حمله مسلحانه چهارشنبه، ۸ ژانویه به دفتر نشریه شارلی ابدو در پاریس، مدافعان آزادی بیان در غرب را تکان داده است. از این حادثه به عنوان «۱۱ سپتامبر آزادی بیان» یاد کردهاند. هنوز از انگیزه دو مهاجم مسلح اطلاعی در دست نیست. گفته میشود که این حمله مسلحانه همزمان با انتشار رمان «تسلیم» نوشته میشل ولبک، نویسنده جنجالبرانگیز فرانسوی اتفاق افتاده است. در جهان این اثر، فرانسویها در سال ۲۰۱۵ اسلام میآورند و حزب راستگرای «جبهه ملی» با شاخه فرانسه حزب اخوانالمسلین ائتلاف میکند و به قدرت میرسد.
بیشتر بخوانید: اگر مسلمانان کاخ الیزه را فتح کنند
آنچه که در فرانسه اتفاق افتاد، پس از انقلاب بهمن ۵۷ در ایران هم روی داده است. در این مورد از سه واقعه میتوان یاد کرد:
[tabby title=” دیدار نویسندگان با خمینی”]
ملاقات اعضای کانون نویسندگان ایران با آیتالله خمینی، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۷
باقر پرهام، پیام کانون نویسندگان را خواند. در این پیام آمده بود: «وظیفه ماست که همگام با ملت آزادیخواه ایران همچنان با هرگونه سانسور و اختناق فکری مبارزه کنیم.»
آیتالله خمینی هم پاسخ داد: «آقایان! شما نویسندگان الان تکلیف بسیار بزرگی بر عهدهتان هست. پیشتر قلم شما را شکستند، الان قلم شما باز است لکن استفاده از قلم در راه آزادی ملت، در راه تعالیم اسلامی بکنید.»
[tabby title=” توبه خمینی”]
سخنرانی آیتالله خمینی درباره ضرورت شکستن قلمها، ۲۶ مرداد ۱۳۵۸
اگر ما از اول كه رژيم فاسد را شكستيم و اين سد بسيار فاسد را خراب كرديم، به طور انقلابي عمل كرده بوديم، قلم تمام مطبوعات را شكسته بوديم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطيل كرده بوديم و روسای آنها را به محاكمه كشيده بوديم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام كرده بوديم و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بوديم و چوبههای دار را در ميدانهای بزرگ برپا كرده بوديم و مفسدين و فاسدين را درو كرده بوديم، اين زحمتها پيش نمیآمد.
«صحیفه امام»، جلد نهم، صفحات ۲۸۱-۲۸۴
[tabby title=” فتوای قتل سلمان رشدی”]
آیتالله خمینی ۲۹ بهمن ۱۳۶۷ فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد. این فتوا تا به امروز بر قوت خود باقی است. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نیز در سال ۱۳۸۳، حکم خمینی را غیر قابل تغییر خواند. پس از این فتوا برخی از نهادهای دولتی ایران، جایزههایی برای کشتن سلمان رشدی تعیین کردند.
متن کامل فتوای روحالله خمینی که در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ از رادیو دولتی ایران پخش شد:
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلّف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله؛ ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.
[tabbyending]
سرکوب آزادی بیان در ایران تا امروز همچنان ادامه دارد. علی جنتی، وزیر ارشاد اسلامی دولت «تدبیر و امید» (۸ ژانویه/۱۸ دیماه) گفته است: «آزادی قلم به معنای ولنگاری نبوده و هرجا که هنرمندان این حوزه از چهارچوبهای تعیین شده پا فراتر بگذارند مطابق قانون با آنها برخورد میشود.»
اکنون فرانسه هم سوگوار آزادی بیان است. از تحریریه نشریه «شارلی ابدو» جز پنج نفر باقی نمانده و با اینحال این هفته در یک میلیون نسخه اما فقط در هشت صفحه منتشر میشود.
بیشتر بخوانید:«شارلی ابدو» این هفته در یک میلیون نسخه
دانیل کوهن بندیت نماینده «گروه سبزهای اروپا-اتحاد آزاد اروپا» در پارلمان اروپا و از رهبران جنبش دانشجویی-کارگری مه ۱۹۶۸ فرانسه در گفتوگویی که میخوانید از ضرورت دفاع از آزادی بیان و از حق انسانها برای شوخی و طنز و لبخند سخن میگوید. او یکی از دوستان «کابو»، یکی از چهار کارتونیست به قتل رسیده «شارلی ابدو»ست.
بیشتر بخوانید: چهار کارتونیست به قتل رسیده فرانسوی
-
گفتگو با دانیل کوهن بندیت
شما چگونه از حمله مسلحانه به دفتر «شارلی ابدو» مطلع شدید؟
در موزه اورسی از نمایشگاه شگفتانگیز مارکی دوساد دیدن میکردم که دوستی زنگ زد و خبر داد که به دفتر شارلی ابدو حمله مسلحانه شده. وحشیگری و خشونتی که در این حمله بود، مرا کاملاً غافلگیر کرد.
واکنش فرانسویها را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاستمداران فرانسوی با هم متحد شدهاند. آنها میگویند تروریسم، بنیادگرایی و اسلام را نباید با هم درآمیخت. همه تلاش میکنند با رویکردهای خردگرایانه به این حمله مسلحانه بپردازند. شامگاه چهارشنبه در گردهمایی دانشجویان در «پلاس دو رپوبلیک» پاریس شرکت کرده بودم. ۳۵ هزار نفر در این میدان گرد آمده بودند که از آزادیهای مدنی دفاع کنند. چنین خیزشهای خودانگیختهای است که اهمیت دارد.
اهمیتش در چیست؟
نوعی از فاشیسم وجود دارد که در اسلام تکیهگاهی پیدا کرده، همانطور که نوعی از فاشیسم به فرهنگ غرب تکیه داده بود. هر دو اینها، شکلهای متفاوتی از فاشیسماند. بسیاری از دوستان مسلمان من هر روز به خاطر مذهبشان با تبعیضهای اجتماعی روبهرو میشوند. گاهی حتی به خاطر نامشان. اگر میخواهیم از آزادیهای مدنی دفاع کنیم، این واقعیتها را باید در نظر داشته باشیم.
«شارلی ابدو» به خاطر ضد مذهبی بودنش شهرت داشت …
در نظر «شارلی ابدو» مذهب چیزیست که باید آن را با قلم دست اندخت. «شارلی ابدو» یک نشریه رادیکال، ضد مذهبی و ضد نظامیگری و آزادیخواه است. این نشریه از هر نظر بیانگر روح نهضت دانشجویی ۶۸ است. ما از طنز گزنده این نشریه دفاع میکنیم. از این حق رادیکال که با طنز واقعیتها را به چالش بکشیم. در زمانهای که در فرانسه و در آلمان عدهای میخواهند دستاوردهای نهضت دانشجویی ۶۸ فراموش شود، ناگهان حمله مسلحانه به دفتر «شارلی ابدو» این ارزشها را به یادمان میآورد. این روزها همه احساس میکنند که میبایست از آزادی و آزادیهای مدنی با همه تناقضهایش دفاع کرد.
یعنی دعوای اصلی به نظر شما بر سر دفاع از ارزشهای نهضت دانشجویی ۶۸ است؟
بله. «شارلی ابدو» به معنای همه این ارزشهاست. باید از آزاداندیشی و آزادگی به جای مانده از نهضت دانشجویی ۶۸ دفاع کرد. بحث بر سر یک جامعه چندفرهنگیست که در آن همه، اعم از مذهبی و غیرمذهبی بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند. در چنین جامعهای لازم است که طنز هم وجود داشته باشد و آزادانه انتقاد کند.
میشل ولبک که رمان «تسلیم» او همزمان با حمله مسلحانه به دفتر «شارلی ابدو» منتشر شد و شماره آخر «شارلی ابدو» هم به رمان او درباره اسلامگرایی در فرانسه اختصاص داشت به نسل ۶۸ تعلق ندارد.
ولبک در رمان «تسلیم» میخواهد مشکلات فرانسه را نشان دهد: یک کشور عمیقاً خودآزار. توجه داشته باشید که در این رمان، مسلمانان مهاجر قدرت سیاسی در فرانسه را قبضه نمیکنند. این فرانسویها هستند که مسلمان میشوند و زنانشان، آزادی و استقلالشان را میبخشند و خودشان را تسلیم شوهرانشان میکنند. از آن پس همه چیز مضمحل میشود و فرانسه از دست میرود. اما این فقط یک اثر تخیلی و برآمده از ذهن یک نویسنده است.
پس از حمله مسلحانه به دفتر «شارلی ابدو» وضع فرانسه چگونه خواهد شد؟
نمیدانم. امیدوارم ما را به اندیشه درباره تبعیضهای اجتماعی و شیطانی جلوه دادن دیگری وادارد. این حمله مسلحانه یک دام است. نباید به این دام افتاد و اسلام و تروریسم را با هم یکسان پنداشت.
اگر مارکی دوساد زنده بود، احتمالاً به محافظت پلیس نیاز داشت.
ما در دنیای غریبی زندگی میکنیم. لبخند دوست هنرمند کارتونیستم کابو هرگونه خشونتی را به مهربانی بدل میکرد و با اینحال او در یک حمله مسلحانه به قتل رسید. او یک انسان بسیار مهربان و صلحجو بود. در هیچ یک از طرحهای او کسی به قتل نمیرسد.