پلیس فدرال آمریکا، «افبیآی» دسترسی به پرونده سرکیس سوقانالیان، تاجر اسلحه را آزاد کرد. او با مجوز دولت ریگان، سلاح مورد نیاز عراق در جنگ با ایران را از بلوک شرق تامین میکرد.
«۵۵۰ میلیون اسلحه گرم تو دنیا وجود داره،
یعنی برای هر ۱۲ نفر یه قبضه…
مهمترین سوال اینه که چه جوری ۱۱ نفر دیگه رو مسلح کنیم؟»
فیلم «ارباب جنگ» (Lord of War, 2005) با جمله فوق آغاز میشود؛ فیلمی که بخش اعظم آن، بر اساس ماجرایی واقعی یعنی زندگینامه دلال اسلحه سوقانالیان معروف به «تاجر مرگ» بنا شده است.
بر اساس قواعد بینیاز از توضیح هالیوود، نقش این دلال اسلحه را نیکلاس کیج ایفا کرده که هیچ شباهت ظاهری با سوقانالیان ندارد و به جای فردی از خاورمیانه، شهروند روس معرفی میشود.
۲۳ فوریه ۲۰۱۵، پرونده سوقانالیان از طبقهبندی محرمانه درآمد و در سایت آرشیو امینت ملی آمریکا منتشر شد. در متن این پرونده، اطلاعات حساسی در مورد رابطه این دلال اسلحه با دولت آمریکا در دوران جنگ سرد ارائه میشود. سوقانالیان با اطلاع و تائید ضمنی دولت آمریکا تقریبا به همه مناطق جنگی جهان از جمله عراق که در جنگ با ایران بود سلاح ارسال میکرد.
در فیلم تنها اشاره بسیار کمی به مقصدهای ارسال سلاح میشود، زیرا سازندگان فیلم مایل نبودند تماشاچیان آمریکایی دوران جورج دبلیو بوش را دچار هراس کنند. در عالم واقعیت، سوقانالیان به بسیاری از کشورهای مخالف آمریکا هم سلاح فرستاده بود؛ از جمله لیبی، عراق و آرژانتین در دوران جنگ با بریتانیا بر سر جزایر فالکلند.
این تاجر اسلحه که در فلوریدا زندگی میکرد، فقط وقتی دچار مشکل قضایی شد که موضوع کلاهبرداری بانکی به میان آمد. ظاهرا هیچکس با موضوع ارسال غیرقانونی اسلحه و کمک به قتلعام مسئلهای نداشت.
او یک بار گفته بود: «آمریکاییها میدانستند که من مشغول چه کاری هستم، هر دقیقه و هر ساعت. اگر یک لیوان آب مینوشیدم، آنها میدانستند و حتی اینکه چه نوع آبی مینوشیدم. هیچ وقت سعی نکردم آنچه را که مشغول انجام آن هستم از آمریکاییها پنهان کنم.»
سوقانالیان در سال ۱۹۸۸ در پی زلزله ویرانگر در اسپیتاک ارمنستان، با استفاده از امکانات ترابری خود کمکهای فراوانی را به این منطقه فرستاد. جورج بوش پدر از او به خاطر «تقویت روابط برای وحدت بشریت» قدردانی کرد.
بعد از درگذشت او در سال ۲۰۱۱، تاریخپژوهان توانستند به پرونده «تاجر مرگ» در افبیآی دسترسی یابند. اولین سابقه قضایی او، زیرپا گذاشتن قوانین گمرگی در وارادت خودروهای فولکسواگن آلمانی به آمریکا بود، بعدها روشن شد که فعالیتهای مربوط به تجارت اسلحه کمتر دردسرساز هستند.
سوقانالیان برای دیکتاتورهای سراسر جهان اسلحه میخرید. او با تائید دولت ریگان از کشورهای بلوک شرق سلاح تهیه کرده و برای عراق در جنگ با ایران ارسال میکرد.
او در هنگامه جنگ ایران و عراق، با نقض تحریمهای سازمان ملل، ۱۰۳ بالگرد هاگز و ۴۵ بالگرد بل به همراه تعدادی موشکانداز به عراق فرستاد و این کار را که خلاف سیاست رسمی آمریکا بود، با هماهنگی سازمان سیا انجام داد. پاداش این همکاری، نجات او از مخمصه توسط مقامهای امنیتی بود.
از جمله فعالیتهای سوقانالیان، همکاری با دیکتاتور فراری فلیپین، فردیناند مارکوس برای بازگشت به قدرت از طریق کودتا در سال ۱۹۸۸ بود.
تنها موردی که سوقانالیان به آمریکاییها پاسخ منفی داد، در ارتباط با ایران بود: او از ارسال تسلیحات به ایران با این استدلال خودداری کرد که معامله همزمان با هر دو طرف درگیر در جنگ، حرفهای نیست!
در بررسی پرونده او روشن میشود که ترجیح این تاجر اسلحه، همکاری مستقیم با واحد اطلاعات و جاسوسی پنتاگون (آژانس اطلاعات دفاعی DIA) یا کاخ سفید بود. ساز و کار این ترجیح باعث شد که مجلس نمایندگان آمریکا دست به تحقیقی پیرامون رشوهخواری و زد و بند احتمالی سوقانالیان با کارکنان پنتاگون بزند.
به نظر سیا سوقانالیان فردی بیکفایت بود. وقتی که افبیآی او را به دلیل کشیدن چک بیمحل و پولشویی بازداشت کرد، سوقانالیان به ازای کوتاه شدن مدت بازداشت، اطلاعات مربوط به همکاری با سیا را لو داد. علت مشکلات مالی سوقانالیان هم، عدم پرداخت میلیونها دلار توسط صدام حسین بود که در دهه نود میلادی امکان حواله ارزی مستقیم به آمریکا را نداشت.
سوقانالیان همچنین به معامله اسلحه با کلمبیا اذعان کرده بود. این سلاحها نهایتا نصیب چریکهای «فارک»، گروه مخالف دولت شدند. بخش اعظم درآمد این گروه از طریق آدمربایی و باجگیری تامین میشود.
حزب فالانژ در لبنان نیز از مشتریان اصلی سوقانالیان بود. او همچنین برای گروههای مختلف در اکوادور، موریتانی، نیکاراگوئه، موبوتو سسه سکو رئیس جمهور کنگو و معمر قذافی در لیبی سلاح ارسال میکرد.
منابع: آرشیو امنیت ملی، تلهپولیس