Opinion-small2

عملیات هوائی علیه مواضع داعش در سوریه در حالی آغاز شد که بحث درباره ناکافی بودن این حمله برای پایان دادن به حضور «دولت اسلامی» در منطقه بالا گرفته است.

همه کشورهای شرکت‌کننده در این حمله بر ضعیف شدن داعش تأکید می‌کنند اما مطمئن نیستند که نتیجه این حمله به نابودی کامل «حکومت اسلامی» منتهی شود، از این‌رو از هم اکنون بررسی گزینه جدید برای پایان دادن به بحران سوریه شکل گرفته است.

Daesh

دیوید کامرون نخست‌وزیر بریتانیا در پارلمان این کشور، از «دولت فراگیر» در سوریه سخن رانده و فرماندهان ارتش امریکا طرح پیاده کردن محدود نیروهای نظامی خود در سوریه را بررسی می‌کنند. پارلمان ترکیه نیز به زودی چگونگی ورود نیروهای این کشور به منازعه سوریه را اعلام خواهد کرد.

در روزهای اول حمله ائتلاف به مواضع داعش در سوریه مشخص شده که نیروهای معتدل مخالف رژیم سوریه قادر نیستند نقش فعالی در صحنه نبرد ایفا کنند. به عبارت دیگر، آنها تحرک لازم در مناطقی که از دست «حکومت اسلامی» خارج می‌شود را ندارند. از آن سو ارتش سوریه ممکن است از این فرصت استفاده کند و فرار شبه‌نظامیان داعش از برخی مناطق را غنیمت بشمارد و جای آنها را بگیرد.

در روزهای اول حمله ائتلاف به مواضع داعش در سوریه مشخص شده که نیروهای معتدل مخالف رژیم سوریه قادر نیستند نقش فعالی در صحنه نبرد ایفا کنند.

علی‌رغم ورود نیروی هوائی آمریکا به سوریه و محدود شدن عملیات جنگنده‌های بشار اسد در برخی مناطق، نیروهای بشار اسد در دو منطقه «عدرا بلد» و شمال پایتخت مناطقی را تصرف کرده و جنگنده‌های وی در فضای حلب عملیاتی را انجام دادند.

تا این جای قضیه به نظر می‌رسد اوضاع به نفع بشار اسد پیش می‌رود و با وجود مشارکت ندادن حامیان وی در ائتلاف بین‌المللی علیه «دولت اسلامی» و برخلاف شعارهای تندی که از سوی امریکائی‌ها در ابتدای حمله بر ضد اسد دادند، هیچ علامتی دیده نمی‌شود که نشان دهد آنچه اکنون در سوریه روی می‌دهد، در نهایت به برکناری حاکم دمشق منجر خواهد شد.

از سوی دیگر حمله به جبهه النصره و حتی گروه‌هائی مانند «احرار شام» که در لیست تروریسم امریکا قرار ندارد، شک و تردید در میان سوری‌ها نسبت به اهداف امریکا از این حمله را برانگیحنه است و این گروه‌های اسلام‌گرا را بیشتر در کنار هم قرار خواهد داد.

اما علی‌رغم تمام این فشارها، جبهه‌النصره با داعش متحد نخواهد شد. آنها داعش را مسئول چنین وضعی می‌دانند و ابزاری برای کمک به دولت سوریه برای به انحراف کشیدن «انقلاب» مردم آن کشور تلقی می‌کنند.از سوی دیگر ائتلاف با داعش بعنوان مرگ سیاسی آنها خواهد بود زیرا «دولت اسلامی» چه در روابط بین‌المللی و چه در داخل سوریه از نظر مردم آن کشور جائی ندارد.

استراتژی آمریکا و متحدانش در سوریه بر نابودی منابع مالی و نفتی دولت اسلامی بنا شده اما استراتژی داعش بر «گسترش در مناطق جدید» و حفظ ارتباط با عراق مبتنی است.

صحنه جنگ فعلی بعد از حمله نیروی هوائی امریکا و متحدان آن به سوریه، برای جبهه‌النصره و احرار شام نگرانی‌هائی فراهم کرده است. ترس آنها از این است که امریکا برای محافظت از مناطق وسیعی که ممکن است از دست داعش خارج شوتد، نیروی زمینی را به کار گیرد. با کنار گذاشتن آنها و عدم آمادگی مخالفان معتدل برای تصرف این اراضی، تنها نیرویی که باقی می ماند همانا ارتش بشار اسد است.

اما چنین ترسی تا چه حد می‌تواند با واقعیت‌ها منطبق باشد؟ حقیقت این است که حتی اگر امریکا چنین هدفی داشته باشد – که بعید به نظر می‌رسد – ارتش بشار اسد در سطحی نیست که بتواند این مناطق را در اختیار خود بگیرد.

این ارتش در طی سه سال گذشته بسیار ضعیف شده و بیشتر به یک گروه شبه‌نظامیان فرقه‌گرا شبیه است تا یک ارتش کامل. در سه سال و نیم گذشته هزاران نفر از این ارتش گریخته‌اند و تنها مجموعه کاملا وفادار به بشار اسد در آن باقی مانده است. اگر کمک حزب‌الله لبنان و لشکر ابوالفضل عراقی نبود، این ارتش از مدت‌ها پیش از هم پاشیده بود. تنها بخش خیلی فعال آن، نیروی هوائی است که در نهایت فقط می‌تواند بمباران کند اما نمی‌تواند روی زمین مستقر شود.

استراتژی «دولت اسلامی»

در حالی که استراتژی آمریکا و متحدانش در جنگ سوریه در گام‌های نخست خود بر نابودی منابع مالی و نفتی دولت اسلامی بنا شده، استراتژی داعش بر «گسترش در مناطق جدید» و حفظ ارتباط با عراق مبتنی است. برنامه‌ریزان دولت اسلامی در جنگ سوریه تلاش می‌کنند مناطق جدیدی را به تصرف خود دربیاورند. محاصره کوبانی در نزدیکی مرز ترکیه و تصرف گذرگاه یعربیه در مرز عراق از جمله این اهداف هستند.

بخش مهم استراتژی داعش آن است که نتیجه رویاروئی را نه نیروهای هوائی امریکا، بلکه نبرد زمینی تعیین کند. این برای داعش یک «جهاد واقعی» تلقی خواهد شد.

این استراتژی پیام خیلی روشنی دارد که می‌خواهد بگوید در حالیکه شما ما را بمباران می‌کنید، ما در حال فتح مناطق جدیدی هستیم. این استراتژی همچنین می‌تواند پیامی برای طرفداران داعش داشته باشد که ناامید نشوند و شروع حمله ائتلاف را به معنای نابودی قریب‌الوقوع این تشکل افراطی ندانند.

بخش مهم این استراتژی به این بر می‌گردد که نتیجه رویاروئی را نه نیروهای هوائی امریکا، بلکه نبرد زمینی تعیین خواهد کرد و بر اساس تعلیمات ایدئولوژیک این گروه تندرو، آنها زمان زیادی برای «جهاد» واقعی با آمریکا صبر کردند و اکنون این لحظه فرارسیده است. آنها از این طریق به هواداران خود خواهند گفت که بالاخره آمریکا را مجبور کردند برای جنگ با آنها به منطقه بیایید و این چیزی است که به زعم آنان، هر «جهادی» آرزوی آن را دارد.

در واقع این استراتژی از نظر تئوریسین‌های آن می‌تواند نیروهای داوطلب جدیدی برای این گروه افراطی در سراسر گیتی فراهم کند. اگر امریکا نیروی زمینی به سوریه اعزام کند، هدف استراتژیک این گروه افراطی تأمین شده است.

در آن سوی قضیه، آمریکا تلاش کرده است با مشارکت دادن کشورهای سنی منطقه و قبول برخی از نیروهای اسلامی معتدل در داخل سوریه، این استراتژی را به هم زند. اما برای قبول بیشتر رویکرد آمریکا به این مسائل، باید اقدامات روشنی از سوی ایالات متحده درباره رژیم اسد اتخاذ شود. فقدان «اقدامات روشن» در برابر حکومت سوریه از سوی آمریکا نه فقط استراتژی دولت اسلامی را برُنده می کند، بلکه کشورهای عربی همراه آمریکا را در مظان اتهام قرار می‌دهد و مخالفان معتدل سوری را تضعیف خواهد کرد.

از این رو یکی از این اقدامات روشن می‌تواند ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه باشد که اکنون بحث آن بیش از هر زمانی در گذشته مطرح شده است. با ایجاد چنین منطقه‌ای، مسیر تحولات سوریه به سوی آینده‌ای بدون بشار اسد رقم خواهد خورد.