امسال پانزدهمین سالگرد قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل است؛ سندی بینالمللی درباره زنان، صلح و امنیت که اکتبر سال ۲۰۰۰ به تصویب سازمان ملل رسید.
هدف قطعنامه، تأکید بر اهمیت نقش زنان در پیشگیری از جنگها، ایجاد صلح، کمکهای بشردوستانه و روند بازسازی پس از جنگ است.
با این حال، این سند در میان کنشگران زن در ایران بازتابی نداشته و در مورد آن فعالیت چندانی دیده نشده است. برعکس آن زنان افغان شاید به دلیل جنگ جاری و طولانی در این کشور، بسیار فعال در مورد آن عمل کردهاند.
«ایران در دستور کار این سندها نیست»
ایران در دهههای گذشته درگیر جنگ و عوارض آن بوده است. پس از آن نیز عوارض جنگ در منطقه پرمناقشه و درگیری خاورمیانه و در مرزهای شرقی، این کشور را راحت نگذاشته؛ با این حال، فعالان زن ایرانی کمتر به قطعنامه ۱۳۲۵ سازمان ملل درباره نقش زنان در صلح پرداختهاند. بخشی از این بیتوجهی، به انتقادهایی برمیگردد که این فعالان از نظر ساختاری به این سند و سندهای مشابه وارد میکنند.
ژیلا رضایی، حقوقدان درباره اینکه چرا چنین قطعنامههایی را در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران کم اثر میداند به رادیو زمانه میگوید: «من براین باورم که مصوبات بینالمللی پس از جنگ اول و دوم پاسخگوی سیاستهای جهانی و امور پیچیده بینالمللی امروز نیست. این موضوع شامل مصوبات سازمان ملل و شورای امنیت نیز میشود. چنین مصوباتی باید از برخورد و نزاع جلوگیری کند و توانمندیهای زنان را در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افزایش دهد. حقوق زنان اساسا موضوعی جهانی است که هر کشوری در داخل سیستم قضایی خود آن را تبیین میکند. چند بار ما شاهد تغییر موفقیت آمیز این سیستم قضایی یا بهتر بگوییم ساختار اجتماعی بودهایم؟»
او معتقد است که سازمانهای بینالمللی در خوشبینانهترین حالت دو عملکرد میتوانند داشته باشند؛ یکی بالابردن آگاهی عمومی در مورد موضوع و دوم ایجاد فضایی برای مذاکره: «در این ۳۶ سال، چند بار موضوع زنان در ایران در دستور کار این سازمانها قرار گرفته است؟!»
با این همه به نظر میرسد جای زنان ایرانی در این زمینه خالی است؛ زنانی که به دلیل تجربه نزدیک جنگ و همجواری با کشورهای پرتنش، هم از جنگ بسیار آسیب دیدهاند، هم برای صلح بسیار کوشیدهاند.
دستاوردهای سند
با وجود این، چنین سندی در برخی از کشورها بازتاب خوبی داشته و زنان را برای گسترش صلح فعالتر کرده است. تاکنون از طریق برنامههای اقدام منطقهای یا ملی بیش از ۸۰ کشور به برنامه زنان، صلح و امنیت متعهد شدهاند. گزارش های منتشر شده سازمان ملل، نشان از حضور زنان در حل و فصل درگیریها و فرایندهای صلح دارد. از ۱۱ مذاکره ای که سال ۲۰۱۳ با مشارکت زنان در سازمان ملل در جریان بود، حداقل هشت زن به همراه یک زن بلند پایه در میان نمایندگان مذاکره کننده حضور داشتند. افزون برآن، درصد موافقتنامههای صلح که متعهد به پیشبرد امنیت و موقعیت زنان و دختران میشوند، از سال ۲۰۱۱ بیش از دو برابر شده است.
در مثالی دیگر، در جریان مذاکرات صلح در کلمبیا، بیش از یک سوم مذاکرهکنندگان زن بودند و کمیته ویژه مسائل جنسیتی نیز تاسیس شده است. همچنین امروز در شورای امنیت سازمان ملل، شش سفیر زن حضور دارند. این دستاوردها در حوزه زنان اهمیت ویژهای دارد، اما هنوز حدود نیمی از موافقتنامههای صلح، صحبتی از حقوق یا خواست زنان به میان نمیآورند و در فرایندهای صلح، عملا زنان جایگاهی ندارند.
تلاش زنان افغان
مژگان مصطفوی، سرپرست وزارت امور زنان افعانستان میگوید: «اصلیترین قربانیان جنگها زنان هستند.» او آرزویش صلحی پایدار است که به دنبال آن زنان دیگر قربانی خشونتها نباشند.
این فعال حقوق زنان در افغانستان در مورد فعالیتهای وزارتخانهاش میگوید: «ما در نشستهای ملی و بینالمللی که درباره قطعنامه ۱۳۲۵ بوده، نقش فعال داریم. برنامههای آگاهیدهی وسیعی داریم که موضوع آن نکوهش جنگ و ترویج افکار صلح جویانه است. ما در سالهای گذشته چندین کارگروه و سمینار آگاهی دهی دربارۀ قطعنامۀ ۱۳۲۵ برای کارمندان وزارت امور زنان و دیگر نهادها برگزار کردهایم.»
در افغانستان ۹ تن از اعضای شورای عالی صلح را زنان تشکیل میدهند و در شوراهای ولایتی صلح ۷۲ زن شرکت دارند. شبکۀ زنان افغان که منتقد وضعیت زنان در این کشور است از دولت افغانستان خواسته که روند رسمی اجرای این قطعنامه را در سال ۲۰۱۳ میلادی آغازکند.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۲ شبکۀ زنان افغان، زنان این کشور در مقامهای رهبری نهادهای قضایی حضور ندارند. از میان حدود ۱۹۵۰۰۰ سرباز ارتش ملی تنها ۳۵۰ تن آنان زن است. از مجموع حدود ۱۴۸۰۰۰ پلیس این کشور فقط ۱۷۲۳ نفر زن هستند و در میان ۶۱ عضو شورای عالی صلح، تنها ۹ نفر زن هستند. در بخش مصونیت زنان سالی پر از خشونتهای گوناگون از جمله، تجاوزهای جنسی، خودسوزیها، قتل و عروسیهای اجباری بوده است.
در سال ۱۳۹۳ کمیته زنان «شورای عالی صلح افغانستان» کمپین سراسری یکماهه را زیر عنوان «صدای زنان افغان برای صلح و آشتی» در کابل و ولایتها بر پا کرد. در این کارزار حدود۳۰۰ هزار زن افغان طومار صلح را امضا کردند.
با وجود این، شورای عالی صلح منتقدانی نیز دارد. سمیه رامش یک فعال جامعه مدنی در هرات می گوید: «بیشتر روشهای اجرایی شورای صلح ، بر اساس روشهای سنتی و تصمیم بزرگان (مردان) محلی اجرا میشود. دیدگاهی که در شورای عالی صلح وجود دارد، دیدگاهی افراطی، سنتی و ریش سفیدانه بوده که تا به حال نتوانستیم از آن نتیجهای برای صلح بگیریم.»
گفتههای سمیه رامش بر اساس برخی واقعیتهاست: اینکه همه ۶۸ عضو شورای صلح از سوی رییس جمهور انتخاب میشوند و از شورای ملی رای اعتماد میگیرند. بر همین اساس است که منتقدان، نقش زنان را در شورا سمبلیک میدانند. عزیزه خیراندیش از منتقدان نقش زنان در شورای صلح، معتقد است زنان در مذاکرات حضور ندارند و درسفرهای مهم شرکت نمیکنند.
سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۱۳۲۵
سال ۲۰۱۵ پانزدهمین سالگرد تصویب قطعنامه ۱۳۲۵ و بیستمین سالگرد «بیانیه و برنامه اقدام پکن»، و آغاز یک برنامه توسعه بینالمللی جدید بر اساس «هدفهای توسعه هزاره» است. دبیرکل سازمان ملل در پیام خود از یک «مطالعه جهانی» درباره اجرای قطعنامه ۱۳۲۵ به سرپرستی یک گروه مشاوره بلندپایه سخن گفته که نتایج آن در اکتبر ۲۰۱۵ در بحثهای شورای امنیت مطرح خواهد شد.
اما اینها همه در حالی است که هر روز زنان بیشتری آواره و قربانی جنگ میشوند؛ بحران در افغانستان، سوریه و سومالی، عامل آوارگی بیش از ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار انسان آواره بر اثر درگیریها یا آزار در جهان در سال ۲۰۱۳ بوده است. کل جمعیت آوارگان درسال ۲۰۱۴ بیش از ۵۱ میلیون نفر بود. اکنون به این رقم باید آوارگان اوکراین، غزه، جمهوری دمکراتیک کنگو و آوارگان عراقی و سوری را نیز اضافه کرد.
زنان از قربانیان اصلی آوارگی و جنگ هستند. حتی در درگیری های عراق و سوریه زنان به عنوان برده نیز خرید و فروش شدهاند.
پس از این همه جنگ و خونریزی، اگر صلحی هم در کار باشد، باید برای آن برنامهریزی کرد و ویرانههای جنگ را از نو ساخت. قطعنامه ۱۳۲۵ به توانمند سازی زنان پس از جنگ که موضوعی اساسی است نیز اشاره دارد. لیماه گبووی، برنده جایزه صلح نوبل میگوید: «اگر زنان را از فرایند صلح آفرینی و بازسازی پس از درگیری کنار بگذاریم، بناهایی نامتعادل ساختهایم که سقوط خواهند کرد.»
Trackbacks