Opinion-small2

بیش از ۸۰ نماینده مجلس شورای اسلامی طرحی را پیشنهاد داده اند که بر مبنای آن سازمان حفاظت محیط زیست در وزارت کشاورزی ادغام خواهد شد. ادعای این طرح چیست؟ انگیزه ارائه آن چه بوده؟ چقدر جدی است و اجرای آن چه پیامدهایی خواهد داشت؟ در این یادداشت تلاش شده بند به بند این پرسش ها پاسخ داده شود.

Departtment of Environment_hefazat Mohit Zist

ابتدا: بحث تبدیل سازمان محیط زیست به وزارتخانه، در جهت برقراری امکان پاسخگویی آن به نمایندگان مردم از دیرباز وجود داشته است.

واقعیت این است که تعلق سازمان محیط زیست به نهاد ریاست جمهوری اگر چه به آن جایگاهی فرابخشی داده اما امکان بازخواست عملکرد آن توسط مجلس را از بین برده است.

بر همین انگاره، بارها اظهار شده که بهتر است همه نهادهای مرتبط با مدیریت محیطی در ایران در یکدیگر ادغام شده و تبدیل بشوند به وزارت محیط زیست. در گام نخست «سازمان حفاظت محیط زیست» و «معاونت امور آب وزارت نیرو» و «سازمان جنگلها و مراتع» و «سازمان شیلات» این وزارتخانه جدید را تشکیل دهند و در گام بعدی نیز نهادهایی همچون سازمان های زمین شناسی و هواشناسی و نقشه برداری و غیره به این وزارت ملحق شوند. به این شکل هم امکان مدیریت متمرکز بر امور محیطی در ایران ایجاد می شود و هم نمایندگان مجلس امکان نظارت بر این امور را خواهند داشت.

اما همین طرح خیرخواهانه و برخوردار از برخی دیدگاه های علمی، همواره با دو انتقاد جدی رو به رو بوده است: نخست آن‌که جایگاه فرابخشی مدیریت محیط زیست را فرو می کاهد و امکان نظارت این بخش بر نهادهای موثر در چشم اندازهای طبیعی و انسانی، همچون وزارت راه، وزارت صنایع و وزارت کشور و غیره را کم می کند.

دوم آن‌که تجربه نشان داده نگاه نمایندگان مجلس به عرصه های طبیعی ایران نه از جنس دغدغه های اکولوژیک، بلکه عمدتا در جهت بهره برداری های سودجویانه و اقتصادی است.

ساده اش می شود این‌که این نگرانی وجود دارد که نمایندگان به جای پایش چگونگی حفاظت از زیستبوم ها و میراث طبیعی ایران، با فشار بر سازمان حفاظت محیط زیست به دنبال گسترش استفاده‌های ناپایدار اقتصادی از این عرصه ها با هدف جلب توجه مردم و کسب آرای آنها باشند. کما اینکه هم اکنون هم عمده اعتراض‌هایی که از سوی مجلس در باره عملکرد سازمان محیط زیست ابراز شده مرتبط با ضعف این سازمان در حفاظت از مناطق چهارگانه نیست، بلکه عمدتا مربوط می شود به اینکه چرا همان حفاظت نیم بند هم مانع شده که بسیاری از جاده ها و گاوداری ها و شهرک ها و ویلاسازی ها برای استقرار در پارک های ملی احیانا با سختگیری و افزایش هزینه روبرو شوند. به واقع تبدیل محیط زیست به وزارتخانه، مالیدن کچاب است به عرصه های طبیعی و فرو کردن آن به دهان باز نمایندگان و موکلان حریص شان.

بعد: اما آیا طرحی که همین هفته ارائه شده همان طرح پیش گفته است؟ البته که نه.

Petrol_Iran_Environemnt

آن طرح می گوید ادغام نهادهای مرتبط با امور محیطی در سازمان محیط زیست و تبدیل آن به وزارتخانه.

اما این طرح جدید آنچنان‌که خبرگزاری فارس نوشته می گوید ادغام سازمان محیط زیست در وزارت کشاورزی. چه طور ممکن است نمایندگان مجلس بخواهند سازمانی با ماموریت فرابخشی را که وظیفه مراقبت از زیستبوم و آینده ایران را به عهده دارد به یک معاونت در وزارت کشاورزی انتقال دهند که خودش هم اکنون در گرداب خشکسالی فرورفته است؟

مروری بر حال و هوای مجادلات ماه های اخیر مدیریت سازمان محیط زیست و اردوگاه اصولگرایان منتسب به یک نهاد قدرتمند نظامی گره این سوال را باز می کند. این به واقع ادامه همان دعوای بنزین پتروشیمی و وارداتی است.

بیشتر بخوانید: جنگ بنزین در ایران

دولت روحانی با هدف کاهش آلودگی شدید هوای شهرها تولید وفروش بنزین در پتروشیمی های منتسب به نهاد نظامی فوق الذکر را محدود کرد.

البته به جای بنزین پتروشیمی بنزین از خارج وارد کردند که همان هم ظاهرا استاندارد لازم را نداشت (همسر خانم ابتکار متهم شد که واردات بنزین آلوده کار اوست) و همین بود که باعث شد فریاد رسانه های وابسته به آن نهاد به آسمان برود که اگر بنا به تداوم آلایندگی است که ما هم داشتیم همین کار را می کردیم!

این گونه بود که ماه های طولانی لبه تیز جدال اصلاح طلبی و اصولگرایی در ساحت نظام جمهوری اسلامی متمرکز شد بر موضوع اختلاف کیفیت بنزین پتروشیمی و وارداتی. بعضا حتی ائمه جماعات در شهرهای کوچک و دور افتاده گریزی هم به همین موضوع می زدند و اعتقاد به پاکی بنزین پتروشیمی اهمیتی یافت در حد باور داشتن به اصول مسلم اسلام و انقلاب.

درآمدی که از دست رفته بود آنقدر بود که روزی نباشد که رسانه های اصولگرا چیزی علیه مدیریت کنونی سازمان محیط زیست منتشر نکنند. از هر بهانه ای هم در این باره استفاده می کردند. مثلا وقتی در نیمه بهمن ماه ریزگردها هجوم آوردند به خوزستان تمام اردوگاه اصولگرایی یک صدا خواهان برکناری یا استعفای ابتکار شدند. در حالی که اگر فرض کنیم که منشاء همه ریزگردها داخلی است و همه هم ناشی از فعالیت های انسانی و همه هم برآمده از سوء مدیریت ها در دو سال اخیر (که البته هیچ کدام از این فرض ها درست نیست) باز هم متهمان نهادهایی همچون وزارت نیرو و سازمان جنگلها و مراتع و وزارت نفت خواهند بود نه سازمان حفاظت محیط زیست که عملا جز در حوزه حفاظت مناطق چهارگانه طبیعی اختیار اجرایی چندانی ندارد.

Rizgard_Dust_Khuzestan

به هر رو، طرحی که شنبه ارائه شد در قالب همین تداوم دعوای بنزینی قابل ارزیابی است. نمایندگان مجلس با هدف فشار بر ابتکار و روحانی هفته گذشته در بررسی بودجه سال آینده بخش قابل توجهی از بودجه سازمان حفاظت محیط زیست را حذف کردند. آنچه که باعث خواهد شد این سازمان نحیف تر و کم اثرتر شود.

این هفته هم با ارائه طرحی که به واقع بوی انحلال سازمان محیط زیست و واگذاری وظایف آن به یکی از معاونت های وزارت کشاورزی را می دهد می خواهند در ادامه دعوای بنزین ضربه کاری تری به ابتکار وارد کنند. ضربه به ابتکار؟ این وسط حق زیستمندان زبان بسته و بی پناه ایران چه می شود؟ ظاهرا سیاست یعنی همین: چشمت را می بندی و هدفت را پیش می بری. اخلاق و دین و وجدان متعلق به حوزه دیگری است.

دیگر: همه آن ضربه عجیب زین الدین زیدان بازیکن تیم ملی فوتبال فرانسه به ماتراتزی بازیکن تیم ایتالیا را در جام جهانی ۲۰۰۶ به خاطر دارند. مدت‌ها این سوال وجود داشت که مگر وقتی زیدان داشت از کنار ماتراتزی می گذشت ماتراتزی به او چه گفت که باعث شد بازیکن حرفه ای و غالبا آرام و خونسردی مثل زیدان برگردد و اینطور با سر برود توی شکم او؟ سال بعد فرانچسکو توتی با جمع آوری همه گمان‌ها در این باره کتابی منتشر کرد با عنوان: “ماتراتزی به زیدان چه گفت”؟ مشتمل بر حدود ۲۷۰ حدس در این باره. مواردی البته قبلا منتشر شده بود. مثلا اینکه ماتراتزی با اشاره به تبار عرب یا مسلمانی زیدان او را تروریست خطاب کرده یا اینکه به خواهر یا همسر او فحش ناموسی داده است. اما برخی حدس ها واقعا غافلگیر کننده بودند. مثلا اینکه کسی مدعی شده بود ماتراتزی اصلا اشاره ای به تروریسم و مسائل ناموسی نکرده و فقط به زیدان گفته است: آیا قبول داری که بعد از مرگ میشل فوکو حالا دیگر فلسفه در فرانسه با افول روبرو شده؟!

باور اینکه هدف از طرح ادغام افزایش امکان نظارت بر عملکرد سازمان محیط زیست است، همانقدر دشوار است که تصور کنیم زیدان به دلیل اشاره ماتراتزی به افول فلسفه در فرانسه به او حمله کرده است.

سرانجام: اول حذف بودجه سازمان محیط زیست و حالا هم طرحی برای انحلال آن. اصولگرایان در ادامه انتقام بنزینی شان می خواهند چکار بکنند با محیط زیست ایران؟

آیا قابل تصور است که گام بعدی مثلا واگذاری زیستگاه های طبیعی به روستاییان با هدف کاهش افزایش اشتغال و یا صدور مجوز شکار همه زیستمندان باقی مانده با هدف کاهش اثر تورم باشد؟

شاید لازم باشد که همه دلمشغولان محیط زیست ایران از آقای روحانی متضرعانه بخواهند ابتکار را برکنار کرده و اجازه تولید مجدد بنزین در پتروشیمی ها را صادر کند. گاه برای نجات وطن، یک چاره هم این است که چشمانت را ببندی و تصور کنی این دود سمی سرطانزا که داری توی سینه ات فرو می دهی پاک ترین نسیم کوهستان است.