مرجان همیشه داستان‌های غیرقابل باوری را درباره خودش روایت می‌کند. از اینکه غذایی را که از رستوران گرفته به جای دستپخت خودش جا بزند تا اینکه برای یک سر قرار نیامدن بهانه‌های عجیب و غریبی مثل مرگ یک دوست و یک تصادف وحشتناک بتراشد. دروغ‌‌های او بیشتر وقت‌ها ضروری نیستند. اگر بگوید که غذا را از رستوران گرفته کسی نظرش درباره‌ او عوض نمی‌شود یا اگر دلیل واقعی دیر‌آمدنش را بگوید کسی او را متهم نخواهد کرد. اما مرجان به این دروغ‌های کوچک عادت کرده، جوری که ترک عادت برایش ممکن نیست. برای من که سال‌هاست دوستش هستم، تحمل این دروغ‌ها آسان نیست. چند بار مچش را گرفتم، چند بار به رویش آوردم و گاهی هم با او قهر کردم، اما او هیچ‌وقت از این کار دست برنداشته. راستش تحمل این دروغ‌ها دیگر برایم آسان نیست.

Pinokio

بعضی‌ها دروغگوهایی حرفه‌ای هستند بدون اینکه مشخص باشد واقعا چرا این همه دروغ می‌گویند. وقتی دروغی می‌شنویم فورا برآشفته می‌شویم چون به نظر ما دلیلی برای این نوع داستان‌پردازی‌ها وجود ندارد؛ به ویژه اگر از نظر ما فرد دروغگو آنقدرها آدم ضعیف و ناتوانی نباشد که بخواهد این قدر از تخیلاتش مایه بگذارد.

اما باید چه واکنشی در برابر یک آدم دروغگو داشته باشیم؟ آیا باید به او بفهمانیم که متوجه دروغ‌هایش هستیم؟ او را از زندگی‌مان حذف کنیم؟ به او درس اخلاق بدهیم که دروغگویی بد است و لطفا راستگو باش؟ باید از این دروغ‌ها عصبانی باشیم؟

LIE.

برای پیدا کردن پاسخ این سوال‌ها، به چند کتاب و منبع و سایت مراجعه کردم و اولین چیزی که فهمیدم این بود: اگر بفهمیم آدم دروغگو دچار یک نوع اختلال ذهنی است، تعامل‌مان با آدم دروغگو تغییر می‌کند. کسی که عادت به دروغگویی دارد، بدون دنبال کردن هیچ نوع نفع شخصی و فقط از روی عادت، راحت دروغ می‌گوید. اختلال دروغگویی یا اغراق‌گویی تلاش برای فریب دادن دیگران است. بعضی از این افراد آنقدر دروغ‌های حساب شده و زیرکانه‌ای می‌گویند که نمی‌توانیم به راحتی آن را اثبات کنیم. این اختلال ممکن است دوره‌ای باشد یا فرد در تمام طول زندگی‌اش با همین رفتار یا عادت زندگی کند. دیگران معمولا خیلی زود آدم دروغگو را می‌شناسند اما تا زمانی که این دروغ‌ها آسیبی به آنها وارد نکند، واکنش تندی نشان نمی‌دهند و اغلب نگاه ترحم‌آمیزی به فرد دروغگو دارند.

گرایش به دروغگویی در آدم دروغگو یک عادت مزمن است. کمتر پیش می‌آید که دروغگوها در یک وضعیت آنی یا تحت فشار  اجتماعی دروغ بگویند. هر کسی ممکن است در یک شرایط ویژه دروغ بگوید اما کسی که دچار اختلال یا جنون اعراق‌گویی است هرگز به موقعیت توجهی ندارد. دروغگوها همیشه در موقعیت‌های مثبت دروغ می‌گویند. اغلب برای اینکه خودشان را شجاع نشان بدهند یا برای نمایش خودشان در کنار افراد مشهور و برای به دست آوردن موقعیت‌هایی که گمان می‌کنند با دروغگویی به دست خواهند آورد، دروغ می‌سازند. این اختلال می‌تواند تا جایی پیش برود که فرد احساس کند تخیلات و فانتزی‌های ذهنی‌اش واقعیت دارند و اتفاق افتاده‌اند. آدم دروغگو برای جلب توجه و ترحم، حتی ممکن است موقعیت‌های خشونت‌آمیز و سختی را توصیف کند که در آن قرار گرفته است.

چرا دروغ می‌گویی؟

عادت دروغگویی از سنین نوجوانی آغاز می‌شود. دروغگو‌ها افرادی با هوش متوسط یا بالای حد متوسط هستند. در مطالعات بالینی مشخص شده است که ۳۰ درصد افرادی که دچار این اختلال هستند در نابسامانی‌های خانودگی پرورش یافته‌اند یا یکی از والدین دچار یکی از انواع اختلال‌های ذهنی بوده است. این اختلال در زن‌ها و مردها به یک اندازه وجود دارد و ۴۰ درصد از این افراد معمولا دچار یکی از اختلالات عصبی مثل اختلال سیستم عصبی، بیش فعالی،  اختلال در تمرکز، اختلال دو قطبی، خود شیفتگی یا صرع هستند. در واقع اختلال دروغگویی به تنهایی یک اختلال روانی نیست. این اختلال در ادامه یکی از انواع اختلال‌های روانی ایجاد  می‌شود.

LIYING

اگر به نظر شما آدم دروغگو دچار اختلال است، در مواجهه با او به جای تحقیر و تمسخر، ایجاد تنش و درگیری یا نادیده گرفتن به این موارد توجه کنید:

ـ شاید او در خانواده‌ای نابسامان زندگی می‌کند

ـ ممکن است در کودکی مورد آزار جسمی یا جنسی قرار گرفته باشد

ـ شاید او دچار یک نوع اختلال روانی مثل خودشیفتگی باشد

ـ  این احتمال وجود دارد که سابقه مصرف مواد مخدر داشته باشد یا یکی از افراد خانواده‌اش مواد مخدر مصرف کند

به دروغگو کمک کنید

دروغگوها خیلی زود دست‌شان رو می‌شود. از آنجایی که برای توجیه هر دروغ ممکن است دروغ‌های بیشتری سرهم کنند، دیگران خیلی زود متوجه دروغ‌هایشان می‌شوند. خود شما ممکن است  متوجه شوید همسر، فرزند، دوست، همکار یا همسایه‌تان آدم دروغگویی است. اولین واکنش که ظاهرا طبیعی هم به نظر می‌رسد، این است که به او بفهمانید متوجه دروغ‌هایش هستید. ممکن است تحقیرش کنید یا تبعات اخلاقی دروغگویی را به یادش بیاورید اما یادتان باشد که این  دروغ‌ها نشانه یک بیماری و اختلال هستند و به اندازه هر نوع بیماری دیگری می‌تواند از اختیار و کنترل فرد خارج شود.

فردی که شما با او درگیر یک رابطه هستید به دلایل کاملا سطحی دروغ‌ می‌گوید. شاید با دروغ‌هایش فاجعه به بار بیاورد با این حال برای درمان به کمک و همراهی نیاز دارد. او نیاز به حمایت‌های عاطفی دارد تا درمان شود.

با پینوکیوی درونش چه کنم؟

ـ اولین پیشنهاد موثر می‌تواند این باشد که با آدم دروغگو و شرایطش کنار بیایید تا بتوانید به او کمک کنید. البته این به این معنا نیست که شریک دروغگویی‌هایش شوید یا دروغ‌ها را انکار کنید.

ـ برای یک دوره کوتاه انواع دروغ‌ها و فانتزی‌ها را یادداشت کنید تا بفهمید او در چه مواردی دروغ می‌گوید. این می‌تواند به شما نشان بدهد که همسر یا دوست‌تان چه ناکامی‌ها، آرزوها یا ضعف‌هایی دارد.

ـ خیلی صبور باشید. اختلال دروغگویی بسیار پیچیده و سخت است. به راحتی درمان نمی‌شود و نیاز به زمان دارد. اگراین آدم دروغگو همسرتان باشد، موقعیت شما بسیار سخت‌تر می‌شود چون در رابطه بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند، مشکل‌آفرین است و باعث آزارهای روحی‌تان می‌شود. در این وضعیت خوب است که کسی را برای کمک و همراهی‌تان پیدا کنید و با او در این‌باره حرف بزنید.

ـ  وقتی می‌خواهید به او بفهمانید که متوجه دروغ‌هایش هستید بدون تحقیر، خشونت و آزار این کار را بکنید. بهتر است او را برای این جنایت‌های کوچک متهم نکنید.

ـ به داستان‌های تخیلی و ساختگی‌اش توجه نکنید. دفعه بعدی که برایتان داستان‌سرایی کرد، هیچ واکنشی نشان ندهید. وقتی با علاقه به این تخیلات گوش می‌دهید، او را برای ادامه داستان و دروغ‌های بیشتر تشویق می‌کنید.

ـ  روانپزشکی، رفتار درمانی و مشاوره  برای درمان این اختلال ضروری هستند. این مساله معمولا به مرور زمان حل نمی‌شود. چون عادت دروغگویی نشانه‌ای از یک نوع اختلال روانی است. تشخیص اختلال فقط توسط روانپزشک یا روانشناس ممکن است.

ـ دروغگویی می‌تواند ناشی از خودشیفتگی، اعتماد به نفس پایین یا رفتارهای وسواسی باشد. اگر بپذیرید که دروغگویی ریشه در یک مشکل عمیق دارد با آدم دروغگو همدلی بیشتری احساس می‌کنید.

چطور اعتماد کنم؟

فردی که خیلی دوستش دارید به شما دروغ‌ می‌گوید و باعث نگرانی‌تان می‌شود. این کاملا طبیعی است. شما نمی‌توانید روی حرف‌های آدم دروغگو حسابی باز کنید. حتما قبل از این هم به او یادآوری کرده‌اید که نمی‌توانید به او اعتماد کنید. او هم همه تلاشش را کرده است تا دروغ‌هایش را توجیه کند. اما این بار اجازه بدهید به جای اینکه شما به او اعتماد کنید او به شما اعتماد کند. اگر  دروغ‌ها به خاطر کمبود اعتماد به نفس باشد، وقتی شما روی حرف‌ها و قول‌‌هایش حساب باز کنید روزنه امیدی برای تغییر رفتار در او باز می‌کنید.

دوای دماغ دراز چیست؟

داروهایی که برای درمان تجویز می‌شوند مطابق با نوع اختلالی است که فرد با آن درگیر است. معمولا داروها شامل داروهای افسردگی و داروهای روان پریشی می‌شوند و میزان آنها بستگی به شدت اختلال در فرد دارد. اما فراتر از مصرف دارو رفتار درمانی برای تغییر الگوهای رفتاری بسیار موثرتر است.

how-to-tell-if-someone-is-lying

آیا پینوکیو درمان می‌شود؟

موفقیت درمان به تلاش خود فرد برای تمام کردن دوره درمان بستگی دارد. دارو درمانی آسان‌ترین بخش از روند درمان است اما روا‌ن‌درمانی نیاز به زمان و تلاش مستمر دارد. چیزی که رفتار درمانی این نوع افراد را سخت می‌کند این است که درمانگر باید راست و دروغ را از میان گفته‌های بیمار بیرون بیاورد.

مقابله و درمان دروغگویی کاری سخت و جدی است. کسی که به دروغ گفتن عادت دارد معمولا در برابر درمان موضعی تهاجمی یا دفاعی دارد. هرچقدر که شما برای درمان پافشاری کنید، او کمتر به این کار تمایل نشان می‌دهد. ظاهرا بهترین کار این است که به او نشان بدهید که نگرانش هستید و می‌خواهید کمکش کنید. با این حال این احتمال را در نظر بگیرید که شاید او اصلا زیر بار تغییر رفتارش نرود. آن‌وقت بهتر است فکر کنید آیا اصلا ارزشش را دارد که این‌قدر از او حمایت کنید یا نه؟