نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، امروز (۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴) بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
در خبرهای منتشر شده درباره نحوه بازداشت او آمده است که از رفتن با مأموران امتناع کرده و در خانه را به روی آنها باز نکرده است اما مأموران در را شکستهاند و به زور وارد خانه شدهاند و او را با خود بردهاند.
به دنبال بازداشت نرگس محمدی، شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، در نامهای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، از او خواسته است تا برای آزادی خانم محمدی از تمام امکاناتش استفاده کند.
شیرین عبادی در نامه خود نوشته است: «متأسفانه مأموران امنیتی در زمان مرخصی خانم محمدی با پروندهسازیهای جدید، او را بارها مورد بازجویی قرار دادند و سرانجام نیز از سوی دادستانی انقلاب سه اتهام به وی تفهیم شده است … نظر به اینکه نرگس محمدی از چهرههای سرشناس حقوق بشری در ایران است و کلیه فعالیتهای نامبرده در راستای حمایت از حقوق بشر و با رعایت قوانین ایران بوده است و ضمناً از نظر جسمی در شرایط مناسبی قرار ندارد و بیمار و محتاج درمان است، بنابراین خواهشمند است با اعتراض به عملکرد غیر قانونی مأموران، از کلیه امکانات خود برای آزادی و درمان خانم محمدی استفاده کنید.»
نرگس محمدی، پس از اعلام تفاهم هستهای میان ایران و ۵+۱ در روز پنجشنبه ۱۳ فروردین ماه، در گفتوگویی با رادیو زمانه به تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۹۴، درباره احتمال اعمال فشار قدرتهای جهانی بر ایران در مورد وضعیت حقوق بشر، گفته بود: «من فکر نمیکنم قدرتهای جهانی حاضر باشند برای بهبود وضعیت حقوق بشر، سایر کشورها را به چالش جدی بکشند چرا که مناسبات سیاسی و اقتصادی برای آنها در اولویت است. به هر حال منافعی وجود دارد که حقوق بشر به حاشیه میرود. موضوع انرژی هستهای آنقدر برای قدرتهای جهانی مهم بود که برای آن وقت بگذارند، قطعنامه صادر کنند، معیارهایی تعیین کنند، تنبیه کنند و ایران را پای میز مذاکره بکشانند اما در حوزه حقوق بشر هیچ اتفاقی رخ نداده است و جهان با آرمانهای حقوق بشری و حساسیت نسبت به نقض حقوق بشر فاصله بسیاری دارد.»
او اما تاکید کرده بود که به رشد آگاهی در جامعه و مقاومت در برابر نقض حقوق بشر خوشبین است: «ما باید بر روی افکار عمومی سرمایهگذاری بیشتری بکنیم. دولتی پاسخگو در این عرصه انتخاب کنیم و از دولت بخواهیم که جدیتر وارد این عرصه شود.»
آیا بازداشت نرگس محمدی میتواند پاسخی به خوشبینی او و تلاشهایش در زمینه آگاهسازی و اطلاعرسانی برای بالا بردن حساسیتهای حقوق بشری، تلقی شود؟
بیشتر بخوانید: نرگس محمدی بازداشت شد
بازداشت نرگس محمدی در حالی صورت گرفته است که قرار بود وکیلان او روز سهشنبه ۱۵ اردیبهشت برای مطالعه پرونده او بهمنظور برگزاری دادگاه، به شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران مراجعه کنند.
خبر احضار نرگس محمدی به شعبه ١۵ دادگاه انقلاب، هشتم اردیبهشت ماه منتشر شد و کانون مدافعان حقوق بشر، اعلام کرد که بر اساس احضاریه دادگاه انقلاب، نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات نرگس محمدی در پروندهای جدید، در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی، ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ برگزار میشود.
با انتشار این خبر، کارزاری در حمایت از خانم محمدی شکل گرفت و اعضای کارزار لگام (لغو گام به گام اعدام) در حمایت از این فعال حقوق بشر موضعگیری کردند. آنها در نامهای به رییس دادگاه (قاضی صلواتی)، ضمن اعلام حمایت از خانم محمدی، تاکید کردند که «هر حکمی در رابطه با فعالیت در کارزار لگام برای او صادر شود، خود را در آن شریک میدانند.»
نرگس محمدی با همراهی جمعی از فعالان مدنی و سیاسی و فعالان کارزار لگام، صبح روز یکشنبه ۱۳ اردیبهشت، در محل دادگاه انقلاب حاضر شد.
در میان همراهان او، محمد ملکی، نسرین ستوده، محمد نوری زاد، گوهر عشقی (مادر ستار بهشتی)، مادر سعید زینالی، همسر یک زندانی سیاسی به نام رویین عطوفت و پدر و خواهر مصطفی کریمبیگی حضور داشتند.
محمد نوری زاد، درباره این همراهی و حضور در مقابل دادگاه انقلاب اسلامی در صفحه فیسبوک خود نوشته است: «… چهار: نرگس را با کف زدنهای غریبانه روانه کردیم و خود در همان اطراف به انتظار نشستیم. گوهر عشقی خیال داشت تا هر وقت که نرگس نیامده همانجا به اعتراض بماند. حتی داروهایش را نیز با خود آورده بود؛ یک کیسه.
پنج: نرگس محمدی که به داخل رفت، لبانش متبسم بود اما من خبر دارم که با همان لبان متبسم، به سالهای بی دلیلِ زندان سلام میگفت. سال گذشته با صد نفر زن و مرد رفتیم جلوی مجلس در اعتراض به اسید پاشی. از آن میان، تنها به ما دو نفر بند کردند. مرا همانجا جلوی چشم همه بر زمین کوفتند و سوار بر اتومبیل پلیس به کلانتری بردند. برای نرگس نیز به اسم شرکت در اغتشاش پرونده ساختند که اکنون به همین خاطر به دادگاه میرفت. در لگام، ما ده نفریم. برادران اطلاعات از ما ده نفر تنها نرگس محمدی را به اسم شرکت در تأسیس یک تشکل غیر اسلامی و عضویت در آن، به سه سال و دو سال زندان سفارش دادهاند پیشاپیش. یا در زمستان سال گذشته من و نرگس رفتیم جلوی زندان رجاییشهر برای دلجویی از مادران و پدران کُردی که قرار بود ساعت چهار صبح فرزندانشان اعدام شوند. همان حضور دلجویانه را پرونده کردهاند برای نرگس. یا باز برایش پرونده ساختهاند برای فعالیت در کانون مدافعان حقوق بشر.»
نوری زاد درباره علت این پروندهسازیها نیز نوشته است: «من راز دام گستری مأموران اطلاعات به پر و پای این بانوی نیکاندیش را در تنهایی وی میدانم. این بانو اکنون تنهاست. همسرش در دور دستهاست و وی با دو کودکش شب و روز میگذراند … گمان اطلاعاتیها بر این است که یک مادر را با فراغ فرزندانش ای بسا بشود شکست … راز دیگر این همه بندی که به دست و پای این بانو تنیدهاند، ملاقات او و گوهر عشقی با کاترین اشتون است. این رنج سوزنده اطلاعاتیها را میشود از رفتار نامتجانسشان دریافت.»
فعالیت مدنی یعنی اغتشاش
بر اساس یادداشت محمد نوری زاد، نرگس محمدی، حدود یک ساعت در دادگاه انقلاب بوده است. او گفته بوده که دادگاه را به رسمیت نخواهد شناخت چرا که قاضی صلواتی اجازه مطالعه پرونده قطور او را به وکیلانش نداده است.
خانم محمدی اما خود به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفته است که در این پرونده قطور، متهم به سه اتهام است: «تمام دلایل و مستندات این سه اتهام، فعالیتها، درخواستها و اصرار من برای تحقق جامعه مدنی در ایران است. هر فعالیتی که در این مورد داشتهام، علیه من در پروندهای گنجانده شده است.»
او گفته است که هیچکدام از این اتهامها را قبول ندارد: «حتی حضورم در تظاهراتی که در اعتراض به اسیدپاشی در مقابل مجلس داشتیم، با عنوان شرکت در اغتشاش آمده است. من در این مورد بازجویی مفصل شدم و گفتم من و صدها شهروند دیگر، تجمع مسالمتآمیز داشتیم اما بازجو اصرار داشت که بگوید اغتشاش بوده است.»
گفتوگو با رسانههای خارج از کشور، سخنرانی در برنامههای مختلف، تلاش برای لغو حکم اعدام از طریق تأسیس گروه لگام، تأسیس کانون شهروندی زنان و ادامه فعالیت در کانون مدافعان حقوق بشر و ارتباط با شیرین عبادی، از مهمترین مستندات مورد اشاره در پرونده نرگس محمدی هستند.
نرگس محمدی با اشاره به ملاقاتش با کاترین اشتون، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اسفند ماه سال ۱۳۹۲ نیز گفته است: «در آن ملاقات سه خواسته را مطرح کردم، تحقق جامعه مدنی در ایران، آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر رهبران جنبش سبز. اما این خواستهها در پروندهام از جمله دلایل اتهامهایم آمده است. یعنی در واقع اصرار و تلاش من برای تحقق جامعه مدنی مبنای اتهام من شده است.»
خانم محمدی پس از دیدارش با کاترین اشتون، به دادسرای شهید مقدس مستقر در زندان اوین احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ نیز بر اساس همان بازجوییها در شعبه دوم بازپرسی دادسرای شهید مقدس، پرونده جدیدی برای او گشوده شد.
از آن زمان تاکنون، نرگس محمدی ۱۰ بار اخطار و احضاریه دریافت کرده است. چندین بار بازجویی شده و دو بار هم برای چند ساعت، به طور موقت بازداشتش کردهاند. دو بار هم به او اعلام شده که ممنوعالخروج است.
در پرونده فعلی خانم محمدی همچنین آمده است که «متهم با حکم اعدام که از قوانین اسلامی است، مخالف است.»
به گفته او، «حتی برگزاری یک سمینار در مورد مبارزه با آلودگی هوا و برگزاری مراسم هشت مارس در سال ۱۳۹۲ نیز در پروندهام گنجانده شده است.»
نرگس محمدی پیشتر در تاریخ ۲۰ خرداد ماه ۱۳۸۹، یک سال پس از برگزاری انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری ایران، بازداشت و در مهر ماه ۱۳۹۰، به سه اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و تبلیغ علیه نظام» به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. این رأی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به شش سال حبس کاهش یافت.
او سوم اردبیهشت ماه ۱۳۹۱برای اجرای حکمش به زندان اوین فراخوانده شد اما به جای آنکه برای اجرای حکمش به بند عمومی زندان منتقل شود، به سلول انفرادی بند ۲۰۹ اوین برده شد و پس از آن در تاریخ ۲۲ خرداد ماه به دلایل نامشخصی به زندان زنجان منتقل شد. او در این زندان در کنار زندانیان جرم مواد مخدر و قتل نگهداری میشد.
بیماری این فعال حقوق بشر که در دوران بازجوییهای سال ۸۹ دچار بیماری اعصاب و فلج عضلانی شده بود، در زندان زنجان تشدید شد و در نهایت در تیر ماه از زندان به بیمارستان ولیعصر زنجان منتقل شد و پس از آن، بر اساس تشخیص پزشکان، حکم ناتوانی در تحمل کیفر گرفت و با قرار وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
باید دید که آیا دادگاه همچنان حکم ناتوانی در تحمل کیفر این فعال مدنی را به رسمیت خواهد شناخت یا اینکه برای مقابله با فعالیتهای مدنی، او را به پشت میلهها باز خواهد گرداند.
خمینی قبل از انقلاب میگفت ما ازادی نداشته و نداریم بعد که به حکومت رسید با ان لهجه مخصوص به خودش گفت ازادی که اسلام داده محدوده اینجور نیست که هر کس هر چه بخواهد بگوید.رفتار و شخصیت و شجاعت این خانم بیشتر به مردهای واقعی شبیه هست و در مقابل بعضی از مردهای ایرانی که حتی حاضر نیستند یک لحظه به امور سیاسی فکر کنند و استدلال غلط میکنند که کار سیاسی برای ادم سیاسی هست بیشتر به خانمها شبیه هستند این دسته از مردان نمی دانند وقتی در ماشین راننده ای که رانندگی بلد نیست نشسته ای باید به نحوه رانندگیش اعتراض بکنی منظور حکومت اخوندیست که راه حکومت را بلد نیست و مردم ایران را روز به روز فقیر تر می کند
شهرام / 05 May 2015
خصلت این حکومت اخوندی نامهربانی با ایرانیها و مهربانی با بیگانگان است.رفتاری که با این بانوی ازاده میشود را مقایسه کنیم با رفتاری که با اسرای عراقی در ایران شد در یکی از اردوگاههای اسرای عراقی در ایران شورش شد حرف اسرای عراقی این بود که ما زن می خواهیم علت هم این بود که به اسرای عراقی روزانه در هر وعده دو گونه غذا داده میشد در حالیکه بسیاری از این اسرای عراقی تا لحظه اتمام مهماتشان ایرانیان را کشته بودند.اینست مرام اخوندی که با هزینه کردن از جان و مال و ناموس ایرانیان به فکر جذب بیگانگان به منظور پیشبرد عقاید پوچش میباشد
هرمز / 05 May 2015
بهتر نیست بجای انرژی وقت گذاشتن گذاشتن روی رفع ممنوعیت تصویری فلان فرد٬ از این عزیزان شجاع حمایت اجتماعی شود و به انها ملحق شد؟
nader / 08 May 2015