بیشتر تحلیلگران سیاسی وضعیت فعلی در منطقه خاورمیانه را از یک طرف جنگ‌های نیابتی میان قدرت‌های منطقه‌ای ایران و عربستان سعودی و از سوی دیگر حاصل تلاش ایالات متحده آمریکا برای کوچک‌سازی کشورهای منطقه می‌دانند. دلایل آغاز جنگ هر چه باشد، از بیشتر مناطق کشورهای درگیر جنگ، اکنون ویرانه‌ای بیش باقی نمانده است. کارخانه‌ها، زیرساخت‌های اقتصادی، پل‌ها، راه‌ها، نیروگاه‌ها، فرودگاه‌ها بمباران می‌شوند، ساکنان شهرهای جنگ زده آواره می‌شوند و افراد غیرنظامی جان خود را از دست می‌دهند.

Yemen

عربستان سعودی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن حوثی‌ها، اقدام به بمباران هوایی یمن کرده و ائتلافی از نیروهای نظامی آمریکا، عربستان، مصر و غیره این کشور را به محاصره در آورده‌اند. ایران متهم است که در گذشته اقدام به ارسال تجهیزان نظامی به شورشیان حوثی یمن کرده تا در یمن نیز نیرویی شبیه به نیروی حزب‌الله لبنان ایجاد کند. قوای نظامی ایران به دلیل ضعف تجهیزات هوایی و دریایی، توانایی لازم برای مداخله نظامی با اقدامات صورت گرفته علیه یمن را ندارد. در عوض جمهوری اسلامی یک جنگ تبلیغاتی گسترده را به راه انداخته است.

این تبلیغات بیشتر بر مخاطبان داخل کشور متمرکز است. بدون استثنا در تمامی بخش‌های خبری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، یک یا چندین گزارش درباره یمن وجود دارد. خبرنگاران از روی عرشه کشتی حامل کمک‌های ایران به یمن، گزارش‌های مستقیم می‌دهند. گاه و بیگاه از کانال‌های خبری و در ساعات نزدیک به پخش اخبار، کلیپ‌‌ها و مستندهایی در باره ارتباط سیاسی و نظامی بین آمریکا و عربستان سعودی با نیروهای داعش پخش می‌شود. این گزارش‌ها، حول موضوع حضور ناوهای جنگی ایران در منطقه باب‌المندب، اقتدار ایران و مقابله با دزدان دریایی می‌گردند. همزمانی این اقدامات تبلیغی با حجم زیاد برنامه‌های مربوط به مذاکرات هسته‌ای، سبب شده است صدا و سیمای جمهوری اسلامی رنگ و بوی دوران جنگ را به خودش بگیرد.

شهروندان ایرانی چقدر این تغییرات رسانه‌ها را می‌بینند و چه نظری درباره این تبلیغات دارند؟ آیا آنها به این برنامه‌ها توجه می‌کنند؟ عقیده آنها درباره ماجراجویی‌های جمهوری اسلامی و حکومت سعودی در منطقه چیست؟ درباره تحولات یمن چه می‌گویند؟ آیا جمهوری اسلامی توانسته است از تبلیغات پر سر و صدای خود به نتیجه‌ای برسد؟

اکثریت شاکی هستند اما…!

بیشتر افرادی که برای تهیه این گزارش با آنان صحبت شده، از تبلیغات حکومتی در این زمینه شاکی هستند. هر کسی در مدت اخیر نیم‌نگاهی به صدا و سیما کرده، از افزایش حجم این برنامه‌ها مطلع است.

خانمی ۳۷ ساله می‌گوید: «هر برنامه‌ای تمام می‌شود پشت سرش یک فیلم از یمن یا عراق پخش می‌کنند. ما می‌زنیم یک کانال دیگر. شطرنجی می‌کنند اما مشخص است دارند سر یکی را می‌برند. آدم حالش بد می‌شود.»

یک شهروند بازنشسته خودش را از یک گروه مخاطب خاص برنامه‌های صدا و سیما معرفی می‌کند: «سن ما فرق داره. بچه‌‌ها از روی کامپیوتر، تلویزیون نگاه می‌کنند! نسل جدید از روی موبایل فیلم نگاه می‌کنند، ولی ما چون خبرهای اینجا برایمان مهم است که بفهمیم چی گران شده، چه خبر است، همین تلویزیون خودمان را نگاه می‌کنیم. ماهواره هم هست اما ماهواره خبر از داخل زیاد نمی‌گه؛ بیشتر خبر سیاسی پخش می‌کند. سیاسی هم خوبه ولی خبر از وضع اداره‌جات و بانک‌ها و بالا رفتن حقوق‌ها و این مسائل، بیشتر باب دل ماست.»

تعدادی از مردهای پرسش شونده می‌گویند بخش‌های خبری روی شبکه‌های ماهواره‌ای را دنبال می‌کنند و به اخبار صدا و سیما اعتماد ندارند. بخشی از آنها هم به دلیل علاقه زنان به سریال‌های ماهواره‌ای، ادعا می‌کنند که از روی ناچاری اخبار صدا و سیما را دنبال می‌کنند.

در میان افرادی که اخبار تلویزیون را پیگیری می‌کنند، بیشتر مردان علاقه‌مند به اخبار بیست و سی دقیقه هستند اما زنان با وجود علاقه به این بخش خبری به دلیل هم‌پوشانی آن با ساعت پخش سریال‌های ایرانی و ساعات آماده سازی شام، از این بخش خبری دل خوشی ندارند. بخش خبری بیست و سی دقیقه شبکه دوم تلویزیون ایران، زیر نظر نهادهای امنیتی وابسته به ولی فقیه قرار دارد.

تقریبا همه‌ افراد شرکت کننده در گفت‌وگو‌های مورد استفاده این گزارش، از عملکرد صدا و سیما در پوشش تبلیغی سیاست‌های جمهوری اسلامی در مورد فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن شکایت دارند. اولین دلیل این نارضایتی‌‌، افراط جمهوری اسلامی در پخش این برنامه‌ها عنوان می‌شود و دلیل دیگر مربوط به محتوای این برنامه‌هاست.

به عنوان مثال یک کاشی‌کار اهل ارومیه معتقد است: «اینها ملت را می‌خواهند روانی کنند. یک چیزی را اینقدر میگن،میگن، میگن تا همه بگن گور باباشون یه بمب اتم بزنید تموم بشه. والا به خدا خیلی اعصاب می‌خواد… اینها که خودشون توی تلویزیون هستند دیوانه نمیشن با این چیزهایی که درست می‌کنند؟»

نکته قابل تأمل اینکه با وجود شکایت صریح و گسترده مردم از تبلیغات سیاسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، رگه‌های ناسیونالیستی آنها نیز به طرز محسوسی تحریک شده است. جدا از افزایش احساسات ناسیونالیستی در سایه وجود ستم‌های قومی در ایران، به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی در تقابل با عربستان سعودی، تقویت ناسیونالیسم ایرانی را چاشنی تبلیغات اسلامی-شیعی خود کرده است و تا حدودی در این میان موفق بوده است.

بخشی از مردم، در تقابل ایران با عربستان، حق را به ایران می‌دهند و بخش قابل ملاحظه‌ای از آنها علیه اعراب از الفاظ نژادپرستانه استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، تقابل جمهوری اسلامی یا عربستان سعودی بیش از آنکه ماهیت جنگ شیعه و سنی داشته باشد، در افکار مردم عادی، رنگ و بوی جنگ عرب و آریایی به خود گرفته است. این در حالی است که طبق تحقیقات صورت گرفته بیش از ۷۰ درصد مردم ایران نژاد آریایی ندارند.

یک بافنده به فاصله چند ثانیه و پس از اظهارنظر علیه خامنه‌ای و جمهوری اسلامی، عربستان سعودی و آمریکا را در بحران یمن مقصر می‌داند و می‌گوید: «خداوکیلی دارند زور می‌گویند. کسی اینها را آدم حساب نمی‌کرد حالا با اسلحه‌های آمریکایی آدم شده‌اند و شاخ و شانه می‌کشند.»

صاحب یک مغازه تعمیرات لوازم برقی و شاگرد ۳۲ ساله او هر دو بر این عقیده هستند که «درست است خامنه‌ای و جمهوری اسلامی ر…اند اما عربستان جای طرفداری ندارد اصلا. با شمشیر اعدام می‌کنند. مغول‌ها که بچه‌های چنگیز هستند الان پیشرفته شده‌اند ولی این عر… مثل دو هزار سال قبل فکر می‌کنند.»

یک دانشجوی زیست‌شناسی می‌گوید در جدال جمهوری اسلامی و عربستان سعودی، میل دارد که ایران پیروز باشد. با وجودی که او خود را مخالف جمهوری اسلامی می‌داند، در صحبت‌هایش درباره یمن هیچ تفکیک مشخصی بین «جامعه ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی» قائل نیست.

یک راننده تاکسی، منتقد «هرچه تروریسم و جانوری است که کشت و کشتار می‌کند پولش را از عربستان می‌گیرد. نفت را می‌فروشند با پولش …می‌کنند، ماشین لوکس می خرند و اسلحه می‌دهند دست بن و لادن دست یک مشت…»

یک کارمند دولت به موضوع امنیت اشاره می‌کند و می‌گوید: «اگر جمهوری اسلامی همین چهارتا موشک را نداشت الان داعش از یک طرف ریخته بود داخل خاک ما از آن طرف القاعده و این گروه‌های داخل پاکستان.» او با اعتراف به وجود شرایط بد اقتصادی در کشور و در تنگنا قرار داشتن مردم می‌گوید: «مردم مشکل زیاد دارند ولی خدا نکند روزی جنگ راه بیفتد. منتظر نشسته‌اند یک ذره ایران پایش بلنگد تا جنگ شروع شود. مثل صدام که وقتی انقلاب شد و ارتش از هم پاشید حمله کرد که خرم شهر و اهواز را بگیرد.»

بی‌اطلاعی از واقعیت‌ها

در درگیری‌ها در یمن، مثل جنگ‌های دیگر اولین قربانی حقیقت است. پیشنیه درگیری‌ها و انگیزه‌های مختلف برای جنگ و ستیز ناگفته می‌مانند. رسانه‌های ایران و عربستان اقدام به تحریک احساسات ناسیونالیستی و تعصبات مذهبی در میان مخاطبان خود می‌کنند. تقریبا یک سوم افرادی که برای تهیه این گزارش با آنان گفت‌وگو شده است اطلاعات‌شان در این حد است که “عربستان وهابی” به “یمن شیعی” حمله کرده است و طبق معمول آمریکا طرفدار ظالم و جمهوری اسلامی طرفدار مظلوم است. اکثر آنهایی که با آنها گفت‌وگو شد آشکارا عربستان سعودی را دشمن ایران می‌دانند. به نظر می‌رسد که این برداشت قابل تعمیم به اکثریت مردم باشد.

yemen 2

اندکی از کسانی که با آنها صحبت شده، در مورد خطر کشانده شدن ایران به جنگ صحبت کردند. ولی بیشتر آنها در برابر این سوال که آیا موافق ورود ایران به جنگ مستقیم با عربستان هستند، پاسخ منفی می‌دهند. افرادی نیز وجود دارند که از لزوم اتحاد ایران و آمریکا صحبت می‌کنند تا ایران با تقویت قوای نظامی خود بتواند وارد جنگ با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس شود، آنها را ترسانده و ساکت کند.

یک سرهنگ بازنشسته ارتش از تغییر دوران و تغییر نگاه به جنگ می‌گوید: «جنگ‌های امروز بیشتر جنگ‌های اقتصاد و تکنولوژی هستند. در زمان گذشته و تا جنگ جهانی دوم و همین ویتنام، جنگ یک راه تقویت کشور بود. حالا شرایط دنیا فرق کرده است و کشوری دلش نمی‌خواهد وارد جنگ شود مگر اینکه مطمئن باشد قدرتش از طرف مقابل بیشتر است. جنگ هم بیشتر به این شکل است که بمباران هوایی است یا حملات نقطه‌ای. عملیات محدود منظورم است. به جز آمریکا که قوی‌ترین نیروی نظامی دنیا را دارد. منظور من بقیه کشورهای دنیا هستند.»

به عقیده این نظامی بازنشسته، «ایران و عربستان هیچ کدام نمی‌خواهند وارد جنگ با یکدیگر شوند. هر دو از هم می‌ترسند و می‌دانند این جنگ پیروز ندارد.» یک فعال سیاسی هم عقیده دارد که «جنگ ایران و عربستان به نفع بقیه کشورهای منطقه است تا جای این دو کشور را در تحولات منطقه‌ای بگیرند.» این فعال سیاسی از ترکیه، مصر، اسرائیل و روسیه به عنوان کشورهایی یاد می‌کند که از حنگ ایران و عربستان سود خواهند برد.

هیچ یک از زنانی که با آنها درباره یمن صحبت کردم، موافق جنگ نیستند اما در بین مردان، کسانی طرفدار جنگ ایران و عربستان بودند. دو نفر اعتقاد داشتند که با جنگ ایران و عربستان نتایج مذاکرات هسته‌ای از بین رفته و آمریکا مجبور می‌شود با جمهوری اسلامی وارد جنگ شود.

آنچه از این گفت‌وگوها به دست آمد نشان داد که مخالفت مردم با حاکمان عربستان سعودی بیشتر ناشی از احساسات ملی است تا مذهبی. میزان دلسوزی زنان برای مردم یمن بیشتر از مردان است و بیشتر افراد از عربستان با عنوان کشوری ثروتمند و عقب افتاده یاد می‌کنند.

رواج نوشته‌های ضد عربی و یادآوری عظمت امپراتوری ایرانی در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و نفرت مردم از محدودیت‌های اسلامی حاکم بر ایران، به روحیات ضد عربی آنها دامن زده است. در نگاه بسیاری از مردم، عرب ستیزی معادلی برای مخالفت با حکومت ایران و قواعد اسلامی است و جمهوری اسلامی از این کژتابی نهایت سواستفاده را می‌کند. در فقدان آزادی‌ بیان برای مخالفت با اسلام و حکومت اسلامی در ایران، فحاشی به اعراب و عرب ستیزی تبدیل به راه تخلیه کلافگی از وضعیت موجود شده است.

ناسیونالیسم شیعی: شمشیری دولبه

تقریبا تمامی شهرهای مرزی ایران ساکنان سنی مذهب دارند. در استان کردستان و مناطق کردنشین، یک جدال سیاسی و نظامی تاریخی بین گروه‌های کرد و حکومت‌های پهلوی و بعد از آن، جمهوری اسلامی وجود دارد. در سال‌های اخیر، فعالیت گروه‌های پان‌ترک در استان‌های شمال غربی ایران افزایش جدی یافته است. حرکات مسلحانه در استان سیستان و بلوچستان ایران بیشتر شده و ترورها و حملات نظامی گروه جندالله و جیش‌العدل در این منطقه تکرار می‌شوند. عرب‌زبانان سنی‌ استان خوزستان، به دلیل بی‌توجهی مسئولان جمهوری اسلامی به اوضاع زندگی مردم در این استان نفت‌خیز، مستعد ارتباط‌گیری با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس هستند و به دلیل وجود بختیاری‌ها و عرب‌های شیعه، این منطقه در صورت ورود به آشوب‌های قومی وارد معادلات پیچیده‌ای خواهد شد.

جمهوری اسلامی اقدام به سرکوب دراویشی می‌کند که خود را علوی می‌دانند اما خود را مدافع شیعیان یمن معرفی می‌کند که مذهب آنان با مذهب شیعه دوازده امامی در ایران بسیار متفاوت است. در طول ۳۵ سال جنگ و تحریم، تجهیزات نظامی و ارتباطات بین‌المللی ایران رو به زوال رفته است و در مقابل عربستان تبدیل به انباری از پیشرفته‌ترین سلاح‌های آمریکایی شده است و به دلیل صادرات روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت خام، ارتباطات دوستانه‌‌ای با آمریکا و قدرت‌های اروپایی و آسیایی و اسلامی دارد.

در چنین شرایطی، تبلیغات جمهوری اسلامی پیرامون تضاد شیعه-سنی و ایرانی-عرب می‌تواند در آینده تبدیل به معضلی جدی برای ایران شود و این تبلیغات گریبان خود حکومت و مردم ایران را بگیرد زیرا کشورهای منطقه نیز به دخالت در اوضاع داخلی ایران و مقابله با تحریکات جمهوری اسلامی تشویق می‌شوند.

تقلید از ترکیه

جالب‌ترین اظهار نظر در میان پرسش‌شوندگان را یک کارمند دولت، در مقایسه رفتار جمهوری اسلامی و دولت ترکیه در اعزام «کشتی نجات» بیان کرد: «ترکیه برای فلسطین کشتی فرستاد با اینکه همه می‌دانستند اسرائیل این حرف‌ها سرش نمی‌شود و حمله می‌کند ولی این کار را کرد تا قدرت اردوغان بیشتر شود. فکر کنم گرفتند قدرت را و اردوغان شد رئیس جمهور. مثل الانِ ما یک کشتی فرستادند که چند نفر مردند. در اخبار خودم شنیدم که گفتند کشتی ما هم اسمش کشتی نجات است. می‌خواهند عربستان به این کشتی حمله کند چون بدنام می‌شود دیگر. دعوا سر این است که کدام یکی رهبر اسلام است. عربستان حمله کند، اینها می‌گویند نگاه کنید اینها شبیه اسرائیلی‌ها هستند.»

صحبت‌های این کارمند دولت، اشاره‌ای به یکی از محورهای تبلیغاتی برنامه‌های ضد سنی و ضد عرب در صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. کارگردانان برنامه‌های خبری تلویزیون ایران، به شکلی هماهنگ در گزارش‌های خود، به مقایسه خرابی‌های یمن و غزه می‌پردازند و ماهیت رژیم اسرائیل و سعودی را متحد یکدیگر معرفی می‌کنند. همچنین در بخش‌های خبری، از کشتی کمک‌های غذایی و دارویی ایران با عنوان کشتی نجات نام برده می‌شود.

یک پرسنل دفتری آموزش و پرورش هم از احتمال شروع جنگ علیه ایران می‌گوید: «…کشتی‌ها را برده‌اند آنجا. مثل اینکه کشتی‌های آمریکا و مصر آنجا هستند. اسمش روی خودش است، تنگه است. نزدیک هم می‌شوند آن وسط یک گلوله در می‌رود، جواب همدیگر را می‌دهند و جنگ می‌شود. آن وسط آمریکایی‌ها گوش نمی‌کنند که همه‌اش برای کم کردن روی عربستان است. می‌گویند نخیر آقا، زده‌اید حالا باید جنگ کنید.»