بر اساس خبرهایی که زندان رجایی‌شهر منتشر شده است، صبح امروز (سه‌شنبه ۱۲ اسفند)، شش زندانی عقیدتی محکوم به اعدام در این زندان، برای اجرای حکم‌شان فراخوانده شده‌اند.

Rajaee Shahr

آخرین خبرها حکایت از آن دارد که این شش زندانی هنگام انتقال توسط مأموران امنیتی به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند و با درخواست وضو گرفتن آن‌ها هم مخالفت شده است.

رها بحرینی، پژوهشگر امور ایران در سازمان عفو بین‌الملل با ابراز تأسف از وضعیت این شش زندانی، در این‌باره به رادیو زمانه می‌گوید: «عفو بین‌الملل در مورد گزارش‌هایی که در مورد اعدام قریب‌الوقوع شش زندانی زندان رجایی‌شهر، آقایان جمشید دهقانی، جهانگیر دهقانی، حامد احمدی، کمال مولایی، محمد صدیقی و هادی حسینی، به دست این سازمان رسیده است، به شدت نگران است و از مقامات ایران تقاضا می‌کند که اجرای حکم اعدام این شش نفر را هر چه سریع‌تر متوقف کنند.»

خانم بحرینی می‌گوید که بر اساس گزارش‌های منتشر شده، این زندانیان از حق دسترسی به وکیل محروم بوده‌اند و وکلا امکان مطالعه پرونده را نداشته‌اند. عفو بین‌الملل خواستار فراهم شدن شرایطی برای درخواست اعاده دادرسی توسط وکیل این زندانیان است.

این سازمان در ماه‌های گذشته بارها از مقامات ایران خواسته است که اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی را متوقف کنند.

پژوهشگر امور ایران در سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید: «ما مطلع هستیم مقامات زندان با خانواده‌ این زندانیان تماس گرفته‌اند و اجرای قریب‌الوقوع حکم اعدام را به آن‌ها خبر داده‌اند.»

این افراد فعالان مذهبی اهل سنت هستند که در دادگاه انقلاب به محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محکوم شده‌اند. آنان اتهامات وارده را رد می‌کنند.

چهار نفر از این شش زندانی، متهم به دست داشتن در ترور ملا محمد شیخ‌الاسلام، روحانى كرد و عضو مجلس خبرگان رهبرى شده‌اند اما این زندانیان می‌گویند که تاریخ دستگیری آن‌ها دو ماه پیش از ترور شیخ‌الاسلام بوده است. آن‌ها دلیل این اتهام‌ها را تبلیغات مذهبی و فعالیت‌های مسالمت‌آمیز‌شان می‌دانند.

رادیو زمانه در تاریخ ۲۳ خرداد ۹۳ توانسته بود با حامد احمدی، یکی از این شش زندانی، ارتباط برقرار کند و گفت‌و‌گویی با او انجام دهد. او در این گفت‌‌و‌گو در شرایطی که احتمال اجرای حکم اعدامش می‌رفت، از آرزوهایش گفته بود.

او آرزو دارد روزی با دخترش به پارک بروند و در زادگاهش سنندج گشت و گذار کنند. این زندانی سیاسی دوست دارد دخترش، مهنا، دکتر بشود.

رادیو زمانه- آیا شما در گروهی عضویت دارید؟

Hamed Ahmadi
حامد احمدی

حامد احمدی- ما در هیچ گروه خاصی عضویت نداریم و ارتباط دادن ما با گروه‌های تندرویی که در منطقه فعال هستند در حق ما ظلم بزرگی است. بارها طی بیانیه‌های مختلف خود را مبرا از گروهای تندرو در منطقه دانسته‌ایم وگفته‌ایم که ما اهل خشونت نبوده و نیستیم و جرم ما فقط تبلیغ عقاید اهل سنت و اعتراض به توهین‌هایی بوده که توسط افراد تندرو حکومتی به عقاید اهل سنت می‌شود. فعالیت ما در حد روشن کردن مردم بوده و نه بیشتر.

– بازجوها مدعی هستند که شما به صورت گروهی دست به اقداماتی زده‌اید. نام گروهی که شما متهم به عضویت در آن هستید چیست؟

– می‌گویند گروه‌های سلفی. نام مشخصی ندارد. یعنی گروه متشکلی وجود ندارد که متهم به عضویت در آن گروه باشیم.

– آیا بین افرادی که محکوم شده‌اند ارتباطی بوده؟

– اصلاً این افراد بازداشتی همدیگر را نمی‌شناخته‌اند و فقط وجه مشترک‌شان مذهبی بودن و ارتباط با مساجد بوده. یعنی بعضی از ما تا روز دادگاه نیز همدیگر را نمی‌شناختیم ولی در یک پرونده محکوم شده‌ایم.

– این روزها دسترسی به کتاب دارید؟

– نه! خیلی محدودیت داریم.

– آخرین کتابی که خواندی چه بوده؟

– ما بیش‌تر قرآن می‌خوانیم.

– کدام سوره قرآن را بیشتر دوست داری؟

– سوره الرحمن.

– چرا قرآن می‌خوانی؟

– به من آرامش می‌دهد.

– امکان گوش دادن به موسیقی را هم داری؟

– نه! موسیقی گوش نمی‌کنم ولی روزنامه می‌خوانم.

– وقتی می‌توانی تلفنی حرف بزنی بیش‌تر دوست داری با چه کسی صحبت کنی؟

– با دخترم.

– دخترت چند سال دارد؟

– پنج سال.

– ملاقات حضوری هم با دخترت داری؟

– بله! ما چون مسیرمان دور است چند ماه یک بار ۲۰ دقیقه ملاقات به ما می‌دهند.

– تا حالا در زندان چیزی برای دخترت درست کرده‌ای؟

– خیلی چیزها. کیف، جوراب، توپ پلاک، دستبند و دمپایی …

– با دخترت در مورد چه چیزهایی حرف می‌زنی؟

– در مورد خیلی چیزها حرف می‌زنیم. اگر چیزی بخواهد و برایش نخرند به من می‌گوید تا بگویم برایش بخرند.

– از تو می‌پرسد که چه وقت آزاد می‌شوی؟

– در خیال خودش دنیایی درست کرده که من بر‌می‌گردم و می‌برمش پارک.

– دوست داری دخترت چه آینده‌ای داشته باشد و چه کند؟

– دوست دارم درس بخواند و خانم دکتر بشود.

– همسرت از وضعیت پیش آمده خسته شده یا در کنارت مانده؟

– نه! شکر خدا همیشه کنارم بوده.

– آیا با سایر زندانی‌های سیاسی امکان بحث و گفت‌و‌گو دارید؟

– بله، ولی خیلی محدودیم. نمی‌گذارند با آن‌ها ارتباط داشته باشیم ولی گاهی دزدکی می‌رویم و حرف می‌زنیم. آدم‌های به درد بخور بين‌شان زیاد است.

– در مورد وضعیت زندان می‌خواهم بپرسم. مسئولان زندان چه تسهیلاتی را می‌توانند فراهم کنند تا وضع بهتر بشود؟

– زندان در هر شرایطی سخت است اما اگر آدم در شهر خودش باشد دست‌کم خیلی چیزها جبران می‌شود، مثل سختی سفر و هزینه راه. هر هفته هم می‌شد خانوده را ببینی و بر روحیه خیلی تأثیر داشت.ملاقات حضوری با وقت کافی و نبودن دیوار بین خانواده و زندانی هم مهم است. همین‌طور مرخصی و پیگیری برای آزادی مشروط و عفو مشروط زندانی می‌توانست وضع را بهتر کند. وضعیت غذا و بهداری را اگر بشود بهتر کنند خوب است. کاش زمانی که کسی از اقوام درجه یک زندانی فوت می‌کند یا ازدواج می‌کند امکان شرکت در مراسم بدهند.

– خواسته شما از نهادهای مدافع حقوق بشر چیست؟

– درخواست ما این است که بدون تعصب به پرونده ما بپردازند و به شعارهایی که می‌دهند جامه عمل بپوشانند و بی‌دریغ از ما که به کمک آن‌ها نیاز داریم حمایت کنند تا صدای مظلومیتی که سال‌هاست خاموش شده به گوش جهانیان برسد. بارها بزرگان اهل سنت مثل مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی، کاک حسن امینی، حاکم شرع کردستان، دکتر جلال جلالی‌زاده، نماینده سابق مجلس از سنندج و مولانا گرگیج گرگان از ما دفاع کردند و خواستار دادگاهی علنی و عادلانه شدند اما کسی جوابگو نیست.

– سوال آخرم این است که در مورد داعش چه فكر می‌كنی؟

– ما کلاً گروه‌های تندرو منطقه را محکوم می‌کنیم و معتقدیم اسلام هم همیشه ضربه از تندروی خوارج خورده و در چند بیانیه اعلام کرده‌ایم که ما با هیچ گروهی ارتباط نداشتیم و اصلاً اهل خشونت نیستیم.