای فعالیت این دو حزب شاید در نهایت یکی باشد اما نحوه عملکرد متفاوت است، گزینههایی که در اختیار پکک قرار دارد بسیار متفاوت تر از چیزی است که نمایندگان و اعضای حزب «دموکراتیک خلقها» در پارلمان و سطح ترکیه با آن اهداف خود را پیگیری میکنند.
در حقیقت میتوان اینگونه فرمول بندی کرد که حزب کارگران کردستان در عین اعتقاد به دفاع مشروع و مبارزه مسلحانه، نهایتا مکانیزم پایانی را در سازماندهی خلق و مبارزات سیاسی و سیاست مردمی میبیند. امری که به خاطر ممنوعیت خود، نمیتواند در ترکیه حضور یابد و باید از طریق سازماندهی موازی و احزاب و سازمانهای قانونی دنبال کند. حزب کارگران کردستان از اوایل دهه ۹۰ میلادی سیاست چماق و هویج را علی رغم هزینههای فراوان آن در پیش گرفته است و بر همین اساس از احزاب قانونی کردها در سطح ترکیه حمایت کرده است.
برای مثال در طی ۱۰ سال گذشته نهادهایی چون کنگره جوامع دموکراتیک که از فعالان سیاسی، معتمدان، فمنیستها و بسیاری دیگر از اکتیویستهای کُرد تشکیل شده است، خارج از چارچوبهای قانونی و به صورت مستقیم به عملیاتی کردن این سیاستها میپردازند. به عبارتی حزب دموکراتیک خلقها نماینده و رهبری بخشی از مبارزات سیاسی جوامع موجود در کردستان و ترکیه را بر عهده دارد که حاکمیت قانونی دولت ترکیه با آن مواجه است. بخشهای دیگر چون توازن نظامی و فشار بر نهادهای ساختار قدرت و نظام سیاسی، ایجاد ساختارهای موازی برای بنیاد نهادن جامعهای دموکراتیک که مردم خود به سیاستورزی بپرازند در حوزه فعالیتهای آن جای نمیگیرد. هرچند که نسبت به آنها نیز بی تفاوت نیست.
در رابطه با آرمانهای ملت کُرد و سنجیدن عملکرد «هدپ» بر این اساس نمیتوان حکمی قطعی صادر کرد. چراکه این موضوع بسته به خوانش گروهها و جریانهای سیاسی تغییر میکند. جامعه کردستان جامعهای یک دست نیست که همه از یک خط سیاسی مشخص پیروی کنند. برای مثال هواداران مکتب قرآن، احمد مفتیزاده را فردی مبارز میدانند که برای آرمانهای مردمش سالها زندان بود و در نهایت جان سپرد، در مقابل اعضای حزب دموکرات و کومله خلاف این را میگویند. این مسئله در شمال کردستان نیز صادق است..
در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری ترکیه، گروهی از جریانهای نزدیک به حزب دموکرات کردستان عراق رسما اعلام کردند که دمیرتاش نماینده جامعه کردستان نبوده و این اردوغان است که میتواند منافع این جامعه را تامین کند و در نهایت در جبهه او قرار گرفتند. بیشترین انتقادی که متوجه حزب «دموکراتیک خلقها»ست از طرف گروههای ناسیونالیستی و محافظه کار کرد دیده میشود. انتقادها بر این پایه استوارند که حزب فوق کردستان را رها کرده و در حال پیشبرد اهداف دیگری است که به گفته آنها هم به نوعی فانتزی سیاسی است و هم خیانت به آرمانهای ملت کرد؛ یعنی همان تشکیل دولت کردستان.
اما اگر خوانشی درست از این حزب صورت گیرد، متوجه میشویم که نه تنها فانتزی نیست، بلکه این حزب برای پیشبرد اهداف خود در حال یارگیری از تیم مقابل نیز است. اهداف استراتژیک این حزب برخلاف جریانهای راست کرد برای حل مسئله کرد محدود به سیاست کردی، جامعه کردستان، مبارزه در جغرافیای کردستان نماند و این بار مسئله کرد را به واسطه تعیین خطی مشی سراسری به مرکز قدرت سیاسی در ترکیه منتقل کرده و بخشی از جامعهای را که زمانی در مقابل آن بودند همراه خود کرده است. این رویکردی نوین است به مسئله کرد که به هیچ وجه به آن توجه نشده است.
■ حزب «دمکراتیک خلقها» به عنوان حزبی تکثرگرا معرفی میشود. HDP چگونه توانست گروههای مختلف با خواستهای متفاوت را با خود همراه کند؟
بیش از هر چیز عملکرد شفاف این حزب و رهبرانش موید این موفقیت است. برخلاف رهبران دیگر احزاب، اعضای حزب دموکراتیک خلقها همزمان با مبارزات پارلمانی خود، همیشه در مرکز رویدادهای اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی حاضر بوده و خوانش خود را از وضع موجود ارائه میکنند. اعتراضهای پارک گزی، انفجار معدن سوما و اعتراضهای سراسری در اوج بحران کوبانی نمونههای اخیر این نوع عملکرد هستند.
مانیفست حزب دموکراتیک خلقها نیز یکی دیگر از عواملی است که این حزب توانست با در پیش گرفتن مفاد آن اعتماد بسیاری از اقلیتهای موجود در ترکیه را به خود جلب کند و صدای آنها باشد در مقابل حاکمیت. همچنین ساختار آزاد این حزب و نامزد کردن افراد خوش نام این اقلیتها در انتخابات شهرداریها و اخیرا پارلمان ترکیه نیز عامل مهمی بود که آرا آنها به صندوق این حزب ریخته شوند.
■ از دیگر ویژگیهای HDP توجه آن به جامعه «الجیبیتی» است که سهمیه ده درصدی در این حزب دارد و نمایندگانی را نیز راهی مجلس کرده است. آیا دیگر احزاب ترکیه به جامعه «الجیبی تی» تا کنون توجه داشتهاند؟ آیا این جامعه پیشتر نمایندهای در پارلمان ترکیه داشته است؟ واکنشها به همراهی جامعه «الجیبیتی» ترکیه با HDP چه بوده است؟
البته درست است که سهمیهای ده درصدی برای فعالان LGBT در نظر گرفته بودند اما از این تعداد تنها یکی از این فعالان به نام “فلیز کرستجی اوغلو” توانست از حوزه سوم شهر استانبول آرا لازم را برای ورود به پارلمان کسب کند. اطلاع چندانی ندارم که آیا هیچ یک از احزاب ترکیه اعضای جامعه LGBT را برای تصدی پستهای انتخابی نامزد کردهاند یا نه و حداقل اطلاعاتی که من دارم این است که تا کنون هیچ یک از اعضای این جامعه به صورت رسمی در پارلمان ترکیه حضور نداشتهاند. جامعه ترکیه برخلاف دیگر جوامع خاورمیانه، با رویکرد به نسبت بازتری با فعالان LGBT تعامل میکند چراکه این امر سابقه تاریخی داشته و به دوران پیش از ترکیه مدرن نیز باز میگردد. واکنش جامعه مدنی ترکیه بسیار مثبت بوده و این تحول تازه در این کشور با استقبال فراوانی روبرو شده است. اما واکنش بخش سنتی جامعه که معمولا از حامیان نیروهای اسلامی چون «عدالت و توسعه» و حزب سعادت هستند، طبیعتا مثبت نبوده، اما در کل از این تحول استقبال شده است.
■ HDP چقدر میتواند الگویی باشد برای اجرایی شدن در ایران؟ آیا فکر میکنید اصلا امکانش هست؟
فضای سیاسی ایران و ترکیه تفاوتهای بسیاری دارند. یکی از این تفاوتها ساختار و فرهنگ حزبی این کشور است. بر این اساس حزب «دموکراتیک خلقها» و سلفهای این حزب و حتی حزب کارگران کردستان با در نظر گرفتن این پتانسیل و همچنین بسیاری عوامل دیگر همچون نزدیکی به اروپا و شروط اتحادیه اروپا برای پیوستن این کشور به این اتحادیه استفاده کردهاند. با توجه به تفاوتهای موجود، تکرار چنین تجربهای در ایران سخت بە نظر میرسد، اما اینکه آیا میتوان برنامههایی را که این حزب و همپیمانانش در ترکیه در پیش گرفتهاند، در ایران نیز به آزمون گذاشت قطعا بله. به این دلیل که جامعه ایران و ترکیه از نظر تنوع بسیار مشابه هستند.
■ برخی معتقدند تکثرگرایی HDP خیلی متفاوت است از آن چیزی که در روژآوا (کردستان سوریه) جریان دارد. برخلاف آنچه که ادعا میشود در کردستان سوریه فقط تکصدایی است. مخالفان حذف شدند و اجازه فعالیت به احزاب کرد مخالف پکک برای نمونه حزبی که به پارتی نزدیکی داشت، داده نشد. همه زیر عکس اوجالان جمع شدهاند. یعنی گروههای مختلف در کردستان سوریه طرفدار پکک هستند یا فقط به طرفداران اوجالان اجازه فعالیت داده شده؟ چنین چیزی در HDP دیده نمیشود. طرفداران پکک در این حزب هستند اما کسی نمیتواند ادعا کند همه آنها طرفدار سیاستهای پکک و یا ایدئولوژی اوجالان هستند. گروههایی بودند که با پرچمها و خواستها و مطالبات خاص خودشان در میتینگها شرکت داشتند. همه زیر عکس اوجالان نبودند. جامعه ال جی بی تی، فمینیستها، عربها، آشوریها، ارمنیها، چرکس و.…
نباید این مسالە را دور از نظر داشت کە هجمە رسانەای مقابل جریان پکک و بە طبع جریانهای اقماریش بسیار گستردەاند. همیشە چنین ادعاهایی وجود داشتە است کە بخشی از این جنبش با بخش دیگر آن در تناقض است. چە جریان HDP و چە ساختار ادارە روژآوا منتج و الهام گرفتە از تزهای عبداللە اوجلان، بە خصوص کنفدرالیسم دمکراتیک است.
اینکە در ترکیە این جریان بە چە نحوی عمل میکند و در سوریە بە شکل دیگر، بە بسترهای موجود (امکاناتی نظیر فضای سیاسی، همپیمانان و رقبای عرصە بازی سیاسی، جبهەبندیها و حتی امکانات مالی و…) مرتبط است. اما در استراتژی کاملا در یک راستای مشخص در حرکتند. اگر در ترکیە شاهد تنوع دمکراتیکی از نیروهایی هستیم کە زیر پرچم HDP جمع شدەاند، در سوریە نیز (با توجە بە جنگ داخلی، بحران زندگی روزمرە، بسترهای فرهنگی و اجتماعی نسبتا متفاوت از ترکیە و…) شاهد شکلگیری این وحدت ملیتها و مذاهب مختلف زیر ادارەهای سە کانتون روژآوا هستیم. اتفاقا راز حفظ تقریبی روژآوا و کسب چنین دستاوردهای درخشانی کە غیرقابل انکارند، نتیجە همین تنوع و مشارکت همە است.
در حال حاضر ۱۴ درصد از کل نیروهای مسلح روژآوا عرب هستند و اقلیتهای ملی دیگری چون سریانی و ارمنی نیز به صورتی فعال هم در روند سیاسی و هم در تحولات نظامی مشارکت دارند. همچنین بیش از ۱۴ حزب و جریان سیاسی در پروسه سیاسی روژآوا مشارکت دارند و حتی جریانهای نزدیک به حزب دموکرات کردستان عراق نیز که زیر چتر ائتلاف میهنی کردهای سوریه گردهم آمدهاند،آشکارا فعالیت میکنند و این خود آنها هستند که تصمیم گرفتهاند در انتخابات و مدیریت سیاسی مشارکت نکنند.
جریان پارتی در جبهە کاملا مقابل شیوە مدیریت روژآوا است و خواهان سهمی مشخص از اقلیم روژاوا و تسلط شیوە مدیریت خویش است. طبعا برای آن هم برنامە دارد و هم بیکار نخواهد نشست. نمونە آشکار آن هم کندن خندق برای فشار مضاعف بر این کانتونها بودە است. بە شکل کاملا آشکاری میتوان دید کە در تمام بخشهای ادارە کانتونها افراد و جریانهایی وجود دارند کە هیچ ارتباط و وابستگی سازمانی بە pkk ندارند. این جریانها و اشخاص هم در عرصە سیاسی و مدیریتی حضور دارند و هم در عرصە نظامی و دفاع از کانتونها.
در همین زمینه
حزب دموکراتیک خلقها در مجلس ترکیه و نوید دورانی تازه