در حالی که تلاشهای متناوب برای پیشبرد مذاکرات پرونده اتمی ایران یکی بعد از دیگری با ناکامی مواجه میشود، مهلت تعیین شده برای دستیابی به توافق جامع (۲۴ نوامبر) در حال نزدیک شدن است.
شبح شکست مذاکرات همراه با مواردی مانند انتخابات میان دورهای سنا در آمریکا که میتواند این مجلس مهم را به دست یک اکثریت جمهوریخواه و مخالف توافق بیاندازد چشمانداز تیرهای را برای آینده ایران ترسیم میکند.
آیا مذاکرات محکوم به شکست است؟ آیا امیدها برای توافق و به دنبال آن بهبود روابط غرب ایران و رفع تحریمها از میان رفته است؟ این چشمانداز تیره چه آیندهای را برای کشور ترسیم میکند؟ آیا حکومت ایران آماده برخورد با عوارض و نتایج ناشی از شکست مذاکرات اتمی است؟ نوشتار حاضر به این موضوعات می پردازد.
بنبست اتمی
آخرین سری مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در نیویورک، در نیمه دوم سپتامبر امسال، بدون کوچکترین دستاوردی به پایان رسید. به دنبال آن، سفر دو روزه نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران در ۹ اکتبر بینتیجه ماند و به گفته آژانس، ایران هیچ پاسخ روشنی به سوالات مهم مطرح شده ارائه نداد.
چند روز پیش، افشاگری اپوزیسیون ایرانی (شورای ملی مقاومت) در مورد جابجاییهای مشکوک در یک سایت اتمی نزدیک تهران، فضای شک و سوءظن نسبت به رفتار دولت ایران را برانگیخت. اینک برخی از موسسات بینالمللی خبر از انفجارو تخریب بخشهایی از سایت پارچین را میدهند.
این اخبار و گزارشها در زمانی کمتر از یک ماه و نیم به پایان مهلت نهایی مذاکرات در تاریخ ۲۴ نوامبر، جز یاس و ناامیدی حس دیگری را میان سیاستمداران و تحلیلگران و کارشناسان بر نیانگیخته است. کمتر کسی است که امروز به طور جدی باور داشته باشد همه موارد اختلاف، از جمله در مورد تعداد سانتریفوژها، میزان غنیسازی، وضعیت مجتمع آب سنگین اراک و نیز سرنوشت پارچین و فردو، در شش هفته باقیمانده حل و فصل شوند.
سیاست دولت ایران به نحو بارزی از شش ماه گذشته به سمت سختگیری و مقاومت در مقابل خواستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و گروه ۱+۵ میل کرده است. در این شرایط به نظر میرسد استراتژی ایران در ماههای اخیر از گرهگشایی و نرمش و همکاری به سوی سرسختی و پافشاری و طرد و انکار پیش رفته است. این امر تردیدهایی را در مورد منظور نهایی تهران برانگیخته است تا جایی که برخی از احتمال تلاش مخفی ایران در مراکزی ناشناخته برای دستیابی به بمب هستهای صحبت میکنند.
اثرات روانی بنبست
در سایه این موقعیت، جوی از ناامیدی و نگرانی بر فضای اقتصادی و اجتماعی کشور حاکم شده است. تلاشهای چند هفته گذشته دولت روحانی برای ارائه آمارهایی امیدوارکننده با تعجب و پرسشگری محافل، رسانهها و صاحب نظران اقتصادی مواجه شد. به نحوی که این برداشت به وجود آمده که آمارهای نادرست، درباره میزان رشد اقتصادی و یا کاهش تورم، به طور صرف برای خنثی کردن اثرات روانی ویرانگر بر روی اقتصاد شکننده کشور بوده باشد. قیمت دلار رو به افزایش گذاشته و خبر کسادی بخشهای خدماتی، صنعتی و مسکن به طور روزانه در رسانههای داخل کشور منعکس است.
اینک نگرانیهای مشخصی درباره احتمال ناآرامیهای ناشی از وخامت شرایط اقتصادی و اجتماعی ارائه میشود. به نظر میرسد که با مسجل شدن شکست مذاکرات، کشورهای غربی میزان فشارها و تحریمهای خود برایران را افزایش خواهند داد و به دنبال آن میتوان شاهد اقدامات جدیدی از سوی این کشورها یا حتی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. این اقدامات میتواند تا مرز «محاصره دریایی» ایران و کنترل عبور و مرور کالاها از و به داخل کشور باشد. در این میان احتمال یک اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران از جانب اسرائیل یا آمریکا نیز منتفی نیست.
این سناریوهای سیاه، که با هر چه نزدیک شدن به مهلت نهایی مذاکرات و درجا زدن آنها قابل ترسیم است، کار را به جایی رسانده که برخی درباره عوارض اجتماعی آن اظهار نگرانی کنند.
عوارض اجتماعی بنبست
با توجه به بالا بودن میزان تورم در ایران، این احتمال وجود دارد که با علنی شدن شکست مذاکرات، بسیاری از سرمایهداران ایرانی، اعم از درشت یا متوسط، حکومتی یا مستقل، به سوی بازار ارز روی آورند تا برای در امنیت قرار دادن سرمایههایشان آنها را به ارز تبدیل کرده و از کشور خارج سازند. این امر میتواند به سرعت قیمت دلار و یورو را در ایران افزایش داده و ضربه سهمگینی به ارزش ریال وارد سازد.
با ضعیف شدن ارزش پول ملی، تورم ابعاد جدیدی به خود خواهد گرفت و قدرت خرید مردم ضربه خواهد دید. عدم توانایی در تامین نیازهای اولیه، به دلیل گرانی افسار گسیخته، میتواند بسیاری از خانوادهها را با موقعیتهای حاد مواجه سازد. این خانوادهها میتوانند نخستین برهم زنندگان نظم اجتماعی حاکم باشند.
در کنار این عامل، احتمال بروز مشکلاتی در تامین مایحتاج اولیه مردم توسط دولت و به واسطه ضعف شدید نفدینگی، میتواند شرایط را برای احساس قحطی و کمبود کالاهای اساسی دامن زده و بحران را بر بازار این کالاها حاکم سازد. امری که در حالت حاد خود سبب هجوم مردم به مغازه ها، صفهای طویل در مقابل فروشگاههای دولتی و احتمال بروز رفتارهایی مانند زدو خورد، هرج و مرج و نیز غارت فروشگاهها میشود. این رفتارها هریک مستعد جرقه زدن به شورش هایی هستند که به طور قطع در یک جامعه با جو روانی پرتنش و عصبی، سببساز حرکتهای اعتراضی خشن و وسیع خواهد شد.
شاید به همین دلیل است که دولت جمهوری اسلامی، با آگاهی از خطر بروز شورش ها خود را آماده میسازد و تدارکات زیادی در این باب صورت میدهد.
آمادگی برای خیزشها
از آن جا که سران حکومت ایران از نیت اصلی خود در امر مذاکرات اتمی و نتایج رفتار خود باخبرند، دولت جمهوری اسلامی سناریو بالا را نه به صورت یک احتمال، که به شکل یک یقین مورد نظر قرار داده است. یعنی، برآیند داخلی شکست مذاکرات را، که وخامت اوضاع اقتصادی کشور و بروز ناگزیر ناآرامی های اجتماعی است، به طور واضحی پیشبینی و خود را برای مقابله با آنها آماده میسازد.
تدارکات وسیع در ماههای اخیر نشان از تلاش سازمان یافته دولت ایران برای دستیابی به سطح بالایی از آمادگی در برخورد با شورشهای اجتماعی و ناآرامیهای شهری آینده دارد. برخی از این موارد را که در رسانهها انعکاس یافته است در زیر میآوریم:
● بازسازماندهی سپاه پاسداران در قالب فرماندهیهای منطقهای، (هدف این است که در صورت از دست رفتن کنترل مرکزی در تهران، فرماندهان سپاه در مناطق مختلف کشور بتوانند دست به اقدام مستقل بزنند.)
● تدارکات وسیع برای جذب و آموزش نیروهای ویژه (افزایش چشمگیر استخدام برای بالابردن شمار نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی)سازماندهی نیروهای بسیج در جهت مقابل با پدیدههای اعتراضی شهری، (بازتعریف نقش بسیج و ساماندهی نیروهای آن برای کنترل ناآرامیهای شهری)
● به راه انداختن دوباره گشتهای موتورسوار حزبالله، (تلاش برای ایجاد رعب و وحشت و به تاخیر انداختن امکان جرقه خوردن خیزشهای اعتراضی)
● به کار گیری پلیس داوطلب در کنار نیروهای انتظامی، (فراخواندن و توجیه و تطمیع برخی از بازنشستگان لشگری برای تقویت نیروهای انتظامی به دلیل نگرانی از سرعت وگستره اعتراضات در صورت آغاز یک خیزش ناگهانی)
● برپایی شهرک جنگ شهری و آموزش بسیج در آن (آموزش های ویژه برای برخورد با شورشیان در شرایط مشخص شهرهای بزرگ)
● و در نهایت تجهیز بیسابقه نیروهای ویژه ی نیروی انتطامی (نوپو) به تجهیزات ضد شورش جدید به همراه با تعیین ماموریت های جدید و از جمله «رزم شهری»
عمق نگرانی حکومت
از نوع برخورد و آموزشها و تجهیزات در نظر گرفته شده برای مقابله با شورشها در مییابیم که دولت ایران خود را نه برای آن چه در زبان عام جامعه شناسی سیاسی «اغتشاشات یا ناآرامیهای اجتماعی» میگویند، بلکه برای مرحلهای فراتر از آن آماده میکند که از آن تحت عنوان «ماموریت رزم شهری» یاد میشود. در این نوع از ماموریت، نیروهای انتظامی و ویژه (نوپود و…) خود را برای مقابله با افرادی آماده میسازند که، قرار است به طور مجهز و مسلح به صحنه آیند. به همین دلیل اخیرا اعلام شد که «یگان ویژه ناجا به سلاح نظامی هم مجهز شد». این به معنای آن است که نیرویی که به طور معمول میبایست با حداقلی از تجهیزات متعارف (باتوم، گاز اشک آور و …) حفظ نظام را بر عهده داشته باشد به یک نیروی «جنگی» با «تجهیزات نظامی» و برای «ماموریت رزمی شهری» تبدیل شده است.
اقدامات فوق نشان میدهد برآورد مسئولان امنیتی حکومت ایران این است که در شهرهای کشور قرار است، به نوعی، «جنگ» درگیرد و نیاز به نیروی رزمی با تجهیزات نظامی باشد. به طور معمول این تنها ارتش یک کشور است که نیروی رزمی با تجهیزات نظامی محسوب میشود و محل عمل آن نیز در میدان جنگ است، نه در دل شهرها و خیابانها.
تجهیزات اخیر به نمایش درآمده به خوبی بیان میکند که این تجهیزات برای مقابله با گلوله طراحی شده است. یعنی سپرها و بدنهای دارد که در مقابل، نه سنگ و کلوخ، که در مقابل تیر و فشنگ ایستادگی کند. این گونه تجهیزات به طور عمده در برخوردهای پلیس بریتانیا با نیروهای آزادیبخش ایرلند جنوبی مورد استفاده قرار میگرفت که یک نیروی به طور عمده مسلح و مجهز بود. الگو برداری از تجهیزات پلیس نظامی بریتانیا قبلا در کشورهایی مانند کلمبیا صورت گرفته بود.
نتیجهگیری
به نظر میرسد چشمانداز تیره و تار مذاکرات، شرایط سیاسی آشفته، وخامت اوضاع اقتصادی و فروپاشی ساختار اجتماعی مقامات حکومتی ایران را به این نتیجه رسانده که در آیندهای نه چندان دور قحطی، گرانی، بیکاری، بیآبی و گرسنگی میتواند بخشهای سرخورده جامعه را به خیابانها بکشد.
در جامعهای که خانوادهای کودک پنج ساله خود را برای فروش گذاشته است، اگر کار به رویارویی میان محرومان و دولت کشیده شود، به احتمال زیاد یک رویارویی مدنی و به آسانی قابل مهار و کنترل نخواهد بود.
این یک شورش کور و دارای پتانسیل تبدیل به رزم شهری است. این نه برآورد نگارنده، که تخمین مسئولان حکومتی است. مسئولانی که در حال حاضر نیروهای انتظامی خود را به نیروی نظامی تبدیل و تجهیز کرده و میخواهند خیابانهای شهرهای بزرگ به محل «جنگ» با شورشیهای آینده تبدیل سازند.
اتفاقات سراوان و افتادن نیروهای انتظامی به صورت دو نوبت در ۱۲ ساعت در کمین مخالفان مسلح دولت، شاید خبر از شکل برخوردی میدهد که نهادهای انتظامی و امنیتی ایران از جانب معترضان در انتظار آن هستند.
براى نخستين بار اعلام شد
فعالیت شانزده نهاد اطلاعاتی در جمهوریاسلامی
آرش بهمنی
به فاصله چند روز پس از انتشار ویژهنامهای از سوی وزارت اطلاعات، خبرگزاری فارس گزارشی منتشر کرد که در آن برای نخستین بار به وجود شانزده نهاد اطلاعاتی – حفاظتی در جمهوریاسلامی تصريح شده است..
فارس در گزارش خود که با عنوان “دستگاههای اطلاعاتی ایران چگونه “هماهنگ” میشوند؟ چند نهاد امنیتی در کشور فعالند” خبر داد که “طی دو دهه اخیر، نهادهای اطلاعاتی و حفاظتی جدیدی نیز تاسیس شده و تعداد نهادهای اطلاعاتی- حفاظتی کشور هم اکنون به ۱۶ نهاد افزایش یافته است”.
براساس این گزارش “وزارت اطلاعات به عنوان تشکیلات اصلی و مادر، واحد اطلاعات سپاه پاسداران، واحد اطلاعات ارتش، واحد اطلاعات نیروی انتظامی و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران” نهادهای اطلاعاتی جمهوریاسلامی هستند.
فارس البته توضیح بیشتری درباره سازمانهای اطلاعاتی که در دو دهه اخیر تشکیل شده و یا نام و نهاد تاسیسکننده آنها نداده است..
این خبرگزاری همچنین توضیحاتی درباره “شورای هماهنگی اطلاعات” داده؛ شورایی که براساس ماده دوم قانون تاسیس وزارت اطلاعات و برای ایجاد هماهنگی میان نهادهای اطلاعات کشور به وجود آمده.
براساس این قانون، شورای هماهنگی اطلاعات، ۹ عضو دارد. وزیر اطلاعات،دادستان کل کشور، مسوول حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، مسوول واحد اطلاعات سپاه پاسداران، مسوول حفاظت اطلاعات ارتش، مسوول واحد اطلاعات ارتش، مسوول حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، وزیر کشور یا نماینده تامالاختیار او و وزیر امورخارجه یا نماینده تامالاختیار او اعضای این شورا هستند.
گزارش فارس چند روز پس از آن منتشر شد که وزارت اطلاعات به مناسبت سیامین سالگرد تاسیس خود، ویژهنامهای ۲۰۰ صفحهای با عنوان “۳۰ سال مجاهدتهای خاموش” منتشر کرد
hasani / 15 October 2014
هر چند با خشونت موافق نیستم ، ولی این حقیقتی است غیر قابل انکار و سرانجام این اتفاق خواهد افتاد و امید است که مردم ایران با کمترین تلفات بساط ملایان و مفسدین مذهبی که به اسم دین و نام ( خداوند قادر متعال ) جنایت میکنند را برای همیشه از این سرزمین برچینند .
تاریخ نشان داده که ظلم هیچوقت پایدار نیست .
مزدورانی که الان برای لقمه ای نان و نام ، حیثیت و شرافت و وجدان خود را زیر پا گذاشته اند با آغاز شورشهای اجتماعی به احتمال زیاد به مردم می پیوندند ، تجربه ای که در سوریه شاهد آن بودیم و افراد نظامی با شرف و وطن پرست ارتش آزاد سوریه را بنیان نهادند .
افراد بسیار زیادی در بدنه سپاه وجود دارند که اصلآ ربطی به سیاست ندارند و فقط شغلشان سپاهیست و خود نیز از ادامه و استمرار این وضعیت به شدت ناراحتند و دل خوشی از حکومت ندارند ، ولی فعلآ نمیتوانند علنآ نظر و عقیده خود را بیان نمایند و در چنین شرایطی به راحتی شاهد ریزش نیروهای اینچنینی و جدا شدن آنان از بدنه سپاه و ارتش خواهیم بود .
حول و قهوه الهی هر چه اراده کند همان است و گریزی از اراده خداوند قادر متعال نیست و از خداوند قادر متعال صمیمانه و عاجزانه در قلبمان خواهش می کنیم که هر چه زودتر قدرت لایزال الهی خود را نمایش دهد و ظلم و فساد مذهبی و اسلامی را برای همیشه از بیخ و بن برکند .
بهنام / 15 October 2014