شکاف طبقاتی در جهان عمیقتر شده است. سازمان اکسفام در بریتانیا میگوید حجم دارایی یک درصد جمعیت رو به فزونی است و باقی در حال فقیرتر شدن هستند.
نتیجه پژوهشی از سوی بنیاد امدادی اکسفام نشانگر نابرابری شدید اقتصادی در سطح جهانی است. بنا بر این پژوهش، یک درصد مردم دنیا در حال بلعیدن ثروت بقیه جمعیت زمین هستند: حجم دارایی یک درصد جمعیت زمین از مجموع دار و ندار ۹۹ درصد بقیه بیشتر است.
در سال ۲۰۰۹، حدود ۴۴ درصد ثروت جهان در دست یک درصد از جمعیت زمین قرار داشت. در سال ۲۰۱۳ این میزان به ۴۸ درصد رسید و پیشبینی میشود که در سال ۲۰۱۶، این میزان به ۵۰ درصد افزایش یابد.
در گروه اغنیا هر فرد بالغ به طور متوسط ثروتی معادل ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون یورو دارد. به این ترتیب تفاوت نابرابری در سطح جهان تکاندهنده و مایوسکننده گزارش شده است. مدیر اکسفام، خانم وینی بیانیما میگوید از هر نه نفر در کره زمین، یک نفر چیزی برای خوردن ندارد و یک میلیارد نفر باید با درآمد روزانه یک دلار و ۲۵ سنت، روزگار بگذرانند.
سازمان اکسفام برای متوقف کردن روند نابرابری، دولتها را به اجرای تدابیری چون مقابله با فرار مالیاتی، بستن مالیات بر سرمایه به جای مالیات بر کار، فراهم کردن مشاغل بیشتر با حداقل دستمزد و بهبود خدمات عمومی فراخوانده است. خانم بیانیما میگوید دولتها باید علیه گروههای ذینفع در تشدید نابرابری اقتصادی و اجتماعی، کاری انجام دهند.
افزایش روزافزون نابرابری در جهان از محورهای بحث در همایش جهانی اقتصاد خواهد بود که از چهارشنبه تا شنبه (۲۱ تا ۲۴ ژانویه) در داوس سوئیس برگزار میشود. در این همایش صدراعظم آلمان، رئیس جمهور فرانسه و نخست وزیر چین همراه با ۳۰۰ نفر دیگر از رهبران دولتی و مدیران کمپانیهای اقتصادی جهان گرد هم میآیند.
مدیر سازمان اکسفام سال گذشته نیز با اشاره به شکاف طبقاتی رو به رشد در سطح جهان گفته بود دار و ندار نیمی از جمعیت جهان از ثروت گروه کوچکی که در یک اتوبوس دوطبقه جا میگیرند، کمتر است.
من نمی فهمم اشکال این که یک در صد و یا حتی نیم در صد مردم دنیا ثروت دنیا را قبضه کرده باشند کجاست. مگر می توانند دو برابر بقیه بخورند یا بنوشند؟ مگر این پول را چه کار می کنند؟ همانطور که در به دست آوردن و انباشتن آن مهارت دارند در حفظ و افزودن به آن هم ماهر هستند. و هر چه بیشتر داشته باشند بیشتر پولشان کار و شغل ایجاد می کنند و این بهترین راه برای از میان بردن فقر و بیکاری است.
نگرانی من از این است که این ثروت در دست حکومت ها باشد که به فساد و نابود کردن منابع ثروت و ایجاد تورم و کسادی و بیکاری می آورد.
اگر کسی مانند شرکت اپل یا گوگول ثروت و شغل و خدمات و محصولات تولید کند چه اشکالی دارد؟ البته ثروتمندان کشورهای جهان سوم و دیکتاتوری فرق می کنند. آنها نه از راه درست و نه از راه تولید ثروت به سرمایه خود رسیده اند. آنها از فساد کشورهای دیکتاتوری خود و ارتباطاتشان به این گونه ثروتها رسیده اند.
باید از این تفکر کمونیستی و دروغ که سرمایه داران و ثروتمندان را محکوم می کند دور شویم و به اصول اقتصاد و بازار آزاد و رقابت و کم کردن فساد بپردازیم.
نادر / 19 January 2015
آقا نادر مشکل این است که ما فکرمی کنیم صلاح دیگران را بهتر از همه می دانیم . قایل به حق انتخاب برای دیگران نیستیم.نابرابری باعث تجمع این ثروت شده است. و اشتباه می کنی این یک درصد نه تنها دوبرابر که سه و پانصد ملیارد برابر بیشتر می خورند . مشکل خوردن نیست مشکل قبضه امکانات و ثروت های مالی است که در اختیار دارند و برای دیگران تصمیم می گیرند. مشکل این قیم مابی است . که ما فکر می کنیم باید برای دیگران کار درست کنیم و فقط ماکار آفرین و کاربلد هستیم وما بیشتر از دیگران مهارت در حفظ پول و سرمایه داریم و دیگران دست و پاچلفتی هستند. . مشکل این نگاه از بالا به پایین به آدمها است.مشکل عدم اعتماد به انسان است . همین عملکرد سیستم سرمایه داری است که باعث این فقر شده است. اگر نظر شما درست بود باید الان این شکاف طبقاتی را نمی داشتیم.همانطور که گفتم مشکل همین عدم اعتماد به انسانیت است. انسان امروزی آرمانهایش ر ا از دست داده است.
ebrahim / 20 January 2015
عامل حفظ خود حکومت های دیکتاتور و فاسد همین سیستم سرمایه داری است . سیستم سرمایه داری نیازمند این تناقض است.
ebrahim / 20 January 2015
با نظرات کاربر اول موافقم
به شرطی که ثروت یا به عبارتی پول از جرخه بانکی کشور خارج نگردد هیچ تفاوتی نمیکند اگر تمام ثروت یک کشور دست یک نفر باشد یا صد نفر باشد،متاسفانه ، این تفکر ضد کاپیتالیسم ، توسط جمهوری اسلامی جهت گل آلوده کردن آب و فراموش کردن چپاول ایران صورت میگردد، بعبارتی این یه جور نعل وارونه است، سیستم اقتصادی مانند جمهوری اسلامی غلط است زیرا تمام ثروت مملکت در آنسوی آبها سرگردان و مردم ایران کاسه گدایی و چه کنم چه کنم دست گرفته و چشم به دست مزدوران سپاه و آخوندها دوخته اند که دوزار یارانه به آنها بدهند ، درحالی که کشورهای پیشرفته همین سرمایه ها را صرف رونق اقتصادی و جهانگردی میکنند ، راه دوری نرویم همین کشور ترکیه ی پی زوری ، به اندازه کل درآمد نفت ما از طریق توریسم درآمد دارد
cyrus / 20 January 2015
سلام
من یک مثال کوچک برای اون دسته از آدمهایی می زنم که میگن باید از سرمایه دارها دفاع کنیم!
در کشوری که من زندگی می کنم کم کم می بینم که سوپرمارکت ها و مغازهای بزرگ وارد عرصه بازار میشن و کسی که یک سوپرمارکت کوچک داره , دیگه نمی تونه با این هایپر مارکتها رقابت کنه!
پس مجبور مغازش رو ببنده و به عنوان فروشنده برای این سرمایه دارها با دستمزدی کار کنه که اونها براش در نظر میگیرن . ولی اگر دولتی باشه که از کارگر و کارمند دفاع کنه و قانون کار وجود داشته باشه که از کارمند و کارگر حمایت واقعی بکنه و کارآفرین سرمایه دار رو ملزم بکنه به کارگرهاش دستمزدی پرداخت کنه که بتونن بخوبی زندگی کنن , اون موقع مشکلات حل میشه…
من 30 سال دارم و جاهای زیادی کار کردم , ولی هر جا کار کردم حقوق و وضعیت کار خیلی بر ضد انسانیت و کارگر بوده . کارآفرین براش اصلا تو مهم نیستی , مهم اینه که خودش به سود بیشتر برسه و اگر اعتراض کنی , میگیرن پرت میکنن بیرون و تو قراردادها هم دست و پای تو رو میبندن که نتونی شکایت کنی .
سرمایه داری که به فکر مردم باشه من ندیدم . اگه شما دیدین آدرسش رو به من بدین!
مهدی / 20 January 2015
نظام کاپیتالیسم بر پایه سود استوار است . سود و سود بیشتر هویت بخش و معنای وجودی کاپیتالیسم است. شاید در کوتاه مدت سرمایه داری باعث رشد نسبی شود اما در دراز مدت سیستم سرمایه داری برای حفظ خود و کیان خود باید بیشتر و بیشتر سود کند و شکاف های طبقاتی بیشتر شود. بیشتر فرارهای مالیاتی در همین کشورهای کاپیتالیستی که ما سنک آنها را به سینه می زنیم صورت می پذیرد. همچنان تاکید می کنم آمار فوق نشان دهنده کارآمدی سیستم سرمایه داری است. و همانطور که اشاره کردم فلسفه و معنای سرمایه داری نه در خدمت انسان که در خدمت سود بیشتر است.
تصور ما از مخالفان سیستم سرمایه دار همان تصورات دوران شوروی سابق است. من با اقای سیروس موافقم که باید سرمایه در داخل کشور بماند ولی چنین اتفاقی نمی افتد چون در ذات سرمایه و سرمایه داری است که به جایی می رود که سود بیشتری داشته باشد.و تناقض این استدلال در همین جاست.
فهم سیستم سرمایه داری و مکانیسم وفلسفه شکل گیری آن خیلی مهم است.
ebrahim / 20 January 2015