Opinion-small2

هرچه از ماجرای اسیدپاشی می‌گذرد، پرسش‌های پرشماری پیش کشیده می‌شود. اگر چه امکان تحقیق برای روزنامه‌نگاران مستقل فراهم نیست اما پرسش‌ها را طرح که می‌توان کرد؛ شاید بتوان پاسخ را مستقیم یا غیرمستقیم در سخنان بعدی مسئولان شنید.

ناصرجورکش (پدر سهیلا) می‌گوید: «من با برادر یکی دیگر از دخترهایی که به صورتشان اسید پاشیده شده، صحبت کردم. شباهت‌هایی بین اسیدپاشی به سهیلا و خواهر او وجود داشت… در هر دو حادثه دو نفر روی یک موتور سوار بوده‌اند. البته یک نکته دیگر که نیروی انتظامی روی آن کار می‌کند این است که در هر دو حادثه یک پیکان سفیدرنگ پشت سر موتور بوده که به نوعی حالت مراقبت از آن را برعهده داشته.»

Acid Attack

پیش از طرح هر پرسشی، نگاهی بیندازیم به برخی اظهار نظرهای مقام‌های مسئول:

حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران، روز یک‌شنبه ٤ آبان ماه، در جلسه هیات دولت گفت: «عامل یا عاملین این جنایت به دست عدالت سپرده شده و اشد مجازات برای کسانی که این جنایت را مرتکب شده‌اند، اعمال خواهد شد.»

ابراهیم رییسی، دادستان کل کشور در جمهوری اسلامی ایران هم در همان روز، در حاشیه مراسم تودیع و معارفه دادستان شیراز از «اشد مجازات» برای عاملان اسیدپاشی خبر داد.

غلامحسین محسنی اژه‌ای، معاون اول قوه قضاییه نیز در نشست خبری در دادگستری کل استان اصفهان به خبرنگاران گفت: «باید عامل یا عاملین هر چه سریع‌تر شناسایی، دستگیر و به مجازات قانونی و به اشد مجازات برسند» اما یادآور شد: «هنوز کسی به صورت روشن دستگیر نشده اما از افراد زیادی تحقیق شده است.»

همزمان وزیر کشور ایران گفت که «نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات تعدادی از مظنونان را به موقع بازداشت کردند و بازرسی و تحقیقات لازم از آنها انجام گرفت.» رحمانی فضلی اما افزود: «در نهایت، شواهد و ادله کافی برای متهم کردن این افراد در دسترس نبود.»

هنوز کسی یا کسانی به عنوان عامل یا عاملان و یا آمر یا آمران رسما متهم نشده‌اند. اما در عین حال از سخنان مسئولان قضایی و اجرایی برمی‌آید که عامل یا عاملان باید هرچه زودتر شناسایی و بازداشت شوند و به اشد مجازات هم برسند. اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، اندکی پیش‌تر بر پایه آنچه اظهارات قربانیان خواند، نتیجه گرفت که «به نظر می‌رسد ضارب یک نفر بوده که پیگیری نیروی انتظامی برای شناسایی ضارب ادامه دارد.»

در سخنان مسئولان اجرایی و قضایی و انتظامی؛ از رییس جمهوری اسلامی ایران تا وزیر کشور دولت او و نیز معاون اول قوه قضاییه و دادستان کل و فرمانده پلیس، یک نکته مشترک به چشم می‌خورد. همان که حسن روحانی، «سخنان و صداهای مشکوک و نادرست» و «تشویش اذهان عمومی» و «نسبت نادرست و بی جهت به فرد یا گروهی» می‌داند و وزیر کشور نیز همان را «متهم کردن برخی افراد یا قشرها با گمانه زنی‌ها یا حدس‌هایی بدون مسئولیت و بدون تعهد، از سوی برخی رسانه‌ها» می‌خواند.

معاون اول قوه قضاییه از «شایعات جریان‌های غیر خودی و بعضا ضد انقلاب یا افراد غافل و دشمن» سخن می‌گوید. دادستان کل از شهروندان می‌خواهد «در مقابل جو سازی‌ها و فضا سازی‌های معاندین» با «بصیرت» عمل کنند. فرمانده نیروی انتظامی هم اصرار دارد عامل اسیدپاشی تنها یک نفر است و انگیزه او هم مشخص نیست اما در عین حال با قاطعیت اظهار نظر می‌کند که «بعضا رسانه‌های خارجی و مغرضین سعی دارند این موضوع را به حجاب و عفاف ربط دهند، که این واقعیت ندارد.»

چند پرسش

١) اگر هنوز متهم اصلی پرونده اسیدپاشی شناخته و بازداشت نشده است، مسئولان اجرایی و قضایی و انتظامی از کجا می‌توانند یقین داشته باشند که انگیزه اسیدپاشی چه چیز هست و چه چیز نیست؟

٢) در گفته‌های برخی مسئولان، تلاش شده است تا نشان داده شود که کار، کار تنها یک نفر است و نه کاری تیمی. افزون بر فرمانده نیروی انتظامی که گفته به نظر می‌رسد ضارب یک نفر بوده است، محمدحسن ابوترابی فرد، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، به تازگی گفته است: «بررسی‌ها نشان می‌دهد اسیدپاشی در اصفهان یک اقدام سازمان یافته تیمی نبوده و از سوی فردی که ضدیت و معاندت با نظام و ارزش‌های اسلامی داشته، انجام گرفته است.»

کدام بررسی‌ها؟ اگر برای مسئولان روشن شده است که اسیدپاشی کار تنها یک نفر معاند جمهوری اسلامی است، آن یک نفر کیست و کجاست؟ تکلیف نفر دیگر سوار بر موتور و سرنشینان پیکان سفید رنگ چه می‌شود؟

۳) اگر آن یک نفر، در صورت شناسایی احتمالی و پس از بازداشت، بگوید که تنها نبوده است و انگیزه خود و هم‌تیمی‌های خود را نیز مبارزه برای حجاب و عفاف برشمارد، مسئولان اجرایی و قضایی و انتظامی حاضر خواهند شد به تعداد عاملان و انگیزه واقعی آنان، همان‌گونه که خودشان خواهند گفت اشاره کنند؟ به دیگر سخن؛ انگیزه عامل یا عاملان را از هم‌اکنون مسئولان تعیین می‌کنند یا خود آنان پس از شناسایی و بازداشت درباره آن سخن خواهند گفت؟

۴) یوسف طباطبایی‌نژاد، امام جمعه اصفهان، پیش از این، چه کسانی را به‌ بالا بردن چوب تر و به کار بردن آهن و شمشیر تشویق کرده است؟ آیا غیر ممکن است کسی یا کسانی به انگیزه بالا بردن چوب تر و برخورد جدی، راه اسیدپاشی را در پیش گرفته باشند؟

۵) برای برطرف شدن نگرانی‌ها و بدگمانی‌ها و آگاهی جامعه از انگیزه واقعی، آیا متهمان خواهند توانست در حضور وکلای مستقل به پرسش‌های بازجویان پاسخ دهند و وکلای خانواده‌های قربانیان نیز بدون کم شدن یا گم شدن برخی صفحه‌ها، بی کم و کاست در جریان پرونده قرار بگیرند؟ ‌آیا در جریان محاکمه به خبرنگاران مستقل اجازه حضور در محکمه داده خواهد شد؟

۶) اگر متهم یا متهمان امکان دسترسی به وکیل مستقل نداشته باشند و وکلای قربانیان از چگونگی تشکیل پرونده بی‌اطلاع بمانند و محکمه هم غیرعلنی برگزار شود، افکار عمومی چگونه می‌تواند اطمینان یابد که متهم یا متهمان، همان عامل یا عاملان واقعی اسیدپاشی هستند و مثلاً یک زندانی اعدامی با وعده‌هایی برای ختم ماجرا، این اتهام را به گردن نگرفته است؟

۷) در همه این سالیان، روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی بسیاری بدون دسترسی به وکیل، بازجویی و در دادگاه‌هایی در بسته، محاکمه و روانه زندان شده‌اند. حال اگر همان روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی، درخواست کنند که محاکمه متهم یا متهمان اسیدپاشی علنی برگزار شود، این خواسته قانونی پذیرفته خواهد شد؟

۸) فیلم‌هایی که از بازجویی همسر سعید امامی به بیرون درز پیدا کرد، نشان می‌داد که او باید اعتراف می‌کرد که خود و همسرش با اسرائیل در ارتباط بوده‌اند.

آیا اگر در روزهای آینده کس یا کسانی به عنوان متهم معرفی شدند و گفته شد که انگیزه آن‌ها شخصی و انتقام‌جویی بوده یا از آمریکا و اسرائیل و بریتانیا خط و ربط گرفته‌اند، باید بی چون و چرا پذیرفت؟

۹) شاید مسئولان جمهوری اسلامی ایران در این اندیشه و سخن خود جدی باشند که هر خبر و رویداد باید همان گونه که آنان دوست دارند بازتاب یابد؛ اما برای روزنامه‌نگاران مستقل و روزنامه‌نگاری تحقیقی، این‌گونه سخنان بیش‌تر شبیه شوخی است.

اگر روزنامه‌نگاران تحقیقی، تا شناسایی و بازداشت متهم یا متهمان و اطمینان از درستی بازجویی‌ها و محاکمه، باور نکنند که انگیزه عامل یا عاملان اسیدپاشی شخصی‌ است یا از «استکبار شرق و غرب» خط گرفته‌اند، آیا تحقیق‌شان آن‌گونه که رییس قوه قضاییه می‌گوید؛ سیاسی‌کاری است؟

۱۰) پرسش آخر اینکه «هر چه آن خسرو کند شیرین بود»؟ یا خسروان اجرایی و قضایی و انتظامی موظفند و باید آن کنند که با موازین علمی و شناخته شده کشف جرم و محاکمه عادلانه همخوان و پاسخگوی افکار عمومی باشد؟

و سرانجام این پرسش، که دیگر پرسشی از مسئولان نیست؛ بلکه پرسشی‌ است که روزنامه‌نگاران و افکار عمومی از خود می‌پرسند: این پرونده چگونه بسته خواهد شد؟