Opinion-small2

خاورمیانه به کدام سو می‌رود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؟ این پرسش از آن رو مهم است که این منطقه، قلب تپنده نفت است و کاهش بهای آن تاثیرات ویرانگری بر اقتصاد منطقه خواهد داشت. آنچه در پاسخ این پرسش می‌توان گفت این است که دست‌کم، شاهد”همسویی” در این منطقه نیستیم و هر روز بر افق تیره آن افزوده می‌شود.

برای نمونه‌ای روشن از تنش حاکم در منطقه، کشور مصر در اجلاس سه جانبه‌ای با حضور یونان و قبرس که در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۴در نیکوزیا تشکیل شد، اعتراض خود را نسبت به حفاری‌های ترکیه در سواحل جنوبی قبرس ابراز داشتند.

middle east

چنین اعتراضاتی به آنکارا از سوی یونان و قبرس چیز جدیدی نیست. آنچه جدید و معنادار است، پیوستن مصر به این دو کشور است تا بلکه فشار را بر ترکیه افزایش دهد. پیش از این هم، عدلی منصور، رییس دولت موقت مصر (پس از عزل محمد مرسی) در ژانویه ۲۰۱۴ دیداری از یونان داشت تا حمایت مصر را از یونان برای اعتراض به “دست‌اندازی‌های” ترکیه به حقوق همسایگانش ابراز دارد.

جانبداری قاهره از یونان و قبرس موضوع جدیدی است که عمق اختلافات آنکارا و قاهره و همچنین عمق اختلافات موجود در خاورمیانه را روشن می‌سازد.

مواضع چهار بازیگر مهم منطقه خاورمیانه یعنی ایران و مصر و ترکیه و عربستان در برخی تحولات هم‌پوشانی و در برخی تحولات تنافر شدید دارد.

از برکناری محمد مرسی تاکنون که انتخابات جدیدی در مصر صورت گرفته و ژنرال سیسی به ریاست جمهوری مصر برگزیده شده، ترکیه هرگز از موضع خود در جانبداری از محمد مرسی کوتاه نیامده است. رجب طیب اردوغان در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سال جاری گفت کشورش در برابر “کودتای نظامی در مصر” ایستاده است.

ترکیه از اندک کشورهایی است که همچنان از دولت اخوان‌المسلمین به ریاست محمد مرسی حمایت می‌کند. ریشه‌های فکری اردوغان و مرسی به اندیشه‌های اسلام‌گرایی این دو باز می‌گردد که ریشه در جریان فکری اخوان‌المسلمین دارد. به دنبال عزل محمد مرسی در ژوئیه ۲۰۱۳ و تشکیل دولت موقت نظامیان، ترکیه سفیر خود از قاهره را فراخوانده و تنش بین دو کشور هر روز به شکل جدید رخ می‌نماید.

در راستای همین تنش، اخیراً مصر به صورت یکجانبه همه قراردادهای تجاری و اقتصادی با ترکیه را که در زمان ریاست جمهوری محمد مرسی به امضا رسیده بودند، لغو کرد.

با چنین نگاهی، قاهره نیز حق خود می‌داند که تا حد ممکن به منافع ترکیه ضربه بزند. پیوستن مصر به یونان و قبرس (دو عضو اتحادیه اروپا) که اختلافات دیرینه‌ای با ترکیه دارند، ریشه در حمایت ترکیه از دولت اخوان‌المسلمین دارد.

اخوان‌المسلمین: اختلافات ترکیه و عربستان

تنش حاکم بر مناسبات ترکیه و مصر، بر روابط ترکیه و عربستان نیز تاثیر داشته است. ریاض اولین کشوری بود که پس از عزل مرسی در کمتر از دو ساعت دولت موقت مصر را به رسمیت شناخت و به آن تبریک گقت. ریاض هم چنین کمک‌های میلیاردی در اختیار دولت جدید مصر قرار داده و به طور کامل از آن حمایت کرده است.

چرخش مصر به هر یک از دو کشور ترکیه و عربستان، وزن آن کشور را در هدایت جهان اسلام بالا می‌برد. از این رو، ترکیه (به رهبری اردوغان) کودتا علیه مرسی را ضربه به آرمان بلند خود در هدایت جهان اسلام می‌داند.

در حالی که ریاض از مخالفان سرسخت جریان فکری اخوان‌المسلمین است، دولت ترکیه برآمده از همان جریان فکری است؛ جریانی که معتقد به احیای خلافت اسلامی است. تئوری پردازی اخوان مبنی بر ضرورت احیای خلافت اسلامی بیش از همه باب میل ترکیه (میراث‌دار خلافت عثمانی) است.

با این توصیف اختلاف ریاض و آنکارا به مساله رهبری جهان باز می‌گردد. عربستان خود را مهد ظهور اسلام و ترکیه خود را بازمانده بزرگ‌ترین امپراتوری اسلامی (خلافت عثمانی) می‌داند. چرخش مصر به هر یک از دو کشور ترکیه و عربستان، وزن آن کشور را در هدایت جهان اسلام بالا می‌برد. از این رو، ترکیه (به رهبری اردوغان) کودتا علیه مرسی را ضربه به آرمان بلند خود در هدایت جهان اسلام می‌داند.

بحران سوریه: قطب‌بندی‌های متفاوت

محمد مرسی به عنوان رییس جمهور برآمده از انقلاب مصر، مواضع روشن و صریحی علیه بشار اسد داشت. در عمر کوتاه دولت محمد مرسی، او خواستار سرنگونی بشار اسد شده بود که هم او و هم پدرش، کارنامه بلندی در سرکوب اخوانی‌های سوریه داشتند. قیام مردم سوریه و سرکوب آنان توسط بشار اسد، بهانه خوبی برای محمد مرسی بود که در همسویی با دولت اسلام‌گرای ترکیه، خواستار سرنگونی بشار اسد شود.

به دنبال بازگشت نظامیان به قدرت در مصر، مواضع تند این کشور علیه بشار اسد تعدیل شده و شنیده نشده که سیسی خواستار سرنگونی بشار اسد شده باشد. این در حالی است که خبرهای مبنی بر تشکیل ارتش آزاد مصر (یادآور ارتش آزاد سوریه) و مقاومت‌هایی که مخالفان سیسی از خود نشان می دهند، یادآور این نکته برای سیسی است که مصر می‌تواند به سرنوشت سوریه ویران شده، مبتلا گردد.

افزوده شدن فاکتور جدیدی به نام “دولت اسلامی” نیز بر پیچیدگی‌های منطقه افزوده است. ایران به ائتلاف ضد داعش نپیوسته ولی ترکیه و عربستان در ائتلاف حضور یافته‌اند.

تعدیل موضع مصر علیه بشار اسد در حالی است که عربستان، خواهان سرنگونی دولت اسد است. این در حالی است که ترکیه به عنوان عضو ناتو نیز، خواستار سرنگونی بشار اسد است. بدین ترتیب موضع مصر با موضع ترکیه و عربستان در سرنگونی بشار اسد متفاوت است.

خاورمیانه ناهمسو

گرچه ایران در آغاز به سرنگونی مرسی معترض بود، اما، با تعدیل مواضع خود به مراسم تحلیف مرسی دعوت و در آن حضور یافت این در حالی بود که مصر از دعوت ترکیه خودداری کرد.

از سوی دیگر موضع تهران و قاهره در موضوع سوریه به یکدیگر نزدیک و موضع تهران- آنکارا از یکدیگر دور شده است. آنکارا خواستار سرنگونی اسد و تهران خواهان بقای اوست. ژنرال سیسی بر خلاف مرسی، اصراری در سرنگونی بشار اسد ندارد.

عربستان به عنوان دیگر بازیگر مهم منطقه در موضع سوریه موافق ترکیه در حذف اسد و مخالف ایران است. اما، از سوی دیگر مواضع ایران و عربستان در به رسمت شناختن دولت سیسی به هم نزدیک شده و مواضع‌شان از ترکیه فاصله گرفته است.

بدین ترتیب شاهدیم مواضع این چهار بازیگر مهم منطقه خاورمیانه، در برخی تحولات هم‌پوشانی و در برخی تحولات تنافر شدید دارد.

افزوده شدن فاکتور جدیدی به نام “دولت اسلامی” نیز بر پیچیدگی‌های منطقه افزوده است. ایران به ائتلاف ضد داعش نپیوسته ولی ترکیه و عربستان در ائتلاف حضور یافته‌اند.

اختلافات ایران، عربستان، مصر و ترکیه در منطقه خاورمیانه کم نبود که اینک مدعی جدیدی به نام “خلافت دولت اسلامی” نیز به آن افزوده شده است. در افق تیره خاورمیانه، تعارض منافع بازیگران یاد شده هر روز بر تیرگی اوضاع می‌افزاید و نشانی از “همسویی منطقه‌ای” بین بازیگران اصلی مشاهده نمی‌شود.