مناسبات نه چندان حسنه ایران و عربستان با تشدید بحران سیاسی در یمن، تیره‌تر شده است. روابط دو کشور که در اوپک و معادلات منطقه‌ای، رقبای دیرین یکدیگر به شمار می‌روند، این روها دستخوش منازعات نیابتی، اختلافات ایدئولوژیک، تهدید و تبلیغ دوجانبه است.

موضع‌گیری‌های تند علیه عربستان سعودی را سرداران سپاه هدایت می‌کنند؛ تا آنجا که شعار براندازی «آل سعود» را نیز سر می‌دهند. سیاست دولت روحانی اما تا حدودی دوگانه است. وزارت خارجه ایران به موازات احضار کاردار سفارت عربستان، برای وزیر خارجه جدید این کشور پیام تبریک فرستاد.

Iran Saudi

آیا شعارها و تهدیدهای جاری علیه عربستان، جلوه‌ای جلوه عملی هم خواهد داشت یا عمدتا مصرف داخلی دارند؟ آیا سپاهیان برای سیطره بر منطقه، از عهده رویارویی با ائتلاف نظامی کشورهای عربی و هم‌پیمان ناتو بر خواهند آمد؟ آیا اتکاء بر سیاست “عرب و عجم” موفقیتی برای حاکمیت ایران خواهد داشت؟

حسن هاشمیان، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و منطقه، در گفت‌وگو با “زمانه” از عبث بودن این رویارویی و منویات تبلیغاتی آن در ایران یاد می‌کند.

زمانه: دولت ایران تلاش می‌کند در سیاست خارجی خود تنش‌زدایی کند؛ از مشی دوران احمدی‌نژاد فاصله بگیرد و دوستانی در منطقه بیابد. این تلاش با رویارویی‌های اخیر با عربستان تناقض دارد. سود چنین مناقشه‌ای چیست؟

Hashemian
حسن هاشمیان

حسن هاشمیان: درگیری بین ایران و عربستان هزینه‌های بسیار بالایی برای تندروها و سپاهیان ایرانی خواهد داشت. آنها که تمام سیاست ۳۶ سال گذشته را بر مبنای ایجاد مجموعه‌های تحت نفوذ خود در منطقه گذاشته‌اند و در پی تشکیل مناطق تابع خود هستند، شکست خواهند خورد. در صورت اصرار این گروه، پس از یمن، نوبت به سوریه و عراق خواهد رسید. البته ظریف و روحانی مایل به ادامه این تنش‌ها نیستند چون تجربه همکاری با عربستان را در دوران خاتمی دارند و می‌دانند که می‌توان با سیاستی ملایم، همکاری دو طرفه و مناسبی با عربستان داشت. سود این مناقشه، تبلیغات سیاسی و روانی تندروهاست.

رئیس دفتر خامنه‌ای روز شنبه ۱۲ اردیبهشت عنوان کرد که “آل سعود” به زودی “آل سقوط” می‌شود. این سخنان تحریک‌آمیز چقدر مصرف داخلی دارد و چه اندازه می‌تواند عامل خشم مقامات عربستان شود؟

این حرف‌ها، هم مصرف داخلی دارد و هم برای افرادی در منطقه ادا می‌شود که تابع خامنه‌ای هستند. این سخنان برای بالا بردن روحیه گروه‌هایی مثل حوثی‌ها در یمن، شیعیان تندرو در عراق، نیروهای نصرالله در لبنان و یا هواداران بشار اسد در سوریه بیان می‌شوند. می‌دانید پس از توفان قاطعیت در یمن، نیروهای اسد در سوریه فرو ریختند و متحمل شکست‌های زیادی شدند. این سخنان بیشتر به منظور خوراک روحی و روانی طرفداران آقای خامنه‌ای در داخل و در منطقه است و از نظر مسائل میدانی مصرف تبلیغاتی دارد.

رئیس جمهور مصر روز شنبه به ریاض رفت. با توجه به ائتلاف نظامی کشورهای حاشیه خلیج فارس علیه حوثی‌ها و نقش مصر در این ائتلاف، آیا این سفر پیامی برای ایران داشت؟

– مصر مقداری با سیاستی که عربستان و ترکیه در منطقه گرفته‌اند، هماهنگ نیست و در برخی موارد، مواضع تکروانه‌ای دارد. در واقع عربستان سیسی را دعوت کرد تا سیاست‌های ناهماهنگ را به او گوشزد کند. مثلا سیسی مخالف دخالت نظامی در سوریه است و می‌گوید در صورت سقوط اسد، تندروهای اسلامی قدرت می‌گیرند و این به مصر هم سرایت می‌کند. رسانه‌های عربستان نوشته‌اند که دیدار سیسی با ملک سلمان نشست پرتنشی بوده و صحبت‌های تندی بین طرفین در گرفته است. اکنون سیسی باید تصمیم بگیرد که در چه راستایی گام بردارد. مطبوعات نزدیک به عربستان نوشته‌اند که سیسی تمام توصیه‌های ملک سلمان را اجرا خواهد کرد.

رهبر ایران اقدامات عربستان را “جنایت و نسل‌کشی” خوانده و فرمانده سپاه پاسداران هم با انتقاد از “ملاحظات برخی مسئولان” ایرانی گفته که “عربستان خائن پا جا پای اسرائیل صهیونیست گذاشته است.” ممکن است حرف‌های تحریک آمیز مسئولان جمهوری اسلامی همان خطری را در بر داشته باشد که سال ۵۸ موجب جری شدن صدام و حمله به ایران شد؟

– این ایران است که عمدتا صحبت حمله و تهاجم را می‌کند. عربستان با آمریکا، پیمان ناتو، کشورهای عربی و اسلامی ارتباط تنگاتنگی دارد و هر تهدید یا حمله باید با محاسبه این وضعیت در نظر گرفته شود. البته این صحبت‌ها در حد شعار است و ایران نمی‌تواند در برابر ناتو و جهان عرب و جهان اسلام بایستد مگر آن که رفتار جنون آمیزی در پیش بگیرد. شعارهای مربوط به جنایت و نسل‌کشی عربستان سعودی نیز به خصوص در جهان عرب، جدی گرفته نمی‌شود. همین جمهوری اسلامی، هم پیمان رژیم سوریه است که ۲۵۰ هزار نفر از مردم خودش را کشته و ۸۰درصد شهرهای این کشور را نابود کرده است. بنابراین صحبت از وحشیگری و جنایت را افکار عمومی جهان عرب از مقامات جمهوری اسلامی قبول نمی‌کنند.

صرفنظر از جنبه تبلیغاتی مسئله، موضوع از نظر رویارویی شیعه و سنی و نفوذ و هژمونی مورد نظر جمهوری اسلامی قابل بررسی نیست؟

– سیاست ایران بر دو محور بنا شده است: اول محور شیعه‌گری برای برانگیختن احساسات شیعیان و بخصوص ایرانی‌ها در برابر جهان سنی. اما این برگ ناموفقی خواهد بود، زیرا تعداد زیادی از شیعیان در منطقه، جمهوری اسلامی و ولی فقیه آن را قبول ندارند. حتی حوثی‌هایی که الان طرفدار ایران هستند، بخشی از زیدیه هستند که همه یمنی‌ها از آنها حمایت نمی‌کنند و تنها قسمتی از آنها هستند که از سال ۲۰۱۲ به عبدالمالک حوثی پیوسته‌اند. مردم ایران نیز آثار حکومت روحانیان شیعه را دیده‌اند.

موضوع دیگر که حاکمیت ایران پشت آن پناه گرفته، ناسیونالیسم ایرانی و عرب و عجم کردن مسئله است اما این هم ناموفق خواهد بود. عربستان مایل نیست با مردم ایران درگیر شود و در مورد ماجرای دو جوان ایرانی هم قول مساعدت داده‌اند. الان در قرن بیست و یکم رویارویی عرب و عجم جایی ندارد.

اما افکار عمومی ایران به دلایل فرهنگی و پیش زمینه‌های عرفی و تاریخی، حاکمیت جمهوری اسلامی را در رویارویی با عربستان همراهی می‌کند. به نظر می‌رسد رژیم ایران توانسته بخش قابل توجهی از مردم را با چنین تهدیداتی موافق سازد.

– همه مردم ایران چنین نیستند. بخش‌هایی از افراد کم سواد و ناآگاه جامعه دنبال این شعارها هستد. اتفاقا در سال‌های گذشته، رژیم ایران خود را نماد عرب نشان داده و برای همین مردم از این رژیم متنفرند و رژیم الان می‌کوشد نفرتی را که متوجه خودش است، متوجه کشورهای عربی بکند. در عین حال، نیمی از مردم ایران فارس نیستند و در میان فارس‌ها هم عمده افراد، هوشمند و آگاه هستد و بازیچه چنین تبلیغاتی نمی‌شوند.