ماجرای این روزهای پرونده هستهای ایران حکایت ضرب المثل مشهور«خواستن همزمان خدا و خرما است.» مسئولان ایرانی دوست دارند بر سر سفره توافقنامه ژنو بنشینند اما همچنان بگویند که بابت نشستن بر این سفره هیچ امتیازی ندادهاند.
آنان از مبلغ ۲ / ۴ میلیارد دلاری که براساس توافق نامه ژنو به حساب ایران واریز شده خبر میدهند و مبلغ ۸ / ۲ میلیارد دلار دیگری که در راه است. نمایندگان مجلس هم در گزارش تحقیق و تفحص خود از چشمانداز خودروسازی میگویند که برداشته شدن تحریمهای آمریکا تنها در یک مورد۵۰۰ میلیون دلار سود نصیب ایران میکند.
این نمایندگان اما چند روز پیش از اینکه برای سود ناشی از لغو تحریمها چرتکه بیاندازند، دربیانیهای از تیم مذاکرهکننده هستهای خواستند تا بر خواستههای رهبر جمهوری اسلامی پافشاری کند.
این بیانیه به امضای «قريب به اتفاق نمايندگان مجلس ايران» رسیده است، شاید از این رو که برای انتخابات مجلس در سال آینده، امضا نکردن بیانیه حمایت از خواستههای رهبری سابقه خوبی برای تائید صلاحیت نیست.
سابقه غافلگیری تیم مذاکرهکننده هستهای
پیش از این بیانیه، رهبر جمهوری اسلامی با سخنان خود تیم مذاکره کننده هستهای را غافلگیر کرده بود. تیم غربی اما به این غافلگیریها عادت دارد، حتی در مذاکره با تیمهای مذاکرهکننده دولت اصولگرا.
زمانی که علی لاریجانی، اولین مسئول مذاکرات هستهای دولت احمدینژاد، در میانه مذاکرات هستهای بود، رئیس جمهور وقت در سخنرانی خود در اصفهان گفت که هیچ کس حق ندارد درباره حقوق هستهای ایران مذاکره کند. یک بار دیگر هم لاریجانی در حال مذاکره بود که مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور دولت احمدینژاد، در خوزستان از ذخایر ۱۰۰کیلویی اورانیوم غنیشده ایران خبر داد.
اینک رهبر جمهوری اسلامی میگوید هدف غربیها این است که در موضوع ظرفیت غنیسازی، جمهوری اسلامی را به ۱۰ هزار «سو» راضی کنند در حالی که ایران به ۱۹۰ هزار «سو» غنی سازی اورانیوم نیاز دارد.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، اما بیش از آنکه به فکر۱۹۰ هزار «سو» باشد، نگران چراغ کم سوی اقتصاد ایران است چرا که پیش از این بارها گفته که جز چرخ سانتریفوژ باید چرخ اقتصاد هم بچرخد.
پرونده هستهای و امنیت داخلی
تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای القای عدم عقبنشینی در پرونده هستهای بر همان ترفندهای قدیمی او استوار است. او ۹ سال پیش در مراسم تودیع حسن روحانی از دبیری شورایعالی امنیت ملی گفته بود که «در دیپلماسی همواره باید قدم را جلو گذاشت و الا اگر نیم قدم عقب برداریم، محکوم هستیم که قدم عقبتر برداریم.»
به تعبیر بهتر، رهبر جمهوری اسلامی معتقد است که وقتی که بنا بر مقاومت باشد باید در همان سنگر اول مقاومت کرد.
دیگر مشکل رهبر جمهوری اسلامی با عقبنشینی در پرونده هستهای از این نظریه او ناشی میشود که عقبنشینی در حوزه سیاست خارجی، حاکمیت جمهوری اسلامی در عرصه داخلی را دچار منازعه میکند.
رهبر جمهوری اسلامی درهمان مراسم تودیع حسن روحانی گفته بود که «اگر ما در میدان دیپلماسی حرفی برای غالب شدن ارائه کنیم، از لحاظ امنیت داخلی بخش مهمی از مشکلات ما حل خواهد شد.»
اشتباه محاسباتی دو آیتالله
این نگرانی رهبر جمهوری اسلامی را سعید قاسمی، از چهرههای نزدیک به جریان موسوم به حزبالله، به زبان سادهتری بیان کرده و گفته که اگر سخنان رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر خوشبين نبودن به مذاکرات هستهای درست از آب در نيايد و به تعبیر دیگر مذاکرات هستهای به نتیجه برسد، بايد با ولیفقيه خداحافظی کرد.
مثال سعید قاسمی قطعنامه ۵۹۸ است. نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی که رهبری وی را با حوادث تاریخی صدر اسلام و انقلاب اسلامی مقایسه میکنند، طبیعتا باید از شبیه سازی پرونده هستهای با قطعنامه ۵۹۸ هراس داشته باشند، چرا که عقب نشینی در جنگ ایران و عراق برای بنیانگذار جمهوری اسلامی جام زهری بود که پس از مدتی او را به کام مرگ فرستاد.
اینک حامیان رهبری میخواهند، آیتالله خامنهای مجبور به قدم گذاشتن در راه آیتالله خمینی نشود. اما آیتالله خمینی هم تاکید کرده بود که راه صلح را نخواهد رفت حتی اگر راه امامان شیعه باشد.
او گفته بود «آن صلح تحمیلی که به امیرالمؤمنین در قضیه حکمیت وارد شد و آن ظلم و صلح تحمیلی که به امام حسن وارد شد ما را به این نتیجه میرساند که راه آن دو بزرگوار را نرویم.»
آیتالله خمینی اما درمحاسبات خود اشتباه کرده بود، آنجا گفته بود که «من با اعتقاد میگویم که ملت ایران از امت محمد نیز بالاتر است.» به تعبیر دیگر او باور نداشت که روزی مردم و حتی نظامیان ایران امکان ادامه جنگ را نداشته باشند.
شاید به دلیل ترس از تکرار همان اتفاقات، رهبر جمهوری اسلامی به «نرمش قهرمانانه » و ادامه مذاکرات رضایت داد تا با لغو بخشی از تحریمها اقتصاد ایران اندکی نفس بکشد.
اما اقتصاد ایران برای خروج از این تنفس مصنوعی هنوز به زمان بیشتری نیاز دارد. حسن روحانی در خاطرات خود مینویسد که سال ۱۳۸۲ وزرای اقتصادی دولت خاتمی از او خواستهاند دو سال برای کشور زمان بخرد. استراتژی خرید زمان اما دیگر نخنما شده و شاید این بار نیاز به گرفتن تصمیمی جدیتر باشد.
مسئولان جمهوری اسلامی اما در شرایط این چنینی معمولا جسارت تصمیمگیریهای بزرگ را ندارند. این ترس مسئولان جمهوری اسلامی شاید حکایت فردی است که نام پسر خود را رستم گذاشت و پس ازآن میترسید که نام او را صدا بزند.
طبل تو خالی پرونده هستهای
در سالیان گذشته چنان بر طبل پرونده هسته ای کوبیده شده که مسئولان جمهوری اسلامی اینک به سادگی نمیتوانند سخن از توخالی بودن این طبل برانند.
به اعتراف حسن روحانی در کتاب خاطراتش، شعارهای مسئولان جمهوری اسلامی حد و حصر ندارد وقتی حد نداشت نمیشود تبعات آن را جمع کرد.
این شعارهای بی حد و حصر اما مطالباتی ایجاد میکند که مقامات از عقبنشینی کردن میترسند. به تعبیر روحانی ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی یکی از مثالهایی است که مسئولان ایران به سادگی نمیتوانستند بحران را حل کنند چرا که میترسیدند مردم بگویند از آمریکا ترسیدهاند و عقب نشینیکردهاند.
رای مردم به حسن روحانی که میتواند رای به حل و فصل پرونده هستهای تعبیر شود، فرصتی را به رهبر جمهوری اسلامی و مسئولان ایرانی داده تا بخشی از حصارهای خودساخته خود را بشکنند و تصمیمی جدی برای حل پرونده هستهای بگیرند. هنوز اما گویا اراده نهایی برای این تصمیم جدی وجود ندارد و آنان همچنان استراتژی «خواستن همزمان خدا و خرما را ترجیح میدهند.»
تمام این مصائبی که مردم ایران و به تبعش منطقه و جهان متحمل می شود به خاطر این است که دموکراسی حقیقی و حداکثری در این کشور ایران نیست!
اگر دموکراسی حقیقی بود که یک عده ناجوانمرد نظامی و آخوند منفعت کسی مثل خامانه ای را در ایران علم نمی کردند و هر چه دلشان به خواهد توی دهنش بگذارند و او مثل ضبط صوت حرف بزند!
شواهد حاکی است که خامنه ای مثل همان قاضی صلواتی اش فاقد درک ر لازم است و نمی تواند درک کند عواقب خطرناک سخنانش را!
واضح است وی آلت دست شده است. وگرنه هر حاکمی یک جو شعور سیاسی داشت وضعیت خطرناک خودش را می فهمید. خمینی با تمام کهولت سنش باز این قدر شعور داشت جام زهر را بنوشد، باز هم اندکی در وجودش لااقل رحم به بچه های معصوم مسلمان ها می کرد و آنها به فنا نمی کشاند!
بابا این اصلا حالی اش نیست ایران توی دام تحریم ها گرفتار شده است!
اصلا معنی 120 میلیارد دلار اموال بلوکه شده را درک نمی کند. این ها واقعا دو زاری شان نیفتاده غرب و آمریکا توانستنه اند اموال ایران را حتا در چین بلوکه کنند! چین با آن هارت و پورت الکی اش تن به تحریم ایران داده است! چرا این ها این قدر شعور ندارند بفهمند کل دنیا را مجبور کرده اند بر تحریم ایران!
خامنه ای و کسانی او را هدایت می کنند موجوداتی بس نفهم و ناجوانمرد هستند که درک نمی کنند شرایط دشوار فعلی را و ملت ایران را دارند به باد فنا می دهند.
انرژی هسته ای توی سرتان بخورد کشور ایران را دارید به فنا می دهید. از هر طرف تهدیدات دارد فشار می آورد، داعش از غر ب دارد تهدید می کند و در نقاط قومی و مرزی گروههای تروریستی و شورشی دارند تهدید می کنند.
این روحانی از اول معلوم بود مثل بقیه رئیس جهورها مهره ای بیش نیست. قدرتمندترین رئیس جمهوریهای ایران یعنی رفسنجانی و احمدی نژاد (با پشتوانه نظامیان) بودند کاره ای نبودند این که جای خود دارد و به ضرب حمایت اصلاح طلبان یا به قولی مهندسی انتخابات توسط بیت رهبری به این جا رسیده است.
فردا هم هر چه گندکاری است به گردن حسن روحانی می اندازند و ننگ تباهی بیشتر ایران- برای چند صباح حکومت ظاهری و مهره بودن- به دوش حسن روحانی خواهد اقتاد!
کار شرافت مندانه این است حسن روحانی و کابینه اش استعفا بدهند، ولی او و همکارانش این کار نخواهند کرد چون جرئت این کار ندارند!
دار و دسته خامنه ای (آخوند-نظامی) دارد آنها یعنی کابینه روحانی به سخره می گیرد و پشیزی برایش ارزش قائل نیست.
اینها میلیاردها دلار آمریکایی پول جمع کرده اند و خیالشان راحت است می روند چین و راحت زندگی می کنند اگر ایران نابود یا تجزیه یا مورد حمله قرار گیرد. ولی زهی خیال باطل ملت ایران روزی انتقامش از شما خواهد گرفت!
عرب پارسی / 24 July 2014
چند سال گروگانگیری سفارت امریکا . بعد هشت سال اصرار بر ادامه جنگ و سالها مذاکره هسته ای ! باعث بباد رفتن میلیاردها دلار عقب ماندگی کشور و در عوض فراوانی نفت و سقوط قیمت ان و بازار داغ فروش اسلحه توسط کشورهای ۵ + ۱ شد.
انها از سقوط شاه منفعتها بردند.
nader / 24 July 2014
تحریمهای ناجوانمردانه و غیر قانونی و به قول غربیها فلج کننده قرار بود جمهوری اسلامی را در عرض 2 سال نابود کند.اما قریب به 36سال تحریمهای آمریکا و نزدیک به 10 سال از تحریمهای اتحادیه اروپا میگذرد. ما می بینیم که همچنان جمهوری اسلامی ایران هست و البته با شهامت تمام از مواضع خود عقب نشینی نمی کندو با افتخار اعلام میکند که از گروههای مقاومت در برابر آمریکا و رژیم صهونیستی دفاع میکند.نکته ظریفی که در سخنان مقام معظم رهبری باید مشاهده میشد، تغییر فضای مذاکرات از تعداد سانتریفیوژ به میزان نیاز واقعی اورانیوم بود.البته این سخنان ایشان نشان دهنده این است که جمهوری اسلامی ایران حاضر است بطور کامل شفاف سازی کند و انرژی هسته ای را تا سقف مصارف صنعتی میخواهد.اما طرفهای غربی مذاکره کننده ای که قصد عدم شفاف سازی را دارند، از این فرصت پیش آمده استفاده نکرده و دائم بر طبل عدم موفقیت می کوبند.
امروز تمام افکار بیدار دنیا و وجدانهای پاک می دانند که ابرقدرت پوشالی آمریکا به مذاکره و وقت کشی بیشتر از ایران نیاز دارد.دولت آمریکا با شکستهای پی در پی در منطقه خاور میانه نیازمند معجزه است، که به نظر میرسد این معجزه از آستین جمهوری اسلامی بیرون می آید نه از طریق موشکها و بمب های غیر متعارف دولت غاصب صهیونیستی و یهودی.
داوری / 24 July 2014
به گزارش دیگربان، حسن روحانی از کسانی که علیه شعار «نه غزه٬ نه لبنان» موضعگیری کرده اند٬ قدردانی کرد.
پیام قدردانی حسن روحانی را حسامالدین آشنا٬ مشاور فرهنگی وی شامگاه چهارشنبه (اول امرداد) در جریان یک سخنرانی در سالن «مهر» حوزه هنری ابلاغ کرده است.
آشنا در این جلسه گفته «من در اینجا پیام قدردانی و تشکر رئیس جمهور از تمام کسانی که علیه شعار نه غزه نه لبنان پاسخ دادند را اعلام میکنم.»!!
hasani / 25 July 2014