اصولگرایان برنامه انتخاباتی خود برای مجلس دهم را با برگزاری همایش همگرایی سرعت بخشیدند. این همایش که در مجتمع ۱۳ آبان تهران در تاریخ ۱۹ مهر برگزار شد، با حضور کمسابقه طیف وسیعی از اصولگرایان سنتی و تندرو همراه بود.
در بین شرکتکنندگان چهرههای شاخصی چون مصباح یزدی، موحدی کرمانی، غلامعلی حداد عادل، سعید جلیلی، محمد نبی حبیبی، اسدالله بادامچیان، حسین فدایی، مهرداد بذرپاش، فاطمه آلیا، مصطفی میرسلیم، رضا تقیپور، جواد شمقدری، امیری فرد، رامین، ترقی، الله کرم، حمیدرضا حاجیبابایی، مصطفی نجار، حسین طلا، رسایی، علیاصغر زارعی، صادق محصولی، حجتالاسلام شجونی، زریبافان، سعیدلو، کامران دانشجو، روحالله حسینیان و کریمی اصفهانی حضور داشتند.
در واقع اعضاء جبهه پایداری، جامعه روحانیت مبارز تهران، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جمعیت رهپویان، جمعیت موتلفه اسلامی، تشکل های همسو با خط امام و رهبری در این نشست حضور یافته بودند. این نشست بعد از اختلافات سنگین در اردوگاه اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری یازدهم به طور نسبی بیشترین همگرایی ظاهری را در بین اصول گرایان نشان میدهد.
اصولگرایان سنتی از کهنسالی و دور بودن از فضای کنونی جامعه رنج میبرند. نسل جوان اصولگرایی بیشتر متمایل به طیفهای نظامی – امنیتی هستند.
حضور مصباح یزدی در کنار چهرهای چون موحدی کرمانی که جایگزین مهدوی کنی در ایجاد رهبری معنوی اصولگرایان سنتی و طیفهای همسو شده، رویداد مهمی است. تا پیش از این، شکاف بین مصباح یزدی و جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، یکی از موانع اصلی وحدت اصولگرایان بوده است.
مصباح یزدی رهبر سیاسی و معنوی اصولگرایان مدافع گفتمان سوم تیر و متکی به لایههای نظامی و امنیتی، در آخرین اظهارنظر خود با ائتلاف در انتخابات مجلس دهم مخالفت کرده و فقط ائتلاف در انتخابات خبرگان پنجم را پذیرفته بود. اما او در این نشست پایبندی به ارزشها را شرط اصولگرایی اعلام کرد.
این جلسه به ادعای سید رضا تقوی که از سوی مهدوی کنی به عنوان مسئول هماهنگی برای ائتلاف و وحدت در اصولگرایان انتخاب شده، چهارمین نشست از مجموعه جلسات با هدف همگرایی بوده است. در سه جلسه قبلی به ترتیب نوری همدانی، موحدی کرمانی و احمد جنتی سخنرانی کردند و نظر شان پیرامون اصول گرایی را بیان نمودند. این بار مصباح یزدی سخنرانی داشت.
عوامل مساعدکننده وحدت
شرایط برای وحدت اصولگرایان بالقوه بیش از قبل مساعد است. عوامل متعددی در این زمینه دخالت دارند. نخست شکست در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ باعث شده تا قرار گرفتن در موقعیت بازنده آنها را مجبور به همگرایی در برابر دشمن مشترک نماید.
توقعات بخشهایی از اصولگرایان نیز از دولت روحانی محقق نشده و امیدی ندارند این دولت بتواند ظرفیت مناسبی برای اصولگرایان داشته باشد. سید رضا تقوی در این خصوص میگوید: «بعد از انتخابات عدهای از اصولگرایان نزد ما آمدند و گفتند که در داخل دولت به کار گرفته نمیشوند و حتی مسئولیتهای برخی نیز گرفته شده بود و اظهار میکردند که سرخورده شدهاند، ما این پیام را خدمت آیتالله مهدویکنی بردیم و ایشان نگران و ناراحت بودند و پیشنهاد دادند یکی از اعضای جامعه روحانیت این کار را (همگرایی اصولگرایان) به عهده بگیرند »
این مساله و نگرانی از کاهش سهم اصولگرایان در قوه مجریه بخصوص در صورت افزایش وزن اصلاحطلبان و مدافعان گفتمان اعتدال در مجلس دهم باعث شده است تا آنها در راستای آسیبشناسی در فکر پیشگیری از تشتت و رقابت داخلی در انتخابات های پیشرو باشند.
طیف جدید اصولگرایان که در دولتهای احمدی نژاد رشد سیاسی داشتند حاضر به پذیرش هژمونی بخش های سنتی و روحانی نیستند. آنها در مقطع کنونی با مصباح یزدی هماهنگ هستند که از دیر باز با جامعتین سر سازگاری نداشته است.
توصیه خامنهای به دولت که نباید به نام اعتدال نیرو های مومن و ولایی از بدنه و راس دولت کنار گذاشته شوند دیگر عاملی است که انگیزه برای اتحاد و افزایش همبستگی در اصولگرایان را به عنوان ضمانتی برای حفظ وزن خود در قوه مجریه را افزایش داده است.
چالشها
وحدت و ارائه لیست واحد از انتخابات مجلس هشتم در اسفند ۱۳۸۶ تا کنون در جبهه اصولگرایان مطرح بوده ولی در تمامی انتخابات شکاف و چند دستگیها اجازه نداده است این وحدت عملی شود و در حد آرزویی باقی مانده است. البته تا پیش از انتخابات ۹۲ اردوگاه اصولگرایی از لحاظ تشکلها و نیرو های سیاسی شناخته شده به دو بلوک اکثریت واقلیت تقسیم میشد که تا حدودی انسجام حداقلی داشت. اما در انتخابات ریاست جمهوری با کاندیدا شدن بیش از ده نفر از این جبهه در انتخابات و حضور چهار کاندیدا در رقابت نهایی باعث فروپاشی عملی ائتلاف اصولگرایان و چندپاره شدن آن شد.
اینک نیز مشکلات و اختلافنظر های گذشته باقی است. طیف جدید اصولگرایان که در دولتهای احمدی نژاد رشد سیاسی داشتند حاضر به پذیرش هژمونی بخش های سنتی و روحانی نیستند. آنها در مقطع کنونی با مصباح یزدی هماهنگ هستند که از دیر باز با جامعتین سر سازگاری نداشته است.
اصولگرایان یکپارچه نیستند اما شکست در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ باعث شده تا اصولگرایان با قرار گرفتن در موقعیت بازنده، مجبور به همگرایی در برابر دشمن مشترک شوند.
البته طیف تند روی اصولگرایان در حال حاضر با احمدینژاد میانهای ندارند و رفتار وی بعد از قهر یازده روزه را رد میکنند. اما اگر احمدینژاد به موضع قبلی خود برگردد این امکان وجود دارد تا دوباره سوم تیریها متحد شوند. رقابت بر سر کرسیهای قدرت و زیاد شدن مدعیان نیز امکان توافق بر سر لیست واحد و تقسیم مناصب در داخل چتر واحداصولگرایی را مشکل ساخته است.
اصولگرایان سنتی از کهنسالی و دور بودن از فضای کنونی جامعه رنج میبرند. نسل جوان اصولگرایی بیشتر متمایل به طیفهای نظامی – امنیتی هستند. از سوی دیگر مصباح یزدی تا کنون تن به پذیرش الزامات ائتلاف با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت نداده است. در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ انعطافناپذیری وی تا جایی دردسر ساز شد که کاندیدای مورد نظر وی لنکرانی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد و شیخ محمد یزدی دبیر جامعه مدرسین آشکار از وی گلایه کرد.
تا زمانی که این عوامل اختلافآفرین برقرار هستند،تلاشهای همگرایی اصولگرایان از مرحله اقدامات ظاهری و نمایشی جلوتر نخواهد رفت و به مانند گذشته در روزهای آخر هر جریان برنامه خود را دنبال میکند. البته این بار و به ویژه قرار داشتن در موقعیت بازنده شاید باعث کاهش دامنه اختلافات شود. در عین حال یان پتانسیل نیز وجود دارد که همانند انتخابات مجلس هفتم و شوراها، اصولگرایان با سیمای یکپارچه در انتخابات ظاهر شوند.
تاثیر در سیاست داخلی
مهمترین پسامد استارت انتخاباتی اصولگرایان ایجاد حساسیت برای دولت روحانی و گروه های سیاسی چون اصلاحطلبان و حلقه نزدیکان رفسنجانی است که بر روی تغییر ترکیب مجلس و کاهش وزن اصولگرایان سرمایهگذاری کردهاند. شکاف در بین اصولگرایان و جذب نیرو های میانه آن در راس برنامه مثلت روحانی- رفسنجانی و خاتمی است. اما وحدت اصولگرایان محاسبه آنها را بر هم میزند. همینطور موفقیت برنامه سیاسی موسوم به اعتدال در حرکت رد فصل مشترک اصولگرایان و اصلاحطلبان جد وسط و میانه را با دشواری مواجه میکند.
مهمترین پسامد استارت انتخاباتی اصولگرایان ایجاد حساسیت برای دولت روحانی و گروه های سیاسی چون اصلاحطلبان و حلقه نزدیکان رفسنجانی است که بر روی تغییر ترکیب مجلس و کاهش وزن اصولگرایان سرمایهگذاری کردهاند.
در این میان عدم حضور چهرههایی نظیر محمد رضا باهنر، علی لاریجانی، سیدرضا اکرمی و علیاکبر ناطق نوری در چهارمین نشست همگراییاصولگرایان و اختلاف نظر زیاد آنان با مصباح یزدی نشان میدهد. بخشی از اصولگرایان کماکان میتواند هدف رویکرد انتخاباتی مدافعان دولت روحانی قرار گیرد منتها این بخش در اصل جزو ریزشیها و بخش پراگماتیست اصولگرایان هستند که در بین گروههای شناخته شده آن وزنی ندارند.
علی لاریجانی در مجلس با اتکاء به بخشی از اصولگرایان و نمایندگان منفرد توانست ریاست مجلس را در دست گرفته و بزرگترین فراکسیون را تشکیل دهد. انتخاب نام رهروان ولایت و انتخاب نام اصولگرا از سوی جریان رقیب خودی نشان میدهد لاریجانی را دیگر نمیتوان جزو نیرو های اصلی اصولگرایی دانست. حسن روحانی نیز بیشتر با وی و گروهش وارد مصالحه شد و عناصری از آنها را وارد کابینه کرد.
اکنون نیز همانطور که بخشی از فراکسیون رهروان ولایت مدافعان حسن روحانی هستند ،به نظر میرسد وحدت اصولگرایان در چارچوب نزدیکی جبهه پایداری و جامعتین باعث نزدیک شدن بیشتر علی لاریجانی و مثلث رفسنجانی- روحانی و خاتمی میشود. در عین حال شکاف بین دولت و اصولگرایان نیز بیشتر میگردد. منتها تحقق چنین وحدتی معلوم نیست و فعلا در گامهای اولیه است.