آیا واکنش علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به معنای آن است که دولت حسن روحانی در برابر گروهها و نهادهای حاکمیتی دیگر که اجازه برگزاری نزدیک به ۲۰ کنسرت موسیقی را تنها در یک سال گذشته ندادهاند، مقاومت خواهد کرد و نقطه پایانی بر این اقدامات خواهد گذاشت؟
علی جنتی، سرانجام و در پی لغو مکرر کنسرتهای موسیقی، سهشنبه ۱۲ اسفند گفت: «معنا ندارد که یک جایی یک مقام قضایی یا گروهی دیگر، جلوی موسیقی سنتی را بگیرد یا جلوی اجرای موسیقی را که مجوز دارد بگیرد.»
او در عین حال از همه استانداران خواست که با جدیت تمام از مجوزهای صادر شده حمایت و دفاع کنند و به گفته او «نباید اجازه بدهند که این مجوزها بیارزش شود؛ زیرا نباید سیاست یک بام و دو هوا در کشور باشد و اینگونه نباشد که یک مسأله در یکجا شرعی باشد و در جای دیگر شرعی نباشد.»
در یک سال گذشته، کنسرتهای متعددی پس از گرفتن مجوز از وزارت ارشاد اسلامی به دلیل مخالفت برخی مراجع تقلید و گروههای فشار مشهور به حزبالله و نیز مداخله مستقیم نیروی انتظامی و یا احکام قضایی درست در آخرین لحظات امکان برگزاری نیافتهاند.
لغو پی در پی دو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد و دانشگاه شهید بهشتی تهران بار دیگر باعث بالا گرفتن بحثها در زمینه ناکارآمدی دولت حسن روحانی در عمل به سادهترین وعدههای انتخاباتیاش شد.
فضای بد، خودسرها و سرها
با آنکه عاملان لغو کنسرتهای دارای مجوز کاملاً شناختهشده هستند، علی جنتی در واکنش خود نامی از آنها نمیبرد و حتی شکلگیری فضای به گفته او «بد» علیه موسیقی را به بعضی از «عناصر خودسر» نسبت میدهد.
وزیر ارشاد اسلامی، درباره علت به هم زدن کنسرتهای موسیقی گفته است: «متأسفانه ما در مسأله موسیقی و کنسرتهای موسیقی میبینیم که بعضی از عناصر خودسر به راه افتادهاند و با موسیقی مخالفت میکنند و فضای بدی را علیه موسیقی راه انداختهاند.»
عنصر خودسر، کسی است که بدون اجازه و پشتیبانی فکری- ایدئولوژیک، مالی، اداری، سیاسی و قضایی بر خلاف اراده قدرت مستقر کاری را انجام دهد. آیا برهمزنندگان کنسرتهای موسیقی را میتوان «عناصر خودسر» دانست؟
حتی پاسخ علی جنتی نیز به این سؤال منفی است. واقعیت آشکارتر از آن است که حتی وزیر ارشاد اسلامی بتواند بر آن پرده بگذارد و در سخنان خود به ریشه و دلایل این میزان از مخالفت با موسیقی و کنسرتهای موسیقی اشاره نکند.
علی جنتی میپذیرد که «بین علما درباره موسیقی اختلاف نظر وجود دارد. گروهی آن را کلاً حرام می دانند و گروهی خیر.»
او اما میگوید که در حکومت اسلامی، نظر همه «علما» را نمیتوان و نباید در نظر گرفت. به گفته وزیر ارشاد اسلامی «برخی ممکن است اصولاً و به طور کلی موسیقی را حرام بدانند. اینجا حکومت اسلامی است و در رأس آن فردی است که هم مرجع تقلید، هم ولی فقیه و هم هنرشناس است. هیچ شخصیتی به اندازه رهبری، شعر نمیشناسد و فیلم و موسیقی و کتاب را نمی شناسد.»
علی جنتی، برخلاف نظر پدرش احمد جنتی که از جمله روحانیون مخالف موسیقی است، در دفاع از عملکرد وزارت ارشاد اسلامی برای دادن مجوز برگزاری کنسرت موسیقی میگوید: «با احترام به نظر تمامی علما، ملاک ما در این زمینه توجه به سخنان و فتاوای مقام معظم رهبری است؛ زیرا ایشان اشراف بسیار خوبی در حوزه هنر، شعر و موسیقی و ترانه دارند و حتی در مقطعی در ۷۴ درس اخلاق خود به بحث موسیقی پرداختهاند. لذا ملاک عمل ما نظرات مقام معظم رهبری است.»
دو پرسش ساده و جوابهای ناگزیر
این سخنان اما دو پرسش عمده را مطرح میکند:
اول: آیا آن دسته از «علما و مراجع تقلید» که موسیقی را کلاً حرام میدانند و بهطور طبیعی، دستگاهها و نهادهای حاکمیتی مثل قوه قضاییه و نیروی انتظامی، بسیج و گروههای حزبالله یکپارچه مخالف نظر علی خامنهای، ولی فقیه و رهبر حکومت اسلامی هستند و باید آنها را یکسره «عناصر خودسر» دانست؟
حتی اگر برخی از «علما» در وجاهت شرعی احکام علی خامنهای و مشروعیت جایگاه فقهی او تردیدی داشته باشند و نظراتی مخالف با او مطرح کنند، قوه قضاییه، نیروی انتظامی، بسیج و گروههای فشار از نهادهای زیر نظر رهبر نظام اسلامی و مطابق قانون تابع او هستند.
دوم: آیا آنگونه که علی جنتی میگوید، نظرات علی خامنهای، رهبر حکومت اسلامی، ولی فقیه و مرجع تقلید «هنرشناس و شعرشناس و موسیقیشناس و فیلمشناس و کتابشناس»، به راستی با نظر دیگر علمای شیعه در باب موسیقی متفاوت است؟
برای پاسخ دادن به این سؤال، نیازی به استدلال وجود ندارد. تنها نگاهی گذرا به به فتاوای علی خامنهای در باب موسیقی به این پرسش پاسخ میدهد.
فتواهای ولی فقیه هنرشناس
علی خامنهای در وبسایت خود و در بخش استفتائات مربوط به «موسیقی و غنا»، در پاسخ به همه ۳۸ سؤالی که از او در مورد حلال یا حرام بودن موسیقی شده، بیهیچ استثناء تأکید کرده است که «هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب میشود و اگر موسیقی این گونه نباشد به خودی خود اشکال ندارد.»
از نگاه رهبر نظام اسلامی، «موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بیبند و باری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.»
مرجع تقلید و ولی فقیه «هنرشناس» سپس تنها یک نوع موسیقی را مجاز و فاقد اشکال میداند: «سرودهای انقلابی یا دینی.»
به این ترتیب، ولی فقیه نظام اسلامی خود دست «عرف» را در تفسیر و تشخیص اینکه کدام موسیقی حلال و کدام حرام است، باز گذاشته و حتی به صراحت میگوید که «داشتن مجوز از مؤسسات اسلامی دلیلی بر شرعی و حلال بودن موسیقی نیست و تشخیص مصادیق هم موکول به نظر خود مکلف است.»
او میگوید: «فتوا به جواز یا عدم جواز گوش دادن به موسیقى از احکام حکومتى نیست، بلکه حکم شرعى فقهى است و بر هر مکلّفى واجب است در اعمالش به فتواى مرجع تقلید خود مراجعه کند.»
این افراد مکلف، همان کسانی هستند که احساس تکلیف کرده و مانع برگزاری کنسرتهایی شدهاند که مؤسسه اسلامی وزارت ارشاد اسلامی مجوز آنها را صادر کرده است، اما علی جنتی به دلایل روشن سیاسی و جناحی ترجیح میدهد در این موقعیت، بدون توضیح این پشتوانه آنها را «عناصر خودسر» بنامد.
اما حتی «مکلفان و مقدان» رهبر «هنرشناس» هم میدانند که هم آیت الله خامنهای و هم آیت الله خمینی موسیقی را به طور مطلق حلال ندانستهاند و اگر نبود مسایل و اقتضائات اداره مملکتی با فرهنگ و پیشینه ایران، محال بود همین میزان از بیاشکال بودن موسیقی را بپذیرند و تحمل کنند.
علی خامنهای در یکی از فتواهای خود میگوید: «نسبت حلال دانستن موسیقی به طور مطلق به راحل عظیمالشأن حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) کذب و افتراء است. امام (قدّس سرّه) معتقد به حرمت موسیقی مناسب با مجالس معصیت بودند و نظر ما هم همین است، و پخش از رادیو و تلویزیون به تنهایی دلیل شرعی بر مباح و حلال بودن آنها محسوب نمیشود.»
رهبر و «ولی فقیه هنرشناسی» که به گفته وزیر ارشاد اسلامی هیچ شخصیتی به اندازه او شعر و فیلم و موسیقی وکتاب نمیشناسد، فراتر از این میرود و به صراحت میگوید: «ترویج موسیقى با اهداف عالیه نظام مقدس اسلامى سازگار نیست.»
بنابراین، آیا به راستی عده از «عناصر خودسر» باعث لغو کنسرتهای موسیقی و از آن فراتر و مهمتر جلوگیری از رشد و گسترش و اعتلای موسیقی نه فقط در یک سال گذشته، بلکه در بیش از سه دهه گذشته شدهاند؟
و آیا وزارت ارشاد اسلامی نه فقط قادر بلکه اساساً مایل است که وضعیت هنر و در این بحث خاص موسیقی در نظام اسلامی را از این همه گرفتاری رها سازد؟
در فرهنگ و دیدگاهی که حتی در خصوصیترین حوزههای زندگی، زن و شوهر حق ندارند برای هم آواز بخوانند و نغمهای را زمزمه کنند، آیا اساساً میتوان تصور کرد و پذیرفت که وظیفه مؤسسه اسلامی متعلق به حکومت اسلامی پاسداری از حقوق موسیقیدانان و ترویج هنر موسیقی خواهد و یا میتواند بود؟
آیتالله خامنهای، رهبر نظام اسلامی و «مرجع تقلید هنرشناس» در فتاوای خود حکم شرعی میدهد که: «گوش دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوی که لهو مضل عن سبیل الله و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است، حتّی غنای زن برای شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمیکند و حرمت غنا و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب میشود و دائر مدار ملاکات فرضی و آثار روانی و اجتماعی نمی باشد، بلکه تا زمانی که این عنوان حرام بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب به طور مطلق است.»
در همین زمینه:
علی جنتی: هیچ مقام قضایی و هیچ گروهی حق ندارد مقابل مجوزهای موسیقی ارشاد بایستد
عالی. واقعا ممنون آقای کوهیار که در نوشته هایتان افق های بازتر را مطرح می کنید و مسایل را در متن واقعی آنها می بینید. مشکل موسیقی و هنر، عده ای خودسر نیستند، خود این حکومت است
رویا / 04 March 2015
این آخوندهای عتیقه که موسیقی را حرام می دانستند هرگونه تصویرگری را هم مجاز نمی دانستند. حالا چرا از دیدن پوستر و بیلبورد تصاویر منحوس خود ذوق می کنند ولی با موسیقی چنین “دژمن” هستند معلوم نیست. اسلامشان هم نیمه است یا ابزاری برای مردم فریبی و دین فروشی. باز هم صد رحمت به داعش که تکلیف آدم با آنها روشن است
محمد / 04 March 2015
مدتی پس از 22 بهمن 57 اعضاء حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب و حزب موتلفه و فدائیان اسلام که بگفته آقای بهشتی ائتلاف بزرگ را تشکیل دادند گروه هایی درست کردند بنام حزب الهی و به جان مردم انداختند. هرجا هم اعتراضی میشد میگفتند ما اینها را نمی شناسیم.تا اینکه بنی صدر را کنار گذاشتند و رجایی را بجایش نشاندند. این زمان بود که بی هیچ شرمی خود را حزب الهی خواندند و به همان رفتار ادامه دادند. کمیته و بسیج و سپاه هم از همین گونه آدمها درست شدند ، منهای اقلیتی که کم کم کنار رفتند یا کنار زده شدند. این که میگویند عناصر خودسر دروغ و نوعی توجیه است. اینها ماموران خودشان هستند. همه هم میدانند. احساس وظیفه شرعی و تینگونه حرفها هم برای عوام ناآگاه است. اینها به هیچ چیزی جز منافع و موقعیت خودشان اعتقادی ندارند. وقتی ذعتراض شد که شما با این رفتارها اسلام را از بین میبرید امامشان گفت حفظ حکومت اوجب واجبات است.
آقایان خودشان پس از انقلاب کارشان همین بود. هربار که مسئولیت بعهده میگیرند از ناهماهنگی و جنگ قدرت دادشان در می آید.
دوم، آقایان و البته جمهوری اسلامی دچار تناقض هستند، تناقضهای بسیار . یکی همین موسیقی است که نه میتوانند آن را کنار بگذارند و نه میشود حکم فقهی به حلیت آن بدهند. دیگر اینکه همیشه تبلیغ میکردند که تا پیش از ظهور امام زمان حکومتها غاصب هستند و …. و شرط آمدنش این است که 330 نفر مسلمان شیعی باید باشند دیگر اینکه ظلم و فساد همه جا را فراگیرد . ولی پس از انقلاب برای توجیه وجود حکومت اسلامی دچار تناقض شدند .
مشتی عقب افتاده بی اخلاق بر کشوری ثروتمند حاکم شدند و هر بار یک بازی در می آورند
دهوند / 04 March 2015
من بعنوان یک هوادار سابق حزب الله که انها را حزب الشطان بهتر است بنامیم یک پیشنهاد دارم. شما با یک سری بحث نظری و منطقی این اقایان را به چالش دعوت کنید . که به یک سوال اساسی پاسخ دهند . خدای اینها کیست ؟ ایا خدایی که دمدمی مزاج است و برای عده ای چیزی را حلال و برای عده ای حرام میکند ویا زمانی حلال و زماتی حرام . اصلا میتواند خدا باشد؟ و ای امت حزب الله !!!!! ایا میدانید در دام شیطان هستید. خدای شما همان خامنه ای است . که اصولا بخدا و بهشت و دوزخ اعتقادی ندارد . او چون معاویه است که همه تصمیماتش را حفظ حکومتش توجبح و تفسیر میکند.
ali / 06 March 2015
لعنت خدا یی که هم خدای ماست وهم خدای شما و هم خدای همه ممکنات بر شما باد.
عبدالله / 11 March 2015