Opinion-small2

ناهمدلی و ناهمزبانی آیت االله خامنه‌ای با مذاکرات هسته‌ای همه را شوکه کرد، چون او خودش امسال را سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نامیده بود.

خود او بر جریان مذاکرات نظارت داشت؛ با علم به این موضوع افراد وابسته ومطیع نظام و ولایت یکی یکی به میدان آمدند و در متن رقص و پایکوبی عده‌ای از مردم، توافق هسته‌ای را به همدیگر، به مردم، به مذاکره کنندگان و در راس همه به خود رهبر تبریک گفتند.

همدلی و همزبانی ولایت‌مداران

از میان به اصطلاح عالی‌رتبگان نظام، نخست روسای قوای سه گانه و هاشمی رفسنجانی تبریک گفتند، تا اینکه نوبت به مراجع و ائمه جمعه رسید.

از میان مراجع آیت الله همدانی از تیم هسته‌ای تقدیر و تشکر کرد و اظهار داشت: “دیپلمات‌های ایرانی معتقد به اسلام بوده و منطق آن را به دنیا نشان دادند.”

امام جمعه موقت کرمان ضمن قدردانی از تیم مذاکره کننده گفت که همدلی و همزبانی دولت و ملت یکی از عوامل مهم در “موفقیت” حفظ حقوق هسته‌ای بود.

امامی کاشانی خطیب نماز جمعه تهران هم از جمله گفت:

“انصافاً تیم مذاکره کننده متین، باحکمت و بامتانت است و آنچنان‌که مقام معظم رهبری در مورد نرمش قهرمانانه فرمود عمل کرد. واقعاً باید به آقایان خصوصاً رئیس جمهور و آقای ظریف تبریک و خسته نباشید گفت. تیم مذاکره کننده هسته‌ای در سایه حمایت ولایت فقیه توانست در این مذاکرات پیروز باشد… تیم مذاکره کننده هسته‌ای براساس فرموده رهبری عمل کرد. ظریف و تیمش پیروز شدند.”

Khamenei

تبریک‌های نظامیان، نارضایتی فرمانده کل

فرماندهان نظامی نیز که انتظار می‌رفت مخالف توافق باشند زبان در کام کشیدند و به جای زبان درازی، همزبانی و همدلی نشان دادند.

اما در این حیص و بیص یکباره خود فرمانده کل قوا ساز ناهمدلی و ناهمزبانی کوک کرد.

کسانی که تاکنون به ساز همدلی و همزبانی او رقصیده بودند برای آنکه از تک و تا نیافتند زود روی پاشنه پا چرخیدند و خود را مانند رهبر نه موافق نه مخالف جلوه دادند.

کار برای کسانی دشوار شد که از حول حلیم توی دیگ افتاده و تبریک‌های غلیظ گفته بودند. یکی از آنها فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود که طی پیام تبریکی به “محضر فرماندهی کل قوا، حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای” ضمن تبریک موفقیت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای از تلاش مقام ریاست جمهوری و کارگزاران و تلاش‌گران این عرصه بویژه ظریف وزیر امور خارجه سپاسگزاری کرد. او جوری پیام داد که گویی جمهوری اسلامی در جنگی بزرگ پیروز شده و دستاودی عظیم به همراه آورده:

“خدای بزرگ را شاکریم که در پناه اولیاء الهی و ادعیه خاص حضرت بقیه‌الله العظم سلام‌الله علیه و تدابیر مقام معظم رهبری، حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی با صلابت و موفقیت ادامه دارد و هر روز که می‌گذرد امیدواری حق‌طلبان عدالت‌خواهان جهان به آموزه‌های اسلام عزیز و ارتقاء موقعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در جهان و منطقه در دل‌های مسلمانان و مستضعفان بیشتر می‌شود.”

فیروزآبادی او در ادامه از این هم جلوتر رفته تصریح کرد:

“اکنون که در سایه هدایت‌های آن رهبر فرزانه و همت دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر روحانی و تیم مذاکره کننده هسته‌ای بویژه ظریف وزیر امور خارجه گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مربوط به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای برداشته شده است، ضمن تبریک به ملت بزرگ ایران اسلامی و قدردانی از جناب آقای رئیس‌جمهور و کارگزاران و تلاشگران این عرصه مهم وحساس با کمال افتخار از عنایات و راهنمایی‌های حضرت مستطاب عالی که موجب سربلندی و پایداری هر چه بیشتر ملت بزرگوار ایران اسلامی گردید سپاسگزاری نموده رجاء واثق دارد با استمرار رهنمودهای آن رهبر عظیم‌الشان مراحل آتی مذاکرات نیز در مسیر سلامت و صلاح دولت و ملت تداوم خواهد یافت.”

مگر چه شده؟ چه تبریکی؟!

فیروزآبادی که در کمال همدلی و همزبانی “پیروزی” را به آیت الله خامنه‌ای تبریک گفته و طبعا انتظار تشویق داشته، یکباره از خود آیت الله تشر خورده که اصلا چرا تبریک می‌گوید:

“مگر چه شده؟ این‌که حالا به بنده و دیگران تبریک می‌گویند بی‌معنی است؛ چه تبریکی؟ آنچه تاکنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را؛ حتّی تضمین نمی‌کند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود”.

با توجه به اینکه شخص رهبر در جریان تمام مذاکرات بوده همه تبریک گویان از موافقت او اطمینان داشته‌اند. از جمله سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران که قبل از این ناهمدلی و ناهمزبانی رهبر جمهوری اسلامی، ضمن تبریک به تیم هسته‌ای از “تلاش‌های صادقانه و مجاهدت‌های سیاسی” ظریف و همکارانش، قدردانی کرده بود.

همزبانی با “دغدغه” رهبر

جعفریِ سپه‌سالار، تا ورق برگشت، برگشت و از جمع ذوق زدگان و تبریک گویان نخستین کسی بود که زودتر از بقیه تغییر موضع داد تا در مسیر ناهمدلی و ناهمزبانی رهبر قرار گیرد.

او برای این کار یک “لکن” به میان آورد تا تبریک یکی دو روز قبل خودش را ملایم کند.

فرمانده کل سپاه گفت:

“به نظر مي‌رسد اصول و خطوط قرمز جمهوري اسلامي در مباحث فني، از سوي دشمن پذيرفته شده، لکن هنوز درنحوه برداشتن تحريم‌ها، ابهاماتي وجود دارد که بايد شفّاف شود. بايد ارزش‌ها و شعارهاي اصلي نظام حفظ شود و اگر نرمشي هم صورت مي‌گيرد، اين نرمش قطعاً درچارچوب اصول و سياست‌هاي نظام و با ملاحظه حفظ عزّت و اقتدار نظام اسلامي و منافع ملت ايران بايد انجام شود و به نظر اينجانب دغدغۀ مقام معظّم رهبري چنين دغدغه‌اي است.”

حالا همه ذوق زدگان تبریک گو با عجله با “دغدغه” مقام معظم رهبری همزبانی می‌کنند.

همدلی از همزبانی بهتر است

نکته اینجاست که بسیاری از ذوق زدگان امروز توافق لوزان قبلا با جماعت دلواپسان نظام همدلی و همزبانی می‌کردند و دغدغه دلواپسانه رهبر نظام آنها را به مسیری دیگر کشانده است.

تا دو سه ماه دیگر و امضای توافق نهایی معلوم نیست این کش و واکش تا کجا ادامه پیدا کند. چون هیچ معلوم نیست که چند تا از این همزبانان با هم همدل هستند و در آینده همدل باقی می‌مانند.

بویژه از این لحاظ که همه باید همدل رهبر باشند و همدلی با رهبری که دلش هزار جاست و در زمانه بلبشو و آشفته بازار دنیا مدام به اینسو و آن سو میل می‌کند، کار دشواری است:

چون او یک دلش در بند حفظ نظام است، یک دلش دربیم از بعضی روحانیان ونظامیان. یک دلش در پی خلاصی از شر تحریمهایی که بی ارزش می‌شمرد و باز شدن درهای اقتصاد آزاد، یک دلش در پی اقتصاد مقاومتی. یک دلش اکتفا به قدرت منطقه‌ای با سلاح‌های متعارفی، یک دلش ارتقا به قدرت اتمی. یک دلش خوش به رابطه با آمریکا، یک دلش گرم به حفظ ارزشها و شعار مرگ بر آمریکا. یک دلش در عراق، لبنان، سوریه، یمن، یک دلش در وطن و اختلاس و رانت خوری و باندبازی و گرانی و ریزگرد. یک دلش در پی عزت، آن یکی دنبال – قدری هم که شده – لذت. یک دلش با دلواپسان، یک دلش با ذوق زدگان… به قول خودش نه موافق نه مخالف.

همدلی با چنین دل پر سودایی که می‌خواهد جانب تمام جوانب را داشته باشد، سخت است.

او قطعا از دشواری‌ها و مشکلات عظیم پیش رو و تناقضات نظام و ناهمدلیها و اختلافات و دسته بندی‌ها بیمناک بوده که پیشگیرانه سال را سال همدلی و همزبانی دولت و ملت اعلام کرده است.

تجربه نشان داده که تا کنون هیچکدام از نام‌گذاری‌های سالهای پیشین محقق نشده و امسال هم هنوز آغاز نشده، شعار سال توسط خود رهبر زیر پا گذاشته شده است.

در چنین وضع غامض و متناقضی شاید بشود همه را – با کلک یا کتک- همزبان کرد. اما همدلی به این آسانی‌ها میسر نمی‌شود و در دعوای قدرت و تقسیم غنائم، احتمال اینکه به اصطلاح همزبانها به جان هم بیافتند و دل همدیگر را بدرند زیاد است.

همزبانی یا وحدت کلمه -چنانکه تجربه انقلاب اسلامی هم نشان داد – تقریبا آسان محقق می‌شود؛ اما دیری نمی‌پاید.

به قول مولانا:

پس زبان محرمی خود دیگرست − همدلی از همزبانی بهترست

منتهی در صورتی‌که به قول او همدلی و محرمیت در کار باشد.