سه مرجع تقلید معروف در قم، بخش اصلی «رهنمودهای» خود به رئیس جدید پلیس ایران را به موضوع حجاب اختصاص دادند تا نشان دهند «زن»، همچنان چالش اصلی حامیان تئوریک جمهوری اسلامی است.
مراجع علیه زنان
رسانههای ایران ۲۴ خرداد ماه خبر دادند جعفر سبحانی، از مراجع تقلید شیعیان، در دیدار با فرمانده جدید پلیس ایران، گفته است: «حجاب نماد جمهوری اسلامی است؛ بدحجابان به نظام دهنکجی میکنند در حالی که رباخواران کاری به نظام ندارند و برای کسب سود بیشتر در پستوها ربا میخورند. این بدحجابان هستند که به نظام دهنکجی میکنند و اعمال بدحجابان از رباخواران بدتر است.»
«رهنمودهای» او به فرمانده نیروی انتظامی، بازتاب گستردهای در رسانههای مختلف و شبکههای اجتماعی داشت. این مرجع تقلید شیعه همچنین ادعا کرده «بدحجابان» ساکن قم نیستند و برای از بین بردن «قبح بدحجابی» به این شهر فرستاده میشوند. سبحانی گفته بسیار واضح است که بدحجابان از سوی «عوامل خارجی» حمایت میشوند.
حسین نوری همدانی، دیگر مرجع تقلید ساکن قم، پا را از استانداردهای اسلام و جمهوری اسلامی هم فراتر گذاشته و گفته است: «در صدا و سیما نباید فیلمهایی که چهره واضحی از سر و صورت زنان را نشان میدهد پخش شود، زیرا تماشای این فیلمها ممکن است برای زنان اثرات مخربی داشته باشد.»
صافی گلپایگانی، مرجع تقلید دیگری است که فرمانده نیروی انتظامی ایران به دیدار او رفته. ظاهرا او نیز دغدغهای مهمتر از حجاب ندارد: «جلوگیری از مفاسد و صحنههای ضد اسلام و خلاف شرع مانند كنسرتها از وظایف نیروی انتظامی است.»
فقه علیه فقه
جعفر سبحانی روز بعد در یادداشتی چند خطی خطاب به رسانهها، نوشت که متن سخنانش «به صورت صحیح درج نشده است»؛ عبارتی که مردم ایران و اصحاب رسانههای فارسی با آن آشنا هستند: شکل مودبانه تکذیب و پس گرفتن آنچه گفته شده. سبحانی در پایان یادداشت خود نوشته: «بنابراین متن خبر درج شده در سایت را اصلاح فرمایید»؛ لحن و ساختاری که بیشتر دستور رئیس یک اداره دولتی به منشیاش را به ذهن خواننده متبادر میکند تا نامه «آیتالله العظمی جعفر سبحانی» به «مسئولین محترم خبرگزاریها».
سبحانی در حالی «بدحجابی» را «مهمتر» از ربا دانسته که کمتر کسی است که در سیستم آموزشی حکومت ایران درس خوانده باشد و به یاد نداشته باشد که بنا به نص صریح کتاب مقدس مسلمانان، ربا در حکم «جنگ با خدا و رسول خداست» (سوره بقره). در کتابهای دینی و معارف مدارس جمهوری اسلامی، نه تنها بارها در خصوص ربا به عنوان «گناه» بحث شده، که حتی حدیث و روایت در مورد آسیبهایی که ربا به سیستم اقتصادی وارد میکند هم نقل شده است.
یکی از معروفترین روایتهای شیعه در خصوص ربا، از امام ششم شیعیان است: «یک درهم ربا نزد خداوند سنگینتر است از هفتاد بار زنا کردن با محارم در خانه خدا.» و در جای دیگری: «ربا هفتاد جزء دارد که آسانترینش این است که مرد با مادرش در بیتاللهالحرام ازدواج کند.» (بحارالانوار)
از بدشانسی سبحانی است که در حدیثی از امام ششم مذهبش، مقایسهای کمابیش مشابه مقایسه او انجام گرفته که یک طرف آن،زن، و طرف دیگر ربا است. بعید است این مرجع تقلید ۸۶ساله که از ۱۴سالگی در حوزههای علمیه تبریز و قم به تحصیل فقه و اصول مشغول است و شاگرد مراجعی همچون بروجردی، خمینی و شریعتمداری بوده، اطلاع نداشته باشد که مجازات و قبحی که ربا در قرآن و حدیث دارد، نه برای حجاب، که اساسا برای کمتر عملی در نظر گرفته شده است.
مرجع تقلید شیعه، احتمالا بهواسطه جایگاه دینی و البته حکومتیاش، هیچ دلیلی نمیبیند سند یا شاهدی برای ادعای افسانهگون خود –حمایت خارجی از حضور سازمانیافته زنان بدحجاب در قم- ارائه کند.
اظهارنظر سبحانی آنقدر غیرمنتظره بود که باعث شد صحبتهای عجیب همتای او بازخورد چندانی نداشته باشد. مشخص نیست نوری همدانی به استناد کدام دستور دینی، از تلویزیون دولتی میخواهد «سر و صورت زنان» را به شکل واضح نشان ندهد. او مقصود خود از «اثرات مخرب بر زنان» را هم مشخص نکرده است. قدم بعدی درخواست او از حکومت میتواند این باشد سر و صورت زنان در خیابان هم به شکل واضح دیده نشود. بعید نیست مراجع تقلید قم رویای برقعپوش شدن زنان در خیابانهای ایران را در سر بپرورانند.
حجاب زنان به مثابه هویت فقیهان
یک کاربر فیسبوک در ایران، عکسی را به اشتراک گذاشته که در آن یکی از شرکتکنندگانِ «همایش مرگ بر آمریکا» در همدان، این نوشته را دست دارد: «آقای ظریف، به جای اینکه بروید پای ویلون زدن زنها بنشنید، بروید پای شهدای مظلوم غواص بنشینید تا جرعهای شجاعت نصیبتان شود.» این کاربر پرسیده: «واقعا اینها چه خصومتی با زنان دارند؟»
سوال این شهروند را سبحانی جواب دادهاست: «بدحجابی زنان، دهنکجی به نظام است.»
تغییر ناگهانی وضعیت زنان در جامعه ایران، از اولین پیامدهای انقلاب بهمن ۵۷ بود. پیش از انقلاب «اسلامی»، دست کم در حوزه آزادیهای اجتماعی (صرف نظر از ملاحظات طبقاتی و خردهفرهنگها)، نابرابری بین زن و مرد نمود کمتری داشت.
بنیادگرایان اما در قدم اول برای تثبیت نظام مطلوبشان، نیروهای مترقی را سرکوب کردند و زنان را به حاشیه راندند. سرکوب سازمانیافته زنان، آنقدر روشن بوده که اسلامگراهای نواندیش و جریان سیاسی «اصلاحطلب»، همواره با استفاده از شعار «مشارکت بیشتر زنان» برای کسب رأی استفاده کردهاند.
این سوال که «آیا حجاب اجباری، از اصول و شاخصههای غیرقابل تغییر جمهوری اسلامی است، یا فقط ابزاری برای کنترل اجتماعی»، بحثی باز در جامعه مدنی و فعالان زنان ایران است.
هرکدام از این دیدگاهها که درست باشد، مسئله عینی این است که عجالتاً حجاب برای حکومت شیعی، خط قرمز است.
این که موضوع اصلی صحبتهای هر سه مرجع تقلیدی که رئیس جدید پلیس به دیدارشان رفته، حجاب است، یعنی دست کم بخشی از بدنه اجتماعی حامی نظام، حجاب را «هویت» و «نشانه» جمهوری اسلامی میداند.
سبحانی هرچند سخنگوی نظام نیست و موضع او را نمیتوان دقیقا همتراز خواست نظام دانست، اما به عنوان یک مرجع تقلید، در دورانی که فقیهان بر کشور حکومت میکنند، نمیتوان حرفهایش را نادیده گرفت. او پیش از این اظهارنظرهایی درباره نحوه حضور زنان در جامعه و شکل و میزان اشتغال آنها داشته است.
«حجاب اجباری» احتمالاً بارزترین نشانه تبعیض سیستماتیک و «قانونی» علیه زنان است اما زنان همچنان –با وجود سرکوبها- به شکلهای مختلف، پوشش رسمی مورد نظر رژیم ایران را تا آنجا به چالش میکشند که قم، خاستگاه و پایگاه تئوریک جمهوری اسلامی، لحظهای نمیتواند از دغدغه وضعیت «بدِ حجاب زنان» فارغ شود.
«مگه انقلاب شده؟»
یکی از شوخیهای رایج در بحثهای سیاسی ایرانیان این است که به کسی که انتظار غیرمنتظره از یک جریان سیاسی دارد، میگویند: «نکند انتظار داری حجاب را هم اختیاری کند؟!»
اما هر شوخیای سویههایی از واقعیت را در خود دارد. حتی از خوشبینترین نیروهای سیاسی به اصلاح جمهوری اسلامی نمیتوان شنید که با «اصلاحات» (دست کم در کوتاهمدت و میانمدت) میتوان به حجاب اختیاری رسید.
لغو قانون حجاب اجباری در چارچوب جمهوری اسلامی، آنقدر دور از ذهن است که فعالان و جنبش زنان، هرچند بر آن به عنوان یک حق بدیهی تاکید میکنند، اما کمتر پیش آمده است که آن را به عنوان مطالبهای روشن از یک شخص یا جریان سیاسی درون جمهوری اسلامی مطرح کنند.
درهرحال اما، ایرانیان زیادی هستند که وقتی زن بیحجابی را در فضاهای عمومی میبینند، -هرچند به شوخی- میگویند: «مگه انقلاب شده؟»
اسلامگرایان، هرکجا که باشند، زن، و بهخصوص حجاب را مسئله اصلی و هویتی خود میپندارند. زندگی شیخ فضلالله نوری (از چهرههای مشروطه)، سید قطب (تئوریسین اخوانالمسلمین) و خمینی پر از اظهارنظرهایی است که انگار جز زن مسئلهای ندارند. امروز هم که اسلامگرایان در ترکیه همچنان برسرکارند و در مصر مدتی قدرت گرفتند، و در ایران، که نزدیک به چهاردهه از ولایت مطلقهشان میگذرد، مسئله حجاب برای متشرعین قابل مذاکره نیست.
همه ما موضع روحانیون درباره زنان و حجاب را میدانیم.البته خوب است که اطلاع رسانی میکنید
ولی به باور من اشتباه است که سخنان آنها را از حیث اعتبار اصلا بررسی کنیم حتی برای آسیب شناسی.
به جرات میگویم تمام روحانیون بلا استثنا بیمار جنسی و روانی اند دستکم من تا کنون خلاف این ندیدم.
گفته هایشان را هم نه از دیدگاه علمی یاحتی تاریخی که از بعد روانشناسی بالینی باید نقد کرد.
آنها میتوانند فرصت بی نظیری برای پژوهشگران روانشناس باشند تا انواع خطرناک اختلالات روانی و
شخصیتی را مورد مطالعه قرار داده و قدمی در راه تکامل علم روانشناسی بردارند.
Sam / 17 June 2015
***خود آقای سبحانی باز هم تاکید کرد که من گفتم بدحجابی فقط دهن کجی است اما ربا خواری جنگ با خداس پس چرا جلوی رباخواری رو مثل بدحجابی نمیگیرید؟ شما این اخبار رو از کجا کشف میکنید؟
احمد / 18 June 2015
اگر فکر می کنید نامه ایت الله سبحانی شکل مودبانه و رایج تکذیبیه در ایران است به متن روزنامه اطلاعات در رابطه با همون دیدار مراجعه کنید…
***
ایرانی / 18 June 2015