سال‌هاست که موضوع حجاب و بدحجابی زنان ایران، محور سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های هفتگی مقامات ایرانی به خصوص اصول‌گرایان است. آنها مرتب به دولت و نهادهای مسئول تذکر می‌دهند که به وضع بدحجابی زنان رسیدگی کنند. در این میان کمتر کسی جرات می‌کند که چیزی خلاف این دیدگاه رایج در میان اصول‌گرایان ایران بگوید و هر صدای مخالفی به سرعت خفه می‌شود؛ هرچند که با تغییر دولت‌ها، بر این فشارها افزوده یا از آن کاسته می‌شود.

hejab

بر همین اساس، در حالی که دولت حسن روحانی از یک سو با اعمال فشار بر زنان و رفتارهای خشن با آنها به خاطر حجاب مخالف است، مجلس با تصویب طرح‌ها و صدور بیانیه‌هایی بر گسترش حجاب و ترویج آن در جامعه حتی با اعمال فشار تاکید می‌کند.

در این میان مدتی است که واکنش‌های یک روحانی ایرانی، به نام محمدرضا زائری، نسبت به اجباری بودن حجاب در ایران خبرساز شده که برای نخستین بار مخالفت با حجاب اجباری را از درون نظام مطرح کرده است.

«ترویج خشونت بدتر از مشخص بودن موی زنان است»

محمدرضا زائری که سال‌هاست خود را به عنوان یک روحانی متفاوت و نواندیش نشان می‌دهد، سابقه‌ای طولانی در حرف‌های جنجالی دارد.

zaeri

او که زمانی با بنیان گذاشتن یک مرکز بزرگ فرهنگی و آموزشی برای نوجوانان به نام «خانه روزنامه نگاران جوان» و انتشار نشریه‌ای به نام «خانه»، برای نسلی از روزنامه‌نگاران جوان شناخته شده و تا حدی محبوب بود، مدتی بعد از راه‌اندازی این موسسه به دلیل  انتشار نامه نوجوانی که در آن شبهاتی درباره بنیانگذار جمهوری اسلامی روح الله خمینی مطرح شده بود، به دادگاه کشیده شد؛ نشریه ‌اش لغو امتیاز شد و به زندان افتاد.

او پس از این واقعه هم داستان‌های جنجالی داشته، از انتشار عکس بدون عبا و عمامه در اینستاگرام تا اظهارنظرهای جنجالی درباره موضوعات حساس جامعه و جالب اینکه، بسیاری از این اظهارنظرها درباره حجاب و زنان بوده است.

محمدرضا زائری، مروج و مبلغ فرهنگی با عنوان سبک زندگی اسلامی است و در این زمینه کتابی هم به نام «سبک زندگی؛ نگاهی به زندگی دینی مسلمانان ایرانی» نوشته است. او یک بار در نشستی درباره همین موضوع گفته بود: «جمهوری اسلامی، روحانیت و حوزه‌های علمیه باید جرات کند و به جایی برسد با زنی هم که بی حجاب است، گفت‌وگو داشته باشد، مانند نوشتن مطلب در روزنامه زن روز توسط مطهری در قبل از انقلاب یا فعالیت‌هایی که امام موسی صدر در لبنان داشتند و نتیجه‌بخش بود.»

او در همین نشست گفت که با حجاب اجباری مخالف است: «زن بی‌حجاب امروز ما از خانم اشتون برتر نیست. چطور حاضریم با خانم اشتون به خاطر ضرورت و اجبار مذاکره و گفت‌وگو کنیم اما این الزام و اجبار را در مسائل اجتماعی خودمان درک نمی‌کنیم. ضرورت گفت‌وگو با زن بی‎حجاب شهروند جامعه اسلامی از ضرورت گفت‌وگو با آمریکا بیشتر است. ضربه‌ای که از این بعد در حال خوردن هستیم از ضربه مذاکره نکردن با آمریکا بیشتر است.»

زائری یک بار هم در وبلاگش نوشته بود: «موضوعاتی مثل ولایت فقیه یا امر به معروف و نهی از منكر (كه نظام مترقی و پیشرفته كنترل اجتماعی است كه آن را در حد مچ گیری توی خیابان تنزل داده‌ایم) یا حجاب دقیقا در همین نقطه دچار مشكل بدفهمی می‌شوند (بد كرداری ما هم از این بدفهمی ناشی می شود یعنی با این دریافت غلط برای روسری و چادر توی سر مردم می‌زنیم و برای نماز در سالن مدرسه یا پادگان را از داخل قفل می‌كنیم!) و به این ترتیب می‌آییم و برای تبین اهمیت مفهوم ولایت فقیه و حدود اختیاراتش به تعابیری متوسل می‌شویم؛ مثل اینكه اگر بگوید زنت بر تو حرام است دیگر طلاق خود به خود جاری است. از تعبیر إمرأتك طالق، در فهم فقهی و ادبیات حوزوی یك دریافت می‌شود و در فهم مخاطب عام سال هزار و سیصد ونود ایران و جهان دریافتی دیگر .كسی باید بیاید و بگوید اصلا ولی فقیه چه كار به زن و بچه مردم دارد؟»

اما قضیه فقط به همین ختم نمی‌شود. محمدرضا زائری به سانسور کتاب هم اعتراض می‌کند. مثل آن بار که در جلسه‌ای درباره نقد کتاب کودک و نوجوان گفته: «متأسفانه جامعه ما به‌گونه‌ای است که با یک بسم‌الله صفحه نخست کتاب و یا مشخص نبودن موی کسی در تصویر کتاب، راضی می‌شود در حالی که ترویج خشونت بسیار خطرناک‌تر از مشخص بودن موی کسی در تصویر کتاب است.»

«زن مثل شیرینی خامه‌ای است»

در حرف‌های محمدرضا زائری هرچند می‌توان رگه‌هایی از مخالفت با حجاب اجباری پیدا کرد، اما او را نمی توان معتقد به حق زنان برای انتخاب پوشش دانست. با این حال در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، صحبت‌های او به عوان یک روحانی همیشه با استقبال مواجه می‌شود. در مقابل گروه‌های تندروتر جامعه معتقدند که صحبت‌های او «اسباب خشنودی بدحجابان و بی‌حجابان را فراهم می‌کند.»

دو ماه قبل، کلیپی از سخنان او در یک برنامه تلویزیونی منتشر شد که در آن باز هم درباره حجاب اجباری حرف می‌زد: «انبیا نمی‌خواستند زورکی کسی را به بهشت ببرند و او را  مسلمان کنند. اسلام می گوید چه زن و چه مرد باید حریمی را رعایت کنند اما متاسفانه باید اعتراف کنیم که در این زمینه ما زورمان به خانم‌ها رسیده.»

او در همین صحبت‌ها زنان را «شیرینی خامه‌ای» خواند که باید در یخچال گذاشته شوند! و البته یادآوری کرد که حجاب را اجباری نمی‌داند اما رعایت آن کرامت است: «فکرمی کردیم الزام حجاب درست است اما باید حالا دید نتیجه چه شده.»

محمدرضا زائری در همین برنامه، در مناظره با زنی که از اجباری بودن حجاب دفاع می‌کرد با تاکید بر ارزش و اهمیت حجاب، این سوال را مطرح کرد که آیا برای یک کار عمومی در کل کشور و برای اداره جامعه شیوه بهتری وجود دارد یا نه؟ نمره جمهوری اسلامی در راستگویی و صداقت و وضعیت جامعه بعد از 36 سال در کدام زمینه بدتر است؛ درحجاب یا دروغگویی؟»

چند ماه پس از این برنامه، حالا در ایران نشستی برگزار شده با عنوان «حجاب اجباری؛ اولویت‌ها و اقتضائات فرهنگی جامعه». در این برنامه که به عنوان «کرسی آزاداندیشی» در قم برگزار شد،  روحانیون مختلفی سخنرانی کرده‌اند که یکی از آنها محمدرضا زائری است.

hejab ejbari

برگزاری این نشست در راستای سیاست پنهانی است که در کلام رییس مؤسسه فرهنگی خانه خورشید- برگزار کننده این برنامه- منعکس شده است. مرتضی وافی گفته در طرح مسائل حساسیت‌برانگیزی مانند حجاب، پیش از اینکه آنها در مجامع عمومی یا رسانه‌ها مطرح شود، در گروه‌های مرجع و بین صاحبنظران طرح گردد و سپس به جامعه منتقل شود.

معنای این حرف این است که به اعتقاد جمهوری اسلامی و سیاست‌گذاران فرهنگی آن، موضوع حجاب و تصمیم گیری درباره آن، یک موضوع داخلی محسوب می‌شود که باید در سطوح بالا و در میان «محارم» درباره آن صحبت شود. همان طور که زائری گفته: «پس از پخش کلیپ ناقصی از صحبت‌های من در شبکه‌های اجتماعی، متعدد دعوت شدم تا راجع به این موضوع صحبت کنم؛ اما به دو دلیل قبول نکردم: اول اینکه به آن دامن زده نشود، و دیگر اینکه تلقی نگردد که ما می‌خواهیم درباره این مسأله چانه بزنیم. اما دعوت به این نشست را فبول کردم؛ چون در اینجا احساس می کنم که داخل خانواده خود هستم.»

او در صحبت‌هایش تاکید کرده که موضع‌گیری‌هایش درباره حجاب نه یک موضع انتقادی صرف که یک گفتمان درون گروهی است: «در حوزه حجاب، حرف من اصلاً خارج از “گفتمان حجاب” نیست. حرف من این است که باید زنان و خواهران و دختران محجبه ما با عزت در خیابان راه بروند؛ در حالی که عملکرد امروز ما منجر به این امر نشده و نمی شود. موضع من دقیقاً دفاع از حجاب است و از برخی دوستان تعجب می کنم که چرا مسأله حجاب را بی اهمیت می انگارند و به آن توجه نمی‌کنند.»

او بر سر موضع انتقادش از اجباری بودن حجاب می‌ایستد اما می‌گوید در جمهوری اسلامی به زیرساخت‌های لازم برای این کار توجه نشده است.

در همین حال، «محمد آقاسی» مدیر مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران وابسته به جهاد دانشگاهی (ایسپا) آماری از وضعیت حجاب در ایران ارائه داده و گفته که بر اساس تحقیقی که در سال ۱۳۵۳ انجام شده، گزارش شده که ۷۵ درصد از مردم در آن زمان تمایل به محجبه بودن همسران خود داشته‌اند، اما در سال ۷۴ در پژوهشی با جامعه آماری متفاوت، معلوم شده که ۳۶ درصد از دانشجویان دختر چادر را به عنوان پوشش خود می‌پسندیدند. شاهد این نظرسنجی هم مطالبه روبه گسترش زنان ایرانی برای رفع حجاب اجباری است که در قالب رعایت نکردن شکل مورد نظر حکومت یا همان بدحجابی، تشکیل صفحه‌های فیس بوکی برای مخالفت با حجاب اجباری مانند «آزادی‌های یواشکی» و فعالیت مستمر فعالان حقوق زنان برای تاکید بر این مطالبه دیده می‌شود.

اما منظور زائری از نبودن زیرساخت‌های فرهنگی، از جمله سریال‌های و برنامه‌های تلویزیونی است: «ما زنان و دختران و خواهران خود را در برابر برنامه های صدا و سیما به حال خود گذاشتیم تا تبلیغات بازرگانی و سریال‌هایی را ببینند که بر اساس لیبرالیسم غربی تولید و پخش می‌شوند؛ ما کودکان‌مان را در مهدکودک‌ها رها کردیم تا بارها و بارها کارتون‌های والت دیزنی را تماشا کنند؛ ما در فیلم‌ها زنان بی‌سواد و کلفت را با حجاب نشان دادیم و زنان تحصیلکرده و شیک را بی حجاب؛ ما چادر را در دادگاه‌هایمان بر سر زنان مجرمی کردیم که در خیابان‌ها عفاف را زیر پا گذاشتند؛ ما به دختران‌مان تلقین کرده‌ایم که خوشی و زیبایی در بی حجابی است؛ و حال می‌گوییم چرا فکر بچه‌های ما اینگونه شده است؟»

اما حتی خود او هم تایید می‌کند که حجاب دیگر موضوع جذابی برای زنان ایرانی نیست و بر اساس یک نظرسنجی از مردم درباره شانزده موضوع مورد پرسش، موضوع  بدحجابی اولویت سیزدهم جامعه اعلام شده است.