هند و اسرائیل به سوی تحکیم هرچه بیشتر مناسبات دوجانبه گام بر میدارند. اما آنچه در مسیر این تعمیق روابط مهمتر از هر چیز دیگر است، گسنرش روابط نظامی- امنیتی دو کشور است که بالقوه میتواند نگرانی کشورهای میان این دو (از پاکستان گرفته تا لبنان) را دامن بزند.
نگرانی این کشورها آنگاه قابل درک است که دولت نارندرا مودی (رهبر حزب بهاراتیا جاناتا) در جریان جنگ اخیر حماس و اسرائیل، جانب تلآویو را گرفت و در فاصله اندکی از آن بحران، موافقت اصولی خود را برای خرید یک میلیارد دلار سلاح پیشرفته از اسرائیل اعلام کرد.
تهران نیز به نوبه خود روابط هند و اسرائیل رصد میکند. نگرانی در تهران وقتی درک شد که هند در سال ۲۰۰۷ ماهواره جاسوسی اسرائیل را به فضا ارسال کرد. پس از این همکاری بود که رسانههای اسرائیلی گفتند پرتاب ماهواره جاسوسی اسرائیل توسط راکت هندی، آن کشور را به یک همکار فعال در ارتقای امنیت اسرائیل مبدل کرده است. اسرائیل دومین تأمینکننده تکنولوژیهای مدرن دفاعی، سیستمهای جنگ الکترونیک، موشکی و راداری به هند به شمار میآید.
در راستای این همکاری قرار است برای اولین بار از زمان برقراری روابط میان هند و اسرائیل، موشه یعلون وزیر دفاع اسرائیل در آینده نزدیک برای امضای قراردادی یک میلیاردی به هند سفر کند. بر اساس این قرارداد، اسرائیل متعهد میشود ۸۰۰۰ موشک ضد رزه از نوع “سبایک” و ۱۵۰۰۰ پهباد و همچنین سیستم دفاعی ضد موشک موسوم به “گنبد آهنین” را در اختیار هند قرار دهد.
پیش از این هم هند ۲۶۲ موشک از نوع “باراک” برای تجهیز نیرو دریایی خود را از اسرائیل خریداری کرده بود. این موشکها قرار است در سال ۲۰۱۵ تحویل هند شوند.
شکوفایی روابط نظامی
به نظر میرسد با به قدرت رسید نارندرا مودی در هند، این کشور سیاسات خارجی کاملا متفاوتی از گذشته را در پیش گرفته است.
گو اینکه دهلی، اسرائیل را در سال ۱۹۵۰ به رسمیت شناخت ولی به برقراری روابط کامل دیپلماتیک با آن کشور نپرداخت. عمدهترین مانع فضای ضداستعماری آن دورن، نقش فعال هند در عدم تعهد و فشار کشورهای عربی و اسلامی بود. مسلمانان هند نیز به نوبه خود، خواستار حمایت هند از فلسطین بودند. از سوی دیگر کشورهای عربی نیز درخصوص عدم ورود اسرائیل به جنبش غیرمتعهدها به هندوستان فشار وارد میکردند.
روابط محدود سیاسی بین دو کشور تا سال ۱۹۹۱ ادامه داشت. تا اینکه با پایان جنگ سرد، هند در جهت شکلدهی به سیاست جدید راهبردی خود، تغییرات قابل ملاحظهای در در سیاست خارجی اش به عمل آورد.
با روی کار آمدن دولت نارندرا مودی، هند وزیر دفاع خود را در ژوئن ۲۰۱۴ برای دیدار رسمی و پیشنهاد خرید تسلیحات به اسرائیل گسیل کرد. این دیدار، سفر عالیترین مقام نظامی هند به اسرائیل بود که طی آن زمینه لازم برای دیدار رهبران دو کشور در حاشیه مجمع عمومی در سپتامبر ۲۰۱۴ فراهم شد. طی این دیدار، طرفین به توافق اصولی برای همکاری در زمینه مسائل امنیتی، فناوری، جاسوسی و غیر آن دست یافتند.
این توافق چندان مهم بود که دفتر نخست وزیر اسرائیل طی اطلاعیهای با ابراز خرسندی از این توافق، آن را توافقی محکم توصیف کرد که ابعاد ان سر به فلک میکشد. اطلاعیه تاکید دارد که دیگر، دوران قطع رابطه با هند (در دوران نهرو و گاندی) به پایان رسیده است. نشانه این گرمی روابط اینکه حجم روابط تجاری دو کشور اینک بالغ بر ۵ میلیلرد دلار در سال است و با جهشی که در این روابط صورت گرفته انتظار میرود با سفر وزیر دفاع اسرائیل به هند حجم روابط تجاری دو کشور به ویژه در اثر خرید تجهیزات رفزایش چشمگیر نشان دهد.
تشنگی دو کشور برای تعمیق روابط نظامی- امنیتی را آنگاه میتوان به خوبی درک کرد که بنا به گفته الون لینیل، کارشناس نظامی اسرائیلی، این کشور بزرگترین دفتر وابسته نظامی خود در سطح جهان را، در هند دارد. با عنایت به این مثال و مقایسه آن با روابط تنگاتنگ و استراتژیک اسرائیل و امریکا، روشن میشود که عطشی رو به فزونی در تعمیق مناسبات نظامی- امنیتی هند و اسرائیل وجود دارد.
پیمان اسلو: خروج اسرائیل از انزوا
امروز دیگر پیمان اسلو (۱۹۹۳)، جز نقشی بر ورق نیست. بر اساس این پیمان یاسر عرفات و شیمون پرز پذیرفتند در ازای شناسایی اسرائیل توسط سازمان آزادیبخش فلسطین، دولت خودگردان فلسطین تشکیل گردد. معنای این پیمان این بود که دو طرف پذیرفتند “مذاکره” را جانشین “مبارزه” کنند.
ظهور انتفاضه فلسطین، دلیل گویایی است که دستکم در بخش،هایی از فلسیطنینان، مبارزه دوباره به جای مذاکره به جریان افتاده و محمود عباس (میراثدار عرفات) نیز امیدی به دیپلماسی مذاکره با اسرائیل ندارد.
گرچه پیمان اسلو را دیگر میتوان فراموش شده دانست، اما مشروعیتی که اسرائیل به رهبری اسحاق شامیر به عنوان رهبری صلحجو برای کشورش کسب کرد، موانع سیاسی را برای همکاری اسرائیل و هند (عضو موسس عدم تعهد) برطرف کرد. چنین شد که به لطف پیمان اسلو، دوران قطع رابطه اسرائیل و هند (بر اساس اصولی که نهرو – یکی از بنیانگذارن عدم تعهد- بنا نهاده بود) فرا رسید.
پیمان اسلو، اگر برای فلسطینان دستاورد چندان نداشت، برای اسرائیل سکوی پرشی شد تا نه تنها روابط خود را با هند آغاز کند، بلکه به کل حوزه آسیا- پاسفیک دسترسی یابد. نامربوط نخواهد بود که پیمان اسلو را انعقاد نطفه روابط اسرائیل و حوزه آسیا – پاسفیک بدانیم.
در نتیجه، گشوده شدن پای اسرائیل به این حوزه وسیع، این کشور با رقم فروش ۴میلیارد دلار تسلیحات به کشورهای این حزه بزرگ ترین صادر کننده سلاح به آسیا- پاسفیک است.
اینک و پس از گذشت سالها از برقراری رابطه اسرائیل و هند، روی کار آمدن دولت چپ گرایی نارندرا مودی که به آرمانهای قومگرایانهاش شناخته میشود، زمینه هرگونه همکاری میان دو کشور را فراهم ساخته است.
بی دلیل نیست اطلاعیه دفتر نتانیاهو بر این نکته دست مینهد که روابط دو کشور اینک به قدری گسترده است که “سر به فلک میکشد.” چنین باوری ناشی از آن است که با با به قدرت رسیدن دو رهبر چپگرا و قومگرا در اسرائیل و هند، زمینه برای هرگونه همکاری میان کشورهایشان فراهم است. وجه مشترک این دو رهبر در این است که نخستوزیر هند در مسئله کشمیر، و نخستوزیر اسرائیل در مساله سرزمینهای فلسطینی (۶۷ به بعد) راهحل مشت آهنین را برگزیدهاند که نماد آن در حجم تجارت تسلیحات دو کشور نمایان است.
هند با رد سوسیالیسم که جز فقر و رکود نتیجه دیگری نداشت راه توسعه اقتصادی را یافته و هم زمان منافع ملی خود را در پیوستگی با جهان اول و پیشرفته می بیند . بزرگترین دشمن هند کشور تروریستی پاکستان است و روابط اطلاعاتی و دستیابی به تجهیزات نظامی اسرائیل در برابر این دشمن ـ پاکستان ـ سیاست خردمندانه ای است. جمهوری آذربایجان هم که همواره از سوی ایران تهدید میشود روابط اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی و تکنولوژی وسیعی با اسرائیل دارد. کشورهای متعددی هستند که از ارزش و اهمیت برخورداری از همکاری اطلاعاتی، نظامی، تکنولوژی و اقتصادی با اسرائیل واقف هستند.
Behrouz / 09 February 2015
بهروز خان ایران عرضه داشت آذربایجان رو سال ها پیش حفظ می کرد الان تهدیدی براش نیست. ملت رو چیز فرض کردی عزیز. وسط دعوا نرخ؟
هاشم / 17 February 2015