ما همگی با مردان انقلابیای نظیر چهگوارا آشنا هستیم، اما تاریخ همیشه گرایش به این داشته که سهم زنان انقلابیای را که زمان و انرژی و زندگیِ خود را وقف مبارزه با نظامها و ایدئولوژیها کردهاند پنهان سازد.
بهرغم این بدفهمیها، دهها زن در تاریخ بودهاند که مشارکت فعالی در انقلابها داشتهاند، و بسیاری از ایشان نقشِ مهمی در این زمینه ایفا کردهاند. این زنها که از طیفهای سیاسیِ مختلف هستند، برخیشان مسلح به تفنگ بودند و برخی مسلح به قلم، اما همگی برای باورهایشان سخت جنگیدند.
در مقاله «ده زن انقلابی که کمتر آنان را میشناسند» زندگی چند زن مبارز سراسر جهان مرور شده است.
نادژدا کروپسکایا
خیلیها نادژدا کروپسکایا را صرفاً بهعنوان همسرِ ولادیمیر لنین میشناسند و نه نادژدایی که برای خودش یک سیاستمدار و انقلابگرِ بلشویک بود.
وی در فعالیتهای مختلف سیاسی مشارکتی پروزن داشت؛ از جمله معاونت وزیرِ آموزش و پرورش از ۱۹۲۹ تا مرگاش در ۱۹۳۹، و مطالعات آموزشیِ متعدد.
وی پیش از انقلاب، در مقام دبیرِ گروه نشریه «ایسکرا» فعالیت میکرد و مکاتبات آن با سراسرِ قاره اروپا را مدیریت میکرد که بسیاری از این مکاتبات را میبایست رمزگشایی کرد.
بعد از انقلاب، زندگیاش را وقف بهبود فرصتهای آموزشی برای کارگران و دهقانها کرد؛ برای مثال، کوشید تا کتابخانههای عمومی در دسترس همگان قرار بگیرد.
کنستانس مارکیوویچ
کنستانس مارکیوویچ، کنتسِ انگلیسی-ایرلندی، سیاستمداری عضو حزب جمهوریخواه شنفن و حزب جمهوریخواه فیانا فال، ملیگرایی انقلابی، مدافعِ حقوق زنان و یک سوسیالیست بود.
وی در بسیاری از اقدامات ایرلند برای استقلال از بریتانیا مشارکت داشت؛ برای مثال، «خیزشِ ایستر» در ۱۹۱۶ که وی نقشِ رهبری آن را بر عهده داشت.
مارکیوویچ در طول این «خیزش» از سوی تیراندازهای بریتانیایی زخمی و مجبور شد عقبنشینی کند و تسلیم شود.
وی تنها زن از بین ۷۰ زنی بود که به سلول انفرادی انداخته و محکوم به مرگ شد، اما به خاطر جنسیتاش مشمول عفو قرار گرفت.
جالب اینجاست که کمیته تعقیب ادعا میکرد وی التماس میکرده «من فقط یک زن هستم، شما نمیتوانید به یک زن شلیک کنید»، در حالی که گزارشهای دادگاه نشان میدهد که وی گفته «واقعاً میخواستم آدمهای شما آنقدر شرافت داشتند که به من شلیک کنند».
کنستانس یکی از نخستین زنان جهان بود که به وزارت رسید (وزارت کار در جمهوری ایرلند، از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۲) و همچنین نخستین زنی بود که به «مجلسِ عوام بریتانیا» (در دسامبر ۱۹۱۸) راه یافت؛ این موقعیت آخری را وی به خاطر سیاست عدممداخله حزب شنفن نپذیرفت.
پترا هررا
در طول انقلاب مکزیک، زنان سرباز همدوشِ مردان به مبارزه ملحق و اغلب هم با آزارِ جنسی روبهرو میشدند.
یکی از شناختهشدهترین این سربازان زن، پترا هررا بود که جنسیتاش را مخفی کرد و با نام «پدرو هررا» به انقلابیون پیوست. وی با نشاندادن برتریِ خویش در رهبری (و انفجارِ پلها) محبوبیت زیادی پیدا کرد و توانست بهموقع جنسیتاش را رو کند.
وی در جنگ دوم تورئون (۳۰ میماه ۱۹۱۴) همراه با ۴۰۰ زن دیگر مشارکت داشت، و خیلیها معتقد بودند که وی شایسته رتبه بالاتری در این جنگ است.
متاسفانه پانچو ویلا احتمالاً نمیخواست زنی را به مقام ژنرالی برساند. به همین خاطر نیز پترا نیروهای ویلا را ترک کرد و دسته خود را شکل داد که فقط زنان در آن حضور داشتند.
نوانیرووا
نوانیرووا زنی نگبویی اهلِ نیجریه، جرقه جنگی کوتاه را زد که اغلب با عنوان اصلیترین و اولین چالشِ اقتدارِ بریتانیا در افریقای غربی در طول دوره استعمار به شمار میآید.
در ۱۸ نوامبر ۱۹۲۹، پس از آنکه مسئول سرشماری (مارک امرووا) به نوانیرووا گفت: «چند بز و گوسفند و آدم دارید؟»، بحثی بین او و مسئول سرشماری درگرفت.
وی که متوجه شده بود این جمله یعنی زنان نیز باید مالیات بدهند (به طور سنتی زنان از مالیات معاف بودند)، شرایط را با زنان دیگر مطرح کرد و دست به اعتراض زدند. این اعتراض را جنگ زنان مینامند. این جنگ دو ماه طول کشید. نزدیک به ۲۵هزار زن در سراسرِ منطقه درگیرِ این جنگ شدند و برای تغییرِ سیاستهای مالیاتی و همچنین قدرت افسارگسیخته افسران مالیاتچی دست به اعتراض زدند.
سرانجام موقعیت زنان به اندازهای زیادی بهبود یافت. بریتانیا برنامههای مالیاتیاش را برداشت و برخی افسران مالیاتچی را مجبور به استعفا کرد.
لاکشمی ساهاگال
لاکشمی ساهاگال که بین مردم با عنوان «کاپیتان لاکشمی» شناختهشده است، انقلابیای بود که در جنبشِ استقلالِ هند فعالیت میکرد، در ارتشِ ملیِ هند مقامِ افسری داشت، و بعدها نیز وزارت امورِ زنان را در دولت «هند آزاد» پذیرفت.
در دهه ۴۰، وی هنگ «رانی جانسی»[1] را سرپرستی میکرد که هنگی زنانه بود. هدف این هنگ سرنگونیِ «حکمرانیِ بریتانیا» در هند دوره استعماری بود.
این هنگ یکی از معدود هنگهای مبارزِ زنانه در جنگ جهانیِ دوم بود، و نام آن را از روی یک زن انقلابی در تاریخ هند برداشتند که یکی از چهرههای اصلی در شورش هند در ۱۸۵۷ بود.
سوفی شول
سوفی شول، انقلابیِ آلمانی، عضوِ موسسِ گروه مقاومتیِ «رزِ سفید» بود که گروهی خشونتپرهیز و ضد نازی به شمار میرفت و مدافعِ مقاومت فعال در برابرِ رژیم هیتلر بود و با پخشِ اعلامیهها و دیوارنگاری مبارزه میکرد.
سوفی شول و دیگر اعضای این گروه در فوریه ۱۹۴۳ به خاطر پخشِ اعلامیه در دانشگاهِ مونیخ دستگیر و به اعدام با گیوتین محکوم شدند.
نسخههای این اعلامیه که عنوان «مانیفست دانشجویان مونیخ» را بر خود داشت، به بیرون از کشور قاچاق شد و در همان سال متحدین میلیونها نسخه از آن را از طریقِ آسمان آلمان پراکندند.
بلانکا کانالز
بلانکا کانالز، ملیگرایی اهل پورتوریکو بود که «دختران آزادی» را سازمان داد. این سازمان، شعبه زنان حزب ملیگرای پورتوریکو بود.
وی یکی از معدود زنان تاریخ است که شورشی را علیه ایالات متحده رهبری کرد که به «شورشِ هایویا» معروف شد.
در سال ۱۹۴۸، لایحهای سخت محدودکننده که با عنوان «لایحهی دهانبند» یا قانون ۵۳ شناختهشده است، عرضه شد که چاپ و انتشار و فروش و نمایشِ هرگونه موادی بهقصد فلجکردن یا فروپاشیِ دولت استعماری را جرم به شمار میآورد.
در ۳۰ اکتبر ۱۹۵۰، لانکا و دیگران اسلحههایی را که وی در خانهاش ذخیره کرده بود در دست گرفتند و توی شهرِ هایویا راهپیمایی کردند، ایستگاهِ پلیس را تسخیر کردند، اداره پست را آتش زدند، سیمهای تلفن را قطع کردند و پرچمِ پورتوریکو را در مخالفت با قانون دهانبند برافراشتند. در نتیجه، رئیسجمهورِ ایالات متحده اعلام حکومت نظامی کرد و به ارتش و نیروی هوایی دستور داد که به شهر حمله کنند.
ملیگراها برای مدتی مقاومت کرده اما سرانجام دستگیر و پس از سه سال مادامالعمر به زندان محکوم شدند. قسمت اعظمِ شهر هایویا ویران شد، و رسانههای آمریکایی بهطور منصفانهای این حادثه را پوشش ندادند، و بهانهشان هم این بود که رئیسجمهور گفته «این حادثه بین افراد پورتوریکو» روی داده است.
سلیا سانچز
اکثر مردم فیدل کاسترو و چهگوارا را میشناسند، اما کم هستند شمارِ کسانی که نام سلیا سانچز به گوششان خورده باشد؛ زنی در قلب انقلاب کوبا که شایعه شده بود تصمیمگیرِ اصلی است.
پس از کودتای ۱۰ مارس ۱۹۵۲، سلیا به مبارزه علیه حکومت باتیستا پیوست. وی موسسِ جنبشِ «۲۶ ماه مه» بود، و رهبرِ جوخههای جنگی در طول این انقلاب.
سلیا سانچز منابعِ گروهی را تحت کنترل خویش داشت، و حتی ترتیب آن را داد که گراما [قایق] پهلو بگیرد و ۸۲ مبارز را از مکزیک به کوبا منتقل کند تا باتیستا را سرنگون سازند. پس از انقلاب، سلیا تا آخرِ عمرش همراه با کاسترو ماند.
کتلین نیل کلیور
کتلین نیل کلیور، عضوِ «حزب پلنگ سیاه» بود و نخستین عضوِ زن در گروه تصمیمگیری این حزب.
وی سخنگو بود و دبیرِ مطبوعاتی، و کمپینِ ملی برای آزادی وزیرِ دفاعِ حزب (هوی نیوتون) را سازمان داد. بهرغم اینکه میگفتند «حزب پلنگ سیاه» غالباً مردانه است، اما کلیور به همراه زنان دیگری مانند آنجلا دیویس، دوسوم حزب را تشکیل میدادند.
اسما محفوظ
اسما محفوظ، انقلابیِ دوره مدرن است که به خاطر راهاندازی خیزشِ مردمی در مصر (۲۰۱۱) از طریق پستهای ویدئویی و تشویق دیگران به پیوستن در اعتراضهای میدان تحریر معروف است.
وی یکی از رهبران انقلاب مصر به شمار میآید و عضو برجسته «ائتلاف جوانان انقلابی مصر» است.
البته در تاریخِ انقلابیون زن، این ده زن صرفاً نوک کوه یخی به شمار میآیند.
شما هم اگر انقلابیِ زنی را میشناسید که در اینجا از قلم افتاده، در قسمت نظرات بنویسید تا به دیگران معرفی شوند.
پانویس:
[1] هنگِ زنانِ ارتشِ ملیِ هند. م
اشرف دهقانی
ل / 19 December 2014
کمتر کسی ایت که “زهرا سیاه ” را در آبادان نشنا سد.تن فروشی که برای زنان فاحشه تقاضای “سندیکا” کرد و از تمام روسپی های دنیا خواست که متحد شوند.وی نقش مهمی در راه پیمائی های سیاسی به نفع شاه ایران داشت و اعتقاد داشت که “ملاها” به جز بد بختی چیزی را به ارمغان نخواهند آورد.او اعتقاد داشت بیسوادی اکثر تن فروش ها را به طرف رژیم “ملا ها” خواهد کشاند و فرزند های آنها در سرکوب های رژیم نقش خواهند داشت.یادش گرامی باد
علی / 19 December 2014
زنان انقلابی و ضد ارتجاعی در ایران همیشه در انقلابات و جنبش های ملی فعالیت داشته و دارند که بعنوان نمونه میتوان از زنان شجاع و آگاه و مبارز زیر نام برد:
سردار بی بی مریم بختیاری از رهبران فتح تهران در زمان انقلاب مشروطه
صدیقه دولت آبادی از فعالان انقلاب مشروطه و جنبش زنان
اشرف دهقانی از رهبران سارمان چریکهای فدائی خلق ایران
اشرف ربیعی از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران
مریم رجوی رئیس جمهور منتخب مقاومت ایران در دولت در سایه شورای ملی مقاومت ایران علیه رژیم فاشیستی مذهبی فعلا حاکم که نه تنها به ملت ایران در راه آزادی انگیزه و نیرو می بخشد بلکه هزاران شخصیت برجسته جهان منجمله اکثریت پارلمانهای بیش از 40 کشور دمکراتیک جهان را به حمایت از جنبش آزادیخواهی ملت ایران برانگیخته است.
آرش / 19 December 2014
:کوردستان مهد آزادی خواهی زنان بوده شما چطور میتونید ادعا کنید ده زن انقلابی فقط این اسامی هستن؟؟؟
این هم اسامی از قلم افتاده
ﻟﯿﻼ ﺯﺍﻧﺎ
http://fa.wikipedia.org/wiki /ﻟﯿﻼ_ ﺯﺍﻧﺎ
ﻟﯿﻼ ﻗﺎﺳﻢ
http://fa.wikipedia.org/wiki /ﻟﯿﻼ_ﻗﺎﺳﻢ
ﺳﮑﯿﻨﻪ ﺟﺎﻧﺴﯿﺰ
http://fa.wikipedia.org/wiki /ﺳﮑﯿﻨﻪ _ ﺟﺎﻧﺴﯿﺰ
Like
taimor / 19 December 2014
از کی بادمجان هم جزو میوه ها شده است؟
اشرف دهقانی / اشرف ربیعی و مریم عضدانلو قاجار که تروریست بوده اند را چه با زنان انقلابی چون بی بی مریم بختیاری
اینان با کشتن پاسبان ها و دزدی از بانکها و با کمک اوباش فلسطینی و روسی مثلا تلاش کردند انقلاب خلق براه اندازند
فقط به لچکهای آنان نگاه بیندازید تا از عمق حماقت آنان و عدم شناخت جامعه ایران و تلاش برای تحمیق اسلامی مارکسیستی مردم پی ببرید
خلانوش اسلامی دستاورد این مثلا مبارزین برای مردم مصیب زده ایران بوده است. افشای افراد بریده از آنان در
ماجراهای سالهای اخیر اردوگاه اشرف در عراق واقعا دردآور است
واقعا رو که نیست سنگ پای قزوین است
نادر / 19 December 2014
تنها کسانی اشرف ربیعی و مریم رجوی را تروریست میدانند که متعلق به و هم منفعت با رژیم ارتجاعی خمینی ضد بشر و پسمانده های جنایتکار و غارتگر او مثل خامنه ای هستند کما اینکه شاهزاده رضا پهلوی نیز که مسلما یک مجاهد یا عضو شورای ملی مقاومت نیست کشتار وحشیانه مجاهدین بی دفاع و غیر مسلح در اشرف و لیبرتی توسط تروریستهای بزدل خامنه ای را محکوم کرده و هرگز با ادبیات لومپنی و ضد ایرانی رژیم فاشیستی مذهبی فعلا حاکم با نیروهای دیگر برخورد نکرده و نمی کند.
آرش / 20 December 2014
اینها در برابر مردان قطره یی بیش نیستند.
قابل درک است فمنیستها میخواهند همان پان ها به ویژه پان ترک و پان عرب و پان کورد پان پارس، پان افغان… تاریخ جعل کنند.
زنها در خاورمیانه از موانع اصلی رسیدن به دموکراسی و برچیدن بساط استبداد هستند.
شاید برایتان عجیب باشد این مدعا. ولی حقیقت همین است توده زنان از مرتجعترین و *** اقشار جوامع عقب مانده خاورمیانه هستند. شرق میانه یی که آکنده از منجلاب قوم گرایی و بنیادگرایی مذهبی است.
قومیت و مذهب دو منبع عقب ماندگی خاورمیانه است.
اساس اختلاف ضد انسانی و خونبار اعراب و اسرائیل ملقمه ی از نژادپرستی و مذهبی فاشیستی است.
ماهیت حکومتهای نظیر کردستان عراق و جمهوری آذربایجان ارمنستان از منجلاب قوم گرایی سرچشمه میگرد.
رزیمهای استبدادی ایران و عربستان منشا فساد و ظلمشان از مذهبهای غیر مدرن است. افغنسان باتلاق قوم گرایی و مذهب است.
در این میان زنها دارای حق رای شده اند و این توده زنها *** سیاهی لشگر چننی جهنمی از قوم گرایی و بنیادگرای مذهبی هستند.
زنهای دارای حق رای همان قدر در تقویت استدابد و خشونت دخیل هستند که زنهای بدون رای.
هنوز زود است زنها در خاورمیانه نقش موثزی در دموکراسی و بهبود حقوق بشر داشته باشند چون به شدت ***هستند.
اکثریت زنها این کشورها هنوز در فکر مهریه و آرایش و خودنمایی هستند و در این میان فمنیستها دارند بیخودی با آوردن این توده زنهای *** راه را برای دموکراسی سختتر میکنند.
* / 20 December 2014
خنده دار است وقتی پرده از روی گوشه ای از جنایات این گروه نسبت به اعضای خودشان برگرفته میشود یه مشت
تهمت و افترا به طرف منسوب میکنند تا وی را وادار به سکوت کنند
خوب بود ننوشتید ساواکی و سلطنت طلب و همجنسگرا و ….
بنده به هیچ دسته و گروهکی وابسته نیستم. صرفا بر اساس مطالعات عمیقی که از وقایع صد سال اخیر دارم و
اظهارات افراد جدا شده از گروهک رجوی و آنچه در اشرف به آنان و سایر زنان ساکن گذشته اظهار نظر کردم
گروهک رجوی تا سالهای پیش از فتنه خمینی وابسته به بلوک شرق بودند و پس از خلانوش اسلامی حاکم در ایران
براساس فرمان اربابانی از جناح مقابل همچون لولویی برای ترساندن و امتیاز گرفتن از ملاها بکار گرفته شده اند
و خواهید دید که در آینده اثری از این فرقه نخواهد ماند چه در دوره جوانی من هفت تیرکشی و دزدی و پاسبان کشی
را مبارزه می نامیدند و گروهی جوان احساساتی ساد دل را هم جذب کردند. ولی نسل امروز ایران عین خیالش هم
نیست که مثل دوران ما با مخلوطی ازکتاب جعلی نهج البلاغه منسوب به علی و دستورات مارکس و لنین تبیین
جهان بنویسند که گروهی بی تجربه را بفریبند
بهر روی یکبار دیگر از تهمت های ناروایی که به من نسبت دادید سپاسگزارم. از هوادران فرقه رجوی توقع
بیشتری نیست
نادر / 20 December 2014
پر واضح است که
زنانی چون
رزا لوکزامبورگ
اما گلدمن
اولریکه ماینهوف
کلارازتکین
الساندرا کولنتای
طاهره قره العین
فروغ
هم از قلم افتاده اند
mehrdad / 21 December 2014
یعنی شما حاضر هستید که اسامی بسیار سخت وناشناخته را بیاورید تبلیغ کنید بنویسید ولی حاضر نیستید که نام خواهر مریم را بیاورید وکوچکترین حرفی هم ازاین شخص زده نشود که خدای نکرده شاید دلواپس شوید
پیام / 22 December 2014
خود مریم حالا مثلا کی بوده که خواهرش کی باشه؟ یه عدهای حرف زدن و کامنت نوشتنشون به این بستگی داره که چه وقت از روز باشه. اگه اول وقتشون باشه و کوکش هنوز نچرخیده باشه و فنرش محکم باشه دراز مینویسه و اگه آخر وقت باشه و کوکش حسابی چرخیده و فنرش شل شده باشه، خب… کوتاه مینویسه. جالب اینه که طرف به خود مریم اشارهای نمیکنه و میزنه به خواهرش که خواهر ِمریم چنین و چنان. خدایی باحاله ها… این همه اسم که با هم خونده بشه، خواهر مریم تو همون صفی جا میگیره که یه فاحشهی آبادانی هم هست. اگه این وسط کسی هم به ماجراها و تجربههای افراد بریده اشاره کنه اصلا دیده نمیشه. اگه کسی از لچک به سرهای یهدست قرمزشون بنویسه که واویلا… این وسط اونی باحاله که اومده از همشیرهی مریم خانم اسم برده و در رفته… کلک!
نکته: عاغاجان، آبجی جان، جون هر کی دوست داری اگه میخوای کامنت بنویسی بذار برا وقتی که هنوز فنرت محکم باشه و کوکت هنوز “کوک” باشه.
مهتارا / 23 December 2014
یعنی روسپی ها (که نماد بردگی و تحقیر زنانگی هستند) هم انقلابی محسوب می شوند از نظر شما سلطنت طلب ها ؟!
اصلا سلطنت طلب را با انقلاب چه کار ؟!
ajaba / 23 December 2014
رفیق سکینه جانسیز سارا انقلابی ای جاویدان
اریخ از تکرر عبارت است. همانطور که می دانید “سکینه جانسز” به کد “سارا” در بهمن سال 9/1/2013 میلادی با دو تن از رفقای دیگر به نام های “لیلا شویلمز و فیدان دوغان” در دل فرانسه یعنی در شهر پاریس همان شهری که در تاریخ کردستان برای بسیاری از لیدرهای کرد به تابوت تبدیل شده و سالهای متمادیست که بر قلب کردها حک شده، به طور هولناکی به قتل رسیدند. البته شایان ذکر است که قتل عام مذکور تا به کنون نیز به نتیجه ی آنچنانی نرسیده است و پی گیری این مسئله از طرف نیروهای بین المللی و به خصوص هم دولت فرانسه نه تنها خلق کرد، بلکه هیچ یک از نیروهای دمکراتیک را نیز ارضا ننموده است. این قتل بار دیگر چهره ی دمکراتیک ستیز غرب و بویژه دولت فرانسه را بر همگان آشکار نموده است. به همین علت نیز در سالگرد شهادت این همرزم مبارز و گرامی بار دیگر ادای احترام داریم و در رابطه با چگونگی طرز حیات، مبارزه و شهادت رفیق سارا با همرزمانش، آنکتی آماده کرده ایم.
نمی دانم از کجا آغاز کنم، احساسات و افکارم همچنان آتشفشان به دنبال فرصتی برای انفجار هستند، ولی نیک می دانم که از خاکستر سارا، هزاران سارا جان دوباره می گیرند. برای پیوستن به حقیقت، نیاز به آغوشی نویدبخش داریم که نسل آینده را برای حیاتی آزاد بپروراند نه برای بردگی. البته باید بگویم که این سخاوت تنها مختص به انسانهای بزرگوار می باشد. و اما برای پیوند با این حقیقت، بایستی در جاودانگی حیات کیهان، شناور شویم. این دقیقا همانند همان میوه ی رسیده است که از طرف طبیعت مادر به جانداران این جهان هدیه می گردد، در واقع آزادی نیز از همان معنا برخوردار است. هدف و باوری برای زیستن، نبرد با تمامی هراس ها و بیم ها، روحیه ایی همچو، شهید سارا می طلبد. زیرا رفیق سارا همان الهه یست که در برابر بردگی و سلطه ی انکی های مدرن، هیچ وقت سر تعزیم فرو نبرد و همه ی نیرویش را صرف آینده ایی آزاد و دمکراتیک نموده است. وقتی که در مورد حقیقت و پیکار جویی در راه حقیقت شرحی به میان می کشید همه ی رفقا مجذوب شنیدنش می شدند که متوجه ی گذر زمان نمی شدند. سخنکویی رتوریک بود و همه مشتاق شنیدن سخنانش بودند. تمامی حرکات، واکنش و سخنانش تحت کنترل و دسپلین بودند. از نظم و انضباط ایشان به حیرت آمده بودم. همزمان شخصیتی بسیار تیز هوش، شوخ طبع و دینامیکی بودند. او هدفمند بود به آزادی به زندگی.
رفیق سارا ساده ترین و با معناترین بیان از یک زن آزاد بود. ایستار و اراده ی ایدئولوژیک و روحیه ی مقاوم و متعالی رفیق سارا در وحشتناک ترین شرایط زندان دیاربکر، همیشه برای رفقای دیگر منشا مبارزه و نویدبخش بوده است. روحیه ی ایثارگر و مقاوم شهید سارا تحت هر شرایطی، برای هر مبارزی مورد الگو قرار گرفته شده است.
همانقدر که حیات و روحیه ی مقاومش لبریز از معنا بود، شهادتش نیز به همانقدر بزرگ و تکان دهنده بود. شهادت رفیق سارا، قلب و روح همه ی ما را عمیقا جریحه دار ساخت. رفیق سارا الهه یست که با اهدای خونش به حیات، زندگی بخشاند. او دیگر بخشی بزرگ از حافظه ی یک خلق است. رفیق سارا سمبول الهه ییست که برای همیشه جاودانه خواهد ماند.
پرستو / 16 January 2015
آناهیتا راتبزاد (زادهٔ اکتبر ۱۹۳۱ در گلدره، ولایت کابل – درگذشته ۷ سپتامبر ۲۰۱۴ در آلمان) سیاستمدار مارکسیست و پزشک افغان و از رهبران حزب دمکراتیک خلق افغانستان بود که از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶ در مقام معاون رئیسجمهور این کشور فعالیت میکرد.
وی اولین زن افغانی بود که نقش فعالی را در سیاست این کشور ایفا کرد و یکی از نخستین پزشکان زن در این کشور به شمار میرفت. زن مبارز ودلیربود وبرای اعاده حقوق زنان تلاش می کرد وصدها زن راهرو راه اش بودند
مهریه فرید / 10 March 2018
Trackbacks