پس از انتشار مطلب مربوط به مسئولیت متقابل طرفین یک جنگ (چرا و چگونه مسئولیت متقابل را در جنگ اسرائیل-حماس نفی میکنند؟) و نقد دادن کارت سفید به حماس و دیگر گروههای فلسطینی در گیر در جنگ، سایت رادیو زمانه دو نقد بر مطلب من منتشر کرد. (“چرا و چگونه اسرائیل ناعادلانه میجنگد؟” و “در دفاع از «مار»های فلسطین“)
نویسندگان این دو نقد متاسفانه ادب را رعایت نکردند: یکی به جای پاسخ به برنهادهی من ندای “شرمت باد” سرداد و دیگری نویسندهی این مطلب را نادان و مغالطه کننده خواند در حالی که خود بعد از تایید مبانی مطلب من با یک “اما” در سطر بعد با همانها که خود موافق بود مخالفت کرد. به همین دلیل است که من معمولا در مباحث دو طرفه شرکت نمیکنم چون متاسفانه ادب و نزاکت در این گفتگوهای دو طرفه قربانی میشود. از این حیث مطلبی مستقل در پاسخ به دو مطلب قبلی نوشتم اما دبیر سایت از انتشار آن خودداری کرد به این دلیل که “نسبت به مقالهی قبلی نکتهی تازهای ندارد”. بنابر این مجبور شدم به این دو پاسخ، پاسخ دهم. اما برخلاف ناقدان محترم به مطالب آنها پاسخ میدهم و نه شخص آنها.
حماس و فلسطین
ناقدان محترم باور دارند که جنگ موجود جنگ میان اسرائیل و حماس نیست بلکه میان اسرائیل و فلسطین است. طرف اسرائیل ماجرا روشن است: اسرائیل به عنوان یک دولت ملت توسط پارلمان نمایندگی میشود و کابینهاش نیز از دل آن بیرون آمده است. بدین ترتیب دولت اسرائیل در این جنگ اکثریت جامعهی اسرائیل را نمایندگی میکند. نظر سنجیها در اسرائیل هم همیشه نشان دادهاند که در شرایط جنگی مردم از دولت خود حمایت میکنند. متاسفانه عادت گروههای چپ و اسلامگرا این است که تظاهرات چند صد (مثل جمهوری اسلامی)، چند هزار (مثل جماعت اشغال وال استریت) یا حتی چند صد هزار نفری را با همهی مردم یکی میگیرند.
اما حماس یا جهاد اسلامی ملت فلسطین را نمایندگی نمیکنند و امروز بدون این نمایندگی با اسرائیل میجنگند. حماس مشخصا آوارگان فلسطینی در دیگر کشورها و مردم کرانهی باختری را نمایندگی نمیکند. در غزه نیز انتخاباتی در سال ۲۰۰۶ برگزار شده و حماس انتخابات را برده است اما هیچ ملتی نمایندگی ابدی به یک گروه نمیدهد. حتی نمایندگان منتخب مردم ممکن است در یک موضوع اکثریت را نمایندگی نکنند و به همین دلیل مراکز نظر سنجی در کشورهای آزاد و دمکراتیک در هر موضوع نظر سنجی انجام میدهند.
هیج نظر سنجی یا انتخاباتی نشان نمیدهد که مردم فلسطین این جنگ را میخواهند یا حماس به نمایندگی از آنها در این جنگ درگیر شده است. گروه حماس نیز مثل دیکتاتوریهای ابدی که بعضا با انتخابات بر سر کار میآیند به واسطهی منافع گروهی و دغدغههای ایدئولوژیک یا انتقام گیری وارد این جنگ شده است، جنگی که با هر نتیجهای به نفع مردم کوچه و بازار غزه نیست. کشتن چند اسرائیلی یا شلیک هزاران موشک تنها برای تشفی مقامات جمهوری اسلامی یا انتقام گیری اعضای به کار میآید و نه حل مشکلات مردم غزه.
تاریخ تنفر
یکی از ناقدان فرض را بر این گرفته که تنها ناقدان اسرائیل از تاریخ این کشور آگاهاند. تاریخ نزاع میان یهودیان و مسلمانان از سال ۱۹۴۸ آغاز نمیشود. اگر قرار است به سراغ تاریخ برویم چرا از کشتار یهود بنی قریظه به دست پیامبر اسلام سخن نمیگوییم. اینجا که میرسد ناقدان دست از سخن میشویند چون تصور میکنند احساسات مسلمانان را جریحه دار میکنند یا یهودیان را قربانی معرفی میکنند که به نفع اسرائیل است. اما در باب یهودیان تصور نمیکنند که وقتی به سراغ تاریخ میروند احساسات آنها جریحه دار میشود.
بحث من این است که رفتن به سراغ تاریخ مشکلی را حل نمیکند چون از لحاظ حقوقی (که بهترین رهیافت به حل منازعات است) شهروندان امروز اسرائیل قرار نیست به اعمال اسلافشان پاسخ گویند همچنان که ایرانیان امروز قرار نیست پاسخگوی کشورگشاییهای نادر یا ۳۱۰ میلیون امریکایی قرار نیست پاسخگوی برده داری چند ده هزار از پدرانشان باشند. میگویند در منطقهی خاورمیانه مردم به سراغ کینههای تاریخی میروند. در پاسخ میگوییم علت کشتار شیعه توسط سنی یا سنی توسط شیعه یا شیعه علیه بهایی یا مسلمان و یهودی علیه یکدیگر همین است. کار ما گرفتار شدن در دام کینههای تاریخی نیست.
از تاریخ چند هزار ساله و چند دهساله نزدیک تر همین جنگ داخلی در سوریه است. چند تن از دوستانی که امروز کشته شدن چند صد فلسطینی (بسیاری از آنها نظامی و درگیر در جنگ) را همانند کشتار جمعی در رواندا یا بوسنی میخوانند به سراغ ۱۷۰ هزار سوری که به دست بشار و حیامیان بشار (حزب الله و جمهوری اسلامی) کشته شدهاند میروند؟ تمرکز یک طرفه بر ماجراهای تاریخی در اسرائیل و به دست فراموشی سپردن کشتار همین مسلمانان در سوریه و چچن نشان میدهد که ماجرا بر سر نفی کشتار انسانها نیست بلکه ماجرا دشمنی با اسرائیل است چون متحد ایالات متحده است. با سوریهی بشار کاری ندارند چون متحد جمهوری اسلامی و روسیه است. از همین جاست که گرایش اسلامگرایانه و چپ ناقدان بیرون میزند. لیبرالها هم اسرائیل را نقد میکنند اما کارت سفید به حماس و جهاد اسلامی و حزب الله نمیدهند. چرا از این گونه ناقدان محترم نقدی در دخالت حزب الله لبنان در سوریه ندیدهایم؟
دخالت بشردوستانه
دخالت بشر دوستانهی نظامی برای کاهش رنج دیگر انسانهاست (آنها که نمیتوانند از خود دفاع کنند) و نه کمک به آنها که خود جنایتکار جنگیاند یا میتوانند از خود دفاع کنند. در جنگ میان حماس و اسرائیل نیازی به دخالت بشر دوستانهی نظامی نیست (دیگر کمکها مثل غذایی و دارویی هیچ محدودیتی بر نمیدارند) چون اسرائیل میتواند از دفاع کند و حماس نیز یک گروه تروریستی جنایت پیشه است (آیا کشتن اعضای فتح و اعدام متهمان به جاسوسی برای اسرائیل را بدون محاکمه توسط حماس فراموش کردهاید؟ ) آیا انتظار داریم دیگر کشورها دخالت کرده و اعضای یک گروه تروریستی و با سابقهی جنایت را نجات دهند؟ یکی ازناقدان محترم اول تعریف خود از دخالت بشر دوستانه را به نویسندهی این مطلب نسبت میدهد و بعد آن را نفی میکند.
جالب است که یکی از دو ناقد محترم میخواهد دخالت بشر دوستانه بدون اتکا بر لحاظ ” ارزشهای انسانی و موازین حقوق بشر و دمکراسی” انجام شود یعنی به همان ترتیبی که امروز پوتین در اوکراین دخالت کرده و ما نتایجش را در سقوط هواپیمای مالزی میبینیم. اگر دو طرف یک جنگ دارند بر اساس تنفر و ایدئولوژی با هم میجنگند و یک طرف ناخواسته واردچنین جنگی نشده چرا باید دیگران در این ماجرا مداخلهی نظامی کنند؟ در همهی جنگها بالاخره یک طرف قوی تر است و این به دیگر کشورها مجوز دخالت نمیدهد و اگر دخالتی هم انجام شدضرورتا دخالت بشردوستانه نیست. راستی چرا ناقدان مطالبی که در نقد حماس نوشته میشود به اعمال پوتین و بشار اسد و دولت چین و کرهی شمالی و کوبا با انسانها کاری ندارند و صرفا به ایالات متحده و اسرائیل میپردازند؟ آیا همین موضوع موضع ضد آمریکایی آنها را گواهی نمیدهد؟
جنگ عادلانه
امروز هر کسی با یک جستجوی ساده میتواند هر مفهومی را در هزاران کلمه در اینترنت پیدا کرده و عالم بودن خود را به رخ دیگران بکشاند و آنها را جاهل بخواند. آن چه مطلبی را از مطالب دیگر متمایز میکند تلاش تحلیلی خود آن مطلب است. برای عادلانه خواندن یک جنگ کافی است به درک ابتدایی و عمومی مراجعه کنیم. در همین جنگ موجود جنگ حماس با اسرائیل عادلانه نیست، چون:
۱. حماس از مراکز عمومی مثل مسجد و مدرسه برای ذخیره سازی و شلیک موشک استفاده میکند. این یعنی پناه گرفتن در پشت سر غیر نطامیان. به همین دلیل در کشتار غیر نظامیان غزه حماس را نیز باید به اندازهی اسرائیل (اگر نه بیشتر) مسئول دانست.
۲. حماس از خانهها به اسرائیل موشک پرتاب میکند و بدین ترتیب مرز میان خانه و پادگان و منطقهی جنگی را به هم میریزد. بر خلاف ادعای ناقدان، غزه یک منطقهی اشغال شده نیست. حماس میتواند بخشی از این منطقه را به پادگان و مراکز نظامی خود اختصاص دهد تا غیر نظامیان در شرایط جنگ مورد تهاجم قرار نگیرند و اگر بگیرند توجیهی برای آن باقی نماند. گروههایی مثل حماس، القاعده و حزب الله که مرز میان خانه و پادگان و مراکز نظامی را بر هم میریزند در کشتار غیر نظامیان مسئول هستند.
۳. ارسال سلاح از سوی جمهوری اسلامی بر اساس قطعنامههای شورای امنیت غیر قانونی است. اما جمهوری اسلامی به گفتهی خود مقامات به غزه موشک فرستاده است: “اگر تهرانی مقدمها نبودند، امروز موشکی از غزه شلیک نمیشد و هیچ فریادی از لبنان برنمیخاست و اساسا امروز مقاومت معنایی نداشت.” (محسن رضایی، تابناک، ۲۹ تیر ۱۳۹۳)
جنگ موجود میان اسرائیل و حماس به سطحی تازه ارتقا یافته است. حماس دیگر یک گروه بدون سلاح و تجهیزات نیست که اسرائیل بتواند آن را یک طرفه منکوب کند. حماس امروز دارای هواپیمای بدون سرنشین و موشکهایی با برد حدود ۱۶۰ کیلومتر و سلاح ضد تانک است که از کیسهی مردم ایران بدان داده شده است. بنابراین تصویر کردن جنگ اسرائیل و حماس مثل جنگهای قرن بیستمی گروههای فلسطینی و اسرائیل تحریف واقعیت است.
مقاله ای بسیار منطقی. اما اینجا که نویسنده میگویند:…حماس یا جهاد اسلامی ملت فلسطین را نمایندگی نمیکنند… اشتباه است. متاسفانه در یک نظرخواهی که در اخیرا بین فلسطینیها انجام شد اکثریت آنهال حامی حماس و جهاد بر علیه اسراییل و قوم یهود بودند و فلسطینها هم مثل اکثریت مسلمانان ایران که به حکومت اسلامی رای دادند حامی اسلامگرایان حماس هستند.
حمایت اکثریت مسلمانان ایرانی از خمینی و اسلام حکومتی او و عقیده به اینکه کشتار کافران بعثی عراقی به معنی جهاد در راه حق و حقیقت است موجب شد که مردم ایران هشت سال جنگ را بر مردم عراق تحمیل کنندو با فرستادن هزاران کودک خود برای جهاد بر علیه کفار مسلمان عراقی آنها را گوشت پای توپ کنند و داوطلبانه به جنگ بفرستند و به مرگ بسپارند و هزاران زن و کودک عراقی را هم در بمبارانها کشتار کنند.
متاسفانه اکثریت فلسطینها هم به خاطر ایدیولوژی اسلامی شان خواهان کشتار یهودیها و اشغال اسراییل و تبدیل اسراییل به یک کشور اسلامی هستند که مثل بقیه کشورهای خاورمیانه فقط مسلمانان در آن حق و اجازه زندگی خواهندداشت. مشکل آنها این نیست که اسراییل کشور آنها را اشغال کرده که نکرده. مشکل آنها این است که هم اشغال اسراییل و هم کشتار یهودیها را حق خود میدانند.
قبل از تاسیس دولت خودمختار یهودی در اسراییل در ایران و دیگر کشورهای اسلامی هم یهودی کشی میشد و یهودیها نه آزاری به مسلمانان ایرانی یا دیگران رسانده بودند و نه کشور کسی را اشغال کرده بودند. مسلمانان فلسطینی هم مشکلشان به اسراییل بر سر زمین نیست به خاطر عقاید های اسلامی آنهاست که آنها را به جنگ بر علیه دیگر ملل و اشغال سرزمینها تشویق میکند.
m / 21 July 2014
من شخصاً موافقم که “از کیسه ی مردم ایران” به مردم فلسطین در نبردشان با اسرائیل کمک رسانی شود. متاسفانه جمهوری اسلامی چنان ابتذالی را بر جامعه ایران حاکم کرده که برای اینکه بگویی با کمک به مردم فلسطین موافق هستی، اول باید بگویی با جمهوری اسلامی مخالف هستی و به اسلام هم اعتقادی نداری، تا تو را محکوم به حمایت از “اسلام رادیکال” نکنند. حال آنکه “مذهبی ترین” حکومت در جهان امروز از نوع رادیکالش همین دولت اسرائیل است. اما آنطور که من می بینم، مردم معمولی ایران بیشتر از نویسنده ی این مقاله از ماجرای منطقه خبر دارند و به این راحتی “طرفدار اسرائیل” و دشمن مردم فلسطین (یا حماس که پیامد مبارزات آنهاست) نمی شوند. مقالاتی از این دست که در بالا نوشته شده، پیامد همین ابتذالی ست که جمهوری اسلامی بر حیات فکری کشور ما حاکم کرده. چند سال پیش مردم تحت تاثیر همین ابتذال شعار دادند “نه غزه نه بنان جانم فدای ایران” اما فکر می کنم امروز آگاه تر شده اند و می دانند دشمنان غزه و لبنان دشمنان ایران (و دشمنان بشریت) نیز هستند.
نویسنده ی مقاله ی بالا نمی گوید که اصولا چرا حماس مدتی پیش تشکیل دولت وحدت ملی در فلسطین را پذیرفت؟ حماس داشت به سوی این وحدت پیش میرفت اما اسرائیل در میان جهنم منطقه (که خودش و رفقایش آن را بوجود آورده اند) فرصت را مناسب دیده و ملت های حامی فلسطین را هم ضعیف دیده تا بار دیگر به جان مردم فلسطین بیافتد. (بگذریم از اینکه در سالهای گذشته که سوریه را “کلنگی” کردند هم فرصت را مناسب دیدند تا به بلندی های جولان دست درازی کنند).
واقعا حرف حساب نویسنده ی این مقاله چیست؟ آیا چون خامنه ای اسرائیل را “سگ هار منطقه” می نامد، ما چون مخالف او هستیم باید برای حملات اسرائیل به فلسطین بهانه بتراشیم و لولوی حماس را عامل آن بدانیم. قبلا هم تقصیر حماس بود؟ چهار سال پیش هم تقصیر حماس بود؟ 20 سال پیش چه؟ تقصیر حماس و «تندروها» بود، اصلا اینکه اسرائیل آمد اینجا را اشغال کرد، آن هم تقصیر حماس بود؟ آخر من نمی فهمم حقیقت اینقدر دور از دسترس شده؟
البته این خبر خوب را هم به نویسنده ی مقاله بدهم که مردم ایران که سالها حامی مردم فلسطین بودند، فعلا وا داده اند و حکومتشان هم مشغول دم تکان دادن برای آمریکاست و به همین خاطر است که اسرائیل اخیرا جری تر شده و با دم اش در منطقه گردوها می شکند. می توانید خوشحال باشید که دولت ایران دیگر کمتر «از کیسه ی مردم» برای فلسطین خرج خواهد کرد، اما سوال این است که آیا مردم ایران دیگر نقش ملتی آزادی خواه که حامی مظلومان جهان است را از دست داده است؟ باید دید. اما غم انگیز اینجاست که فعلا این پرچم را احمدی نژاد و “دلواپسان” به دست گرفته اند.
منتقد / 21 July 2014
آقای محمدی چه میگویید !؟ ازاین پانصد نفری که در غزه کشته شدهاند ده درصدشان هم به زحمت نظامی اند .شما چطور مسوولیت دولت اسراییل ، توجه کنید دولت اسراییل و یک گروه شبه نظامی را یکسان میدانید !؟ آقای منصف ، این ماجرا از کجا شروع شد !؟ مگر این نبود که یک گروه مجهول که از اعوان و انصار حماس نبوده سه نوجوان یهودی را ربود و به قتل رساند !؟ آیا واکنش اسراییل به این جریان از نظر شما منطقی و درست بود !!!؟ نه نفر در جریان جستجو برای آن سه نوجوان که بعدا معلوم شد اسراییل میدانسته که مقتول شدهاند توشط ارتش اسراییل کشته شدند و چه میدانم چند ین نفر هم زخمی ….آقای منصف فراری از قضاوت تاریخی در جریان این دستگیری ها یک نوجوان فلسطینی بیگناه را بردند و زنده سوزاندند …..اینجا چه چیزی در واکنش اسراییل منطقی است …کجایش را شما قابل دفاع میدانید !؟سالهای قبل از ایجاد حماس چطور …اسراییل چقدر حقوق عرب ها را به رسمیت میشناخت !؟ شمایی که وظایف و مسوولیت های اخلاقی را قسمت میکنید ….در سوریه این یکصد و هفتادهزار کشته را فقط ایران و بشار اسد کشتهاند !!؟ این گروههای تکفیری که به فجیعترین وضعی غیر نظامیان را سر می برند از نظر شما پاک و مبرایند !!!؟ نکند در اینجا تقصیر کار کلا گردن ایران است !؟ باز حکیم را دراز میکنید ..!؟ شمایی که ازین دو جوابیه بران اظهارات یکطرفهتان که همه مسوولیتهای دولت نژادپرستی چون اسراییل را ندیده میگیرد و چشم انصاف بر اعمال جنایت آمیز نظامیان اسراییلی می بندد برآشفتهاید بگویید ، حماس مگر چیزی غیر از محصول رفتار خشن و غیر انسانی اسراییل با فلسطینیان است !؟ آقای محمدی دانا …نلسون ماندلای فقید قبل از رسیدن به این درجه از انسانیت و صلح خواهی یک چریک بود .چریکی که از تبعیض پایان ناپذیر حکومت آپارتهایدی آفریقای جنوبی آنقدر به تنگ آمد که دست به اسلحه برد و با استانداردهای امروزی تروریست به حساب میآمد …مسوولیت او را با دولت آپارتهاید چگونه قسمت میکنید !!!؟من نمیگویم که حماس شبیه کنگره ملی آفریقاست ولی موقعیتهای این دو ملت ….سیاهان آفریقا و عربهای اسراییل شبیه است . منکر این که نیستید …،!؟
از شما می پرسم .آقای محمدی که به همه پیچهای تاریخ از یکی دو هزارسال پیش آشنایید ….شما بفرمایید بعد از ین هشتادسال تحقیر و تبعیض ودر به دری فلسطینیان چه باید بکنند !!!؟؟ شما نسخه شان را بپیچید
ابوذر / 21 July 2014
ا***.لذا حمله به ایشان تف سر بالاست!
قابل عرض است که من هم به این نتیجه رسیده ام که ملت شریف اسراییل فرشتگان
آسمانی و دولت شریف تر از آن ملت هم جمله نمایندگان خدای یهود اند.لذا ما مسلمانان و
مخصوصأ کمونیستها ، مسیحیان و بودیست ها باید سر تعظیم بر این ملّت آسمانی فرود
آوریم.(یهود ال حق)
mansour / 21 July 2014
آقای محمدی عزیز و محترم حقا لازم نیست به دنبال پاسخ به توهین های مقاله نویسان باشند، چرا که اساسا توهینی صورت نگرفته بود، هر چه بود توصیف بود.
شهاب / 21 July 2014
اقای محمدی همینکه نظرات خوانندگان انقدر مفصل و خالی از منطق هست بیانگر روشنگری شما است من با تمام وجود با مقاله شما موافق هستم و معتقدم دیدگاه جنابعالی منطقی ترین دیدگاه در مورد قضیه اسراییل و فلسطین است.با تشکر امیدوارم این روشنگری بصورت مداوم جریان داشته باشد.ایران هیچ دشمنی با اسراییل ندارد.
جواد / 21 July 2014
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
اندر دو جهان که را بود زهره این
خیام
=====================================
من در تعجبم که در غربی که این قدر ادعای آزادی بیان است، چنین بی انصافانه صاحب نظران در مورد دو طرف یک جنگ بیشرمانه و ضدانسنی قضاوت کرده و نظر میدهند!
هر دو طرف جنگ، تررورست، جنایتکار هستند! در تروریست بودن دو طرف شکی نیست و انبوه اسناد و شواهد وجود دارد هر دو ناقض حقو ق بشر و جنایتکار جنگی هستند.
این یک جنگ بابرابر است. مردم غیر نظامی اسرائیل و فلسطین هر دو آسیب می بینند و نه دولت اسرائیل و نه حماس (دولت عزه) اهمیت چندانی به جان غیر نظامیان نمیدهد ولی اسارئیل و غزه به شدت جنگشان نابرابر است.
آمار خسارات و کشته و مجروحان نشان میدهد اسارئیل دست برتر در ضربه زدن دارد.
این هنر و عرضه ندارد از کشورهایی مثل اسرائیل که ابرقدرتهای جهان ازش پشتیبانی میکنند تعریف کرد و از آن حمایت کرد.
اگر صاحب نظر منصف و آزاده در پناه غرب است که واقعا اگر آنجا آزادی بیان است بایست الااقل منصف باشد.
هر دو طرف جنگ یعنی دولت اسارئیل و حماس غزه جنایتکار و ترورریست و جنگ طلب هستند. همچنان که حامیانش جاه طلب چون آمریکا و اروپا و ایران،عربستان، ترکیه،… نیز همدست آنها در این جنایات و جرمها ی ضد بشری هستند.
روزی بشریت آرامش میبیند که همگان تن به حق بدهد و هر کس صرفا به دنبال منافعش نرود. مفاهیم جهانشمول را مد نظر داشته باشند.
اسارئیل و فلسطینیها بایست با واقعیات کنار بیایند. اسارئیل به قطنامه سازمان ملل گردن بنهد و با کشور فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری موافقت کند و فلسطنینها هم همین.
راه حل همین است.
moraref / 21 July 2014
جناب محمدی استادانه بود مثل همیشه .
متاسفانه اکثر کسانی که نظر داده اند ، احساسات بر آنها غلبه کرده و با عصبانیت اسرائیل را مسئول فاجعه میدانند .
حقیقت تلخ است و همگان میدانند که جنگ امروز بین حماس و اسرائیل در حقیقت جنگ بین ایران و اسرائیل است .
از قدیم گفته اند در جنگ حلوا قسمت نمیکنند و اینکه می بینیم تلفات غیر نظامیان افزایش یافته به خاطر تاکتیکهای غیر انسانی گروهک تروریستی حماس میباشد که از انسانهای بی دفاع به عنوان سپر انسانی سوء استفاده مینماید و فکر میکند میتواند با این تاکتیک اشتباه و ضد بشری مخفیگاه های سلاح را مصون از تعرض نگه دارد .
بنده هم مانند قشر عظیمی از ایرانیان به هیچ عنوان طرفدار اسرائیل نیستم ، ولی ضدیتی هم با این دولت ندارم و سعی میکنم بر اساس واقعیتها ، و در زمان حال قضاوت نمایم و وجدان خود را قاضی نمایم .
متاسفانه کیست که نداند مردم فلسطین توسط این گروهک به گروگان گرفته شده اند و با سیاستهای ضد مردمی و سرکوب داخلی این گروهک نسبت به منتقدان ، کسی جرات دم بر آوردن نسبت به اعمال ننگین آنها را ندارد و اگر هم کسی پیدا شود به شدت سرکوب میشود .
داستان فلسطین امروزه به دکانی بزرگ جهت منفعت طلبی سیاسی و باج خواهی بعضی از دول تبدیل شده است به طوری که خود این گروهک هم نمیداند به چه دولتی بچسبد و چگونه سیاست خود را توجیه نماید .
در ابتدا به ایران و عربستان تمایل شدید نشان میدهد و بعد از مدتی منافع مادی و سیاسی سران آن ایجاب میکند که به طرف مصر جدید به رهبری گروهک اخوان المسلمین ( مرسی ) متمایل شود و اکنون نیز که قدرت سیاسی در مصر تغییر یافته است به طرف کشور پر مدعای قطر با تکیه بر ثروتهای باد آورده نفتی و گازی تکیه زده است .
بنا بر این واقعیات تاریخی خود بینندگان به خوبی میتوانند قضاوت کنند که این گروهک تروریست همانگونه که استاد محمدی فرموده اند به هیچ وجه دلسوز مردم فلسطین نیست بلکه بالعکس بر ضد منافع ملت فلسطین گام برمیدارد .
به هر حال تا چندی دیگر و بر اثر مظلومیت نمایی در کشتار فلسطینیان ، این قائله هم به پایان رسیده و تازه آنوقت است که بوق تبلیغاتی حماس و ایران گوشها را از خبر کذائی پیروزی مقاومت بر علیه اسرائیل کر میکنند و دوباره این رژیم منحوس ایران است که برای جلوگیری از ابراز انزجار و فحش ندادن مردم فلسطین به شخص خامنه ای (مانند اتفاقی که در لبنان افتاد ) باز سازی و پرداخت پولهای بلاعوض از کیسه مردم ایران را شروع نموده و جیب رهبران جنایتکار حماس را نیز با پاداشهای ویژه و نجومی لبریز نمایند .
ضمنآ بعضی از کامنت گذاران ظاهرآ اطلاع چندانی از چند و چون ماجرا ندارند و این مسئله از کامنتهایشان به عینه مشخص است .
کسی نظر شخصی خود مبنی بر خرج کردن کردن از کیسه مردم ایران در فلسطین و در حمایت از فلسطین را به عموم مردم ایران تعمیم داده است و ادعا کرده طبق نظر سنجی اخیر اکثریت فلسطینیان از حماس حمایت میکنند ، لابد منبع خبرشان هم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است !
اگر اینطور است ، شما راست گفته اید چون اکثریت مردم سوریه هم اکنون به بشار اسد رای داده و او را رئیس جمهور منتخب و مردمی میدانند ، چون فقط صدا و سیمای جمهوری اسلامی حرف راست میزند و لابد باقی خبرگزاریهای معتبر جهان تحت سلطه دولتهای خود بوده و همه دروغگو و نیرنگ بازند .
شخص دیگری گفته است : ( نه نفر در جریان جستجو برای آن سه نوجوان که بعدا معلوم شد اسراییل میدانسته که مقتول شدهاند توسط ارتش اسراییل کشته شدند و چه میدانم چند ین نفر هم زخمی …. )
واقعآ نمیدانم این اطلاعات را از کجایشان در می آورند که اسرائیل میدانسته آن سه نوجوان مقتول شده اند و خنده دارتر از آن اینکه تعداد نه نفر در جریان جستجو کشته شده اند .
***
بهنام / 21 July 2014
با آقای محمدی کاملاً موافقم کاش همه مفسرها اندازه ایشان صداقت داشتند متاسفانه خیلی ها همه چیز را با هم قاطی می کنند. گروه تروریستی حماس غزه را به گروگان گرفته نه اسرائیل
علی / 21 July 2014
در خاورمیانه که تقریبا همگی کشورهایشان (بجز اسرائیل) میانه چندانی با دموکراسی و شفافیت عمل ندارند حرف نظرسنجی چرند است.
اسرائیل هم بخاطر منافع موجودیتش دست به سانسور میزند و عملا دموکراسی اش بی خاصیت است بقیه مردم منطقه. اسرائیل در وضعیت جنگی 66 ساله است و دموکراسی آن صرفا داخلی و برای یهودیان و اتباعش است و نبایست مدنیت دموکراتیک اسرائیل – که البته پیشرفته و در خور تحسین است- را فرضا تعمیم داد به فلسطنین و غیره. اسارئیل هر چه هست برای خودش خوب است و نه برای غیر اسرائیلیان منظقه!
رژیم اسرائیل شاید خیلی خوب باشد از منظر دموکراتیک ولی فقط برای اتباع خودش و نه فلسطینی… همان طور که غربیان برای مردمشان.
سیستم اخلاقی غرب- و اسرائیل که ادامه همان مدنیت است- صرفا از منظر منافع داخلی خودشان عقلانیت و اخلاق تفسیر میکنند و این اشکال اصلی غرب و اسارئیل است که منافع ملی شان از مفاهیم جهانشمولی اخلاق تقریبا تهی است یا توجهی بدان نمیکند.
در تررویست و جنایکاری رژیم اسرائیل نسبت به مردم منطقه شک نبایست کرد همان قدر که به دشمنان اسرائیل نبایست شک داشت.
مسئله اینست دو طرف برای موجودیتشان میجنگند و از در صورت لزوم از اصول اخلاقی و قوانین بین الملی متعهد شده شان نیز عدول خواهند کرد!
اصل مطلب همینست که هدف وسیله را برای اینها توجیه میکند!
جنگ اسرائیل و فلسطینیان یک جنک به غایت بیرحمانه و ستمکارانه را که هر دو طرف کوجگترین رحمی به غیر نظامیان نمیکنند و البته اسرائیل دست بالا را دارد چون تا بن دندان مسلح است.
پیروان ایدئولوژی اسلامی بنیادگرا مانند صهیونیسم بسیار بیرحم هستند و دشمنان خود را – در عمل- انسان فرض نمیکنند! وقتی پیروان ایدئلوژی دست به انتحار میزنند و به جان خودشان رحم نمینند تکلیف دیگران معلومست!
چرا فرافکنی؟ چرا تعارف؟ چرا خودفریبی؟
جنگ اسرائیل و فلسطین از حالت عدالت خواهی و حق بسیار دورست.
اصل مطلب اینکه یک گروه مردم بعنوان یهودی توانستند کشوری تاسیس کنند و به عبارت دیگر بُرده اند و بازنده ها که عربهای فلسطینی هستند زیر بار قاعده بازی تاریخ نمیروند، آنها نمیدانند که چند قرن پیش اجداد عرب زبانشان همین قاعده را علیه رومیان و یهودیان تحت تسلطشان اجرا کردند و سرزمین عمده یهودی آنجا تبدیل به سرزمین عرب و مسلمان کرده اند، در قرن بیستم ورق تاریخ برگشت و این بار فرزندان همان یهودیان و دیگر هم کیشانشان از فرصت سستی عثمانی و اقتدار استعمار بریتانیا استفاده کرده و برنده شدند.
اصل مطلب همینست دو طرف بازی تاریخی ملت-کشورسازی را نمی پذیرند! و اصول واقعی را رعایت نمیکنند دنبال روی ایدئلوزیهایی هستند از اذهان متوهم سازندگانش تراوش کرده است!
اسرائیل از این بیشتر قادر به پیشروی نیست. همان اراضی 1948 را بایست غنیمت بشمرد و بیخیال غزه و کرانه باختری شود.
هر دو طرف بایست با واقعیت کنار بیایند.
اسرائیل سیصد بمب اتمی نساخته برای دکور!
اسرائیل نشان داده در صورت لزوم مثل متحد بزرگترش آمریکا حاضرست بمب اتمهایش را نیز بکار ببدد که به قیمت کشتن میلیونها نفر!
اسرائیل برای حفظ موجودیشت با کسی شوخی ندارد و مماشات نمیکند و نیامده بعد از هفتاد سال این اراضی را به دلخواه خود پس بدهد.
در این داستان زمین، فلسطینیها دو راه ندارند، یا همین وضعیت رنج آور را تحمل کنند تا شاید سالها یک فرصتی پیش بیاید- که خیلی بعید است- اسارئیل را نابود کنند و یا به همین اراضی مصرح در قطعنامه سازمان ملل تن بدهد و شاید اندکی کمتر ولی از هیچی بهترست.
خیلی بدیهی است اسرائیل غزه را تحریم و محاصر ه کند. چون با این وضع محاصره اینها به موشکها و ابزار مرگبار و قدرتمند نظامی دست یافتند (از راه تونل!) و اگر محاصره با این شرایط بردارد ظرف چند ماه ممکنست به جنگنده و سلاحهای مخربتر دست یابند.
شما خودتان جای اسرائیل بودید حاضر بودید از محاصره غزه صرف نظر کنید؟
ولی این وضعیت به نفع هیچکدام نیست نه اسرائیل و نه فلسطین. هر دو طرف و البته حامیانشان دارند هزینه سرسام آوری خرج نظامی میکنند و نان و آبادی مردمشان میزنند برای نابوید یکیدگر!
چه مصائبی منطقه و حتا جهان از این وضعیت ضد عقلانی و ضد اخلاقی نمیکشد!
راه حل تنها ساز ش و صلح است و بایست هر دو طرف از بخشی از حقوق متصوره خود عقب نشینی کنند. قطعنانه سازمان ملل بهترین فعلا و یا لااقل نزدیک به آن.
راه ساده است اسارئیل بهاراضی 1948 اکتفا کند و فلسطنیها بر همین مقدرای که دارند. صلح تنها راه حل واقعی است و تشکیل و همزستی دو کشور در کنار هم.
شاید چند نسل بعد مثل آالمان شرقی و غربی این دو متحد حتا بشوند.
البته نسلها زمان لازم است تا از شر این ایدئولوژیهای آرماگدونی و آخرزمانی راحت شوند که تنها شرنوشت بشر را محدوم به جنگ و نابودی متوصرست و در خودش نمی بیند ممکنست دشمنان نیز روزی دوست شوند از جمله یهوی و مسلمان. ولی ممکنست اگر دست از ایدئولوژیهای نفرت زایی چون پان اسلامیستی و یهودی ستزانه از یک سو و از سوی دیگر دست از صهیونیستی و مسلمان ستزانه زا برداشته شود و انسانها همدیگر تنها به چشم انسان ببینند.
منم آروزی صلح و سعادت برای همه بشریت میکنم.
moraref / 22 July 2014
نویسنده مقاله به مهمترین مساله که گره کشمکش های بین اسراییل و فلسطینیان است نمیپردازد و به همین دلیل هر چند مقاله اش منطق درونی قوی و منسجمی دارد با واقعیت عینی سازگار نیست و از این رو گمراه کننده است.
مساله اصلی بنظر من مساله اشغال ساحل غربی و غزه بدنبال جنگ شش روزه و اسرار اسراییل بر این اشغال و گسترش شهرک ها در این منطقه است . ادامه اشغال این اراضی منجر به محبوبیت امثال حزب لیکود و اسراییل بیتنا در اسراییل و حماس در بین فلسطینیان شده است. همیشه در شرایط غیر عادی نیرو های تند رو قدرت را به دست میگیرند و از این شرایط تغذیه میشوند . ریشه همه مشکلات خا ور میانه سیاست اشغالگری اسراییل است. تنها پایان این سیاست است که منجر به قدرت گرفتن نیروهای واقع بین در هر دو سوی دعوا میشود . متاسفانه آقای محمدی این واقعیت بنیادی را ندیده میگیرد و شروع درگیری را به ماساله قتل جنایتکارانه سه نو جوان اسراییلی تقلیل میدهد.
امیدوارم انزجار بحق تحلیلگرانی نظیر آقای محمدی از حاکمیت جمهوری اسلامی چشم آنان را به حقیقت وجود اشغالگری دولت اسراییل که منشا مشکلات خور میانه است نبندد .
ابراهیم / 22 July 2014
واقعا برای شما متاسفم که تروریسم دولتی رژیم غاصب اسراییل رو دفاع از خود
و مقاومت فلسطینی هایی که فقط میخواهند حداقل این باریکه غزه را از اشغال
صهیونیست ها نجات دهند و دولت قانونی و منتخب حماس پابرجا بماند همه مردم
غزه تا آخرین قطره خون پای مقاومت و حماس ایستاده اند .لعنت بر اسراییل وهمه طرفدارانش
محسن سرحدی / 22 July 2014
متاسفانه قربانیان اصلی درگیری یعنی فلسطنی و اسارئیلی توجهی نمیکنند که امثال سران قطر، ایران، عربستان،… برایشان چه اهمتی دارد مردم غیر نظامی از جمله کودکان فلسطینی تکه تکه شوند و جزغاله بر اثر اصابت بمب و موشک؟!
آنها پول نفت بی زبان خرج میکنند در تلویزیونهایشان صحنه تماشا میکنند!
بقیه هم همین طورند آمریکا، اروپا و ترکیه…!
این جنگ ضد انسانی هر چه زودتر پایان یابد.
هر دو طرف اشتباه میکنند که گمان کنند این مسئله راه حل نظامی دارد میتوانند 50 سال دیگر هم داستان کش بدهند ولی در حد صفر است یکی از دو طرف برنده شود.
بایست با واقعیت کنار بیاند هر چه بیشتر کش پیدا کند فجایعی بیشتر روی میدهد.
اسرائیل دست بالا را دارد و جنایاتش هولناکتر است. اصلا این توجیه قابل قبولی نیست چون حماس از درون خانه و مناطق مسکونی موشک میزند پس اسرائیل به خودش حق بدهد غیرنظامیان و کودکان و زنان و پیران قتل و عام کند! طرف فلسطینی هم حق ندارد کار مشابهی کند.
هر دو طرف جنگ برحق نیستند و ظالمند وای اسرائیل بیشتر میکشد چون قوی تر است.
حماس چکار بایست بکند، آنها میگویند محاصره غزه پایان یابد و طبیعی است یک زمین چهارصد کیلومتری را اسرائیل نبیل به زندان یک میلیون ادم کرده است وای اسارئیل هم نگرانی اش قابل درک است. حماسی که تعهد نداشته بادش میتواندبیشتر مسلح شود.
ولی حماس و ساف دولت مشترک تشکیل داده ند. اسرائیل بایست همکاری کند و صلح برقرار شود.
اول بایست هر دو طرف درک کنند که راه حل نظامی بیفایده است. مذاکره و صلح تنها راه قابل تصورست.
این طو رفک کند ده یا بیست سال دیگر اسارئی لو فلسطین یک کنفدراسیون صلح تشکیل بدهند. آنها این افکار ایدئولوژیک را نه بگویند که جز جنگ و نابودی هر یک از طرفین چیزی دیگر متصور نیست. همیشه راهی دیگر است.
moraref / 22 July 2014
هم حماس هم اسراییل مقصر و جنایتکار و فاسد هستند. البته اسراییل بیشتر مقصر است بخاطر اینکه مدعی دمکراسسی و حقوق بشر و غیره است. اغلب رژیمهای خاورمیانه هم از این مسیله دکان دستگاهی درست کرده اند و از رنج و الم ملت بیچاره فلسطین استفاده میبرند. کلن وضعیت بغرنج و غم انگیزیست.
هستی / 22 July 2014
آقای محترم شما که از اول تا آخر داری منتقدانت را تخطئه می کنی!
یعنی چه که حماس به نمایندگی از مردم نمی جنگد؟ می خواهی بگویید مثلا وقتی جنگ آغاز شد، حماس دست به اسلحه نبرد، یک رفراندوم عمومی 48 ساعته برگزار کند، بعد دو سه روز هم آرا را بشمارند، به اعتراضات رسیدگی کنند آن وقت تازه دست به عمل متقابل بزنند؟ حالتان خوب است؟
برای شما رای و صندوق رای تبدیل به فتیش شده. انگار نمایندگی فقط از طریق برگ رای محقق می شود. نه عزیز من، در لحظه جنگ نمایندگی مردم با کسی است که اسلحه دست می گیرد و می رود جلوی دشمن. حالا چه ریشو و نماز شب خوان باشد چه نباشد. خوشت نمی آید، خودت دست به اسلحه بگیر و برو نیروهای مسلح سکولار را سازماندهی کن در فلسطین. همان طور که اگر نمی دانی، بدان که جبهه خلق فلسطین به عنوان یک نیروی چپ و غیر مذهبی از همان اول درگیر جنگ بوده و مشغول موشک باران مناطق اسرائیلی.
یعنی چه که به تاریخ کاری نداریم؟ مگر می توانی به تاریخ کاری نداشته باشی؟ تاریخ به تو کار دارد مرد حسابی. یک طرف ماجرا دولت زورگویی است که به زور سرنیزه و اسلحه و سلب مالکیت و تصاحب عدوانی زمین ها و خانه های فلسطینیان در طول نیم قرن هزاران فلسطینی را آواره و بی جا کرده، دو میلیون نفر را هم در متراکم ترین منطقه مسکونی دنیا به اسم غزه روی هم تلنبار کرده و چند سال است که آن ها را در محاصره کامل قرار داده. بعد می آیی می گویی به تاریخ کاری نداریم؟
بعله، امثال شما نباید هم به تاریخ کاری داشته باشند. دستتان رو می شود!
برو بخوان ببین این چندسال مردم غزه به چه وضعی زندگی کردند. دارو ندارند، کار ندارند، برق، آب و غذا ندارند، مسکن ندارند، هیچ آینده و هیچ امیدی به بهبود وضعیت شان ندارند، حتا اجازه ماهیگیری در سواحل خودشان را هم ندارند، کودکان غزه بر اثر سو تغذیه دچار انواع بیماری ها هستند، میزان مرگ و میر مادران و کودکان سر به فلک می کشد. آن وقت دو قدم آن طرف تر اسرائیل در زمین های غصب شده از همین مردم دولت «دموکراتیک» تشکیل داده و با پارلمان و مجلس و خدم و حشم «دموکراسی» اش این مردم را موشک باران می کند. کاری به تاریخ نداریم… احسنت!
غزه / 22 July 2014
سلام خدمت خوانندگان این دفاعیه که زیاد به تحقیق علاقه ای ندارند بله این مطلب در کتب روايي و تاريخي شيعه از جمله کتاب ارشاد شيخ مفيد ج 1 ص 111 آمده است ؛ که بني قريظه بعد از خيانت به رسول خدا و توطئه براي حمله به مدينه ، بعد از محاصره اي شديد و وقتي قدرت اسلام را ديدند ، همگي تسليم شدند و قبول کردند که هرچه سعد معاذ در مورد آنان حکم کند اجرا شود ؛ سعد نيز حکم کرد که همه مردان اين قبيله اعدام شده و زنان و کودکان و پيرمردان به اسارت گرفته شوند که حکم اعدام را به دستور رسول خدا امير مومنان و چند تن ديگر از اصحاب به عهده گرفتند .
اما اين سوال را بايد مطرح کرد که چرا رسول خدا به جاي آنکه به بني قريظه اجازه دهد که مانند ساير يهوديان اموال خود را در اختيار مسلمانان گذارده و جلاي وطن کنند ، با نظر سعد معاذ موافقت کرده و دستور قتل همه آنها را دادند ؟
پاسخ روشن است : زيرا هيچ بعيد نبود که اين گروه مانند بني نضير و بني قين قاع ، وقتي از دسترس مسلمانان بيرون رفتند باز با تحريک نيروهاي عرب بت پرست اسلام و مسلمانان را با خطرات بزرگي مواجه سازند ؛ (زيرا بني قين و قاع بعد از بيرون رفتن از مدينه سبب بروز جنگ احد و کشته شدن بسياري از مسلمانان شده و بني نضير نيز بعد از تبعيد از مدينه مشغول فعاليت بر ضد مسلمانان شده و ايشان بودند که سبب بسياري از جنگ ها مانند جنگ خندق شدند ) و باعث شوند که خون عده زيادي ريخته شود ؛ از اين جهت پيامبر با اين نظر موافقت نکرده و نظر سعد را كه خود يهود او را به عنوان حكم قرار داده بودند ، پذيرفتند ؛ و نظر سعد نظري بود که از روي مدارک و دلائل مستحکم داده شده بود :
1 . يهود بني قريظه با رسول خدا پيمان بسته بودند که اگر بر ضد مصالح اسلام قيام کنند مسلمانان در کشتن آنان آزاد باشند و در عوض بتوانند در مدينه بدون هيچ گونه محدوديتي رفت و آمد داشته باشند ودر حقيقت نبض اقتصادي مدينه را در دست گرفتند ؛ زيرا مسلمانان نمي توانستند به طور مستقيم با کفار در ارتباط باشند و يهود بني قريظه در بسياري مواقع نقش واسطه را ايفا مي کردند .
2 . يهود بني قريظه با خود فکر مي کردند که بعد از حمله به مدينه عملي مي شد ، تمامي مردان را اعدام کرده و زنان و کودکان به اسارت مي گيرند و اين عمل سعد دقيقا مطابق با طرحي بود که ايشان براي مسلمانان داشتند .
3 . در قوانين يهود و تورات چنين آمده است که : هنگامي که به قصد نبرد آهنگ شهري نمودي نخست ايشان را به صلح دعوت نما ؛ و اگر آن ها از در جنگ وارد شدند ، شهر را محاصره کن و وقتي بر شهر مسلط شدي مردان را از دم تيغ گذرانده و زنها و کودکان و حيوانات و هرچه در شهر موجود است را به غنيمت بگير .
و در واقع او به همان قانون خود يهود دستور داده است .
یک دختر مسلمان / 22 July 2014
آقای محمدی به اندازه کافی تبلیغات علیه اسلام و پیغمبر و ائمه وجود داره خواهشاً شما به این چرندیات دامن نزنید بنده هم این مقاله رو خوندم مواردی که با عقل سلیم و اسناد و مدارک معتبر باشه می پذیرم بله شما عقیده ی خودتون رو بیان کردید ولی در دفاعیات تون حق ندارید بدون ذکر دلیل و تنها با گفتن یک جمله اقدامات پیامبر رو زیر سؤال ببرید.
یک دختر مسلمان / 22 July 2014
آقای محمدی با توجه به مقدمه ی شما در این مقاله باید بگویم متاسفانه هم شما و هم نقاد های شما هر دو در مورد نمایندگی مردم اسرائیل و یا عدم نمایندگی حماس دچار پوپولیسم شده اید پوپولیسم از منظر من به معنی عوام زدگی یا مردم زدگی ست زیرا یک تحلیل علمی باید دارای شاخصه های علمی باشد همه میدانند که در جنگ مردم شرکت می کنند اینکه مردم در صحنه ی جنگ هستند ماهیت جنگ را مشخص نمی کند بلکه اهداف آنست که خصلت جنگ را مشخص می کند . اسرائیل دارای یک دولت راستگراست و تمام قطعنامه های سازمان ملل و بیانیه ی حقوق بشر را نقض کرده است دارای یک دولت راستکرا با اهداف آپارتاید دینی فرقه گرایانه و فاشیستی ست . و حتی باراک اوباما نیز چندین بار از اسرائیل خواسته تا به مرزهای 1967 بازگردد اما باز هم اسرائیل به حقوق مردم فلسطین تجاوز کرده و خواهد کرد . اما از سوی دیگر جریان حماس که اتفاقا توسط همین اسرائیل به خاطر روبروئی و تضعیف جنبش فتح ساخته و پرداخته شد نیز جریانی ست که براساس آپارتاید دینی و فرقه گرایانه و نابود کردن ملت یهود و با کمک جریانهای ارتجاعی منطقه همچون ایران و سوریه از جنگ استقبال می نماید از اینرو ماهیت هر دو جریان ارتجاعی و ضد مردمی ست و هیچ جریان دموکراتی نمی تواند با حفظ اصول دموکراتیک کنار هر یک از این دو جریان قرار بگیرد . اما جنگ فعلی دو هدف را دنبال می کند هدف نتانیاهو که انتخابات اسرائیل که به زودی برگزار خواهد شد که نتانیاهو از موضع بسیار ضعیفی برخوردار است و اگر آرامش در منطقه باقی بماند قطعا بازنده ی انتخابات خواهد بود . هدف حماس نیز کاملا روشن است او نیز با توجه به الحاق به جنبش فتح و عقب نشینی های زیاد و ایزوله شدن در فلسطین شرایط بهتری نسبت به نتانیاهو ندارد حماس نیز سعی دارد تا با میلیتاریستی کردن اوضاع تسلط خودش را در غزه همچنان حفظ کند اما حفظ میلیتاریستی اوضاع تنها به درد حماس نمی خورد حماس در ضمن خواهان برداشتن محاصره ی غزه برای حمل تسلیحات نیز می باشد از اینرو اهداف حماس نیز نه در جهت منافع ملت فلسطین که برعلیه این منافع بوده تا طرح صلح همچنان مسیر قهقرائی را طی کند . از اینرو دفاع از دو جریان ارتجاعی که تبعیض اهداف سیاسی اجتماعی و اقتصادی آنها را تشکیل میدهد هدف چپ ها که دموکرات ترین جریانهای اجتماعی را تشکیل میدهند نیست الان برای کاهش درد و رنج مردم هر دو طرف توقف جنگ توسط مجامع بین المللی و محاکمه ی نتانیاهو و حماس به اتهام نسل کشی و جنایات جنگی و همچنین برگزاری یک انتخابات آزاد در غزه زیر نظر سازمان ملل می باشد . و با توجه باینکه دولت اسرائیل در این مناطق اشغالگر محسوب میشود اسرائیل نیز باید به مرزهای 1967 بازگشته و تا زمانی که غزه را دراشغال خود دارد باید از غیر نظامی ها دفاع نموده و قوانین بین المللی دولتهای اشغالگر را رعایت نماید . و همینطور سازمان ملل نیز باید فورا اقدام به خلع سلاح حماس نماید .
فرهاد - فریاد / 22 July 2014
بسیاری از هموطنان رئوف و رقیق القلب و در عین حال وقت نشناس من توجه ندارند با این جو حمایت های الکترونیک خود از فلسطینی ها در عمل هیچ کمکی به آنها نمی کنند چون کسی در دنیا برای دیدگاه های بشردوستانه ی ایرانی هابه دلیل بی اعتباری کامل نام این کشور و شرارتش در ارسال تسلیحات برای حماس و تحریک اسراییل، تره ای خرد نمی کند.
آنچه که زیر ذره بین رسانه ها و دولت ها قرار دارد و بر اساس آن مشروعیت نظام را برآورد می کنند، میزان مطابقت دیدگاه های مردم ایران با نظرات رسمی نظام اسلامی است که در حال حاضر به لطف شیطان بسیار به هم نزدیک شده است و اکثر افرادی که خود را مخالف سیستم ایران می دانند و در عین حال کامنت های عارفانه و بشردوستانه می نویسند و تظاهرات شبکه ای راه انداخته اند عینا از الفاظ و گفتمان اخبار 20:30 پیروی می کنند. شما ها واقعاً تصور می کنید کسی هست که با قبح کشتار غیر نظامی ها در هیچ جای کره ی زمین مخالف باشد که سوزنتان روی این ماجرا گیر کرده و هیچ چیز دیگری را نمی بینید و نمیشنوید؟ آیا الان بهترین وقت برای فریادهای پرفریب وا مظلومای شماست؟ واضح است که دام تبلیغاتی جمهوری اسلامی همه را در خود کشیده و مانند وقتی که خامنه ای از دشمنان خود خواست برای ایران هم که شده بیایند و رای بدهند و شما هم لبیک گفتید، باز هم در حال آب ریختن در آسیاب او هستید. لطفا همچنان که در مورد “کشتار ده ها هزار” غیر نظامی سوری به دست دولت سوریه سکوت کردید، اینک هم برای این “چند صد نفر” شیون و زاری راه نیاندازید و زبان در کام کشید و فکر مصیبت خود باشید.
Delavar / 22 July 2014
اساسن دولت اسراییل بر اساس یک سری خزعبلات “تاریخی” تاسیس شده که دایمن هم به آن استناد میکنند بعد شما میگویید به تاریخ کاری نداشته باشیم؟ از این مطلب که بگذریم ما زمانی میتوانیم به تاریخ کاری نداشته باشیم که دو طرف، در یک فضای آرام و صلح آمیز و برابر بتوانند تاریخ خود را تحلیل کنند و از اشتباهات خودشان درس بگیرند و در صورت نیاز از همدیگر غذرخواهی بکنند. به فرض مثال اگر بنده خدایی از هند به بنده بخاطر حملات نادرشاه به هند اعتراض بکند، مطمین باشید که بنده بعنوان یک ایرانی حاضرم از مظالممی که همه شاهان ایران در گذشته مرتکب شده اند از همه ی عالم غذرخواهن بکنم. حالا اگر آنها غذرخواهی بنده را پذیرفتند تازه میتوانیم با هم در یک فضای جدید گفتگو کنیم. حالا با توجه به این مقدمه، نسل جوان اسراییل (که بگفته شما نباید تقاص اشتباهات پدرانشان را پس بدهند) حاضرند از جنایاتی که پدرانشان در حق فلسطینی ها کرده اند غذرخواهی بکنند؟!
آنطور که بنده وضعیت را میبینم، آنها نه تنها حاضر به غذرخواهی نیستند بلکه اساسن منکر هر نوع اشتباهی از ناحیه پدرانشان هستند.
البته بنده به این معتقد نیستم که حماسیون پسر پیغمبر هستند و از همه ی خطاها بری. اما شخصن به آنها حق میدهم که به هر وسیله ای سعی کنند اشغالگران را از وطنشان بیرون کنند.
مزدک / 22 July 2014
من با نظرات فرهاد – فریاد موافق هستم .
یپرم عزیزخانی / 22 July 2014
چندین نفر در کامنتهایشان نظرات مختلفی برای حل این جنگ داده اند. به نظر من اگر فلسطینیها که جمعینشان فقط 2 ملیون است مثل ملیونها مسلمانی که به اروپا و آمریکا و استرالیاو کانادا مهاجرت کرده اند و ملیونها مسلمانی که امید مهاجرت به این کشورهای غربی را دارند به غرب مهاجرت کنند تمام مشکل دنیا حل خواهد شد. کافی است که کشورهای غربی اعلام کنند که دیگر به جز مسلمانان فلسطینی هیچ مسلمان دیگری را از هیچ کشور اسلامی به عنوان مهاجر قبول نخواهند کرد. مشکل فلسطینیها خیلی راحت حل خواهد شد. فقط می ماند مشکل بقیه کشورهای اسلامی که دیگر امکان مهاجرت به کشورهای غربی را نخواهند داشت. اول شدیدا ازین بیرحمی غربیها عصبانی خواهند شد و اعلام خواهند کرد که هیچ مهاجر غربی را به کشورهای اسلامی راه نخواهند داد ! و کلی مرگ بر آمریکا و مرگ بر سکولاریسم و مرگ بر کاپیتالیسم خواهند گفت ولی بعدش آنها هم از روی اجبار بالاخره مجبور خواهند شد به جای فکر به مهاجرت به کشورهای غربی فرهنگ سکولار غربی را به کشور خودشان بیاورند که دیگر همه دنیا آباد خواهد شد!
m / 22 July 2014
جواب به شماره 16-یک دختر مسلمان
یهودیها زمنیهای مسملمانان عربستان را اشغال نکرده بودند و هیچ قراداد صلحی را هم به هم نزده بودند. محمد این دروغ را گفت که جنگ بر علیه یهودیهای بنی قریضه را توجیح کند که بعد دیدیم دو قبیله دیگر یهودی را هم اشغال کرد و زنانشان را طبق نوشته کتابهای اسلامی به فروش گذاشت.
طبق اسلام قراردادی که مسلمانان باغیر مسلمانان می بندند تنها تا زمانی محترم است که مسلمانان قدرت نداشته باشند و همین که به قدرت رسیدند و توانستند به جنگ بپردارند قرارداد صلح قابل قبول نیست. شما مسلمان هستنید. میشود این را ندانید؟
اسراییل هم زمینهای مسلمانان فلسطییی را اشغال نکرده.این دروغ را مسلمانان میگویند که بتوانند تهاجم به اسراییل و اشغالگری شان را توجیح کنند. مشکل فلسطینیها مسلمان هم با اسراییل به خاطر زمین نیست بلکه به خاطر ایدیولوژی اسلامی است.
در سرزمین فلسطین هم یهودی زندگی میکرند و هم عرب. سازمان ملل این سرزمین را بین دو قوم ساکن آن تقسیم کرد. اسراییل شد مال یهودیها و اردن شد مال اعراب. حتی هنوز هشتاد درصد از مردم اردن خود را فلسطیینی می نامند و اسم جدید کشورشان را هرگز قبول نکردند. مسلمانان عقیده دارند که تمام اسراییل باید مال آنها باشد و حاضر نیستند قبول کنند که یهودیها هم حق زندگی درین کشور را داشته باشند. حق دادنی نیست. گرفتنی است.
m / 22 July 2014
آقای دکتر محمدی عزیز در مقاله یادآوری کردید که: از این حیث مطلبی مستقل در پاسخ به دو مطلب قبلی نوشتم اما دبیر سایت از انتشار آن خودداری کرد به این دلیل که “نسبت به مقالهی قبلی نکتهی تازهای ندارد”.
شما بهتر بود از مسوول آن سایت میپرسیدید تخصصش چیست. در کدام دانشگاه این تخصص را گرفته و مدرک تحصیلیاش در حد شما هست که بخواهد مقاله سیاسی شما را رد کند یا بپذیرد یا جزو لابیها مطبوعاتی مثل بقیه رسانههای فارسی بیرون و داخل ایران است. این را در مقالههای بعدیتان برای خوانندههای این سایت گزارش کنید. امیدوارم نترسید از این که نانتان آجر شود چون شما رادیو فردا و چندین سایت و تلویزیون را به عنوان رسانه در اختیار دارید و اگر ممکن است این کامنت بدون سانسور منتشر شود.
دکتر م. مهدوی-تحصیلکرده علوم سیاسی و روابط بینالملل / 23 July 2014
۱)آقایبهنام این موضوع که من گفتم تماما از سایت های خبری به دست آمده . اسراییل یک فایل صوتی ضبط شده از موبایل یکی از نوجوانان مقتول اسراییلی را در سومین روز ناپدید شدنشان به دست آورده بود که از صداهای آن میشد فهمید که به این سه نفر شلیک شده است . کشته شدن نه نفر در جریان جستجو ی این افراد راهم من از خودم در نیاوردهام . از بیبیسی نقل کردهام . این شمایید که گویا خبر ها را دنبال نمی کنید .
۲) آقا یا خانم ۳۰ تیر !!! که بدون اسم سخن میگویید ، یهودیان در طول تاریخ و در همه جا آزار و اذیت دیدهاند به جز در ایران . این را به شهادت واقعیتهای مکتوب و مستند تاریخی میگویم و میتوانم شما را به گفتههای آقای مئیر جاودانفر ارجاع دهم که در مصاحبه با بیبیسی دوبار به این موضوع اشاره کردهاند ، پس بیخود یه جعل تاریخ نپردازید واین. یکی از افتخارات ایرانیان است .که اهل آزار و اذیت هموطنان یهودی و مسیحیشان نبودهاند. جالب است که بارها نزاع سنی وشیعه در ایران رخ داده …ومتاخرا بهایی ستیزی ( از دوره قاجار) به عنوان یک اقلیت ستیزی آشکار در تاریخ ما ثبت شده ولی هیچگاه در هیچ جای تاریخ جدید ایران ( بعد از اسلام ) اشارهای به آزار و اذیت و ستیز با اهل کتاب ( مسیحیان و یهودیان ) ایران به چشم نمیخورد .
۳) آقا یا خانم m/۳۰ تیر ، ایران کجا زنان و کودکان عراقی را کشتار کرده است !!؟ چرا مغرضانه سخن میگویید !؟ در طول جنگ ایران و عراق این عراق بود که مناطق مسکونی ایران را آماج حملات هوایی قرار میداد . ایران در حملات غالبا دقیق هوایی اش جز اهداف نظامی را بمباران نمیکرد .و این رامیتوانم به اطلاعات دقیقی که آقای تام کوپر در تحقیقات خود در مورد نیروی هوایی ایران جمعآوری کرده ارجاع دهم …
ابوذر / 23 July 2014
گروه جهاد و تندروها فکر میکنند با پرتاب موشک اهدایی و سوریه و ایران شاخ دیو را شکسته اند.!
فکر نمیکنند این راه بجایی نخواهد برد.
چرا رهبرانشان در سوراخهای زیرزمینی مخفی و مردم عادی را به کشتن میدهند؟
چرا اتش بس پیشنهادی مصر را جوک نامیدند؟!
farid / 23 July 2014
به کسانیکه خونشان بجوش امده:
مردم ایران بیشتر احتیاج به حمایت دارند که سی و پنجسال است تحت شکنجه و اختناق و تحجر و زندان و تجاوز و اختلاس گیر افتاده اند.
مردم فلسطین خود باید بین مذاکره و صلح و احقاق حق و یا موشک پرانی گروههای جهادی مورد حمایت حکومت اسلامی یکی را انتخاب کنند.
nader / 23 July 2014
جواب به شماره 24-ابوذر: ..، یهودیان در طول تاریخ و در همه جا آزار و اذیت دیدهاند به جز در ایران …
پس میشود بفرمایید که جهودکشیهایی که در ایران انجام میشد به دست چه کسانی به جز مسلمانان ایرانی انجام شد؟ آیا در عرض 35 سال گذشته مگر نه اینکه حکومت اسلامی ایران از هزار راه مختلف به یهودی ستیزی چه در ایران و چه دیگر کشورها دامن زده؟ زمان شاه ایشان برای اینکه مردم ایران را تشویق کند که فرهنگ یهودی ستیز اسلامی خود را فراموش کنند متاسفانه به تحریف تاریخ دست زد و به جای یهودی ستیزی 1400 مسلمانان ایرانی بر علیه یهودیها از تمدن 3000 ساله مردم ایران حرف زد تا مردم یادشان برود که درین 1400 سال فرهنگ ایران با فرهنگ قبل از آن فرق داشته. و البته یهودیها ایران هم به خاطر ترس از مسلمانان سالها سعی کردند که از اشاره به این جنایتهایی که بر علیه شان انجام شد خودداری کنند زیرا میدانند که در ایران و دیگر کشورهای اسلام مسلمانان انتقاد از خود را قبول ندارند و اگر کسی جنایتهایشان را یادآوری کند تازه عصبانی هم میشوند و بیشتر بدی میکنند. اگر یهودیها ایران از مسلمانان آزاری ندیده بودند پس چرا همین که مسلمانان ایرانی انقلاب کردند و به فرهنگ اصلی اسلامی خود رجوع کردند و شروع به چپاول عده ای از یهودیها کردند از ترس جانشان کشور را ترک کردند؟ اگر به خاطر تلاشهای یهودیهای کشورهای غربی و تقاضای پادرمیانی از فرانسه و دیگر کشورهای غربی نبود اسلامگرایان ایران تمام یهودیها را قتل عام میکردند. شما آزار را در چه میدانید؟ آیا تا حالا فرزند شما در مدرسه مورد آزار و و توهین و کتک معلم و مدیر مدرسه قرار گرفته است فقط به خاطر مسلمان نبودن؟ برای یک بار هم که شده شما مسلمانان باید اشتباهات خود را قبول کنید. ملتی که حاضر به انتقاد از خودش نباشد آخرش تبدیل به ملتی مثل ایران میشود که کارش کشتار زنان و کودکان در سوریه و عراق و غزه و اسراییل میشود.
m / 23 July 2014
شماره 24 ابوذر-…: در طول جنگ ایران و عراق این عراق بود که مناطق مسکونی ایران را آماج حملات هوایی قرار میداد . ایران در حملات غالبا دقیق هوایی اش جز اهداف نظامی را بمباران نمیکرد … ?!
ایران هم روی شهرهای عراق موشک می انداخت. حملات هوایی ایران هم دقیق نبود. موشکهای زمین به زمین ایران که روی شهرهای عراق می افتاد مردم عادی را میکشت.
بعد از دوسال جنگ عراق تقاضای صلح کرد. کشورهای عربی حامی عراق هم حاضر شدند به ایران خسارت بدهند.ایران اعلام کرد که تا آزادی عراق از دست بعثی های کافر (یعنی اشغال عراق) به جنگ ادامه میدهد حتی اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد.
در عرض سالهای گذشته هم ایران مشغول کشتار سنی های عراق با کمک به شیعیان این کشور و از طریق فرستادن نیروهای سپاه قدس به عراق بوده. فکر میکنید در عرض چندین سال گذشته که هر روز خبر حداقل یک انفجار یک بمب در عراق و کشتار زنان و کودکان عراقی را می شنیدیم این کشتارها کار کی بود و چه کسانی برای حملات انتحاری به عراق می رفتند؟ اگر ایران شیعیان عراق را کشتار نمیکرد سنی ها هم برای انتقام دست به کشتار شیعیان نمی زدند.
ایران در یمن هم با مسلح کردن و تشویق شییعیان حوثی یمن به جنگ با سنی ها برای در دست گرفتن کشور موجب شد که عربستان هم به حوثی ها حمله کند و درین جنگهایی که به دست ایران شروع شد هزاران سنی و شیعه کشته شوند.
m / 23 July 2014
جواب به شماره 24-در سوریه هم خودتان میدانید که ایران با فرستادن سپاه قدس به آنجا در حال کمک به ارتش سوریه برای کشتار مردم است و تا حالا چندین نفر از سپاهیان قدس دز آنجا کشته شده و اجسادشان به ایران برگشته. در سوریه با حمایت ایران دویست هزار کشته شده اند و سه ملیون آواره سوری که به کشورهای ترکیه و اردن و جاهای دیگر رفته اند. چرا مسلمانان ایرانی و بقیه کشورهای اسلامی که مدام برای کودکان کشته شده غزه که والدینشان برای جهاد و شهادت از آنها در جنگ استفاده میکنند مویه میکنند حاضر نیستند کاری برای این 3 ملیون آواره سوری انجام دهند تا آنها بتوانند به خانه هایشان در سوریه برگردند و از زندگی در اردوگاههای آوارگان زیر بدترین شرایط نجات پیدا کنند؟مگر نه اینکه عکسهای کودکان سوری که حتی بدون کفش و لباس کافی در برف و چادر زندگی میکردند در تمام اینترنت پخش شد؟ آیا فقط اعتراض به اسراییل که چرا از خودش دفاع کرده را بلد هستند؟
m / 23 July 2014
این قصه سر دراز دارد، جنگ و جنایت با هم مترادف اند.یعنی جنگ همان جنایت است.جنایت عالیه مردم عادی، زن و بچههای بیگناه،و اوارگان.اینکه کدام طرف شروع کردست،یا کدام طرف قویترست،یا… فرقی در اصل که همانا قصد هر طرف شکست طرف مقابل است را نمیکند. مسلم است که اسرائیل با ارتش قدرتمندش قابل مقایسه با موشک پرانی حماس نیست.اما موشکها هم به قصد کشتن زن بچههای بیگناه و ترس و وحشت پرتاب میشوند.آیا حماس با جنگ به خواستههایش میتواند برسد.هرگز.حماس مسلح دشمنی به ملت فلسطین است.حماس در موضع ضعف قرار دارد، حماس با سایر گروهای فلسطینی اگر اسلحه را زمین بگذارند و بعنوان سازمانهای سیاسی، با خواستههای بحق مردمشان پشت میز برای مذاکره بنشینند،دنیا از آنها دفاع میکند،و بهانهای وجود ندارد که کشوری مستقل نتوانند داشت.
Bahram / 23 July 2014
اکثریت مطلق کسانی که داد مظلومیت بچهها و زنها و حقوق بشر و غیره سر میدن حرف مفت میزنن و دردشون چیز دیگریست، به این دلیل ساده که این افراد بر سر قتل کودکان و زنان سوری صدایی ازشان درنیامده و نمیآید. ۱،۵۰۰ کشته کجا و ۱۶۰،۰۰۰ کجا؟!
SQR / 31 July 2014