لطفا اول چند جمله زیر را بخوانید و بعد به چند پرسش جواب دهید:
*«نمیشود فردی هم معترض و منتقد شدید باشد، ضوابط و معیارهای حاکم بر نظام را نپذیرد و هم بخواهد کار کند. شجریان باید رفتارهای گذشته خود را جبران کند. راه بازگشت برای ورود ایشان باز است به شرطی که به چارچوبهای نظام متعهد باشد.»
*«کتاب زوال کلنل منهای شخصیت آقای دولتآبادی، به دلیل اشکالات و نواقص محتوایی که در آن وجود دارد، تاکنون مجوز انتشار نگرفته است و تا زمانی که اصلاح نشود مجوزی برای انتشار آن صادر نخواهد شد.»
*«وزارت ارشاد مسئولیت و وظیفهای در جهت رفع برخی مشکلاتی که افراد (جعفر پناهی) خودشان بهوجود میآورند ندارد، بویژه آنکه مشکلات آنها به سایر بخشها و سایر نهادی ذیربط مربوط است و آنها خودشان باید تلاش کنند که آن مشکلات را برطرف کنند. اینکار هم از طریق نزدیک شدن به فرهنگ بومی و پرداختن به شیوههایی که بتواند مورد استقبال و انتظار مردم باشد، رخ میدهد. لذا برای این محدودیت خود فرد (جعفر پناهی) باید پیگیری کند، چون باعث و بانی آن نیز خودش بوده است و ما نقشی در آن نداشته و نداریم.»
*«رمان لولیتا (نوشته ولادیمیر ناباکف) فاقد وجاهت، مشروعیت و مجوز است. کتابفروشیها نسبت به جمعآوری کتابی که به هیچ وجه مجوز ارشاد را ندارد و به صورت قاچاق وارد کشور شده اقدام کنند.»
سؤال اول
اجازه دهید تمامی پیشفرضهای خود را کنار بگذاریم و چنین بینگاریم که گوینده این جملات را از قبل نمیشناسیم. در چنین حالتی، حدس میزنید چه کسی این حرفها را گفته است:
الف: یک چهره تندرو اصولگرا که میتواند مثلا مقامی در دستگاه قضایی باشد، یا یک مقام امنیتی، یا نماینده مجلس، یا از فرماندهان سپاه، یا امام جمعه، یا نماینده ولی فقیه در یک نهاد فرهنگی، و…
ب: سخنگوی وزارت ارشاد اسلامی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد
پ: سخنگوی وزارت ارشاد اسلامی در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی؟
سؤال دوم
برای اینکه دامنه جستوجوها را محدود و در عین حال مسیر رسیدن به نتیجه را هموارتر کنیم، اجازه دهید دریابیم که یک مقام دولتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به این سمت منصوب شده، این سخنان را گفته است.
در چنین حالتی، نتیجه میگیرید که برنده انتخابات ریاست جمهوری، فردی بوده است که:
الف: با وعده بستن هرچه بیشتر فضای فرهنگی، اعمال سانسور بیشتر، محکوم کردن هنرمندان و حال و گذشتهشان و ضرورت توبه آنان برای یافتن امکان فعالیت در آینده و … توانسته در انتخابات پیروز شود
یا
ب: با انتقاد از عملکردها و رویکردهای موجود در عرصه سیاستگذاریهای فرهنگی و هنری، دادن وعده آزادیهای بیشتر فرهنگی و هنری و کاهش سانسور، ارج گذاشتن به هنرمندان کشور و حمایت از آنان و … توانسته رأی مردم را به دست آورد؟
منطق درونی این پرسشها، به نوعی پیشاپیشی متضمن پاسخ درست میتوانست باشد اگر ما در مورد کشوری جز ایران و نظامی سیاسی جز نظام اسلامی صحبت میکردیم.
نتیجهگیری ناگزیر:
اظهارات حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید، در حمله به یک هنرمند مسبوق به سابقه، امری است مکرر که بیش از آنکه بتواند سیاستی تدافعی برای گریز از حملات اصولگرایان منتقد دولت باشد، نشاندهنده طرز فکر و نگاه مسئولان فرهنگی و هنری د ر دولت حسن روحانی است.
او در بیش از یک سال گذشته،نه تنها در حمله به کسانی مثل محمود دولتآبادی و محمد رضا شجریان و حالا جعفر پناهی با جریان رقیب سیاسی همسویی و همراهی کرده، بلکه از جهاتی از آنها نیز پیشی گرفته است.
پیش از سخنگوی وزارت ارشاد اسلامی دولت حسن روحانی، کمتر مقام دولتی، حتی در دوران محمود احمدینژاد، سرشناسترین هنرمندان کشور را چنین آشکار به توبه و بازگشت به آغوش نظام فرانخوانده بود.
در جملاتی که در ابتدای این نوشته از او نقل شد، میبینیم که از نگاه نوشآبادی (نه به عنوان فرد، بلکه یک جریان) در تقریباً تمامی حوزهها، از نویسندگی گرفته تا موسیقی و فیلم، شناختهشدهترین و ستایششدهترین هنرمندان ایرانی مشکل دارند و برای آنکه بتوانند به کار خلاقانه خود ادامه دهند باید عیب و ایرادهای خود را برطرف کنند و با «جبران گذشته سیاه و ضد انقلابی» خود به خدمت نظام اسلامی درآیند.
در این نگاه، البته که رمانی در سطح «لولیتا» هم فاقد وجاهت و مشروعیت است و دستگاهی که قرار بوده مروج آزادیهای بیشتر فرهنگی و هنری باشد، با افتخار سخن از آن میگوید که به این کتاب مجوز انتشار نداده و اظهار تأسف میکند که کتابفروشان، این کتاب را که در خارج از ایران منتشر شده، در دسترس خوانندگان قرار میدهند و آنها را تهدید به برخورد میکند.
از آنجا که تداوم و تکرار موضعگیریهایی از این دست از سوی حسین نوشآبادی و یا دیگر مقامات وزارت ارشاد اسلامی هرگز با مخالفتی در دولت حسن روحانی روبهرو نشده، به طور طبیعی این موضعگیریها را باید موضعگیری دولت و در رأس آن حسن روحانی دانست.
حسین نوشآبادی در آخرین موضعگیریاش، درباره ممنوعیت جعفر پناهی به فیلم نساختن، حمله خود را نه متوجه نظام قضایی که میتواند چنین حکمی صادر کند، بلکه متوجه خود هنرمند میکند و شخص او را مسبب مشکلاتش میداند.
جعفر پناهی به دلیل موضعگیریها و فیلمبرداری از اعتراضات سال ۱۳۸۸ دو بار دستگیر شد و سرانجام محکوم شد که ۲۰ سال حق فیلم ساختن، فیلمنامه نوشتن، مصاحبه و یا خروج از ایران را ندارد.
روشن است که جعفر پناهی نقشی در شکل دادن به روند انتخابات سال ۸۸ نداشت و، فقط با کشتهشدگانی که میخواستند بدانند رأیشان کجاست همدردی کرده بود، اما اکنون حسین نوشآبادی میگوید باعث و بانی مشکلات، خود جعفر پناهی بوده است و اگر نمیتواند فیلم بسازد، به خاطر آن است که تلاش نکرده این مشکلات را برطرف کند.
به سخن دیگر، و همانطور که نوشآبادی قبلاً هم گفته بود باید از گذشتهاش توبه کند و در آغوش نظام اسلامی پناه بگیرد تا دیگر با محدودیتی مواجه نشود.
اگر آنان که شیوه برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن و سپس سرکوب اعتراضات مردم را سازماندهی کرده بودند، و یا اگر اعضای دولت قبلی که از نگاه معترضان به ناحق بر مسند قدرت نشسته بودند، این حرفها را بزنند و چنین خواستههایی را در مقابل هنرمندانی مثل پناهی و شجریان بگذارند، مسأله هم قابل فهمتر و هم قابل انتظار و پیشبینی است.
مشکل اما اینجاست که «دولت تدبیر و امید» که میگوید از جنس و رنگی دیگر است، همان کار را میکند که قرار بود دیگران اگر به ریاست جمهوری برسند انجام دهند.
مقامهای دولتی که میز و پستشان نتیجه باور مردم به وعدههای انتخاباتی حسن روحانی، اعتراض به دولت محمود احمدینژاد و امید به جلوگیری از تداوم آن است، رأیها، مطالبات و وعدهها را نادیده میگیرند و کاری میکنند که این سؤال مطرح شود: فرق سال ۸۸ که رأیها خوانده نشد با سال ۹۲ که خوانده شد در چیست و کجاست؟
“…کاری میکنند که این سؤال مطرح شود: فرق سال ۸۸ که رأیها خوانده نشد با سال ۹۲ که خوانده شد در چیست و کجاست؟”
جواب سئوال: فرق سال ۸۸ که رای ها خوانده نشد با سال ۹۲ که
خواند ه شد ۴ سال سپری شدن است بین خوانده نشدن و خوانده
شدن! در جایی که همگی کرند و صدایی نمیشوند و از عقل و شعور
هم نصیبی نبرده اند و همچنانکه قیّم معظمشان فرمود ه اند از جهل
خود بخود میبالند و بسی خود را ملتی عظیم الشان تصور مینمایند!
Majid / 26 February 2015
۲۵۰۰ سال فرهنگ خانخانی پادشاهی که ۳۵ سال است زیر
عنوان فرهنگ آقاآقایی ولایی به حیات خود ادامه میدهد پایه
بر فرهنگی ایرانی دارد که قبلأ رای در آن رای خان بوده و
اکنون رای رای آقاست! خواننده رای مردم هم به ساز خانشاه
و یا آقا ولا میخوانده و میخواند! پس همان بهتر آسوده بخوابیم
که داروغه بیدار است!
حمید / 26 February 2015
با توضیحات طنز آمیزتان چرا از اقای شجریان،پناهی و غیره نمی پرسید که چرا حماقت کرده و دنبال آخوند هایی چون رفسنجانی ،کروبی و بچه آخوندی چون میر حسین موسوی رفته بودند؟
آیا شما فکر میکنید باند مافیای قدرت و ثروت به رهبری اکبر شاه بهتر از آقای خامنه ای و اهل بیت ایشان میتوانند کشور داری کنند؟
کمونیست ها و چپی ها با دشمنی خود نسبت به پدیده دمکراسی و مخصوصأ با مسلمانان،یک بار در زمان پهلوی جامعه را به انحراف کشیده کمک به تغییر از طریق انقلاب نموده اند و پس از انقلاب هم به جنگ احزاب و خلقهای ساختکی کمونیستی و ضد ایرانی دامن زده و نهایتأ هم موجبات دیکتاتوری را فراهم نموده اند.لذا دنباله روی آنان در وقایع ۸۸ از اخوند هایی چون کروبی و رفسنجانی و حلوا حلوا کردن میر حسین موسوی که خواهان بازکشت به عصر طلایی امام(بخوانید عصر یکه تازی و عصر زمردی باند رفسنجانی)است،جز خیانت به مردم و دمکراسی چیز دیگری معنی می باشد؟
مگر میشود که اقایان خمینی و خامنه ای را رهبرانی دیکتاتور و متوهم شمرد،ولی آخوند آدم کشی چون رفسنجانی(طبق گفته خود چپی ها و کمونیست ها و مجاهدین ضد خلق ایران)و موسوی وزیر دوران جنگ و کروبی چماقدار نظام اسلامی را رهبرانی دمکرات،لیبرال و ناجی دمکراسی نامید؟
اگر آخوند بد و اصلاح شدنی نیست،خریت چرا؟
مردم بیچاره و تحت ستم ایران اولأ خواهان اصلاحات و نه سوسیالیزم و یا سلطنت میباشند و دومأ ،به همین دیکتاتور خودی(اقای خامنه ی)تا زمان تغییر اطمینان بیشتری دارند تا دیکتاتوران مزدور اجنبی و سومأ خواهان تغییر مسالمت آمیز به روش گاندی و برای بنیانگذاری یک نظام مردمسالار تلاش کرده و مایلند که همه ایرانیان مسلمان و غیر مسلمان در ان احساس امنیت و خوشبختی کنند.
mansour / 26 February 2015
دو انتخاب درست است نه دو انتخابات.
shirin / 26 February 2015
دو انتصاب درست تر است !
hasani / 27 February 2015
انتخاب ! ۹۲ مهندسی تر از ۸۸ بود:
امام جمعه موقت تهران بعداز انتخاب ۹۲ فرمودند:
“دشمن” قصد داشته “موفقیت نسبی سال ۸۸” خود را دوباره تکرار کند، اما “برگزاری یک انتخابات محکم و برنامهریزی شده ! و عالی توسط دست اندرکاران انتخابات” !! جلوی این کار را گرفته و “یک تودهنی به دشمنان نظام و القای تقلب در انتخابات ۸۸ بود.”
او خطاب به معترضان به نتایج انتخابات ۸۸ و رهبرانشان گفته “هنوز فرصت باقی است، به دامن رهبری رئوف ملت و نظام برگردید!
آمار انتخابات اعتدال – اين آمار غير طبيعي بنظر نميايد ؟
استانی :
گلستان – از 1,056,000 واجد شرايط فقط 118,000 نفر رای نداده اند!.
مازندران- از 2,068,843 واجد شرايط فقط 199,134 نفر رای نداده اند. !
اين آمار فقط 10-11 % رای ندادن غير متعارف نيست ؟!
تعداد راي روحاني -شهرهای مرزی سنی نشین :
شهرستان سرباز: ۸۶.۲۵% ! معادل ۵۳۷۰۲ رای
خاش: ۸۴.۰۴% ! معادل ۵۶۱۳۸ رای
ماکو:۷۵.۵۰% معادل ۳۵۲۶۹ رای
پیرانشهر: ۷۸.۹۶% ! معادل ۳۷۶۰۴ رای
پاوه: ۷۵.۴۸% ! معادل ۲۰۶۶۹ رای
مریوان: ۷۳.۱۷% ! معادل ۴۲۸۴۷ رای
تایباد: ۶۶.۳۷% ! معادل ۳۰۶۲۵ رای
……
farid / 27 February 2015
اين همه تخلفات مربوط به دولت گذشته وشخص رييس جمهور گذشته اگر صحت دارد چرا دولت اقاي روحاني درخواست مجازات انها را نميكند!
Neda / 27 February 2015
100 روزنامه نگار در نامهای به رییس جمهور خواهان پیگیری وضعیت یغما فشخامی خبرنگار روزنامه روزان شدند که حدود دو ماه پیش در منزل خود بازداشت شد.
Neda / 27 February 2015
این دولت هم مثل دولت قبلی و دولت قبلی تر و قبلی تر تر هدفش حفظ نظام است . این نظام فاسد است . حالا حفظ این نظام چه معنی می دهد. چرا این مردم خودشان را گول میزنند ؟
این نظام مردم ایران را فاسد کرده است . تراژدی امروز ایران این است . از این مردم فاسد و ضعیف کاری ساخته نیست
shamim / 27 February 2015