متین، کارشناس ارشد رشته پلیمر، دو سال است ازدواج کرده و سه سال است دنبال کار میگردد. هفته پیش، وقتی از مصاحبه کاری برگشت، خیلی خوشحال بود. مدیر شرکت در حرفهایش گفته بود او را که فارغالتحصیل از یک دانشگاه معتبر است، به همتایان مردش ترجیح میدهد. اما ایمیل دیروز مدیر شرکت خیلی خوشحالش نکرد. مدیر شرکت در ایمیلش نوشته بود که هنوز انتخاب اولش متین است، به شرطی که قراردادی را امضا کند که در آن آمده متین تا چهار سال آینده که پروژه شرکت برقرار است، بچهدار نخواهد شد.
تصمیمگیری برای بچهدار شدن در جامعه امروز ایران نه برای زنان آسان است نه برای مردان. از یک طرف مشکلات اقتصادی امکان چنین کاری را از آنها میگیرد، از طرف دیگر اولویتهای زندگی برای آنها تغییر کرده. حالا دیگر نه فقط مردان که زنان هم نمیخواهند پیشرفت شغلی و تحصیلی خود را فدای بچهدار شدن کنند. اما زنانی که خودشان میخواهند بچهدار شوند هم با خطر از دست دادن موقعیت کاری و تحصیلی مواجهاند؛ مثل متین که فکر میکند اگر بچهدار شود، امکان یک تجربه بزرگ کاری را از دست خواهد داد.
مصوبهای که لغو نشد
دولت ایران در ظاهر ادعا میکند که طرحهایی برای حمایت از زنانی که میخواهند بچهدار شوند در چنته دارد. یکیاش امکان استفاده از مرخصی ۹ ماهه زایمان. اردیبهشت امسال(۱۳۹۴)، هیات عمومی دیوان عدالت اداری ایران، افزایش مرخصی زایمان از شش ماه به ۹ ماه را که مدتها محل بحث بود، تأیید کرده و برای آن رای وحدت رویه صادر کرده است.
بر اساس حکم وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری، از این به بعد اگر کارمندی درباره مرخصی زایمان از دولت شکایت کند و بخواهد مرخصی ۹ ماهه بگیرد، کارفرما موظف است حقوق و مزایای او را برای ۹ ماه کامل بپردازد.
دیوان عدالت اداری ایران به شکایت از اشخاص و نهادهای دولتی رسیدگی میکند و پیش از صدور این حکم، پنج کارمند دولت درباره مرخصی زایمان به دادگاههای مختلف شکایت کرده بودند.
حالا دیوان عدالت اداری گفته که شکایت کارمندان وارد است و کارفرما باید مرخصی زایمان ۹ ماهه را برای آنها در نظر بگیرد اما این دیوان احتمالا به کارفرماهای شرکتها و کارخانههای خصوصی توجهی ندارد که زنان را با قراردادهای کوتاه مدت استخدام میکنند و برایشان شرط بچهدار نشدن میگذارند یا پس از بچهدار شدن زنان را اخراج میکنند و نیروی جایگزین مرد میآورند.
قبل از رای دیوان عدالت اداری، دولت حسن روحانی دستور لغو مصوبه افزایش مرخصی زایمان را داده بود و سال گذشته معاون اول رییسجمهوری گفته بود که اجرای مصوبه مرخصی زایمان ۹ ماهه لغو شده است.
داستان افزایش مرخصی زایمان
افزایش مرخصی زایمان شش به ۹ ماه داستان درازی دارد. این طرح در خرداد ماه ۱۳۹۲ در دولت محمود احمدینژاد در مجلس تصویب شد اما شورای نگهبان با آن مخالفت کرد. پس از آن مجلس اعلام کرد که اجرای این مصوبه از سوی دولت اختیاری خواهد بود و به دنبال آن دولت محمود احمدینژاد افزایش مرخصی زایمان به ۹ ماه را تصویب و ابلاغ کرد.
مرخصی زایمان اما تنها یک بند از تسهیلات وسوسهانگیزی بود که در دولت احمدینژاد تصویب شد. مصوبه شامل ارائه تسهیلاتی نظیر وام قرضالحسنه فرزند، واگذاری زمین و خانه مسکونی، اهدای سکه بهار آزادی، امکان تحصیل غیرحضوری، مرخصی برای پدران، بیمه اجباری درمان و سبد بهداشتی-درمانی و تغذیه رایگان هم بود.
تصویب این مصوبه نگرانیهای زیادی را در میان فعالان حقوق زنان و در گروههای مختلف زنان شاغل ایجاد کرد. بسیاری نگران بودند که با تصویب این مصوبه زنان بیشتری کار خود را به دنبال استفاده از مرخصی زایمان از دست بدهند و همین طور هم شد. حالا سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده که افزایش مرخصی زایمان نه تنها به اشتغال زنان کمکی نکرده بلکه یک سوم از ۱۴۵ هزار مادری که در دو سال گذشته از مرخصی زایمان استفاده کردهاند، از کار اخراج شدهاند.
با وجود اینکه اعلام شده استفاده از این مصوبه «اختیاری» است، بسیاری از نهادهای دولتی و خصوصی این شرط را رعایت نمیکنند. در وزارت بهداشت و آموزش و پرورش تعدادی از کارمندان از مرخصی ۹ ماهه استفاده کردهاند اما سازمان تامین اجتماعی ایران میگوید که در همین وزارتخانهها هم اجرای قانون برای همه یکسان نبوده است و برخی از مرخصی زایمان ۹ ماهه و بعضی از مرخصی شش ماهه استفاده کردهاند.
«آدم پولش را برای چیزهایی که دوست دارد خرج کند بهتر است»
طرح افزایش مرخصی زایمان گرچه در پوشش طرحهای حمایتی از زنان ارائه شده اما در واقع تنها بخشی از مجموعه طرحهایی است که در سالهای گذشته برای افزایش جمعیت ایران و در راستای سیاست کلی حکومت اسلامی در این زمینه ارائه شده است. مجموعه این طرحها میکوشند زنان را به فرزندآوری بیشتر تشویق کنند.
طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده که خرداد سال ۱۳۹۲ از سوی ۵۰ تن از نمایندگان مجلس و در پیوند با طرح افزایش جمعیت و ارتقای نرخ باروری ارائه شد، یکی از این طرحهاست. این طرح، دسترسی زنان به «حق کار» را محدود و با گرفتن آزادی و حق انتخاب آنان، حضورشان در بازار کار را به تدریج کمرنگ میکند. این طرح، همچنین با اولویت دادن به مردان برای فرصتهای شغلی، به طور مستقیم به تبعیض در استخدام دامن میزند.
بر اساس ماده ۹ طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده، اولویت استخدام در کلیه بخشهای دولتی و غیر دولتی به ترتیب با مردان دارای فرزند و سپس مردان متاهل فاقد فرزند و سپس زنان دارای فرزند است و به نظر میرسد که هدف این طرح به طور مشخص در ادامه تشویق زنان به ترک بازار کار، فرزندآوری بیشتر و تمرکز بر وظایف «مادری» و «همسری» است.
با وجود همه این تلاشها، مرکز آمار ایران فروردین ماه امسال اعلام کرده که ۲۵ درصد جوانان علاقه زیادی به فرزنددار شدن ندارند.
گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که ۱ .۳۱ درصد جوانان در آستانه ازدواج اعتقاد دارند که اگر بیش از دو فرزند بیاورند مردم آنها را سرزنش میکنند. همچنین ۷. ۱۸ درصد جوانان پیشرفت تحصیلی و شغلی زنان را مهمتر از بچهدار شدن میدانند.
در این گزارش همچنین آمده که ۱. ۱۴ درصد از جوانان در آستانه ازدواج گفتهاند: «آدم پولش را برای چیزهایی که دوست دارد خرج کند بهتر از این است که خرج بچه کند.»
۴. ۲۹ درصد از جوانان هم گفتهاند: «بچهدار شدن سخت است و راحتی را از آدم میگیرد.»
همچنین در حالی که شعارهای «دو بچه کافی است» دهههای ۷۰ و ۸۰ با شعارهایی نظیر «فرزند بیشتر، زندگی قویتر و آبرومندتر» و تصاویر تبلیغاتی خانوادههای پرجمعیت جایگزین شده، بررسی مرکز آمار ایران نشان میدهد که میانگین تعداد فرزندان فعلی زنان ۷. ۱ فرزند است.
۶. ۳۴ درصد پاسخدهندگان به این آمارگیری، تمایل به داشتن فرزند دیگری نداشتهاند، ۵. ۵۶ درصد یک فرزند دیگر، ۸. ۷ درصد دو فرزند و ۱. ۱ درصد نیز سه فرزند دیگر میخواستهاند.
همین آمار نشان داده که زنان پاسخگوی ساکن نقاط شهری به طور متوسط طالب ۷. ۲ فرزند هستند و زنان ساکن مناطق روستایی به طور متوسط سه فرزند میخواهند.
در همین حال، محمد اسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت، جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، اردیبهشت امسال اعلام کرده که هر سال ۴۴۰ هزار فرصت فرزندآوری در کشور از دست میرود که بیشترین آن ۴۱۰ هزار فرصت فرزندآوری در زنان ازدواج نکرده است. به گفته این مقام مسئول، هر سال در ایران یک میلیون و ۷۵۰ هزار بارداری اتفاق میافتد که یک میلیون و ۵۳۰ هزار مورد منجر به فرزندآوری و ۲۲۰ هزار منجر به سقط جنین میشود. این در حالی است که مطابق آمار وزارت بهداشت ایران، هر سال حدود شش هزار سقط جنین با مجوز پزشکی قانونی صورت میگیرد که با آمار ۲۲۰ تا ۲۵۰ هزار سقط جنین غیر قانونی فاصله زیادی دارد.
به نظر میرسد که با وجود همه برنامهریزیها و تشویقها، سیاست افزایش جمعیت در ایران از جهتهای مختلف به مشکل برمیخورد. یکی از جهتها، آمار بالای زنانی است که به دلایل مختلف ازدواج نمیکنند. مطابق آمار، اکنون شش میلیون و ۶۰۰ هزار زن ۱۵ تا ۴۹ ساله ازدواج نکرده در ایران وجود دارد و از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳، میزان ازدواج هر سال نسبت به سال پیش از آن کمتر شده و در سال ۹۳ حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار مورد نسبت به سال ۹۲ کاهش یافته است.
همزمان، آمار طلاق هم در ایران رو به افزایش گزارش میشود. در کنار این آمار، مدیر کل اطلاعات و آمار جمعیت و مهاجرت سازمان ثبت احوال ایران اعلام کرده که سن ازدواج زنان و مردان ایرانی بالا رفته و به دنبال آن، میزان ناباروری به دلیل بالا بودن سن هم افزایش داشته است.
همه اینها به این معنی است که بسیاری از زنان ایرانی که در سن باروری قرار دارند، خودخواسته بچهدار شدن را به تاخیر میاندازند چرا که معتقدند اولویتهای آنها در زندگی تغییر کرده است. گروهی تحصیلات بیشتر، پیشرفت شغلی و دنبال کردن هدفهای شخصی خارج از نقشهای مادری را انتخاب کردهاند و گروه دیگری معتقدند که شرایط اجتماعی و اقتصادی در ایران اجازه نمیدهد که فرزندان بیشتری داشته باشند.
نرخ باروری کل در ایران ۸. ۱ است و متین میگوید با اینکه همیشه دوست داشته بچهدار شود، اما نمیتواند شش سال زحمتی را که برای تحصیل در رشته مورد علاقهاش کشیده فدا کند. او میخواهد قرارداد را همان طوری که رییس شرکت برایش فرستاده، امضا کند.
فعلا که دور دور زنهاست و مردهای نان اور خانواده بیکارند هر اداره ای که می روی ده تا زن می بینی و یک مرد
محمد / 17 May 2015
مشارکت زنان در تولید اقتصادی امر تازه ای نیست.چنانکه میدانیم در عصر
پارینه سنگی یعنی بازه بین ۲/۶ میلیون سال تا ۱۰ هزارسال پیش زنان گاهی
تا ۸۰ درصد غذای جامعه را تامین میکردند.علم ژنتیک و نظریه فرگشت
درستی آن راتایید میکند.این امر حتی در حیوانات هم دیده میشود.منظور اینکه
کار زنان خلاف قانون طبیعت یا امری لوکس و یک مد فرنگی نیست.تنها با
برآمد عصر برنز در ۶ هزار سال پیش(که در برابر ۲/۶ میلیون عدد کوچکی است)
کار زنان به خانه محدود شد.پس شاید بتوان گفت اتفاقا کار نکردن زنان
یک انحراف و خلاف طبیعت است.این انحراف میتواند با پیشرفت تکنولوژی
و مدنیت انسان اصلاح شود(چنانکه در اروپا تا حدودی شده است).مشکل
مطرح شده تنها مربوط به زنان نیست. مربوط به ما مردان هم هست.
بیکاری زنان خلاف طبیعت وساختار مغزی آنان است وباعث افسردگی
زنان میشود.سپس این افسردگی و پیامدهایش به همه جامعه سرایت
خواهدکرد
Sam / 17 May 2015
به نظر من دولت باید برای زنان تحصیل کرده که مایل به فرزندداری هستند تسهیلات ویژه فراهم کند به گونه ای که زنان با مدرک لیسانس یا فوق لیسانس هم اگر صاحب فرزند شدند و کار نداشتند حداقل حقوق و مزایای یک بانوی لیسانسیه یا فوق لیسانس را دریافت کنند. در این صورت هم زن احساس میکند که تحصیلی که کرده به هدر نرفته و هم نقش همسری و مادری و کانون خانوادگی تبلوری مجدد می یابد. بعبارت دیگر بجای مرخصی نه ماهه و حتی یکساله که امنیت شغلی بانوان را به خطر می اندازد، مرخصی تا اندازه قابل قبول و از آن به بعد حمایت مادی دولت از مادران به کل چه خانه دار و چه کارمند. مطمئناً بسیاری از بانوان عاشق داشتن فرزند و تحکیم بنیان خانواده هستند و با حمایت مسئولین این عشق و محبت در وجودشان زنده خواهد ماند.
از طرفی اعطاء وام ازدواج حداقل ده میلیون تومانی بلا عوض به هریک از زوجین مشوقی دیگر بر تکریم ازدواج و تشکیل خانواده خواهد بود.
ولی خب خودمان میدانیم که جوانان و زنان و تحکیم نهاد خانواده و تأمین شغل و… هیچکدام اولویت واقعی حتی تا رده دهم دولت و مسئولین نیستند اگر چه به وقت انتخابات این قشر در صدر اولویت ها قرار میگیرند!!!
نعمت / 18 May 2015