بسیاری از رسانهها و سیاستمداران غربی ادعا کرده و میکنند که آیتالله خامنهای رهبری نیروهای افراطی ضد توافق هستهای را بر عهده دارد. میگویند هدف خامنهای نه توافق هستهای با دولتهای غربی، که اثبات مقصر بودن دولت آمریکا و بی گناهی ایران است.
آیا این ادعا درست است؟ شواهد و قرائن عکس این مدعا را نشان میدهند.
نمونه حسین شریعتمداری
نیروهای افراطی مخالف توافق موقت هستهای ژنو، آن را “یک توافق بسیار بد” به شمار میآورند. برای این که همه امتیازها به صورت “نقد” به طرف مقابل پرداخت شده و در مقابل فقط و فقط وعدههای “نسیه” دریافت شده است.
حسین شریعتمداری حدود ۲۱ سال است که نماینده تامالاختیار آیتالله خامنهای در روزنامه کیهان است. او یکی از افراطیترین محافظه کاران ایران است. اکثریت مخالفان و منتقدان صفحه دوم روزنامه کیهان را میخوانند تا از مواضع صریح آیتالله خامنهای آگاه شوند. به تعبیر دیگر، او را بیان کننده مواضع رهبر و اتفاقاتی که قرار است روی دهد به شمار میآورند.
شریعتمداری در سرمقاله ۲/۹/ ۹۳- تحت عنوان “برای هیچ بیهوده مپیچ” – این نتیجه را به همه اعلام کرد: “دستیابی به توافقی که پایانبخش این چالش[۱۳ ساله] باشد، نه فقط دوراز انتظار، بلکه به یقین ناممکن است“.
او در ۵/۹/۹۳- پس از اعلام تمدید مذاکرات- در سرمقاله مفصلی – تحت عنوان “از خودمان به خودمان” – نوشت که حق با وی بوده و دلایل خود را توضیح داد.
اقتصاد رانتی ایران، تحت شرایط تحریمهای فلج کننده، این امکان را برای گروهی از محاظهکاران فراهم آورده که میلیاردها دلار پول به دست آورند. لغو تحریمها و شفافیت اقتصادی، رانتخواری آنان را به شدت کاهش خواهد داد.
حسین شریعتمداری به سخنان خوشبینانه حسن روحانی و جواد ظریف تاخت و گفت تنها دستاورد مذاکرات، اثبات “غیر قابل اعتماد بودن آمریکا” به عنوان دولتی “باج خواه” بود، وگرنه توافق موقتی ژنو، “کلاه گشادی” بود که بر سر فعالیتهای هستهای ایران گذارده شد. به گفته او “امتیارات نقد” داده شده به قرار زیر است:
۱- غنیسازی ۲۰ درصدی متوقف شد. ۲- همه اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی اکسید شد. ۳- فرآیند تحقیق و توسعه هستهای ایران که به تحقیق روی سانتریفیوژهای پیشرفته P۸ با ظرفیت جداکنندگی ۲۴سو- SWU – رسیده بود، به تحقیق روی سانتریفیوژهای P۱ و نهایتا P۲ تنزل یافت. ۴- ادامه ساخت رآکتور آب سنگین اراک – R۴۰ – متوقف شد. ۵- فعالیتهای دیگری هم متوقف یا به سطح پایینی کاهش یافت.
مواضع کسانی چون حسین شریعتمداری نشان دهنده خیز مخالفان افراطی برای مقابله با دولت و توافق هستهای بود. اما سخنان آیتالله خامنهای در ۶/۹/۹۳، راه مخالفان افراطی را بست.
طرف مقابل به توصیف شریعتمداری جز وعدههای نسیه چیزی به ایران نداده است: در طول ۱۰ ماه اول کلاً ۱۰ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از داراییهای مسدود شده ایران آزاد شد و قرار است طی ۷ ماه آینده نیز به ازای هر ماه ۷۰۰ میلیون دلار از داراییهای مسدود شده خودمان را آزاد کنند. پس امتیازی ندادهاند و صرفاً بخش اندکی از داراییهای “دزدیده” شده بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری ایران را با هزار شرط و شروط به خودمان بازگرداندهاند. در مرحله اول ۴/۲ میلیارد دلار آزاد شد و در عوض ۳۰ میلیارد دلار دیگر بلوکه شد و داراییهای “دزدیده شده” را به ۱۳۰ میلیارد دلار رساند. از سوی دیگر، دولت آمریکا با توطئه مشترک عربستان سعودی، قیمت نفت را از بشکهای ۱۲۰ دلار، به حدود ۷۰ دلار کاهش داد. مطابق قیمت قبلی، درآمد ایران طی ۷ ماه آینده ۲۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار میشد، اما اینک ۸ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار دیگر از آن کاسته خواهد شد.
به گفته حسین شریعتمداری سخنان اوباما و کری هم نشان میدهد که همه چیز را نقد گرفتهاند و هیچ چیزی به ایران ندادهاند؛ به همین دلیل تداوم “توافق فوق العاعده بد ژنو” پیروزی طرف غربی است، چرا که همه امتیازهای نقدی داده شده تداوم خواهد یافت و بازگشت به گذشته به آسانی و بدون هزینه کلان ممکن نیست.
به طور همزمان، سعید جلیلی- مذاکره کننده قبلی هستهای، در ۴/۹/۹۳ درباره توافق هستهای گفت: “حفظ رژیم تحریمها نشانه تداوم دشمنی با ملت ایران است و پاسخ متناسب خود را میطلبد”.
منافع محافظهکاران افراطی در ستیزهجویی
گروههای افراطی محافظه کار:
اولاً: با جهان غرب تعارض ایدئولوژیک دارند، یعنی به جای لیبرال دموکراسی، از بنیادگرایی اسلامی دفاع میکنند. بدین ترتیب، نزاع با غرب را بر سازش و همکاری ترجیح داده و آمریکاستیزی را “شناسنامه” خود قلمداد میکنند.
ثانیاً:اقتصاد رانتی ایران، تحت شرایط تحریمهای فلج کننده، این امکان را برای گروهی از آنان فراهم آورده که میلیاردها دلار پول به دست آورند. لغو تحریمها و شفافیت اقتصادی، رانت خواری آنان را به شدت کاهش خواهد داد.
ثالثاً: توافق نهایی هستهای و بهبود رابطه با آمریکا را موجب کاملاً به حاشیه رفتن خود و قدرت یابی میانه روها به شمار میآورند.
رابعاً: با تبدیل فضای جنگی و تخاصم به فضای همکاری و دوستی، هیچ توجیهی برای فضای امنیتی و سرکوب وجود نخواهد داشت و در نتیجه این فرایند، مخالفان دموکراسی خواه امکان فعالیتهای زیادی پیدا خواهند کرد.
مواضع خامنهای
مواضع کسانی چون حسین شریعتمداری نشان دهنده خیز مخالفان افراطی برای مقابله با دولت و توافق هستهای بود. اما سخنان آیتالله خامنهای در ۶/۹/۹۳، راه مخالفان افراطی را بست. او ابتدأ میبایست بر علیه سیاست های- به گفته خودش- زورگویانه، تجاوزکارانه، زیاده طلبانه، و…دولت غیر قابل اعتماد آمریکا سخن بگوید تا سپس موافقت خود را با آنچه تاکنون صورت گرفته، اعلام کند.
آیتالله خامنهای گفت که هدف اصلی آمریکا- با طرح بهانههای مختلف- مبارزه با ایران قدرتمند و پیشرفته از طریق تحریمهای کمرشکن است. اما مردم آمریکا به نظام سیاسی شان اعتماد ندارند. نشانه این عدم اعتماد از دید خامنهای به قرار زیر است:
اولاً: محبوبیت اوباما به پائینترین سطح خود رسیده است. ثانیاً: در انتخابات نوامبر آمریکا میزان مشارکت مردم بسیار پائین تر از همیشه بود. ثالثاً: با مردم آمریکا در فرگوسن و دیگر شهرها درگیر هستند. رابعاً: پلیس آمریکا در عرض یک سال، ۴۰۰ نفر را به بهانههای مختلف- بدون حکم دادگاه- کشته است. خامساً: تمامی رگ آمریکا در دست “شبکه سرمایهداران صهیونیستی” است. آنان با پول، دسیسه، فساد، و ترور، همه مقامات دولتی و حکومتی آمریکا را به قدرت میرسانند یا برکنار میکنند. در نتیجه، امنیت اسرائیل مسئله دولتمردان آمریکا نیست، مسئله حفظ قدرت از طریق این شبکه است که در شکل “حفظ امنیت اسرائیل” ظاهر میشود. قدرت دست اینان است، نه مردم.
اما مضمون اصلی سخنرانی ۶ آذر خامنهای درباره مذاکرات هستهای بود که پس از این که با نکات ذکر شده در بالا محافظه کاران افراطی را خوشنود کرد، آن را به شرح زیر تبیین نمود:
۱- به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودم، با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستم. ۲- هیأت مذاکره کننده ایرانی “حقّاً و انصافاً پرتلاش و جدّى هستند؛ ایستادگى میکنند، با منطق حرف میزنند، زیر بار حرف زور نمیروند، دارند کار میکنند…با جدّیت، با منطق، با دلسوزى دارند کار میکنند و منطقى هم عمل میکنند”. ۳- طرف غربی- خصوصاً آمریکا- در نامه خصوصی اوباما و جلسات خصوصی به گونهای سخن گفته و در مجامع عمومی درست عکس آن را میگویند و دائماً تصمیماتشان را تغییر میدهند، برای این که از مذاکرات برای حل مسائل داخلی شان استفاده میکنند. ۴- هیأت مذاکره کننده ایرانی فقط با منطق محکم پیش میرود، ولی “بداخلاق ترین” دولت (آمریکا) و “موذیترین” دولت (انگلیس)، لشکری از دیپلمات ها، روابط عمومی، تحلیل گر و رسانهها را علیه ایران به کار گرفتهاند. ۵- اگر مذاکرات به توافق نهایی منتهی نشود، آمریکاییها بیش از همه ضرر خواهند کرد. ۶- ایران هیچ اعتمادی به دولت آمریکا ندارد و نیازی هم ندارد تا اعتماد آمریکا را به دست آورد. ۷- “اگر حرف منطقىاى وسط بیاید، حرفى نداریم؛ ما حرفهاى منطقى را قبول میکنیم، قرارهاى عادلانه و عاقلانه را قبول میکنیم”.
بدین ترتیب، آیتالله خامنهای توافق موقتی ژنو را تأیید کرد. یعنی، “امتیازهای داده شده نقدی” توسط تیم مذاکره کننده مورد تأیید اوست. او خواهان حل مسئله هستهای، در چارچوبی عادلانه و عاقلانه است که طی آن ایران تضمینهای لازم در خصوص عدم دستیابی به سلاح اتمی را داده، و در مقابل کلیه تحریمهای فلج کننده، طی مراحلی تک رقمی لغو شوند. در ایران- برخلاف آمریکا- او تصمیم گیر اصلی است و نمیخواهد در نزاع هستهای رهبری نیروهای افراطی مخالف توافق را برعهده بگیرد.
اساس دیدگاههای رهبر جمهوری اسلامی
آیتالله خامنهای رهبر خودکامه تیز هوشی است که
اولاً: به فکر بقای جمهوری اسلامی و تداوم قدرت خود است.
ثانیاً:اگرچه تحریمهای اقتصادی لزوماً به سرنگونی رژیم منتهی نمیشوند، اما وضعیت اقتصادی کشور روز به روز بدتر خواهد شد و مردم ایران از طریق پیامدهای تحریمها (رکود اقتصادی، تورم دو رقمی بسیار بالا، بیکاری انبوه، تبدیل “طبقه متوسط” به “طبقه فقرا” و زیر “خط فقر مطلق”، و…) آسیبهای جدی خواهند دید. او قصد دارد تا از ایران یک کشور پیشرفته بسازد، اما در چنان شرایطی، ایران به کره شمالی دیگری تبدیل خواهد شد.
آیتالله خامنهای رهبر خودکامه تیز هوشی است که در درجه اول به فکر بقای جمهوری اسلامی و تداوم قدرت خود است.
ثالثاً: خامنهای و دیگر رهبران جمهوری اسلامی معتقدند که آمریکا و دیگر کشورها در موقعیتی قرار ندارند که بتوانند به ایران حمله نظامی کنند، اما آنان نمیتوانند این احتمال را- هر اندازه ضعیف- از ذهن و محاسباتشان دور سازند.
اگرچه جنگ با ایران لزوماً به پیروزی آمریکا و اسرائیل تمام نخواهد شد، اما خامنهای هم میداند که قدرت ویرانگر نظامی آمریکا میتواند از ایران، عراق و سوریه و لیبی دیگری بسازد. او قصد ندارد تا در تاریخ نامش به عنوان سوریه ساز ایران ثبت شود.
رابعاً: خامنهای به دنبال افزایش قدرت منطقهای ایران است، نه نابودی ایران از طریق جنگ. همه اینها او را به سوی مذاکره و توافق نهایی هستهای سوق داده است. او خود را در موضع قدرت میبیند و مدعی است که “عقبه اسراتژیک جمهوری اسلامی” افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین، و دیگر کشورهای اسلامی را در بر میگیرد. به تعبیر دیگر، در منطقهای کاملاً بی ثبات و گرفتار جنگ، ایران دارای ثبات بوده و از سر قدرت میتواند مسئله هستهای را حل کند و خود را از شر این جنجال خلاص سازد.
توافق قابل حصول
بدین ترتیب، اگر طرف غربی در خصوص لغو تحریم ها- نه عدم اجرای برخی از آنها- نرمش نشان دهد، توافق نهایی به سرعت قابل حصول است. توافق هسته ای، راهگشای همکاری منطقهای برای حل مشکل عراق و سوریه خواهد بود. بهبود روابط ایران و آمریکا، مانند پیمان هلسینگی میان شرق و غرب عمل خواهد کرد که به بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران منتهی شده و فرصت گسترش فعالیت مخالفان برای گذار به دموکراسی را پدید خواهد آورد.
تجربه نشان داده است که آقای خامنه ای هرگونه اتفاق خوب( در اینجاتوافق هسته ای) را مصادره کرده و نهایتا بنام خود خواهد کرد، اگر توافق صورت بگیرد احتمال آنکه به تحقیر جنبش سبز و رهبران محصور آن روی بیاورد و بگوید که با وجود حصر آنها ایران بصورت یکپارچه به توافق رسید چقدر است؟
در واقع حسن روحانی و خامنه ای همزمان مسرور از این پیروزی محصورین را بیش از پیش به سرنوشت فراموشی نزدیک کنند. و در آخر آیا این توافق حسن روحانی را به این نتیجه نمیرساند که اصلا چه نیازی به رفع حصر و یکپارچگی و وحدت در داخل است؟!
حمید / 04 December 2014
این مقاله اکبر گنجی در رادیو فردا هم قابل خواندن است. مقاله “جنبش سبز ۸۸ یا انقلاب ۸۹؟ ” نکات قابل بحثی دارد:
http://www.radiofarda.com/content/f3-jalili-talk-green-movement/26723043.html
ابراهیم / 04 December 2014
قضاوت و صداقت آقای گنجی در مورد اینکه مرقوم
فرموده اند:
“آیتالله خامنهای رهبر خودکامه تیز هوشی است”
در کامنت قبلی مورد پرسش قرار گرفت که متاسفانه
ثبت نشد.
خوب حالا اولأ پرسشی بسیار ساده و به لحنی
عامیانه: “کدوم تیزهوشی؟ و آیا خودکامگی از بندگی
صفتی جامعه در کام رسانی به ارباب و یا آقا بالا سر
خود ناشی نمیشود؟
ثانیأ چرا و به چه دلیل لغت «لزومأ» در ترجمه انگلیسی
متن و در جمله “گرچه تحریمهای اقتصادی لزوماً به
سرنگونی رژیم منتهی نمیشوند” حذف شده است؟
و ثالثأ مقصود از «پیشرفته» در جمله “او قصد دارد
تا از ایران یک کشور پیشرفته بسازد، اما در چنان شرایطی،
ایران به کره شمالی دیگری تبدیل خواهد شد.” چیست و
اینکه آقای گنجی چگونه به علم غیب پی برده و میتوانند
هم به مقاصد خامنه ای پی برده و هم براحتی آینده را پیش
بینی نمایند؟
Majid / 04 December 2014
دوست گرامی
بیان نظر چه ارتباطی به صداقت اخلاقی دارد؟ همه افرادی که مسائل را تحلیل می کنند ، ممکن است خطا کنند. هیچ گاه از خطای معرفت شناختی نمی توان به خطای اخلاقی- عدم صداقت- پل زد. مگر همه دیکتاتورها کم هوش هستند؟ 26 سال زمامداری سیاسی، با وجود آن همه مخالف و دشمن داخلی و خارجی- نشانه چیست؟ دموکراسی خواهان اگر رقیب یا دشمن خود را کم هوش و بی عرضه به حساب آورند، دچار اشتباه های بزرگی خواهند شد. یک نمونه اش این است که در 36 سال گذشته دائما گفته شده و می شود که این رژیم تا چند ماه دیگر سقوط خواهد کرد و آخرین نفس هایش را می کشد. این موضوع را نمی توان به صرف عامل سرکوب تقلیل داد. ده ها عامل در تدوام و بقای رژیم نقش بازی کرده و می کنند. اگر هوشیار نبود، نمی توانست این همه مخالف هوشیار را حذف و طرد کند. ویرایش مقاله حق رسانه است. آنان برخی کلمات را حذف می کنند و برخی پاراگراف ها را هم جا به جا می کنند. متن انگلیسی فشرده متن فارسی است.معمولا روزنامه ها مقاله های 800 کلمه ای می خواهند و وبسایت های خارجی هزار تا 1200 کلمه ای. عظمت طلبی یکی از ویژگی های دیکتاتورهاست. شاه می خواست “تمدن بزرگ” بسازد، خامنه ای هم به دنبال ساختن “تمدن ایرانی/اسلامی” است. پروژه اتمی یکی از نمادهای عظمت طلبی اوست. در تمامی سخنرانی هایش دائما بر روی رشد علم، رشد نانو، رشد… تعداد دانشگاه ها، تعدا دانشجویان، تولید علم. تاکید می کند. ادعایش درست مانند شاه، این است که اگر بجنبیم، از غرب در علم و تکنولوژی جلو خواهیم زد.
اکبر گنجی / 04 December 2014
مذاکره با امریکا را در زمان احمدی نژاد چه کسی در مسقط انجام داد
چرا قبلا وزیر خارجه را که در ماموریت بود به شیوه جیمز باندی عوض کردند .
مذاکره کنندگان اقای ولایتی مشاور بین الملل رهبر کاندیدای نخست وزیری او در زمان ریاست جمهوری و اقای صالحی وزیر خارجه تازه انتخاب شده توسط احمدی نژاد بود و حال انکه اجمدی نژاد اعلام کرد که در مذاکرات با امریکا سمتی ندارد .
امریکا تلطیف روابط ایران با ارژانتین را کادو داد و وزرای خارجه دو کشور در قاهره موافقتنامه ای را امضاء کردند که پی امد در گیری انتر پول را که بسیاری از دولتمردان ایرانی دران در گیر بودند منتفی ساخت .
مذاکرات مسقط ادامه یافت تا بمرجله مرضی الطرفین رسید و انتخابات انجام شد و دولت تازه انرا قلمی کرد .
در تمام این موارد فقط نقش رهبر بود که انرا ادامه داد حالا اگر بگوئیم چرا گفته های اقای خامنه ای با عملیاتش نمیخواند خودمان را گیر انداخته ایم ولی موقعیکه میاید وتمام قد دفاع میکند اگر گفته های پیشین را بیاد اوریم میشود دبل استاندارد و یا بیانات ضد و نقیض .
به نوشته های برادر حسین استناد کرده اید ایا نمیشود گفت که اورا دور زده اند .قطعا این چنین است چون کشتیبان را سیاست دگر امد .
شش ماه پیش طرحی در مجلس بتصویب نمایندگان رسید که بایستی زیر مجموعه های نهاد های بنیاد قدس و کمیته امداد امام و بنیاد مستضعفان و نیروهای مسلح بخلاصه عملکرد خود را طی شش ماه به سازمان بورس و شورای رقابت برای شفاف سازی ارائه نمایند و تاکید شده بود که این نهاد ها نمیتوانند در بنیاد های اقتصادی بیش از 40 درضد سهم داشته باشند وطبیعتا نخواهند توانست در مدیریت دخالتی بنماید و روز سه شنبه طرحی دیگر تصویب شد که این بنگاهها بایستی مالیات بپردازند و محل خرج ان نیز در اموزش و پرورش تعیین گردید و حال انکه از اول کار دولت جدید اقای عزیز جعفری فرمانده سپاه بدنبال تمدید قراردادهای نفتی بود و اخیرا اقای نقدی اعلام کرد که اقتصاد باید دست بسیج باشد و دولت نباید نگرانی داشته باشد .
سپاه و بسیج نه توسط دولت بلکه بدست گمنامان مجلس دور زده شده اند و بعبارت دیگر انها را کنار گذاشته اند.نه از سپاه و بسیج بلکه از حاشیه های رانت.
شریعتمداری هرچه بنویسد و جوان نتیجه مذاکرات را هیچ تیتر بزند ورسائی بعد از جلسه غیر علنی ظریف را بمجلس بخواند رهبر میگوید با مذاکرات مخالف نیست و وزارت خارجه را تائید میکند .
دایره خودیها تنگتر شده است و تینک تانک 400 نفره رهبری از سد بیت گذشته است و بیرون دایره بسیار وسیعتر شده است . در همین روال هفته پیش رهبری موضوع انتخابات را بمجلس تشخیص مصلحت فرستاد و نتیجه ان از هم اکنون پیداست که این مجلس با میانداری رفسنجانی جنتی را از تصمیم گیری در صلاحیت کاندیداها طوری دور میزند که جنتی باشد ولی خودی و غیر خودیش بصورتی متحول شود که دبیر شورای نگهبان فصل الخطاب نباشد .
اینجاست که اقای گنجی هم باید متحول شود و معیار های تازه ای را برای نوشته های خود پیدا نماید وگرنه بسرنوشت گروه کثیر اپوزیسیون ملحق میشود که از گرانی نان شکوه میکنند و کاهش بهای نفت را علامت سقوط رژِیم میدانند و جنگ احمدی نژاد و رفسنجانی را پایان نظام میخوانند و منتظرند که مردم بخیابان ایند .
اقای گنجی خواننده های شما کم شده اند چون شما هم تمرین کهنه شدن را اغاز کرده اید .
اقای خامنه ای مدتهاست فهمیده است که اقتصاد درست از نزدیکی نظر او با احمدی نژاد حاصل نمیشود و دردانه ها را دارد قربانی میکند چون میداند برداشتن تحریمها با مداکره انجام پذیر است و بیماری اقتصاد از بخدمت گرفتن 70 در صد دارائی کشور در زیر مجموعه رهبری درمان نمیشود بلکه شفافیت لازم است و بعد هزینه هارا در قالب پرداخت مالیات ازاین محل ها باید عملی سازد .
کار اقای گنجی هم سخت شده زیرا باید مبانی تازه پیدا کند.
منوچهر / 04 December 2014
آقای خامنهای با در اختیار گذاشتن بخش عمده اقتصاد ایران به دست “برادران قاچاقچی” و بوجود آوردن وضعیتی که باعث تخریب زیرساختهای صنایع و کشاورزی شده “خواهان یک ایران پیشرفته است”؟ آقای گنجی چطور فهمیدید که او خواستار یک ایران پیشرفته است؟ با افزایش اعدامها و سرکوب نیروهای دگر اندیش در حین مذاکره با غرب؟ شما حساب شریعتمدری و خامنهای را چگونه جدا میکنید؟ آیا تا به حل از بازی “پلیس بد و پلیس خوب” در صحنه سیاست شنیده اید؟
Masoud / 04 December 2014
آقای گنجی در کامنت بالا میگویند: شاه می خواست “تمدن بزرگ” بسازد، خامنه ای هم به دنبال ساختن “تمدن ایرانی/اسلامی” است. پروژه اتمی یکی از نمادهای عظمت طلبی اوست.
و همچون طلبگی شاه که تخم دو زرده ایرانی/اسلامی میگذاشت و خود را آریای
معظم له مذهبی می پنداشت عظمت طلبی ایرانی/اسلامی رهبر معظم کنونی هم
او را بجایی رهنمود میکند که منجملگی طالبان عظمت و بزرگی در روی زمین
منتهی شدند. حال میخواهد ۳۶ سال هوش خود را تیز کرده باشند و چه ۳۶۰
سال. که خداوند اینگونه تیزهوشان را در حیطه عظمت خود دارد و از تیزی به
کندی و بالاخره به محو کامل میرساند و به آسمان و ریسمان بافی آقای گنجی
هم وقعی نمیگذارد.
حمید / 04 December 2014
بازهم مذاکره برای رفع تحریمها بدون توقف غنی سازی و از بین بردن تاسیسات فردو و پارچین و نطنزو تهران ؟
جوک میفرمایند؟
farid / 05 December 2014
گنجی : خامنه ای قصد دارد تا از ایران یک کشور پیشرفته بسازد، !!
جوابم : بمب و موشک و خفقان اعدام و سرکوب و دخالت در سایرکشورها نشان پیشرفت نیست.!
میزان تولیدات صنعتی و کشاورزی و کار و درامد و دموکراسی از پارامترهای سنجش پیشرفت است .
گنجی :اقتصاد رانتی ایران، تحت شرایط تحریمهای فلج کننده، این امکان را برای گروهی از محاظهکاران فراهم آورده که میلیاردها دلار پول به دست آورند. لغو تحریمها و شفافیت اقتصادی، رانتخواری آنان را به شدت کاهش خواهد داد.
جوابم : مگر قبل از سه چهار سال پیش تحریم بود که میلیارد ها دزدیدند و کارخانه و زمین و مزرعه و جزیره کیش و ساختمانها را بین خود تقسیم کردند؟! از لغو تحریمها چیزی عاید مردم نخواهد شد.
اساسا باید سوال کرد علت تحریمها چیست ؟ غیراز قصد بمب و موشک وصدور انقلاب اقایتان ؟!
farid / 05 December 2014
گنجی:گر همه دیکتاتورها کم هوش هستند؟ ۲۶ سال زمامداری سیاسی، با وجود آن همه مخالف و دشمن داخلی و خارجی- نشانه چیست؟ دموکراسی خواهان اگر رقیب یا دشمن خود را کم هوش و بی عرضه به حساب آورند، دچار اشتباه های بزرگی خواهند شد. ووو…..
جواب : این را هوش نمیگویند. اینرا قساوت و جنایت و …مینامند که حمام خون راه انداخت تا بحکومتش ادامه دهد مثل چنگیز مغول و پینوشه و……..
دوروز نیروهای سرکوبش را از خیابانها جمع کند تا ببیند مردم چگونه حکومتش را جارو میکنند و
به سطل زباله تاریخ میریزند.
nader / 05 December 2014
بین کیهان و خامنه ای اختلافی نیست اما کیهان سقف آرزوهای خامنه ای را بیان میکند در هر صورت گروه های اصولگرا مختلف هستند روزنامه کیهان یکی دو روز قبل از 24 خرداد 92 پیروزی روحانی را اعلام کرد و علتش را عدم اتحاد اصولگرایان بیان نمود و ضمنا تأکید کرد که اصولگرایان نباید پس از انتخابات اعلام نارضایتی کنند کیهان حلقه وصل اصولگرایان با خامنه ای است و مواضع خامنه ای را برای اصولگرایان و نه ملت بیان میکند اصولگرایان فقط در مواردی اجازه ورود دارند که خامنه ای ورود نکرده است البته در خصوص مساله هسته ای کیهان بدبینی های خامنه ای را بیان میکند و دولت خوش بینی های خامنه ای را بیان میکند دولت میگوید خطر جنگ را دور کردیم ساختار تحریم را شکستیم و حق غنی سازی را بدست آوردیم و کیهان موارد عکس این ها را میگوید اما خامنه ای در 6 آذر 93 برای اولین بار با صراحت نتیجه مذاکرات را پذیرفت در حالی که کیهان هنوز بدبینی های او را بیان میکرد چرا که خامنه ای نمیخواهد به عنوان مانع مذاکرات معرفی شود و خامنه ای نمیخواهد که اگر کشور به سمت تحریم های بیشتر رفت او را بعنوان برگزیننده این راه بشناسند از این نظر او توافق موقت را تأیید کرد اینجا اشاره گنجی به تیز هوشی خامنه ای را به این شکل میتوان مطرح کرد که خامنه ای دارد بر اساس مقتضیات و نه میل درونی خود عمل میکند وگرنه تیم مذاکرات ایرانی به خواست خامنه ای هیچ نرمشی نشان نداد و کیهان به همین دلیل که میدانست قرار نیست تیم مذاکرات ایران نرمشی به خرج دهد عدم موفقیت مذاکرات را پیش بینی میکرد طرف ایرانی انتظار داشت که غرب در سوم آذر 93 نرمش به خرج دهد البته زمان به ضرر ایران است و به همین دلیل خامنه ای فورا تمدید مذاکرات را تأیید کرد تا لااقل گروه های داخلی ایران نتیجه بعدی را خراب نکنند در هر صورت اکنون شانس موفقیت مذاکرات 50% است و ایران مجبور به پذیرش شرایط صلح 25 ساله میباشد در هر صورت شکست قطعی مذاکرات به نفع ایران نیست و این را کیهان نیز خوب میداند اما مساله اینجاست که کنترل مذاکرات از دست خارج شده است و ایرانیان مثل تمام کارهای دیگرشان نمیتوانند سریعا تصمیم قاطع و عاقلانه را به موقع در این فرصت کوتاه بگیرند شاید ظریف یک سال گذشته را بیشتر به فرصت سوزی گذرانده باشد در هر صورت بعید است ایران به تصمیم خود برسد و همین ها باعث تفاوت سخنان خامنه ای با کیهان شده است کیهان سخنان درونی خامنه ای را زمزمه میکند ایران در طی یک سال گذشته دچار اشتباه برداشت بوده و با عدم شناخت خود فکر میکرد که آمریکا مجبور به ارائه راه حلی میباشد البته این را هم باید دانست که حکومت ایران ابایی از شکست مذاکرات ندارد اما به همان دلیل ذکر شده خامنه ای نمیخواهد بعنوان مسبب وضعیت سخت جدید شناخته شود وضعیتی که ممکن است سخت تر از آنچه که خامنه ای فکر میکند میتواند باشد و حتما شرایط غیر قابل پیش بینی را مبنی بر سقوط حکومت او ایجاد میکند و همه ی این غیر قابل پیش بینی بودن به واکنش های لحظه ای آن شرایط بر میگردد
عبداله / 05 December 2014
جناب گنجی درست می گویند اما با ملاحظات زیر :
مخاطب مقاله افکار عمومی و محققان غیر ایرانی است از اینرو هم از لحاظ تحریض و هم اطلاعات دهی کار ا است .در ک تفاوت های جزیی در شرایط حدی جنگ یا تداوم سیاست می تواند به تداوم سیاست کمک کند و از فاجعه جلوگیری نماید
چنین تفاوتی بین ایت الله و شریعتمداری گرچه در عمل برای مردم ایران تاکنون چندانی موثر نبوده است .اما بطور واقعی وجود دارد .ملاحظات ایت الله خامنه ای از نقش او در حکومت ناشی می شود که گنجی توضیح می دهد
بخشی از عمل ما از جمله در سیاست از “سنت” ناشی می شود . عمل ایت الله خمینی در پایان دادن به جنگ و مخالفت هم زمان نطامیان و تندرو ها که در نامه رضایی ولیست بلند درخواست های نظامی او برای تداوم جنگ امده است هم روشنگر تفاوت نگاه و هم روشی است که یک سیاستگر حاکم در نظام “مقدس” می تواند بعهده گیرد .
شاهد / 05 December 2014
البته این فقط بخشی از واقعیت هست که*** خامنه ایی خود را نایب امام ته چاه میداند و وظیفه دارد تا ظهور امام خود را اماده کند البته بشرطی که امام غایب رهبری خامنه ایی را قبول کند اخوند برابر مکتب شعیه حاضر هر کاری بکند هر راهی برود که اخوند با جهل و خرافه بر سرنوشت امت حاکم باشد البته اخوند گیر کرده و نه با خواسته امریکا بلکه با توکل بخود میتواند استبداد را به زباله تاریخ بیندازد و وقتی اسناد سالهای سیاه روشن شود و اینترنت پر سرعت و ازادی از راه برسد اخوند و شعیه گری برای همیشه به شوارخ الهی خود خواهد رفت ننگ بر خدا فروشان در هر لباس و شکل این ده سال و صد سال انی از تاریخ هست انچه مانده خ.انخواری و سیاه خواهی اخوند شعیه هست
علی / 05 December 2014
آقای گرامی اکبر گنجی:
با تشکر از جواب طویل سرکار.
۱ – شاه هم به اندازه خمینی و خامنه ای هوشش تیز بود چون
مثل آندو هر روز صبحانه ماست موسیر و فلفل تیز صرف میکرد!
۲ – اما از جهت عقلانی هر ۳ به سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تکیه کرده و میکنند*** خمینی حتی
علنأ بر علیه امر خداوند در قرآن عمل کرد و همسایه را بر علیه
همسایه برانگیخت که ضد انقلابی را شناسایی کرده و لو دهند.
جاسوسی همچون خودکشی کردن با نوشیدن جام زهر هر دو
منع شده اند در کتاب مبین خالق حق.
۳ – نوشته های شما را به انگلیسی شخص دیگری برایتان ترجمه
میکند و توضیح سرکار مطلقأ ربطی به سوال اینجانب در مورد
حذف شدن لغت «لزومأ» در متن انگلیسی نوشته شما ندارد.
۴ – تنها و تنها خالق بشر خودکامه است و نه احدی دیگر. این
بشر جاهل است با پاچه مالی و با شیرین کام نمودن کام دیگری
چه از روی ترس از تیزی نیزه و چه از برای رسیدن به منافع سرشار
و چه و چه از رضا سواد کوهی بیسواد رضا شاه کبیر و از علی خامنه ای
روضه خوان رهبر معظم خود کامه تولید میکند.
Majid / 05 December 2014
کمک غذايی به رژیم اسد/کودکان ایرانی گرسنه+فیلم
رادیو فرانسه: وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد ١٢ میلیون «فقیر غذائی» در ایران شناسائی شدهاند. بگفته وی «این شناسائی با کمک مرکز آمار و سازمانهای آماری دیگر» انجام گرفته است.
وی پیش از این گفته بود که در کشور «٧ میلیون نفر در فقر شدید هستند وامنیت غذائی آنها هم در مخاطره است».
پیش از این در روز ١٣ آذر ماه سال جاری، علی اکبر سیاری، معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، گفته بود «٧٨ درصد مردم ایران تغذیهای نامناسب دارند
https://www.youtube.com/watch?v=pVo4pm9OMLg
nader / 06 December 2014
خامنه ای و هوش !!!!!! استالین هم با وجود این همه مخالف سالها حکومت کرد و همینطور پول پوت ، بشار اسد ، صدام حسین، قذافی، و ……….. اینا همشون با جنایت علیه بشریت ادامه دادن به حکومتشون و هنوز هم ادامه میدهند و اما درباره اینکه خامنه ای میخواهد کشور پیشرفته بسازد چیزی نمیگویم چرا که هم اکنون که اقای گنجی در آمریکا تشریف دارند اینجا در ایران مردم هزاران هزار دارن از فقر ، آلودگی هوا، مواد غذایی فاسد، پارازیت و …. میمیرند که شاید حتی سوریه ای شدن هم نتواند اینقدر آدم بکشد
ali / 07 December 2014
جه توافقی ؟
بدون توقف غنی سازی و بستن فردو وپارچین و نطنز و اراک و تهران٬ تحریمها لغو و اعلام توافق و پیروزی برای اینها کنند؟!!
و سند سوریه و عراق و بحرین و یمن و…..را هم در سینی تحویلشان دهند ؟
Neda / 10 December 2014
نمیشه به همین راحتی حکم صادر کرد …
تاریخ این بیست و چند سال نشون داده که خامنهای باهوشه …
شما باید از دریچه نگاه اون به مسائل نگاه کنید …اونهم متوجه شده که رییس جمهور از نوع احمدی نژاد خانمان براندازه ، اینکه زبان حرفهای و دیپلماتیک بسیار گرهگشاتر از هوچی گریه …ولی چقدر میتونه سپاه رو در دوران تعقل روحانی وادار به تمکین کنه …این رو نمیدونم …
ضمنا تو زمینی که به اون و بازیش تعلق داره اصلا عقب نشینی نمیکنه …نمونهش سوریه و عراق ..،
آقای گنجی هم خوب مینویسند …
برای من که نوستالژیک هم شده …:-) :-) :-)
آبپرور ! / 12 December 2014
Trackbacks